بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - موشک سایدوایندر به عنوان یکی از موفقترین موشکهای جهان در تمام دوران شناخته میشود…
به گزارش عصرایران، مجله تصویری سلاح - تنگه تایوان 24 سپتامبر 1958. نه سال پس از پایان جنگ داخلی چین، نیروی هوایی تایوان در یک داگ فایت علیه جمهوری خلق چین – دولت سرزمین اصلی چین – که قصد داشت تایوان و مردمش را زیر کنترل حکومت کمونیستی درآورد، به میدان رفت.
تقابل جنگندههای آمریکا و شوروی بر فراز تنگه تایوان دوازده فروند جنگنده اف-86اف سیبر آمریکا که در خدمت تایوان بودند به سرعت برای دفاع از آن در برابر 12 فروند جنگنده میگ-17 چین به هوا برخاستند. جنگندههای میگ که توسط رئیس جمهور مائو تسه تونگ برای آزمایش قدرت دفاعی تایوان فرستاده شده بودند، توانایی پرواز سریعتر و بالاتر از سیبرهای مسن را داشتند که رهگیری آنها را دشوار میکرد. هیچ چیز، حتی آموزش برتر خلبانان تایوانی نمیتوانست این اختلاف را جبران کند. و هر دو طرف این نکته را میدانستند.
میگهای نیروی هوایی چین بالاتر از سیبرهای نیروی هوایی تایوان و به دور از برد مسلسلهای کالیبر 50 ام3 آنها پرواز میکردند. خلبانان میگ در یک لحظه شاهد رد دودهایی شدند که پس از شلیک موشک از سیبرها بر جای مانده بود. آنها شگفت زده شده بودند که چرا خلبانان این جنگندهها به خود زحمت شلیک موشکهایی کم دقت را داده اند. این تا زمانی بود که موشکها مسیر خود را به سمت جنگندههای میگ تغییر دادند، گویی که توسط دستی نامرئی هدایت میشدند!
در چند لحظه، شش فروند از 12 میگ نیروی هوایی چین در آبهای تنگه تایوان سقوط کردند. میگهای باقیمانده به سرعت به سمت چین بازگشتند. اما یکی از آنها حامل یک مسافر ناخوانده یا دقیقتر بگوئیم یک موشک عمل نکرده پس از اصابت بود: موشک سایدوایندر (Sidewinder) منفجر نشده و این یعنی یکی از اولین موشکهای هوا به هوای هدایت فروسرخ در جهان.
داستان شکل گیری موشک سایدوایندر در سال 1945، گروهی از مهندسان RAGTAG در ایستگاه آزمایش مهمات دریایی مستقر در اینیوکرن، کالیفرنیا، در حال پژوهش روی یک فناوری جدید بودند: فیوزهای مجاورت سرب-سولفید. از آنجایی که فیوزها به گرما حساس بودند، پتانسیل نوع جدیدی از سامانه هدایت موشک توجه فیزیکدان ارشد ویلیام بی. مک لین را به خود جلب کرد. تیم او در گرمای صحرای کالیفرنیا نه سال بعد را روی یک پروژه موشکی سری کار کردند.
در سال 1950، آمریکا وارد جنگ کره شد. نیروی دریایی آمریکا برخی از اولین ماموریتها را علیه نیروهای متجاوز کره شمالی انجام داد و به سرعت متوجه شد که جنگندههای میگ-15 ساخت شوروی نسبت به جنگندههای اف9اف پنتر آمریکا برتری دارند. میگ تقریبا در تمام معیارهای عملکرد از جمله سرعت و مانورپذیری، جنگنده بهتری نسبت به پنتر بود. این تنها تجربه خلبانان نیروی دریایی آمریکا بود که از تلفات جدی جلوگیری کرد.
