سدی که بلای جان سیستان میشود
افغانستان
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - به گزارش سلامت نیوز به نقل از هم میهن،هشت سال پیش، زمانی که گری لوئیس، نماینده ارشد وقت سازمان ملل در ایران تاکید کرد که این سازمان اجازه نمیدهد هامون از بین برود، هنوز خبری از شروع ساخت سد بخشآباد روی رودخانه مرزی فراه نبود و قرار بود جان هامون با ثبتنامش در ذخیرهگاه زیستکره نجات پیدا کند.او گفته بود: «از سال 1900 تا امروز از هر 10 تالاب، شش تالاب از بین رفته و دیگر نمیتوانیم اجازه بدهیم که تالاب دیگری از بین برود، ما باید با هم کمک کنیم تا هامونها را نجات بدهیم، سخت است ولی غیرممکن نیست.
» اما حالا مرگ هامون از همیشه نزدیکتر است و با ساخت سد بخشآباد، سیستان با سرعت بیشتری بهسمت بحرانهای محیطزیستی پیش میرود.
این سد یکی از پروژههای آبی افغانستان و با همکاری دولت ترکیه و طالبان روی رودخانه مرزی فراه در حال ساخته شدن است و بهزودی سیلابهای این رود هم از تالاب هامون دریغ میشود؛ رودخانهای که با وجود مرزی بودن هیچ معاهدهای درباره آن میان ایران و افغانستان وجود ندارد. فراهرود که در غیاب حقابه هیرمند، حیات تالاب هامون سابوری را حفظ میکند، یکی از سرچشمههای حوضه آبریز هیرمند است و 560 کیلومتر طول دارد. این رود از ولایت غور افغانستان سرچشمه میگیرد و بعد از عبور از استانی به همین نام در افغانستان، به هامون سابوری میریزد.
در منطقه سیستان، سه هامون به نامهای پوزک، صابری (سابوری) و هیرمند وجود دارند که بهطور مجزا از منابع آبی جداگانه تغذیه میشوند ولی در زمان حداکثر آبگیری به هم میپیوندند. بهدلیل سیاستهای آبی افغانستان در قبال ایران و تخصیص پیدا نکردن حقابه هیرمند، رود فراه به تنها راه حیات تالاب بینالمللی هامون تبدیل شده و ساخت سد بخشآباد میتواند تمام آورده آبی سالانه این رودخانه را جمعآوری کند و مرگ آن را رقم بزند.
ایران حقابهای از این رود ندارد و سیلابهایی که به آن وارد میشود خاک هامون سابوری را مرطوب نگه میدارد اما توقف ورود سیلابهای رود فراه به ایران، چشمههای گردوغبار را در بخش هامون سابوری فعال و وضعیت این منطقه را بیش از همیشه بحرانی میکند.
بخشآباد، 26 برابر بزرگتر از کمالخان سد بخشآباد در منطقه «بالابلوک» ولایت فراه طراحی شده، 81 متر ارتفاع دارد و تولید حدود 27 تا 32 مگاوات برق بهعنوان بخشی از اهداف آن در نظر گرفته شده است. این سد 26 برابر سد کمالخان ظرفیت دارد؛ یعنی رقمی حدود یک میلیارد و 360 میلیون مترمکعب و قرار است برای توسعه کشاورزی در سه ایالت بالابلوک، خاک سفید و فراه و تولید برق به مصرف برساند.
این سد قسمت قابلتوجهی از آوردِ تالابهای هامون را پشت خود ذخیره خواهد کرد و برای آن دو کانال انحراف تعریف شده که ظرفیت انحراف حدود 24 مترمکعب بر ثانیه آب را خواهند داشت. کارشناسان حوزه هیدروپلیتیک تاکید میکنند این شیوه طراحی نشان میدهد که حجم قابلتوجهی از آوردِ رودخانه فراه به سمت هامون، از دسترس این تالابها خارج میشود. علاوه بر این بهظاهر هدف افغانستان از ساخت سد، تولید برق و توسعه کشاورزی است اما اهداف دیگری از ساخت این سدها در کنار توسعه کشاورزی میتوان متصور شد و آن هم ابزارسازی برای چانهزنی در برابر ایران است.
