تبیینِ عملیات «کربلای 5» برای پدافند از ایرانِ 1403
عراق
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - گروه استانهای دفاعپرس- «غلامرضا بنیاسدی» پیشکسوت دفاع مقدس؛ ما خودمان را با کربلا تعریف کرده بودیم. منهج ما همان بود که در آن جغرافیای مقدس تعریف و برای تاریخ معرفه شد. ما خونمان را هم در راستای همان «ثارالله»ی میدانستیم که آن دیار را تا همیشه متمایز و ممتاز کرده بود. جبهه برای ما شعبهای از کربلا بود.
رزمندگان ما هم هرکدام خود را هفتاد و سومین نفر میدانستند که با فاصله 14 قرن باید خود را به میدان میرساندند. من تاکید دارم که در پرداختن به دفاع مقدس، به هر کدام از عملیاتها باید به این هویت و شناسه معرفتی پرداخته شود. این هم هرگز به معنای چشمپوشیدن بر ملیت و عِرق ملی نیست که دادوستد و همافزایی عِرق ملی و غیرت دینی بود که ما را از تنگنای جنگ و ازدحام قدرتهای شرق و غرب در تسلیح و تجهیز و پشتیبانی از ارتش عراق، سرفراز بیرون آورد.
بله، ما به ایران فکر میکردیم. به خاکِ خدایی که نباید حتی غباری از آن بر چکمه سربازان دشمنان خدا به جای دیگر میرفت. ما هم ملی بودیم و هم مذهبی. پیشرانِ اقتدار ملی ما را مذهب و نگاه عاشورایی رقم زده بود. بسترِ ایمان و اقتدار مذهبی هم این خاک معظم بود. دشمن هم توامان هر دو را هدف گرفته بود. میخواست ایرانِمان را بگیرد تا ایمانِمان مثل دختی کمرشکن شده فروافتد. ما، اما در جنگ از خاک و ایمان به خدا همزمان دفاع میکردیم.
کربلای 5 در این میان هم ادامه همان نهج روشن و خط سرخ بود و هم به خاطر گستردگی عملیات متمایز. ما در کربلای 5، هم دشمن را غافلگیر کردیم و هم حسابِ کربلای 4 را چنان تسویه کردیم که حساب دست همه آمد. ضربه مثلِ «زخمِ کاری» بر پیکر دشمن نشست. روایتِ ویکیپدیا، گویای همه چیز است؛ «شرایط برای عراقیها به قدری وخیم شده بود، که صدام حسین با حضور در بین نیروهایش سرلشکر طالع خلیل رحیم الدوری از لشکر سوم را تنزیل درجه داد و از سمت خود برکنار کرد. او همچنین چندین نفر از درجهداران رده پایین نیروی زمینی عراق را به دلیل بازدهِ نظامی پایین، توسط جوخههای اعدام تیرباران نمود. او سپهبد ضیاءالدین جمال؛ فرمانده سپاه پنجم در شمال عراق را به فرماندهی لشکر سوم منصوب کرد. عراقیها شروع به سربازگیری مجدد کردند و حتی سربازانی با سن 15 سال را به استخدام نیروی زمینی درآوردند.»
جنون صدام که گلوله شد و بر تن سربازانش نشست، در جنایتی جنگی، به بمب شیمیایی هم تبدیل شد علیه رزمندگان ما. رویه دوم جنایتِ جنگی را هم در بمبارانِ بسیاری از شهرهای نیمه غربی ایران از جمله تهران، اصفهان، تبریز، قم و... دیدیم که باعث شهادتِ حدود 3000 غیرنظامی از جمله دانشآموز در حمله هوایی به مدرسه زینبیه در میانه استان آذربایجان شرقی شد. همین گزارش کافی است تا عمقِ، گستره و تاثیر این عملیات را بفهمیم. کاری که اگر در هر کشوری بود بهعنوان حماسهای مانا، ثبت و تاریخسازی و مستندنگاری میشد. هرجا بود آن جا با استفاده از ظرفیت عملیات آوازه توان و حماسهآفرینی خود را جهانی میکردند. فیلمها ساخته میشد. کتابها نگارش مییافت. مستندها تولید میگردید و حق مطلب ادا میشد، اما دریغا که ما در برابر کربلای 5، نامهربانی کردهایم. کم گذاشتهایم. کاش به جبران برخیزیم و الا برای ما فراوان خواهند گذاشت. من پرداختن به کربلای 5 را پدافند امروز در برابر دشمن میدانم. اگر ویژه بدان بپردازیم، به چشمهای چپ و شور و دلهای بیمار و دندانهای تیزشده خواهد فهماند که ایران را از همه کشورها باید متفاوت دید. خیلی متفاوت.
انتهای پیام/
مطالب مرتبط نقش آفرینی نیروهای رزمنده خراسان جنوبی در عملیات بزرگ کربلای 4 و 5 لزوم بازخوانی و تبیین دقیق عملیات کربلای 5 برای نسل جوان روایتیگویی «کربلای 5» در شب خاطره دفاع مقدس و مقاومت
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1319741/