نیروی دریایی آمریکا به واسطه عملکرد ضعیف خود در آسمان، به دنبال چیزی بود که در صورت داغ شدن جنگ سرد با اتحاد جماهیر شوروی، به آن برتری دهد. یک راه حل آشکار چیزی بود که آلمانها در جنگ جهانی دوم اختراع کرده بودند: موشک هوا به هوا. این سلاحی بود که جتهای جنگنده از آن علیه هواپیماهای دیگر استفاده میکردند. آمریکا دارای موشکهایی بود، اما هیچ سامانهای برای هدایت آنها به سمت هدف نداشت.
ویلیام بی. مک لین (دومین نفر از سمت چپ) همراه با برخی از اعضای تیم توسعه موشک سایدوایندر
تیم مک لین راه حلی را ابداع کرد. در اواسط دهه 1950، این تیم یک آینه سهموی چرخان معروف به بازتابنده کاسگرین را در پشت یک گبند شیشهای شفاف در دماغه یک راکت هوایی پنج اینچی قرار داد. با سرعت 4200 چرخش در دقیقه، آینه چرخان به یک آینه دوم منعکس میشد و به طور مداوم یک نمای 25 درجه از ناحیه روبروی ردیاب سرب-سولفید را نشان میداد. فاصله یک جسم داغ از محور چرخش، راکت را در امتداد زاویهای درست هدایت میکرد و اصلاحات کافی راکت را در زاویه صفر درجه از محور چرخش حفظ کرده و به طور مستقیم به سمت منبع فروسرخ نشانه میرفت.
مک لین این موشک پیشگامانه را سایدوایندر نام نهاد که از نام یک مار سمی ساکن بیابان موهاوی در مجاورت دریاچه چین گرفته شده بود. این یک نامگذاری مناسب بود زیرا مار سایدوایندر همانند موشک هدف خود را با استفاده از تابش حرارتی فروسرخ شناسایی میکند. این موشک که بعدا ایم-9بی (AIM-9B) نام گرفت، دارای برد پنج کیلومتر، بسیار فراتر از برد تفنگهای موجود، و یک کلاهک تکه تکه شونده 4.5 کیلوگرمی با شعاع انفجار موثر 9 متری بود.
در سال 1956، سایدوایندر راهی دریا شد و برای اولین بار به صورت مخفیانه روی جتهای جنگنده مستقر در ناو هواپیمابر نصب شد. نیروی دریایی آمریکا یک سال بعد به طور رسمی از این موشک رونمایی کرد. این موشکها به جنگندههای نیروی دریایی یک مزیت تئوریک دادند – چیزی که تنها یک سال بعد به واقعیت تبدیل شد.
شکار میگهای چین با موشک سایدوایندر
در سال 1958، آمریکا جنگندههای اف-86 سیبر را در اختیار نیروی هوایی تایوان قرار داد. آمریکا از این مدل جنگنده در جنگ کره استفاده کرده بود. در همان زمان، اتحاد جماهیر شوروی به عنوان متحد چین، جنگندههای میگ-15 را در اختیار این کشور قرار داد. میگهای 15 نیز سابقه حضور در جنگ کره را داشتند. شوروی همچنین نسخه بهبود یافتهای به نام میگ-17اف را در اختیار چین قرار داد که تهدیدی برای برتری سیبرها بود.
آمریکا با یک برنامه محرمانه به نام «پروژه جادوی سیاه» (Project Black Magic) به این شرایط واکنش نشان داد تا برتری میگ-17اف را به چالش بکشد. آمریکا جنگندههای سیبر را به موشکهای ایم-9 سایدوایندر مسلح کرد. سایدوایندر به هواپیماهای نیروی هوایی تایوان اجازه میداد تا شلیکی در بردی فراتر از تفنگها و توپهای سنتی به سمت هواپیماهای در حال پرواز دشمن داشته باشند و سپس دور شوند.
