انقلاب اسلامی چرا و چگونه رخ داد؟
اخبار ایران
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - ملت ایران در سال 1357 از چه مسیری و چرا بازگشت و در ادامه، چه راهی را به چه نحوی برگزید؟ - اخبار حوزه امام و رهبری -
به گزارش گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم، دکتر محمدمهدی جهانپرور، پژوهشگر و فعال سیاسی در یادداشتی به تشریح چرایی و چگونگی وقوع رخداد بزرگ انقلاب اسلامی پرداخته است. متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته به شرح زیر است:
«انقلاب اسلامی در سال 1357، نقطه اوج یکی از بزرگترین انقلابهای مردمی قرن بیستم و تحولی بنیادین در تاریخ ایران معاصر بود.
روزی که تاریخ در برابر اراده ملتی ایستاده، دگرگون شد و مسیر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران راه جدیدی به روی خود گشود. بهمن 57، نهتنها پایان نظام سلطنتی پهلوی را رقم زد، بلکه آغازگر نظم جدیدی بر مبنای اسلام، استقلالخواهی، عدالتطلبی و مبارزه با استبداد و استعمار شد. در واقع، انقلاب اسلامی ایران را نمیتوان صرفاً یک رخداد اتفاقی دانست، بلکه این انقلاب، برخلاف بسیاری از جنبشهای سیاسی دیگر، حاصل سالها تحمل بیعدالتی، نارضایتی و مبارزه در جامعه بود. نگاهی تحلیلی به این رخداد تاریخی نشان میدهد که عوامل متعددی در شکلگیری و پیروزی آن نقش داشتند که میتوان آن را به سه دسته اصلی تقسیم کرد: 1. ساختار و رفتار حکومت پهلوی شامل عملکرد اقتصادی، سیاستهای فرهنگی و چالشهای ساختار) 2. حضور استعمار در ایران شامل سیاست عقب نگه داشتن اقتصادی کشور، غارت منابع، تحقیر ملی، نقض استقلال دولت ملت ایران 3. به صحنه آمده اسلام سیاسی با عنوان یک پدیده سیاسی اجتماعی در نتیجهی بازسازی نیروی مذهب در جامعه ایران.
مقایسه انقلاب مصر و انقلاب ایران در آینه بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی را میتوان از چند منظر مورد بررسی قرار داد. از منظر سیاسی، که منجر به سرنگونی یک نظام سلطنتی مستقر و جایگزینی آن با یک نظام دینی شد. از منظر اجتماعی و فرهنگی که موجب تغییرات گستردهای در ارزشها، باورها و مناسبات جامعه شد. از منظر اقتصادی که با ملی شدن صنایع، با تلاش برای خودکفایی و تغییر سیاستهای اقتصادی همراه بود و از منظر بینالمللی که تأثیرات گستردهای بر موازنه قدرت در منطقه و جهان بر جای گذاشت. همچنین یکی از مهمترین جنبههای انقلاب اسلامی را میتوان ماهیت معنایی و معنویآن دانست که برخلاف بسیاری از انقلابهای مدرن مانند انقلاب فرانسه (1789) و انقلاب روسیه (1917) که عمدتاً متأثر از اندیشههای مدرن غربی بودند و ریشه در ایدئولوژیهای چپگرایانه، لیبرالیستی یا ملیگرایانه داشتند، بر اساس آموزههای اسلامی، تأکید بر اسلام سیاسی و رهبری مذهبی و شخصیت کاریزماتیک حضرت امام خمینی(ره) شکل گرفت. همین ویژگی انقلاب اسلامی را به پدیدهای منحصر به فرد در تاریخ معاصر تبدیل کرد و الگوی متفاوتی از تغییرات اجتماعی و سیاسی ارائه داد. از دیگر دلایل موفقیت انقلاب اسلامی، وحدت ملی و انسجام مردمی بود که برخلاف بسیاری از جنبشهای اعتراضی که به دلیل عدم هماهنگی میان گروههای مختلف ناکام میمانند، انقلاب ایران را از انسجامی کمنظیر برخوردار کرد. اتحاد میان نیروهای مذهبی، بازاریان، دانشجویان و حتی بخشهایی از روشنفکران باعث شد که اعتراضات از یک حرکت مقطعی، فراتر برود و به یک جنبش ملی تبدیل شود. همین امر موجب شد تا حکومت پهلوی، علیرغم برخورداری از حمایت قدرتهای غربی، نتواند در برابر موج نارضایتیها مقاومت کند؛ چرا که سیاستهای اقتصادی شکستخورده، افزایش تورم، بیکاری، فساد گسترده، سرکوب مخالفان، بیتوجهی به خواستههای مردم و از همه مهمتر وابستگی شدید حکومت به ایالات متحده و دخالت گسترده غرب در امور داخلی ایران، مشروعیت سیاسی آن را به شدت مخدوش ساخته بود. در نتیجه، هنگامی که اعتراضات مردمی به اوج رسید، رژیم پهلوی دیگر قادر به کنترل اوضاع نبود و در نهایت، در برابر اراده ملت بزرگ ایران تسلیم شد.
