صفآرایی در برابر دیپلماسی؛ تلاش تندروها در ایران و آمریکا در مقابل احتمال مذاکره 2 کشور
ایالات متحده آمریکا
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - کافی است خبری از مذاکره در میان باشد و نامی مسعود پزشکیان تا شاهد سیل حملات تندروها با حربههای گوناگون باشیم؛ از هزینهتراشی برای ایران با تأکید بر تلاش بر ترور ترامپ تا خطونشان برای دولت که مذاکره هیچ نتیجهای ندارد؛ بنابراین با گشودهشدن کوچکترین روزنهای از امید در پرتو مذاکرات احتمالی ایران با دنیا، کاسبان تحریم هرچه در توان دارند به میدان میآورند تا مانع ایجاد هر نوع راهحلی برای رفع تحریمها شوند.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
در این میان، چه چیزی بهتر از تکیه بر توان اقلیت پرسروصدای تندرو که با شنیدن نام آمریکا یا حتی کلمه مذاکره، چشمان خود را میبندند و فقط فریاد میزنند. رادیکالهایی که عامدانه یا از سر ناآگاهی، در مقابل منافع ملی ایستادهاند و دلیل مخالفتهایشان هم ترس از موفقیت جناج رقیب است.
البته در خلأ تکامل فرایند فعالیت احزاب، تلاش این جریان اقلیت همیشه برجسته و حتی تأثیرگذار بوده است؛ بهخصوص که چهرههای شاخص و رهبران معنوی جریانهای تندرو، در نهادهای تصمیمسازی حضور دارند و تبعات تصمیماتشان سالهاست ایران را دچار تنشهایی همچون بحرانهای اقتصادی کرده است. مذاکره مستقیم ایران و آمریکا همواره موضوعی بحثبرانگیز بوده است. این مذاکرات میتواند تأثیراتی گسترده بر اقتصاد، سیاست داخلی و روابط خارجی کشور داشته باشد؛ بنابراین از همان ابتدا سیبل حملات قرار گرفته است. در این میان، نمیتوان از اهمیت نقدهای اصولی که به مذاکره با آمریکا میشود، چشمپوشی کرد. نقدهایی همچون نگرانی از تشدید تحریمها، تکرار بدعهدی غربیها و ایجاد تعهدات جدید برای ایران در راستای کاهش قدرت منطقهای و مواردی اینچنین. اما این دغدغهها و حتی بیشتر از آن توسط تیم مذاکرهکننده مورد توجه است و همانگونه که رئیسجمهور نیز تأکید کرده، مذاکره باید شرافتمدانه، برابر و همراه با اعتمادسازی باشد و قرار نیست ایران بازنده چنین مذاکره مهمی باشد. مطمنا مذاکرات برد-برد، همه آن چیزی است که دو طرف نیاز دارند. البته نگاه تندروها در این مقوله متفاوت از اصولگرایان میانهرو است و برخی از تندروها «توسعه ایران» را امری غربی میدانند و با فرایند توسعه کشور مخالف هستند. آنها معتقدند مذاکره با آمریکا به معنای پذیرش استانداردهای غربی و وابستگی بیشتر به نظام مالی جهانی است. آنها هرگونه مذاکره با غرب و آمریکا را شکست میدانند و معتقدند مردم باید حتی با بستن سنگ به شکم و با تحمل شرایط سخت تحریمی، در مقابل غرب بایستند. کافی است به حجم و ادبیات حملات نگاهی بیندازیم؛ برای مثال، مهدی کوچکزاده که بهشدت با مذاکره با آمریکا مخالف است و این اقدام را بهعنوان واگذاری کنترل اقتصادی کشور به دشمنان غربی تلقی کرده یا صادق کوشکی، چهره نزدیک به جلیلی که در مخالفت با احتمال مذاکره با آمریکا گفته است: برخی از چهرههای سیاسی در آمریکا هیچ تمایلی به مذاکرات نشان ندادهاند. طبیعتا، مذاکره زمانی معنا دارد که دو طرف به آن علاقهمند باشند، اما وقتی یک طرف تمایلی ندارد، مذاکرات بیمعنا میشود.
