بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - داستان شکست ایران در کشاکش با روسیه و از دست رفتن قفقاز همیشه حکایتی تلخ بوده است که سوالاتی بسیار نیز پدید آورده، ازجمله اینکه چرا با وجود رشادت سرداران ایرانی مانند عباس میرزا و راهبردهای جنگی آنها، هیچ توفیقی نصیب اردوگاه ایران نشد.
مازیار بهروز استاد تاریخ در دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو در کتاب «ایران در جنگ: تعامل با جهان مدرن و کشاکش با امپراتوری روسیه» درصدد است با نگاهی واقعبینانه براساس اسناد و دادههای موجود و با تأکید بر تاریخ نظامی، دیپلماتیک و سیاسی، یک روایت تاریخی برای مطالعه و درک این بخش مهم از تاریخ ایرانِ قاجار از اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم به دست دهد که سلطنت آقا محمد شاه (1789-1797/1168-1176) و فتحعلیشاه (1796-1834/1176-1213) را در بر میگیرد.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
فصل نخست کتاب به شرح وحدت سرزمینی دوباره ایران تحت حکمرانی قاجارها، پس از یک قرنِ دشوارِ همراه با ویرانی میپردازد. این مرحله که در 1779/1158 و حاکمیت آقا محمدشاه آغاز میشود، هنوز پایان نیافته بود که وی در 1797/1176 در شوشا [قرهباغ امروزی] کشته شد. شخصیت، سهم و نقش و میراث آقا محمد به طور مشروح در این فصل مورد بررسی قرار میگیرد. فصل دوم به بررسی جامعه ایران در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم در آستانه یورش امپریالیستی در دوران سلطنت فتحعلیشاه اختصاص یافته است. اینجا توجه ویژهای به شرایط نظامی قاجارها، تشکیلات حکومتیِ ریشهدار در سنت ایرانی ـ اسلامی، و میراث ایلیاتی این منطقه میشود. سومین فصل به جنگ نخست ایران و روس در پرتو فعالیتهای فشرده دیپلماتیک، دسیسههای بینالمللی و اصلاحاتِ پس از رویاروییهای اولیه نظامی پرداخته است. فصل چهارم دوران فترت بین دو جنگ ایران و روس را مورد توجه قرار میدهد، و اینکه به مانند جنگ نخست، ایران از سرزمین خود دفاع میکرد. فصل پایانی شامل هفت مشاهده تحلیلی درباره دوران مورد مطالعه است.
از نگاه مازیار بهروز، تاریخ قاجار در طول دوران پساقاجاری دستخوش بازنگریها و تحریفهای بسیار شده و برای مرور آن عصر و پرداختن به مغالطههای تاریخی توجه به هفت نکته راهگشا خواهد بود.

1- نگاهبانی از ممالک محروسه
طبقه حاکم قاجار درک روشنی از مرزهای تاریخی قلمرو خود داشت، که به آن ایران میگفت. هدف آقا محمدشاه تثبیت مرزهای امپراتوری خود در محدوده دوران صفویه بود. به یقین، وی در 1797/1176 آماده میشد که به بخارا حمله کند که ناچار شد با شتاب به قفقاز بازگردد تا با ارتش مهاجم روس به فرماندهی زوبوف رویارو شود ــ که ترور و کشته شد. بنابراین، پروژه وحدت دوباره امپراتوری وی ناتمام ماند. با این حال هم وی و هم فتحعلیشاه جانشینش، چالشهای پیش رو از سوی قدرتهای اروپایی، بهویژه روسیه، را تا اندازهای درک میکردند. آنچه هیچیک به درک آن نرسیدند این بود که تهدید امپریالیسم اروپایی نه فقط از ناحیه روسیه، بلکه بریتانیا به دلیل هند، فرانسه و دیگران نیز ناشی میشد. در غیر این صورت، درک آن دشوار است که فتحعلیشاه چرا قرارداد یکجانبه ایران و بریتانیا را در 1800 امضا کرد. با این همه، مهمترین دستاورد دوران مورد بررسی وحدت دوباره ایران و ایجاد بنیادها و ساختارهایی برای تداوم آن بود.
2- راهبرد جنگی ایران
آقا محمد شاه در رویارویی با ارتش روسیه اعتماد به نفس نشان میداد، که مبتنی بر درک وی از قدرت روسیه و توانایی خود به مقابله با آن بود. راهبرد وی دست زدن به جنگ نامتقارن از طریق پرهیز از رویارویی مستقیم با قدرت آتش روسیه و به جای آن عقبنشینی و اجرای سیاست زمین سوخته، و استفاده از راهکارهای جنگ سنتی و پارتیزانی ایرانی بود. اما امپراتوری روسیه برتری آشکاری بر ایران قاجاری به لحاظ جمعیتی، توان نظامی، ثروت و منابع داشت...