سکوت ایران در قبال ساخت سد بخشآباد اقدامات هیدرولیکی افغانستان روی منابع آبی مشترک هیرمند در قرن گذشته بیشتر با حمایت کشورهای خارجی صورت گرفته است و بهصورت تاریخی سازههای آبی بهویژه سد، یکی از مهمترین ابزارها برای نفوذ در افغانستان بوده است. حالا سد بخشآباد هم با همکاری ترکیه ساخته میشود و این کشور نقش پررنگی در ساخت سازههای آبی برای این کشور دارد.
محسن موسویخوانساری، کارشناس حوزه آب و عضو هیئتمدیره انجمن آب و خاک پایدار ایران، میگوید که ایران از ظرفیتهای دیپلماسی برای جلوگیری از ساخت این سد یا تخصیص حقابه از فراهرود استفاده نکرده است: «فراهرود بهطور متوسط یک میلیارد مترمکعب جریان آب دارد و تا امروز هم دو تونل انحراف آن احداث شده و در حال کار کردن روی فوندانسیون آن هستند. سد بخشآباد در منطقهای محروم بهنام استان فراه در حال ساخت است. باید بهشکلی عمل میکردیم که به منطقه فراه هم رسیدگی میشد و یک استراتژی برد-برد را در نظر میگرفتیم.
ما از نظر کشاورزی و روشهای آبیاری نوین قدرتمندیم و با دورههای کشاورزی و کمکرسانی از نظر تجهیزات کشاورزی، الگوهای آبیاری کممصرف را آموزش میدادیم و راضی میکردیم از آبی که در سد بخشآباد احداث میشود، به ایران فرستاده شود و در این حوزه توافق میکردیم.»
او اعتقاد دارد، ایران باید به طرف افغانستانی در گسترش الگوهای آبیاری و کشاورزی نوین کمک میکرد تا به یک بازی برد-برد میرسید: «باید به طرف افغانستانی گفته میشد، دوسوم شمال تالاب هامون در کشور شما قرار دارد و منافع در پیش گرفتن این رویه ـ یعنی استفاده از الگوهای آبیاری و کشاورزی نوین ـ به هردو کشور میرسد اما در این زمینه سکوت کردیم.
تنها اقدامی که میتوانستیم انجام دهیم این بود که از ظرفیت ثبت تالاب هامون بهعنوان زیستکره و حمایت سازمان ملل استفاده میکردیم؛ چون حقابهای دارد که بخشی از آن از رودخانه فراه تامین میشود تا این نهاد بینالمللی بتواند اقدامی در این زمینه انجام دهد. با این حال مذاکره و سرمایهگذاری در منطقه فراه میتوانست نتیجهای به همراه داشته باشد اما این فرصت را از دست دادیم.»
نداشتن معاهده روی رود فراه، مسئله حقابه آن را نسبت به هیرمند پیچیدهتر کرده است و به همین دلیل مذاکرات مربوط به آن بهخوبی پیش نمیرود. موسویخوانساری میگوید دیپلماسی آب ما از ابتدا فعال نبود؛ چون ما باید هم کارشناس آب متخصص آشنا به دیپلماسی داشته باشیم و هم کارشناس وزارت خارجه متبحر در این حوزه داشته باشیم، اما در این حوزه بسیار ضعیف هستیم: « از 100 میلیارد مترمکعب آبی که در کشور داریم، 10 میلیارد مترمکعب آن مرزی است و حداقل باید پنج هزار کارشناس دیپلماسی آب داشته باشیم، اما تعداد آن از انگشتان دست تجاوز نمیکند. شنیدهها حاکی از این است که کشور ترکیه در این زمینه با افغانستان همکاری و سرمایهگذاری کرده است اما این بازی را باختیم و این سد در حال پیشرفت است.»