بهعنوان مثال، ترامپ به صراحت پاسخ منفی به پیشنهاد مذاکره داده است. سیاست او چه در دولت قبلی و چه اکنون، مبتنی بر رد مذاکره با ایران است. وی تأکید کرده است: مذاکرهای که قرار نیست انجام شود، نمیتواند تأثیری داشته باشد که بخواهیم درباره آن صحبت کنیم. در دوره ترامپ، آمریکاییها تمایلی به انجام مذاکره با ایران ندارند و دلیلی برای ورود به آن نمیبینند. در عوض، به فشارهای خود ادامه میدهند و به نظر میرسد سیاست دولت بعدی آمریکا بر این مبنا استوار باشد. در این میان، برخی اصولگرایان را هم با خود همراه کردهاند و دیروز کعبی، نماینده مجلس خبرگان رهبری، در سخنانی گفته است: بعضیها از مذاکره با آمریکا دم میزنند؛ به رسمیت شناختن جنایتکار و تروریستی مثل ترامپ، خیانت به ملت ایران است. ملت ایران هرگز در برابر جنایتکاران غرب تسلیم نخواهد شد. کعبی بیان کرده است: برخی میخواهند دل مردم ایران را خالی کنند و شایعهسازی میکنند. ملت ایران پای آرمان شهیدان ایستاده و انشاءالله قلههای بزرگ پیشرفت را فتح میکند. مهدی فضائلی، عضو دفتر نشر آثار رهبر انقلاب نیز گفته است: مذاکره ایران با آمریکا خیانتی است به کل جهان. افول ابرقدرتی واشنگتن تقریبا مورد اجماع است. آیا اشتیاق نشاندادن به مذاکره در این شرایط، تقویت انگاره دولتمردان آمریکا مبنی بر داشتن دست برتر نیست؟
بیشتر بخوانید:پزشکیان: بهدنبال سلاح هستهای نیستیم، نبودیم و نخواهیم بود
اینکه در مقابل مذاکرات احتمالی آتی شاهد صفآرایی موافقان و مخالفان باشیم، امری طبیعی بوده و نشانه تضارب آراست و پویایی جامعه، اما بهجای اقناع و گفتوگو اگر شرایط به تضعیف دولت و تیم مذاکرهکننده سوق پیدا کند، آثاری منفی در پی دارد. نباید فراموش کرد که یکی از مهمترین دلایل ضرورت مذاکره مستقیم با آمریکا، رفع تحریمهای اقتصادی است. تحریمها تأثیراتی منفی زیادی بر اقتصاد ایران داشتهاند و مذاکره مستقیم میتواند به کاهش یا رفع این تحریمها کمک کند؛ بهخصوص که به گفته عبدالعلیزاده، دستیار رئیسجمهور، میتوان ظرف چند ماه به توافقی جامع با آمریکا و اروپا دست یافت. در پرتو چنین مذاکراتی، بهبود وضعیت اقتصادی ایران کلید خواهد خورد؛ زیرا این مذاکرات میتواند به جذب سرمایهگذاریهای خارجی و افزایش تجارت بینالمللی منجر شود. همچنین وجود توافق و مذاکرات میتواند به کاهش تنشها و افزایش امنیت ملی، کاهش تهدیدات و افزایش ثبات منطقهای منجر شود. در این میان، با آغاز مذاکرات با قدرتهای جهانی، تصویری از تمایل ایران به همکاری و تعامل با جامعه بینالمللی پررنگ خواهد شد که خود مانع اجماع برای تحریم و تحت فشار قراردادن ایران خواهد بود؛ بنابراین درست است تاکنون تندروها توانستهاند مانع مهمی در مسیر رفع تحریمها شوند، اما باید دید در دولت جدید ماجرا چگونه هدایت خواهد شد و در مذاکره با آمریکا، دو طرف تا چه میزان با احترام متقابل به راهبردی جامع دست یافته و مانع تأثیر منفی تندروهای داخلی خود خواهند شد.
مخالفان مذاکره در آمریکا این مخالفتها فقط مختص به تندروهای ایران نیست و در آمریکا نیز آغاز چنین مذاکراتی مخالفان خود را دارد. مثلا سناتور لیندسی گراهام بهشدت مخالف احیای برجام و هرگونه مذاکره با ایران بوده و معتقد است ایران نباید به سلاح هستهای دست یابد. همچنین سناتور باب منندز نیز مخالف احیای برجام بوده و معتقد است هرگونه توافقی باید به کنگره ارائه شود و مورد بررسی قرار گیرد.
این سناتورها و دیگر مخالفان مذاکره با ایران، بر این باورند که فشار حداکثری و استفاده از ابزارهای نظامی و اقتصادی میتواند تهران را به تغییر رفتار وادار کند و تهدیدات امنیتی را کاهش دهد. البته مانند ایران، موافقانی نیز برای مذاکره میان دو کشور وجود دارد و برخی از سیاستمداران و تحلیلگران آمریکایی که از مذاکره با ایران حمایت میکنند، شامل افراد زیر هستند: ریچارد هاس، دیپلمات ارشد دولت جورج بوش پسر و مدیر پیشین اندیشکده شورای روابط خارجی که در مقالهای در نشریه «فارنافرز»، به رئیسجمهور آمریکا توصیه کرد فرصت دیپلماسی با ایران را از دست ندهد و بر فوریت تعامل با تهران تأکید کرد. ریچارد نفیو، معمار تحریمهای ایران در مقالهای به این نکته اشاره کرد که دیپلماسی همچنان بهترین و پایدارترین راهحل درباره مسئله هستهای ایران است. افراد و دیگر تحلیلگران و سیاستمداران آمریکایی معتقدند دیپلماسی و مذاکره میتواند به کاهش تنشها و حل مسائل هستهای منجر شود؛ بنابراین برخی از تحلیلگران و سیاستمداران آمریکایی معتقدند دیپلماسی و مذاکره با ایران میتواند به کاهش تنشها و حل مسائل هستهای منجر شود. این گروه بر این باورند که دیپلماسی میتواند به بهبود روابط دو کشور و افزایش امنیت منطقهای کمک کند. گروه دیگری از تحلیلگران و سیاستمداران آمریکایی نیز معتقدند آمریکا باید به سیاست فشار حداکثری ادامه دهد و از ابزارهای نظامی و اقتصادی برای فشار بر ایران استفاده کند.
