امام گفتند فقط جمهورى اسلامى نه یک کلمه زیاد نه یک کلمه کم
عراق
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - حجهالاسلام محمد سمامی فقیه، پژوهشگر و از شاگردان امام خمینی(ره) بود. سمامی دروس حوزوى را تا درجه اجتهاد در حوزه علمیه نجف ادامه داد و در سال 1350 به علت مبارزات سیاسى از عراق اخراج شد. او یکى از شاهدانى است که در دوران اقامت امام در نجف اشرف، تحولات مرتبط با آن را از نزدیک مشاهده کرد و خاطراتش دربرگیرنده تحولات سیاسى - اجتماعى عراق در زمان سکونت حضرت امام در عراق و نقش دولت انگلستان در تحولات داخلى عراق است و نیز اطلاعات ارزشمندى درباره موضعگیرى علماى شیعه، بخصوص آیتالله حکیم در برابر اختلافات ایران و عراق و دخالت بیگانگان دارد.
همچنین خاطرات وی از وقایعى چون قیام پانزده خرداد، دستگیرى و تبعید امام، چگونگى اوجگیرى و پیروزى نهضت و جریانهاى سیاسى شتاببخش به پیروزى انقلاب و... اطلاعاتی بسیار ارزشمند دارد. در ادامه بخشی از این خاطرات که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده از نظر می گذرد.
وقتى که امام از پاریس به ایران آمدند، فرصت نشد تا من در تهران ایشان را زیارت کنم؛ ولى هنگامى که به قم تشریف آوردند، با مرحوم شیخ عبدالرسول قائمى در منزلشان ـ در صفائیه، کوچه ناصر ـ ایشان را زیارت کردیم. یعنى بعد از پیروزى انقلاب بود که ادارات شروع به کار کردند. به این ترتیب ما با هواپیما به تهران رفتیم. شب هم مهمان یکى از دوستان بودیم. فرداى آن شب به طرف قم حرکت کردیم. براى دیدار با امام وقت قبلى نگرفته بودیم. مرحوم آقاى قائمى وقت گرفت، وقت دیدار ما با امام را به دو روز بعد موکول کردند. یعنى روزى که ما به قم رسیدیم به دفتر ایشان رفتیم تا براى دیدار وقت بگیریم. گفتند دو روز بعد ساعت چهار بعدازظهر تشریف بیاورید.
ما رفتیم خدمت امام، امام هم من و هم آقاى قائمى را مىشناخت. دیدار نزدیک به یک ساعت طول کشید، بیشتر دستورهایى بود که امام به آقاى قائمى درباره کارهاى عامه و مسئولین و صرف وجوهات مىداد و از این ریزهکارىها خیلى صحبت شد. آقاى قائمى مىخواست مرا به امام معرفى کند. حضرت امام فرمودند: «من ایشان را از نجف اشرف مىشناسم، از جوانان انقلابى است و اسمش هم شیخ محمد است و جوان بسیار بسیار فعالى است.» بعد فرمود: «شما خیلى جوان هستید، از این به بعد باید شماها کار کنید، فعالیت کنید تا یک مملکت اسلامىآباد داشته باشیم.» من در جواب گفتم: «آنچه در توان و وظیفه شرعى ماست انجام مىدهیم و با توکل به خدا تلاش و سعىمان را براى یک کشور اسلامى مستقل و آباد به کار مىگیریم.»
در دیدارى که به همراه مرحوم قائمى با حضرت امام داشتیم، پس از آنکه درباره مسائل متفرقه از قبیل وجوهات و وضعیت سیاسى ـ اجتماعى آبادان صحبت کردیم، آقاى قائمى از حضرت امام راجع به جمهورى اسلامى سؤال کرد. آن زمان هنوز رفراندوم برگزار نشده بود. امام در پاسخ به سؤال آقاى قائمى فرمودند: «رفراندوم بایستى به همان کیفیت که گفتم برگزار شود. یعنى مردم در یک همهپرسى انتخاباتى به جمهورى اسلامى رأى بدهند، نه یک کلمه زیاد، نه یک کلمه کم. فقط جمهورى اسلامى.» سپس آقاى قائمى سؤال کرد: «بعضىها مىگویند که جمهورى دموکراتیک اسلامى یا جمهورى اشتراکى اسلامى باید باشد.» امام فرمودند: «اینها ارزش ندارد، بىارزش و فاقد اعتبار است به آنچه که باید رأى داده شود آن جمهورى اسلامى است.»
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1354162/