نقش پررنگ ترکیه در سیاستهای آبی منطقه موسوی خوانساری میگوید که ترکیه در حال حاضر از تحولات سوریه برای انتقال آب استفاده کند: «بعد از تحولات بهوجودآمده در سوریه و تغییر حکومت این کشور، عکس العملهای متفاوتی از سوی کشورهای مختلف در رابطه با این تحولات انجام شد که مهمترین آن را میتوان سفر وزیر خارجه و رئیس دستگاه امنیتی ترکیه به دمشق دانست.»
چرا از این موضوع از طرف مقامات ترکیه استقبال شد؟ این کارشناس حوزه آب توضیح میدهد که در سال 1997 کتابی بهنام «ترکیه و مسائل آب در خاورمیانه» توسط موسسه «گاپ» در ترکیه و توسط کارشناسی بهنام «بیلن» منتشر شد که در بخش دوم و مهمترین قسمت این کتاب، تشریح خط انتقال آب موسوم به خط صلح بود که در سال 1986 توسط تورگوت اوزال، نخستوزیر وقت ترکیه اعلام شد.
باتوجه به اطلاعات موجود، این خط انتقال آب شامل انحراف آب از رودخانههای سیحون و جیحون در غرب ترکیه بوده و مقرر شده بود که تا شش میلیون مترمکعب در روز بهعنوان آبهای مازاد ترکیه و در قالب دو خط لوله با قطرهای 3 و 4 متر به کشورهای عربی حوزه خلیجفارس منتقل شود. موسوی خوانساری میگوید، خط لوله انتقال آب صلح در دو مسیر تعریف شده است: «مسیر اول خط لوله غربی به طول 2650 کیلومتر با گذر حجمی 5/2 میلیون مترمکعب در روز که از طریق شهرهای حلب، حمص، دمشق و امان پایتخت اردن عبور کرده و درنهایت به مکه، مدینه، جده یا کشور عربستان سعودی خواهد رسید.
مسیر دوم هم خط لوله شرقی به طول 2900 کیلومتر با گذر حجمی 5/3 میلیون مترمکعب در روز که از طریق حلب و اردن درنهایت به کشورهای کویت، بحرین، قطر و امارات متحده عربی ختم میشود مانعی که در چند دهه اخیر بر سر راه این اهداف بلندپروازانه کشور ترکیه بود درواقع رژیم بشار اسد بوده که حال با تغییر دولت در سوریه ظاهراً ترکها به دنبال اجرای دو خط انتقال آب موسوم به صلح به کشورهای عربی حاشیه خلیجفارساند.»
