سرمقاله جوان/ مسئله اول کشور را از کجا باید فهمید
خواندنی ها
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - روزنامه جوان / «مسئله اول کشور را از کجا باید فهمید» عنوان یادداشت روز در روزنامه جوان به قلم غلامرضا صادقیان است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
مهمترین مسئله کشور در این روزها و در این زمانه چیست؟ پاسخ به این پرسش را نمیتوان از دولت و مجلس درآورد. در مجلس بحثها گاهی کاملاً حاشیهای است، آنهم از طرف چند نماینده خاص که دنبال هیجانات روانی و روحی خود هستند تا مسئله اول کشور. بحثهای صحن هم درباره تفکیک وزارت راه از مسکن (گویی باید هرچند سال یکبار ادغام و سپس تفکیک شود) و دفن زباله و این چیزهاست. در دولت هم یا بحث از انتقال پایتخت به مکران است (چندینبار در سخنان رئیسجمهور و معاوناول و دیروز سخنگوی دولت) یا سخنان بسیار کلی و بسیار تکراری رئیسجمهور محترم در باب چارهسازبودن وفاق و دوستی و محبت.
مسئله اول کشور را حتی نمیتوان از تیتر روزنامههای اصلاحطلب فهمید. این روزنامهها که تا چند ماه پیش معیشت و دلار و ناتوانیهای مدیریتی، تمامی حرف و نقلشان بود، اکنون یا بحثهای اخلاقی و متافیزیکی راه انداختهاند و درباره نقد سخنان مرحوم مصباح و مسئله سخنان آخرالزمانی برخی فعالان مذهبی مینویسند، یا اضطرابهای خودشان را از بازگشت ترامپ با مخاطبان به اشتراک میگذارند. همین روزنامهها اگر در دولت قبل سفری استانی با برنامههای متنوع انجام میشد، آن را مهمل و بیهوده و بازیچه مینامیدند، اما اکنون که رئیسجمهور برای افتتاح یک بزرگراه به سیستان و بلوچستان میرود (بزرگراهی که نمیتواند در این دو، سه ماه دولت چهاردهم ساخته شده باشد و یک معاون استاندار هم برای مراسم آن زیاد است) یحتمل آن را به عنوان دستاورد زمستانی دولت به مخاطب میفروشند.
پس مسئله اول کشور را باید از کجا فهمید؟ معتقدم جای دوری نباید رفت، یکی مناظرههای انتخاباتی که بهدرستی مسئله اول را معیشت مردم و ارزش پول ملی عنوان میکردند و یکی هم در میان مردم! البته مثلاً اگر کسی همچون ما شنونده و دنبالکننده مستمر سخنان آیتالله جوادی آملی باشد، در سخنان این بزرگوار هم در هر هفته یا حتی هر روز بحث فقر و شکستن ستونفقرات فقیر و اهمیت معیشت مردم برای حفظ دین مردم فراوان است. اما چرا در نهادها و قوای مسئول کسی از ارزش پول ملی نمیگوید و اگر هم بحثهایی در میان قوا و فعالان اقتصادی هست، بیشتر به تبادل جوک شبیه است؟ چون بالابردن ارزش پول ملی کاری دشوار است. دولتها معمولاً میخواهند هرطور شده «دولت» را اداره کنند نه لزوماً کشور و ملت را؛ و برای اداره دولت (و برخی خواص) گویا ارزش دلار که بالاتر باشد، آسانتر است تا ارزش ریال!
همسان و متوازن با ارزش پول ملی، مسئله مهم دیگر کشور اعتماد عمومی است. این دومی بخش اعظمش به اولی مربوط است، یعنی بالارفتن ارزش پول ملی، مردم را به مدیران کشور و به قوای مسئول، نزدیک و معتمد میکند، اما فقط هم پول نیست. مردم ایران در چند برهه پس از انقلاب در سختترین شرایط اقتصادی بیشترین اعتماد را به دولتها و نظام داشتند، چون وضع زندگی مسئولان به مردم نزدیک بود. چون سخن مدیران دولتی و مجلس و دیگران با عملشان نزدیک بود. چون فاصله وعدهها با انجام آن نزدیک بود. چون فاصله طبقههای اجتماعی به هم نزدیک بود.
میدانیم که میتوان از زاویه دیگری به مسائل کشور نگریست. مثلاً ناترازیها در اروپا هم هست. آنها نیز قطعی برق و محدودیت استفاده از وسایل گرمایشی دارند. اصولاً در بسیاری از نقاط اروپا تعیین درجه آب گرمی که دریافت میکنند یا تعیین درجه گرمای اتاق خواب با خود ساکنان ساختمان نیست. گرانی و فقر هم کم نیست. در بیشتر نقاط غرب آسیا جنگ و ویرانی و ناامنی هست. در اروپا و امریکا تروریسم فعال است. بیثباتی دولتها در اروپا کم نیست. با آنکه اغلب کشورهای اروپایی و کشورهای خلیجفارس که با ما مقایسه میشوند، نه جمعیت و وسعت ما را دارند، نه تحریمها را، نه دغدغه مظلومان و دفاع از انسانهای بیگناه غزه را دارند، نه مانند ما با دشمنان محاصره شدهاند و خیلی چیزهای دیگر. البته اصولاً مقایسه امری نادرست و نشدنی است و در بیشتر مقایسهها یک چیز را مقایسه و صدها چیز را نادیده میگیرند. همان صدها چیز دیگر که نمیشود آن را در مقایسه آورد و زمینه کرد، مقایسه را باطل و کاذب میکند. اما وقتی رسانهها به نادرستی همهچیز را در همهجای جهان گلوبلبل و در کشور خود ما بحرانی توصیف میکنند، برخی نیز بهناچار دست به مقایسه میزنند تا بخشی از آن اعتماد ملی که دائماً با مقایسهها از دست میرود، بازگردد و جبران شود.
پس روی اصلی سخن با رسانههاست؛ رسانههایی که میتوانند دولت را و قوای دیگر را از انحراف به مسیر اصلی و به اولویتها و به مسائل اصلی بازگردانند تا دولت بداند فعلاً کاری جز مسئله ارزش پول ملی ندارد و بداند اعتماد ملی در گرو همین کار مهم است. نه اینکه خود رسانهها در انحراف باشند! انحرافی که موجب شده از کارهای مهمی که در همین شرایط سخت در کشور میشود، ننویسند و بحث سرمقالههایشان مثل بحث حجرههای حوزه و کلاسهای دانشگاه شود. یکدستشدن رسانهها با دولتها بسیار خطرناکتر از یکدستشدن دولتها با قوای دیگر است، اگر بدانند.
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1319801/