بازگشت میگهای چین با یک مهمان ناخوانده پس از داگ فایت بر فراز تنگه تایوان، خلبانان چینی که جان سالم به در برده بودند، از جنگندههای میگ خود خارج شده و میزان تلفات آنها را شگفت زده کرده بود. آنها مبهوت موشکهای مانورپذیری شده بودند که نیمی از جنگندههای آنها را سرنگون کرده بود، اما خیلی زود با مشاهده یک سایدوایندر منفجر نشده در بدنه یکی از جنگنده ها، معما برای آنها حل شد.
در ابتدا، مهندسان چینی تلاش کردند به تنهایی موشک سایدوایندر را مهندسی معکوس کنند. اما فناوری آنها چند دهه از آمریکا عقب مانده بود، از این رو، تلاشهای خود را متوقف کردند. چین موشک سایدوایندر را به اتحاد جماهیر شوروی منتقل کرد تا مسکو این راز را کشف کند و با متحدانش در پکن به اشتراک بگذارد. دولت شوروی موشک سایدوایندر را به دفتر طراحی موشک Toporov OKB ارسال کرد و به مهندسان دستور داد تا یک کپی دقیق از آن آماده کنند.
سایدوایندر، اتحاد جماهیر شوروی را غافلگیر کرده بود. برنامه موشکی هوا به هوای این کشور فقط ویمپل کا-5 (Vympel K-5) را تولید کرده بود. این یک موشک کوتاه برد بود که هواپیمای شلیک کننده را ملزم میکرد تا جهت گیری خود نسبت به هدف را در تمام مدت پرواز موشک حفظ کند. در بهترین حالت این موشک برای درگیر شدن با بمب افکنهای کند مناسب بود و در بدترین حالت، برای نبرد هوایی یک جنگنده با جنگنده دیگر کاملا نامناسب بود.
موشکی که جنگ هوایی را تغییر داد
دزدی اسرار نظامی در آن زمان نسبتا رایج بود، به ویژه این که احتمال داغ شدن جنگ سرد در هر لحظه وجود داشت. شوروی و آمریکا برای دستیابی به هر گونه مزیت نظامی احتمالی حاضر به بیان دروغ، تقلب و سرقت بودند، اگرچه پیشروی فناورانه آمریکا بیشتر به معنای سرازیر شدن اسرار غرب به سمت شرق بود.
به عنوان نمونه، میتوان به اتکای شوروی به اسرار هستهای ارائه شده توسط فیزیکدان کلاوس فوکس، یکی از کهنهکاران پروژه منهتن، برای تولید بمب هستهای خود اشاره کرد. همچنین، آنها برای پرواز بین قارهای برای فرو ریختن بمبهای خود، یک کپی از هواپیمای بی-29 استراتوفورترس ساختند که طی جنگ جهانی دوم در سیبری به غنیمت گرفته شده بود.
اما هیچ کدام از این سرقتها و کپی کاریها به اندازه کپی کردن موشک سایدوایندر توسط شوروی جنگ هوایی را تغییر نداد. موشک بازیابی شده یکی از بزرگترین دستاوردهای فناوری در جنگ هوایی بود که به چین امکان داد خود را با موشکهای بسیار بهتری نسبت به گذشته مسلح سازد.
مهندسان شوروی نه تنها از کارایی موشک سایدوایندر، بلکه سادگی و ظرافت طراحی آن شگفت زده شده بودند. این غنیمت بادآورده به ارتقا فناوری ساخت موشک شوروی و بروزرسانی رویکرد تولید موشکهای آینده این کشور کمک کرد.
تا سال 1960، شوروی تلاشهای مهندسی معکوس خود را به پایان رساند که به معرفی موشک کا-13 منتج شد. این به موشک کوتاه برد اصلی در میان نیروی هوایی شوروی و نیروهای هوایی پیمان ورشو تبدیل شد. مشتریهای شوروی مانند کوبا، ویتنام، هند و پاکستان نیز آن را در اختیار گرفتند. چین نسخه تولیدی خود از این موشک را پی ال-2 نامگذاری کرد.