آنطور که موسوی خوانساری میگوید، آب در مقابل نفت سالهاست که از طرف ترکیه مطرح بوده و حال باتوجه به شرایط جدید ژئوپلیتیکی در منطقه، ترکیه بهدنبال ایجاد فرصتهای جدید اقتصادی در منطقه است. باید یادآوری کرد که شیرینسازی آب دریا که بهطور گستردهای در کشورهای حاشیه خلیجفارس از طریق تامین آب خلیجفارس انجام میشود، هزینهای در حدود یک دلار در هر مترمکعب در برداشته ولی کشور ترکیه درصدد است تا بهوسیله انتقال آب شیرین از رودخانههای سیحون و جیحون، هم آب ارزانتری به کشورهای عربی عرضه کند و هم معاملات اقتصادی گستردهای را با این کشورها شروع کند: «روزهای آینده آبستن حوادث و رفتوآمدها و جلسات بینالمللی متفاوتی خواهد بود. باید ببینیم آیا ترکیه اهداف تورگوت اوزال را برای اجرای خط لوله آب صلح پیگیری خواهد نمود یا اتفاقات دیگری رخ خواهد داد؟»
افغانستان و پاکستان هم درگیر میشوند جواد میردارهریجانی، رئیس پژوهشکده تالاب بینالمللی هامون از تبعات ساخت سد بخشآباد میگوید، و توضیح میدهد که فراهرود چطور میتواند رطوبت را در تالاب هامون حفظ کند و از ایجاد چشمههای گردوغبار جلوگیری کند: «اگر رودخانه هیرمند را منبع آب سیستان در نظر بگیریم، فراهرود که سد بخشآباد قرار است روی آن ساخته شود، تامینکننده هوای سیستان است؛ چراکه سه کریدور از چهار کریدور اصلی باد در منطقه سیستان از هامون سابوری میگذرد که تامینکننده آبی آن فراهرود است. این رود سالانه بیش از یک میلیارد و 200 میلیون مترمکعب آورده آبی دارد. معمولاً آب رودخانه فراه بهشکل سیلابی به هامون سابوری رسیده و به احیای گیاهان و مرطوب شدن خاک بستر این هامون کمک میکند.»
طبق اطلاعات میردار هریجانی، فراهرود باتوجه به سیلابهایی که با خود به هامون سابوری میآورد، تا حد زیادی از برخاستن گردوخاک در زمان وقوع بادهای 120 روزه سیستان جلوگیری میکند؛ درنتیجه با احداث سد بخشآباد بر رودخانه فراه که مهمترین تغذیهکننده تالاب هامون سابوری است، متاسفانه شاهد خشکی کامل تالاب بینالمللی هامون خواهیم بود: «مرطوبسازی هامون سابوری توسط فراهرود بهصورت فصلی و سیلابی بوده و مانند رود هیرمند، معمولاً در ماههای اسفند، فروردین و اردیبهشت بهصورت سیلابی خود را به تالاب هامون میرساند.
سال گذشته سیلاب این رود آب زیادی را وارد هامون سابوری ایران کرد. حتی در سالهایی که هیرمند آب ندارد، فراه رود بخشهایی از تالاب هامون (سابوری) را احیا میکرد، به ویژه در بدترین ماههای سال از نظر وزش باد، سیستان و البته بخشهایی از افغانستان و پاکستان را نیز از چالشهای ناشی از گردوغبار محافظت میکرد.»
پیامدهای محیطزیستی ساخت سد بخشآباد بر رودخانه فراه، نهتنها ایران، بلکه استان نیمروز افغانستان و بخشهایی از پاکستان را هم در برمیگیرد؛ چراکه بادهای برخاسته از هامون سابوری، گردوغبار فراوانی را علاوه بر ایران به بخشهایی از خاک این دو کشور خواهد رساند. رئیس پژوهشکده تالاب بینالمللی هامون توضیح میدهد که باتوجه این شرایط، حفظ فراهرود بسیار کلیدی است و بقای مردم سیستان بهخصوص در فصل گرم و بادخیز سال به آن بستگی دارد: « بیشترین کمکی که سیلابهای فراهرود انجام میدهد، جلوگیری از برخاستن گردوغبار است.
وقتی این بخش از تالاب بینالمللی هامون دارای آب است، هم تثبیت خاک، هم مرطوب سازی بستر را بهدنبال دارد و درنتیجه مانع مناسبی در برابر خیزش ریزگردها خواهد بود. شهرستان نیمروز (ادیمی) در کنار هامون سابوری قرار داشته و بهشدت در معرض طوفانهای گردوغبار ناشی از خشکی این بخش از تالاب هامون است، ولی در ادامه این طوفان به تمام شهرستانهای منطقه سیستان شامل هامون، هیرمند، زهک و زابل رسیده و برای کل منطقه چالشبرانگیز خواهد بود.»