3- بستر جهانی
برخورد ایران با امپریالیسم و جهان مدرن را باید در یک بستر جهانی نگریست. ایران قاجاری را، آنگاه که پای شکست نظامی به میان میآمد و سرانجام آن فروافتادن تا سطح یک کشور نیمهمستعمره در قرن نوزدهم بود، نمیتوان یک استثنا به شمار آورد. برای نمونه، امپریالیسم مهاجم غربی دودمان/طبقات حاکم قدیمیتر همچون امپراتوری عثمانی، مصرِ تحت حاکمیت محمدعلی پاشا و امپراتوری کینگ (چهیینگ) چین را مقهور خود ساخت. اینها کشورهایی به مراتب باتجربهتر و قویتر، و به یقین مرفهتر از ایران قاجاری بودند.
4- نقش علما
تشکیلات علمای شیعه، هم در ایران و هم در عراق، به طور کلی از اصلاحات و تلاشهای جنگی قاجارها حمایت میکردند. نشانههای کافی وجود دارد که اصلاحات عباس میرزا نهتنها با مخالفت علمای بلندپایه روبهرو نشد، بلکه علما از آن خشنود بودند و فتاوایی در حمایت از جنگ با روسیه صادر کردند.
5- رویارویی با امپریالیسم
ایران در اوایل قرن نوزدهم در میان شبکهای از دسیسه و دیپلماسی اروپایی گرفتار آمده که رهایی از آن دشوار اگر نه، ناممکن بود. همچنان که امپراتوری عثمانی، قبایل بومی آمریکای شمالی و بسیاری از دیگر مردمان غیر غربی دریافته بودند، قراردادها، پیمانها، و وعدههای قدرتهای امپریالیستی مادامی که به سود آن قدرتها بودند، ارزش کاغذشان را میداشتند، و آنگاه که به سودشان نبود و قدرتهای امپریالیستی آماده ازسرگیری مخاصمات میشدند، جنگ دوباره سر میگرفت.
6- عباس میرزا
نقش عباس میرزا در این دوره از جنگ و اصلاحات نیاز به ارزیابی دوباره دارد. وی به تجملات اهمیت نمیداد و بیشتر نگران مساعی جنگ و مشتاق یادگیری و یکی از پیشگامان ترویج اصلاحات نوسازانه تجددگرایانه در ایران بود. با این همه، عباس میرزا نشان داد که فرمانده نظامی ضعیفی است، و به رغم آرزوی بزرگش در فراگیری اسرار برتری غرب، نتوانست خود را از تربیت و فرهنگ صحرانشینی ایلیاتی رها کند.
7- بازدارندگی
ایران در سراسر دوران تعامل خود با قدرتهای غربی فاقد اهرم بازدارندگی بود، و در هیچجا این فقدان نمایانتر از دو جنگِ با روسیه نبود. جنگهای با روسیه هم به لحاظ جانی و هم مادی پرهزینه بودند. ایران میکوشید که جنگ را برای روسها آنقدر پرهزینه کند که دست از تجاوز بردارند، و بدین ترتیب درجهای از بازدارندگی ایجاد کند؛ و این کار را با به میدان آوردن ارتشِ به لحاظ عددی برتر خود و سعی در یافتن یک متحد و یاور اروپایی، برای گرفتن آموزش مدرن و نیز کمک مالی، انجام داد؛ اما هیچیک از این دو تمهید مؤثر نیفتاد.
ایران از زمان امپراتوری افشار در (1747/1126) به هیچ کشوری حمله نکرده است. با این حال، فقدان یک اهرم بازدارنده مشکل عمده ایران در بقیه قرن نوزدهم تا میانههای قرن بیستم بود. ایران بار دیگر در 1288 و 1290، طی جنگ جهانی اول 1293-96 از سوی روسیه، و در 1299 و 25-1320 از سوی اتحاد شوروی مورد حمله قرار گرفت. بریتانیا در 1828/1207، 1856/1235، 1300-1293، و 24-1320 به ایران حمله و در کودتا علیه دولت ملی محمد مصدق همراه با ایالات متحده در 1332 شرکت کرد. طی جنگ ایران و عراق در دهه 1360، عراق با موشکهای زمین به زمین به شهرهای ایران حمله و علیه نیروهای مسلح و غیرنظامیان ایران از سلاح شیمیایی استفاده کرد، ضمن آنکه قدرتهای غربی به عراق کمکهای فنی و مالی میرساندند. ایالات متحده در پوشش سازمان ملل کمک به عراق کمک دیپلماتیک رساند، و به نیروی دریایی ایران در خلیجفارس حمله و کشتیهای آن را غرق کرد.
این پیشینه تاریخی ایران را بر آن داشته که امروز با تقویت و تحکیم قدرت نظامیـصنعتی بومی خود به درجهای از بازدارندگی دست یابد. نتیجه آن توانایی ساخت و توسعه موشکهای کوتاه و میانبرد زمین به زمین، فناوری پهبادی و دیگر جنبههای استفاده نظامی از آن بوده است. طرفه اینکه، این توان بازدارندگی محدود که پس از پایان جنگ با عراق به دست آمده موجب نگرانی غرب شده است و لذا از ایران میخواهد که این امکانات را برچیند.
کتاب «ایران در جنگ: تعامل با جهان مدرن و کشاکش با امپراتوری روسیه» نوشته و پژوهش مازیار بهروز با ترجمه شهریار خواجیان را انتشارات اختران در 272 صفحه و با قیمت 260هزار تومان رهسپار بازار کتاب کرده است.
259
کد خبر 2022767