نقش امام خمینی (ره) در رهبری انقلاب و پایه گذاری جمهوری اسلامی ایران
مهمترین عامل پیروزی انقلاب اسلامی ایران را میتوان در مشی و منش مبارزه و رهبری امام خمینی(ره) جستوجو کرد که در تاریخ معاصر ایران و جهان جایگاه ویژهای دارد. در آن دوره، امام (ره) توانسته بود با بهرهگیری از اصول و مفاهیم دینی، آموزههای اسلامی، تجارب تاریخی و بینش عمیق سیاسی، یک حرکت بزرگ انقلابی را رهبری و تمامی اقشار جامعه ایران را حول یک هدف واحد علیه رژیم پهلوی متحد سازد. در آن ایام ایشان با رصد اوضاع کشور و نگارش اعلامیهها و نامههای سیاسی و بیانات مذهبی در جایگاه یک مصلح اجتماعیبه نقد سیاستهای رژیم شاه میپرداخت؛ از اینرو بهواسطه آگاهیبخشی توانسته بود حمایت گسترده اقشار مختلف جامعه بهخصوص جنبشهای مذهبی و مساجد را به عنوان ابزارهای مهم گسترش انقلاب جلب کند و ایده جایگزینی جمهوری اسلامی به جای رژیم سلطنتی موجب شده بود که مردم در سراسر کشور به این نهضت پیوسته و مطالبات خود را مطرح سازند. اندیشه امام (ره) درخصوص ولایت فقیه و حکومت اسلامی، مبارزه با فساد، استقلال و عدالت اجتماعی، عزت ملی و غیره، انقلاب اسلامی ایران را به یکی از تأثیرگذارترین و منحصر به فردترین تحولات سیاسی در تاریخ معاصر بدل ساخت. ایشان همواره در پرتو روشنگری و آگاهیبخشی به مردم ایران و نیز فعالیتهای ضد استبدادی و ضد استعماری، از سیاستها و چهره خبیث رژیم پهلوی پرده برمیداشت و در سخنرانیهای خود، غربزدگی و وابستگی به استعمار را عامل اصلی مشکلات و گرفتاریهای ملت ایران میدانست. در واقع امام (ره) به عنوان یک شخصیت مذهبی و سیاسی برجسته، مبارزه علیه سلطه غرب و دخالتهای خارجی را سرلوحه کار خود قرار داده بود و با تبیین نقش ولیفقیه توانسته بود نظریه ولایت فقیه را به عنوان مبنای مشروعیتساز نظام جمهوری اسلامی به مردم معرفی کند. ایشان در نقش یک ایدئولوگ، نظریه پرداز و مرجع دینی نهتنها رهبری فکری انقلاب اسلامی را بر عهده گرفت، بلکه با بهرهگیری از آموزههای اسلام شیعی و نقد استبداد شاهنشاهی و استعمار غربی، توانست جهانبینی انقلابی را شکل دهد و در پرتو این آموزهها به زمینه انتقاد از رژیم شاهنشاهی مشروعیت ببخشد و انقلاب اسلامی ایران را نه تنها به عنوان یک حرکت سیاسی، بلکه در قامت حرکتی دینی و اخلاقی نهادینه سازد. ایشان همچنین با تشکیل جبههای متحد از گروهها و اقشار مختلف و پرهیز از تقسیمبندیهای اجتماعی و حزبی توانست تمامی اقشار جامعه را حول یک هدف واحد مجتمع سازد و با قرار دادن روحانیت در کنار دیگر طبقات اجتماعی، مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی را به یک پویش همگانی بدل سازد. امام (ره) همچنین به طرز مؤثری از رسانهها و ابزارهای ارتباطی برای گسترش آرمان انقلاب و فراخوان مردم به مبارزه بهره میجست، چنانکه در دوران تبعید در عراق و سپس در پاریس از ارتباطات جهانی و رسانهها برای اطلاعرسانی و بسیج افکار عمومی استفاده کرد. همچنین واکنش به سرکوبها و مقابله با تهدیدات رژیم پهلوی نیز یکی دیگر از اقدامات ایشان بود و با اینکه رژیم در طول سالهای 1340 تا 1357 برای مقابله با رهبری امام (ره) از انواع فشارها استفاده میکرد، ایشان نه تنها از مسیر مبارزه باز نایستاد، بلکه مقاومت و ایستادگی در برابر این فشارها موجب افزایش محبوبیتشان نزد مردم شد. امام (ره) در اوج سرکوبها نه تنها از طریق سخنرانیها و تماس با فعالان سیاسی در داخل کشور، بلکه با استفاده از فتاوی دینی و نقدهای شدید به سیاستهای رژیم شاهنشاهی میتاخت و از این رهگذر توانست مشروعیت رژیم را زیر سوال ببرد و سرانجام، رژیم ستمشاهی را سرنگون و نظام مقدس جمهوری اسلامی را جایگزین آن کند. نظامی که مبتنی بر ولایت فقیه، برگرفته از مکتب تشیع، قرآن و مردمسالاری دینی بود و قانون اساسی آن بر اساس سه رکن استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی تدوین شد. این تحول بزرگ نه تنها در کشور بلکه در سطوح منطقهای و بینالمللی نیز توانست تأثیرات مهمی از خود بر جای بگذارد و الهامبخش بسیاری از جنبشهای انقلابی در دیگر کشورهای جهان باشد.
زمینههای تاریخی و اجتماعی ظهور و بروز انقلاب اسلامی
حکومت پهلوی بهویژه در دوره محمدرضا شاه، با تمرکز قدرت متمرکز شاه و نهادهای وابسته، فضای سیاسی را به شدت سرکوب کرد. انحلال احزاب مستقل، محدودیتهای شدید بر مطبوعات و کنترل نهادهای مدنی از جمله اقداماتی بود که موجب تضعیف آزادیهای سیاسی شد. تأسیس ساواک که به یکی از مخوفترین سازمانهای امنیتی منطقه تبدیل شده بود، نشاندهنده شدت سرکوب و نظارت شدید رژیم بر مخالفان بود. این شرایط باعث شد که هرگونه صدای منتقدانهای خاموش شود و مسیر اصلاحات قانونی به بنبست برسد که در نهایت، زمینهساز اعتراضات گسترده و بروز «حضور مردم در میدان یا در صحنه مبارزه» شد. از دیگر دلایل نارضایتی مردم از حکومت پهلوی، وابستگی شدید رژیم به قدرتهای خارجی، علیالخصوص ایالات متحده و بریتانیا بود. قراردادهای نفتی جدید که منافع عمدهای را نصیب شرکتهای خارجی میکرد، اعطای پایگاههای نظامی به آمریکا و افزایش نفوذ مستشاران خارجی در ساختار اداری و نظامی کشور، همه و همه موجب شده بود که رژیم مشروعیت خود را از دست بدهد. این وابستگی به خصوص پس از انقلاب سفید و اصلاحات اقتصادی_اجتماعی شاه که با فشار آمریکا و سیاستهای نادرست اقتصادی موجب از بین رفتن نظام سنتی کشاورزی، تمرکز ثروت در دست طبقات خاص، افزایش شکاف طبقاتی، مهاجرت گسترده روستاییان به شهرها و شکلگیری حاشیهنشینی، افزایش بیکاری، تورم فزاینده، فقر و عدم تعادل در توزیع ثروت، اتخاذ سیاستهای سکولاریستی و غربگرایانه و هویت ستیزانه، هدایت جامعه ایران به سمت مدرنیزاسیون غربی، ترویج فرهنگ غربی، گسترش رسانههای دولتی با محتوای غربگرایانه و اعمال محدودیت بر نهادهای مذهبی شد، در نهایت به تشدید نارضایتی جامعه، موضعگیری علما و روحانیون و واکنش شدید گروههای مختلف اجتماعی انجامید که با انتشار مقاله توهینآمیز دی ماه 1356علیه معمار کبیر انقلاب در روزنامه اطلاعات و به تبع آن قیام 19دی مردم قم، اعتراضات گسترده در سراسر کشور و سرکوب شدید حکومت، پازل انقلاب را تکمیل کرد. به تدریج اعتراضات از یک جنبش محدود به پویشی گسترده و سراسری تبدیل شد؛ بهنحوی که حکومت، کنترل و تسلط بر امور کشور را از دست داد و با ترک کشور توسط شاه در 26 دی 57 و بازگشت امام (ره) در میان استقبال میلیونی ملت در 12 بهمن همان سال، رژیم سلطنتی ساقط و نظام مقدس جمهوری اسلامی در 22 بهمن 57 متولد شد. پیروزیای که نهتنها یک رویداد تاریخی به شمار میآید، بلکه نقطه آغاز تحولی بنیادین در مسیر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران نیز هست.