میردارهریجانی هم از نتایج نبود معاهده روی رودخانه فراهرود میگوید که بهواسطه آن سهمی از آورده آبی فراهرود برای ایران مشخص نشده است: «بین ایران و کشور افغانستان تنها روی رودخانه هیرمند معاهده وجود دارد. زمامداران افغانستان بعد از تجربه معاهده هیرمند، تصمیم گرفتهاند که معاهدات روی رودخانههای فرامرزی با همسایگان خود را به بعد از احداث سدها روی این رودخانهها، که منجر به کنترل کامل آب آنها خواهد شد، موکول کنند.
برای مثال افغانستان در مورد رود هیرمند که سالها بهصورت سیلابی آب آن به ایران و تالاب بینالمللی هامون میرسید، با احداث بند کمالخان توانست سیلابهای این رودخانه را کنترل کند؛ بهخصوص با انحراف سرریز آن بهسمت گودزره، نهتنها مانع ورود سیلابها به سیستان شده، بلکه حقابه قانونی ایران از این رودخانه را نیز به بهانههای مختلف مسدود کرده است.»
چه امکانی برای توقف ساخت این سد وجود دارد؟ میردارهریجانی توضیح میدهد، از آنجا که فراهرود تامینکننده آب تالاب بینالمللی هامون است و این تالاب هم در رامسرسایت (کنوانسیون بینالمللی رامسر برای حفظ تالابها) ثبت شده است، همه کشورها ملزم به کمک به حفظ و بقای آن هستند. از طرف دیگر افغانستان به همراه کشور ما تنها در کنوانسیون تنوع زیستی بهصورت مشترک عضو است که از قابلیتهای این کنوانسیون نیز میتوان برای حفظ تنوع زیستی موجودات گیاهی و جانوری در تالاب هامون استفاده کرد.
رودخانه فراه هم بهعنوان یکی از تامینکنندگان آب مورد نیاز جهت ادامه زیست موجودات این تالاب بوده و باید همواره جاری باشد. البته در ماده 161 رأی کمیسیون دلتا که پیشنیاز معاهده سال 1351 درباره رودخانه هیرمند است و طبق آن سالانه 820 میلیون مترمکعب حقابه برای معیشت و شرب مردم سیستان در نظر گرفته شده، آمده است که آب تالاب هامون باید از رودخانههای غربی و شمالی تالاب هامون مانند فراهرود، خاشرود، رودخانه هاروت، خوسپاسرود، همچنین رودهای ایرانی تامین شود؛ به همین دلیل این ماده هم میتواند مورد استناد قرار گیرد.
با این حال معاهده مستقیمی درباره فراهرود بین ما و افغانستان وجود ندارد. به این ترتیب ما سهم مشخصی از فراهرود نداریم، اما طبق گزارشات سالانه حدوداً بین 200 تا 500 میلیون مترمکعب آب، از طریق این رود وارد تالاب هامون سابوری میشود، اما چون معاهدهای وجود ندارد بنابراین میزان آن در سالهای مختلف بهطور دقیق اندازهگیری نمیشود.»
میردارهریجانی توضیح میدهد تقریباً در اکثر سالها، حتی زمانی که ورودی رود هیرمند به کشورمان صفر بود، فراهرود آب زیادی را به تالاب هامون سابوری وارد و این بخش از تالاب را احیا میکرد: «در 25 سال اخیر که تالاب بینالمللی هامون بهصورت کامل خشک شده است، فراهرود بهعنوان تنها امید مردم سیستان برای احیای بخشی از این تالاب بود و سرسبزی و بقای تالاب را تضمین میکرد که متاسفانه با احداث سد بخشآباد، تنها عامل امیدواری مردم سیستان نیز تقریباً به یأس مبدل خواهد شد و از طرف دیگر، شرایط زیست در این منطقه سختتر از قبل شده که درنتیجه متاسفانه منجر به افزایش مهاجرت ساکنان این بخش از کشورمان خواهد شد.»
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1297398/