سرقت عجیب نسخه ارتقا یافته موشک سایدوایندر توسط شوروی
سایدوایندر؛ موشک پیشگام آمریکایی که نه یک بار، بلکه دو بار سرقت شد
در سال 1969، نسخه بهبود یافته ایم-9بی وارد خدمت در نیروی هوایی آلمان شد. این نسخه دارای پیشرفتهایی مانند الکترونیک حالت جامد، خنک کننده جستجوگر کربن دی اکسید، گنبد دماغه جدید و پالایش اپتیکال بهتر بود. نتیجه، یک موشک ارتقا یافته با جستجوگر فروسرخ حساستر بود که احتمال کمتری داشت زمین، ابر یا خورشید را به عنوان هواپیمای دشمن اشتباه بگیرد.
البته که شوروی هم خواستار این سایدوایندر جدید بود و آن را به روشی باورنکردنی به دست آورد.
در سال 1967، مانفرد رامینگر، معمار ساکن آلمان غربی، در یک سفر تجاری در اتحاد جماهیر شوروی حضور داشت. او استخدام شده بود تا برای کا گ ب، آژانس امنیت داخلی اصلی اتحاد جماهیر شوروی کار کند. کا گ ب به رامینگر دستور داد تا فعالیتهای جاسوسی خود را روی نیروی هوایی آلمان، اولین اپراتور موشک AIM-9B FGW Mod. 2 متمرکز کند.
یک شب در سال 1968، رامینگر به پایگاه هوایی نویبورگ نفوذ کرد. کا گ ب یک خلبان آلمانی را برای تحویل نقشه پایگاه به رامینگر استخدام کرده بود. جاسوس، راننده وی و خلبان موفق به سرقت یک موشک سایدوایندر عملیاتی شده و آن را با یک چرخ دستی به سمت خودرو مرسدس رامینگر بردند. موشک سه متری در خودرو جا نمیشد، از این رو، سارقان شیشه عقب خودرو را شکسته و پس از پنهان کردن سر جنگی و بالههای کنترل موشک زیر پتو از پایگاه خارج شدند.
رامینگر موشک را به خانه آورد. وی یک جعبه سفارشی برای حمل آن ساخته بود و آن را با پست هوایی برای کا گ ب ارسال کرد. هزینه ارسال 483.88 دلار بود و 10 روز طول کشید تا موشک به مقصد برسد. رامینگر برای ماموریت خود 81 هزار دلار (بیش از 700 هزار دلار امروز) دریافت کرد.
دادگاه آلمان غربی بعدا رامینگر و همکارانش را به جرم خیانت، جاسوسی و سرقت دستگیر و محکوم کرد. این سه نفر به بین سه تا چهار سال زندان محکوم شدند.
اگرچه اتحاد جماهیر شوروی به یک موشک کاملا کاربردی AIM-9B FGW Mod. 2 دست یافت، اما مشخص نیست این کشور و متحدانش تا چه اندازه از این موشک سود بردند. در سال 1973، نسخه جدیدی از سایدوایندر به نام کی-13ام وارد خدمت شد. تنها پیشرفت مشترک این دو موشک، استفاده از گاز فشرده برای خنک کردن سر جستجوگر فروسرخ بود.
استفاده موشک آلمانی از الکترونیک حالت جامد احتمالا کپی آن در اتحاد جماهیر شوروی را به تعویق انداخت زیرا شوروی در زمینه طراحی ریزتراشه و فناوری ساخت سالها از غرب عقب بود. شوروی در زمینه ریزپردازندهها هرگز توانایی رقابت با غرب را نداشت. حتی امروز تسلحات روسی که در جنگ اوکراین یافت میشوند از تعداد زیادی ریزتراشههای غربی برای جبران کمبود توانایی داخلی استفاده میکنند.
رقابت تسلیحاتی موشک هوا به هوا که هفت دهه پیش با سایدوایندر آغاز شد تا به امروز همچنان ادامه داشته است.