ثمرات و دستاوردهای انقلاب اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از مهمترین ثمرات انقلاب، بازگشت دین و اراده مردم، توامان با هم به عرصه اجتماعی و سیاسی بود و نظام آموزشی و رسانهها بر اساس آموزههای اسلامی بازتعریف شد. همچنین جایگاه زنان در جامعه تغییر کرد، سیاستهای جدیدی در حوزه فرهنگی و اجتماعی اتخاذ شد و تغییرات عمدهای در ساختار اقتصادی ایران با ملی شدن صنایع و سیاستهای کاهش وابستگی اقتصادی به غرب به وجود آمد. با این وجود، بحرانهای داخلی اوایل انقلاب، تحریمهای اقتصادی و جنگ تحمیلی، چالشهای اقتصادی جدیدی را برای کشور به وجود آورد که نیازمند تدبیر امور و کارآمدی نظام حکمرانی جدید بود. همچنین انقلاب اسلامی به عنوان یک حرکت ضد استعماری و ضد امپریالیستی، نه تنها ساختار سیاسی کشور را تغییر داد، بلکه تأثیرات گستردهای در منطقه و جهان برجای گذاشت؛ به نحوی که موازنه قدرت در منطقه دگرگون شد. این انقلاب که موجب الهامبخشی به جنبشهای اسلامی در سایر کشورها نیز شد، موجب نگرانی قدرتهای غربی شده و در نتیجه روابط ایران با آمریکا و متحدان غربی را به شدت تغییر داد و به یک رویارویی جدی انجامید. 22 بهمن57 نقطه عطفی در تاریخ ایران و یکی از مهمترین انقلابهای مردمی قرن بیستم بود، روزی که اراده ملت بر ساختارهای استبدادی رژیم پهلوی غلبه کرد و تاریخ در برابر یک حرکت مردمی ایستاد و البته برای منطقه و جهان اثرات و دستاوردهای چشمگیری نیز به دنبال داشت که از مهمترین این دستاوردها تأسیس نظامی بود که در آن، مردم به طور مستقیم در سرنوشت و تدبیر امور کشورشان از طریق انتخابات و تعیین نمایندگان خود دخالت داشتند. در این نظام، نظارت بر امور کشور به طور مستقیم به مردم و رهبر جامعه اسلامی واگذار و اساس حکومت بر مبنای ولایت فقیه استوار شد که مبتنی بر آن، رهبری دینی و سیاسی هدایت جامعه اسلامی را برعهده گرفت. استقلال سیاسی نیز به عنوان دستاوردی دیگر موجب شد که ایران از سلطه قدرتهای بیگانه و به ویژه ایالات متحده رهایی یابد و از طریق خوداتکایی و قطع روابط دیپلماتیک با کشورهای غربی و توسعه روابط با دیگر کشورها استقلال سیاسیاش تقویت شود. تلاش برای استقلال و خودکفایی اقتصادی و قطع وابستگی به غرب و ایجاد روابط اقتصادی مستقل با دیگر کشورها و همچنین تحول اجتماعی و فرهنگی نیز به عنوان یکی از مهمترین تغییرات با بازتعریف جایگاه دین در جامعه موجب شکلگیری هویت ملی اسلامی شد. همچنین قرار گرفتن نهادهای اجتماعی از جمله مدارس، دانشگاهها و حتی رسانهها تحت تأثیر آموزههای اسلامی در کنار تقویت جنبشهای اسلامی و گروههای مقاومت در منطقه نیز از موفقیتهای دیگر جمهوری اسلامی بود که به عنوان یک الگو و نمونه موفق از مبارزه علیه استبداد و استعمار مورد توجه جهانیان قرار گرفت.»
انتهای پیام/
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1368605/