بیشتر بخوانید:فیلم/ پوتین: سفر آقای پزشکیان به روسیه اهمیت ویژهای برای ما دارد
این گروه بر این باورند که فشار حداکثری میتواند ایران را به تغییر رفتار وادار کند و تهدیدات امنیتی را کاهش دهد.
مذاکره با هر کشوری بهجز رژیم صهیونیستی، گامی رو به جلو است هرچند در ایران مخالفان بر تابوبودن مذاکره تأکید دارند و مذاکره با آمریکا را با توجه به مناسبات چند سال اخیر، غیر قابل قبول اعلام میکنند، اما به گفته مجید نصیرپور، نماینده مجلس شورای اسلامی به «شرق»، «مذاکره با هر کشوری بهجز رژیم صهیونیستی، میتواند گامی مؤثر در راستای تأثیرگذاری بیشتر در دنیا باشد. با تعریف منافع مشترک، میتوانیم مسائل را حل کرده و از طریق گفتوگو، مشکلات را برطرف کنیم. هر نوع گرهگشایی نیازمند مذاکره است». نماینده شهرستان سراب در ادامه تأکید داشته است: «با آمریکا بهعنوان کشوری با نفوذ و امکانات اقتصادی زیاد، در راستای تأمین منافع مذاکره داشته باشیم، اما با توجه به تاریخچه روابط ما و بدبینیهایی که نسبت به پایبندی آمریکا به نتایج مذاکرات وجود دارد، کار کمی دشوار میشود؛ بنابراین در مذاکرات باید تلاش کنیم منافع کشورمان بهطور حداکثری حفظ و تأمین شود».
این نماینده عضو فراکسیون مستقلین مجلس توضیح داده است: «مجلس بهطور مستقیم وظیفه خاصی در نظارت بر مذاکرات ندارد، اما کمیسیونهای تخصصی میتوانند با توجه به ارتباط خود با دستگاههای اجرائی، تأثیرگذار باشند. این کمیسیونها در هیئتهایی که برای مذاکرات با کشورهای مختلف اعزام میشوند، نقش مهمی دارند». نصیرپور گفت: «بهویژه کمیسیون امنیت ملی باید صرفنظر از گرایشهای سیاسی اعضای خود، تلاش کند منافع ملی و امنیت کشور را تأمین کند. مهم است که نظارتهایی که انجام میدهیم، از یک دیدگاه خاص سیاسی نباشد». نماینده شهرستان سراب اضافه کرد: «مجلس شورای اسلامی با وجود تنوع سیاسی، باید خروجیهای خود را در راستای منافع نظام و مردم قرار دهد و باید به دلایل مختلف در این مسیر حرکت کنیم و منافع جریانی و سیاسی را بر مسائل ملی ترجیح ندهیم. با توجه به مشکلات کشور، باید استراتژیهایی طراحی کنیم که به دولت کمک کند فشارها را از دوش مردم بردارد». او در رابطه با رویکرد دولت گفت: «رویکرد دولت در این زمینه متعاملانه و فعال است. روشهایی که اتخاذ کردهاند، هم در سطح منطقهای و هم فرامنطقهای، قابل قبول به نظر میرسد. دولت باید با تمام قدرت تلاش کند تا این مسیر را ادامه دهد، البته ضروری است که هماهنگی لازم با دستگاههای مسئول برقرار شود».
نصیرپور در ادامه بیان کرد: دولت بخشی از وظیفه تنظیم روابط ساختاری را بر عهده دارد، اما ما در کشور شورای راهبردی سیاست خارجی داریم که شامل مجموعهای از دستگاههای حاکمیتی است؛ بنابراین هرگونه اقدامی باید با هماهنگی این شورا انجام شود تا منافع و امنیت ملی به بهترین شکل تأمین شود. نماینده شهرستان سراب اضافه کرد: متأسفانه برخی از مخالفان دولت که به افراطیها معروف هستند، باید به این نکته توجه کنند که چالشهایی که ایجاد میکنند، تنها به ضرر دولت نیست، بلکه کشور را نیز دچار مشکل میکند. او با بیان اینکه نگران رفتار افراطگرایان هستیم، گفت: «افراطگرایان سالهای اخیر، شباهتهای زیادی با افراطیون صهیونیستی دارند و در یک مسیر حرکت میکنند. آنها باید از این فضا فاصله بگیرند و خود را در معرض این اتهام قرار ندهند؛ زیرا این مسئله در تاریخ سیاسی ثبت خواهد شد. اگر واقعا به پیشرفت جمهوری اسلامی علاقهمند هستند، باید با واقعبینی برخورد کنند و فشارهای سیاسی خود را تحت عنوان انتقاد از دولت وارد نکنند».
منبع: روزنامه شرق
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1332601/