توسعهگرایی، لوازمی دارد
اخبار ایران
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - عصر ایران؛ هومان دوراندیش- برخی از منتقدین وضع موجود در ایران، بر ضرورت "توسعه" تاکید دارند و اتخاذ سیاستهای راهگشای کشور برای رسیدن به توسعه را ضروری میدانند. توسعه در ایران بدون تحقق دموکراسی بعید به نظر میرسد وگرنه حکومت پهلوی سرنگون نمیشد. حکومت پهلوی توسعهگرا بود ولی شاه به توسعهی سیاسی اعتقادی نداشت.
توسعهی اقتصادی منهای توسعهی سیاسی، یعنی سیاستورزی و حضور در ساخت قدرت، حق همهی شهروندان نیست؛ ولو که برخی از آنها از حمایت مردمیِ کافی برای حضور در ساخت قدرت برخوردار باشند.
با چنین نگرشی، حق تحزب نیز برای همه به رسمیت شناخته نمیشود و در حوزهی "سیاست" در مجموع زمینِ بازیِ گروههای خاصی قلمداد میشود که معتمد راس ساختار سیاسی باشند.
در واکنش به چنین عملکردی، هیچ عجیب نیست که افراد و گروههای محروم از حق مشارکت در ساختار قدرت و تعیین سیاستهای حکومت، انقلابی شوند و رویکردی براندازانه نسبت به حکومت موجود در پیش گیرند.
چنین افرادی لزوم دموکرات نیستند ولی مطالبهشان جهت حضور در ساختار قدرت در صورت کسب رای مردم، مطالبهای دموکراتیک است. یعنی ممکن است با کسب رای مردم وارد ساختار قدرت شوند و مثلا در پارلمان مصوباتی غیردموکراتیک داشته باشند. که در این صورت به تدریج حمایت اکثریت مردم را از دست میدهند. اگر هم چنین نشود، باید گفت اکثریت مردم در چنین جامعهای، مخالف دموکراسیاند.
باری، سرنگونی حکومت توسعهگرای پهلوی محصول بیتوجهی آن حکومت به حق تحزب و مشارکت سیاسی بخش قابل توجهی از نیروهای اجتماعی بود. از انواع اسلامگرایان گرفته تا مارکسیستها و ملیگرایانِ مصدقی.
غرض اینکه، در حکومت شاه "رشد اقتصادی" نرخ مطلوبی داشت و حکومت در حال حرکت به سمت "توسعه" بود؛ ولی چون توسعه را منهای توسعهی سیاسی میخواست، و حق مشارکت در ساختار سیاسی برای مخالفان نظرات شاه قائل نبود، حکومت نهایتا سرنگون شد.
بنابراین توسعهگرایی در غیاب توسعهی سیاسی (به عنوان بخشی از دموکراتیزاسیون)، یکبار در ایران آزموده شده و شکست خورده است. بنابراین تکرار چنین تجربهای، عقلانی نیست؛ به ویژه اینکه مردم ایران نیز انقلابخوی هستند و اگر به این نتیجه برسند که نسبت به "سیاست کشور" نامحرماند، از درِ براندازی درمیآیند!
البته ممکن است عدهای بگویند اگر تز "توسعه منهای دموکراسی" یکبار شکست خورده، دلیلی ندارد دوباره شکست بخورد. این هم حرفیست حاوی احتمالی. بله، شاید دوباره شکست نخورد ولی اولا قرائنی وجود دارد بر شکست دوبارهی این تز، ثانیا عمر مردم هیچ سرزمینی را نمیتوان یا نباید بابت امتحان مجدد تزهای شکستخورده تلف کرد.
کسی که در سال 1300 به دنیا آمده بود، یکبار در 20 سالگی شاهد سقوط یک حکومت توسعهگرای غیردموکراتیک بوده، یکبار هم در 57 سالگی. حالا بیاییم به نوهی او که حداقل 50 ساله است، بگوییم قرار است مجددا به راه توسعه برویم منهای دموکراسی، معلوم است که قبول نمیکند. قبول هم کند، احتمالا مثل پدر و پدربزرگش به عینه میبیند که چنین راهی به مقصد نمیرسد.
غرض اینکه، کسانی که بر ضرورت تحقق "توسعه" تاکید دارند ولی "دموکراسی" را خوش ندارند، به تجربهی تاریخی ما ایرانیان بیالتفاتاند.
وانگهی، چطور میشود گفت کشور فاقد دموکراسی، توسعهیافته است؟ چنین کشوری شاید به لحاظ اقتصادی توسعهیافته باشد ولی به لحاظ سیاسی عقبمانده است. توسعه یعنی عبور از همهی عقبماندگیها. عقبماندگی هم در جهان جدید، یعنی متجدد نشدن. کشوری که نتوانسته به "ساخت سیاسی دموکراتیک" برسد، یعنی در حوزهی سیاسی عقبمانده است؛ هر چقدر که برجها و بازارهای مجلل داشته باشد.
توسعهگرایانی که دموکراسی را خوش ندارند، عمدتا به "رشد اقتصادی" و "رفاه" نظر دارند؛ وگرنه دموکراسی را چه علت توسعه بدانیم چه معلول آن، نهایتا باید در کنار توسعه به چشم آید.
کشورهای عربزبان اطراف خلیج فارس، توسعهیافته نیستند ولی از رشد اقتصادی و رفاه برخوردارند. اگر کسانی که مدافع "توسعه"اند، واژهی "توسعه" را صرفا به معنای رشد و رفاه اقتصادی به کار میبرند، باز باید دقت کنند که توسعهگرایی به همین معنا نیز با هر نوع سیاست خارجیای جور درنمیآید.
در جهان امروز هیچ یک از کشورهای توسعهیافته و کشورهای برخوردار از رشد اقتصادی و رفاه چشمگیر، سیاست خارجیشان معطوف به حمایت از گروههای جهادگرایی نیست که با مبارزهی مسلحانه در پی رسیدن به اهداف سیاسیشان هستند. نه کشورهای توسعهیافتهی جهان غرب و نه کشورهای توسعهنیافتهی برخوردار از رشد و رفاه مطلوب، هیچ کدام مدافع گروههای جهادگرا نیستند.
بنابراین اینکه عدهای خودشان را توسعهگرا بدانند ولی در هنگامهها و معرکههای خاص در تجلیل از رهبران چنین گروههایی قلم بزنند، معنایی جز این ندارد که این افراد به لوازم "توسعه" واقف یا پایبند نیستند.
توسعهگرا به فرد یا گروه یا دولتی گفته میشود که با تکانههای عاطفی و هویتی از مسیر حرکت به سمت توسعه خارج نمیشود و عقلش زمام عواطفش را همواره در دست دارد و از قلمزدن یا موضعگیری یا سیاستگذاریِ خلافِ لوازم "توسعه" اجتناب میکند.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: بین دموکراسی خواهی و توسعهگرایی باید توازن ایجاد کرد- عباس عبدی عیار توسعه گرایی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوی تقی آزاد ارمکی: توسعه مقدم بر دموکراسی و عدالت است/ توسعه را نباید به دولت واگذار کرد
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1234969/