خطر دوباره مکانیسم ماشه؛ گزارش جدید آژانس نیز نگران کننده است!
ایالات متحده آمریکا
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - اقتصاد24 نوشت: سال 1403 در حالی به پایان میرسد که منطقه آبستن حوادث بسیار است و یکی از پیچیدهترین دورانهای سیاست خارجی و داخلی برای جمهوری اسلامی رقم خورده است. در داخل کشور سقوط بالگرد رئیس جمهور، منجر به انتخابات زودهنگام شد و همزمان نیز سطح تقابل ایران و اسرائیل پس از سالها تخاصم غیرمستقیم به درگیری نظامی مستقیم کشید.
در عین حال تغییرات بنیادین در سوریه و لبنان منجر به تغییراتی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شد. در این بین، اما دولت مسعود پزشکیان در شرایطی که تلاش میکرد بر طبل وفاق بکوبد دچار چالشهای جدی نیز شد.
مجموعه این عوامل باعث شد تا به سراغ حشمت الله فلاحت پیشه، سیاستمدار، تحلیلگر سیاسی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی و نماینده دورههای هفتم، هشتم و دهم مجلس و رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس برویم و نظرات او درباره آن چه در کشور رخ داده را جویا شویم.
* سال 1403 شاید یکی از عجیبترین سالها در دو دهه اخیر برای جمهوری اسلامی بود، چون بعد از دهه 60 با دورانی مواجه شد که رئیس جمهور، کارش را به پایان نبرد و بهنوعی انتخابات زودهنگام در کشور داشتیم و در عین حال از 30 اردیبهشت با سلسله اتفاقهای پیاپی چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجیمان مواجه شدیم. در سیاست خارجی هم اتفاقهایی رخ داد که شاید منتظرش نبودیم. با توجه به وقایعی که رخ داده است، ارزیابی شما از سال 1404 چطور است؟ بهنظر شما آیا با روند عجیبتری مواجه میشویم و آیا این تغییر بیشتر میشود؟ مسئله دیگر این که در سیاست خارجی که الان داریم، جایگاه مذاکره بهمفهوم مذاکره و گفتوگو را با توجه به تحولات اوکراین و روسیه چطور میبینید؟
– مهمترین اتفاقی که در سال 1403 پیش آمد، متاسفانه سقوط بالگرد رئیس جمهور بود که منجر به برگزاری انتخابات فوق العاده شد. منتها همین انتخابات میتوانست تبدیل به فرصت برای افزایش امید در جامعه شود؛ چرا که دیدیم بعد از چند انتخابات سرد، بهویژه انتخابات غیر قابل دفاع مجلس که مشارکت بعضا تا 27 درصد در دوره دوم تهران کاهش پیدا کرده بود، مردم امیدوار شدند که رای بدهند و این رای نیز رای به تغییر باشد.
حقیقتا نیز مجموعه دادههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و بهویژه خارجی نشان میداد که کشور نیازمند تغییرهای جدی است.
ولی معتقد هستم که این شور و شوق انتخاباتی فدای سوءاستفاده مدیران حاضر در صحنه شد و آقای پزشکیان کابینهای چید که حدود 70 درصد وزرای کابینهاش اصلا به او رای نداده بودند و لذا اعتقادی به تغییر نداشتند. از طرفی بههرحال در حوزهای که میتوانست انتخابهای بهتری صورت دهد، بهویژه در حوزه اقتصادی، انتخابهای ضعیفی داشت؛ لذا دیدیم مثلث وعدههای انتخاباتی پزشکیان عملا تحقق پیدا نکرد؛ مثلی که عبارت بود از اصلاحات سیاسی اجتماعی در داخل، تنشزدایی در خارج و اصلاحات ملموس اقتصادی.
آقای پزشکیان اسم کابینه خود را وفاق گذاشت و معتقد هستم او و تیمی که تحت عنوان تیم راهبردی تشکیل داده بود، دنبال این بودند که برای عقب نشینی خودشان در مقابل رقبای شکست خورده، اسم انتخاب کنند و این اسم را وفاق نامیدند.
کما این که هر چه زمان گذشت، مشخص شد وفاق، فقط زمینه را برای سوء استفاده مدیران نالایق فراهم کرد. مناصب به کسانی رسید که سابقه عملکرد مدیریتی مناسبی نداشتند و دیدیم بهویژه در حوزه اقتصادی، بزرگترین ناترازیها در زمان پزشکیان شکل گرفت.
در زمینه سیاست خارجی هم معتقد هستم پزشکیان میتوانست با راهبرد عملیاتی در سیاست خارجی، وارد عرصه سیاسی دنیا شود ولی دیدیم ایشان فقط بر همان افراطگریهای گذشته، اسامی جدیدی گذاشت؛ لذا دولت پزشکیان با یک طرح عملیاتی در سیاست خارجی وارد عرصه نشد؛ بنابراین خیلی از فرصتهای تنشزدایی نیز از بین رفت و حالا کار به اینجا کشید که به هر حال ترامپ رای آورد و اکنون او دوباره در کاخ سفید است و مشخص شد با آمدن ترامپ، عملا فضای مذاکره بسته میشود.
در چنین شرایطی میبینیم که آقای پزشکیان، سال را در حالی به پایانبرد که قفل جدی در تنشزدایی از طرف ترامپ بسته شده است.
** در واقع میگویید با کلیدواژه وفاق، شور و هیجان و امکان مشارکت بیشتر مردم در انتخابات بعدی قربانی شد؟
– وفاق اسمی بود که پزشکیان و تیم راهبردی او برای عقب نشینی در مقابل رقبای شکست خورده انتخاب کردند.
از همان ابتدا مشخص شد که وفاق نتیجه نمیدهد. بههرحال، چون در ایران، یک نظام پارلمانی مستقر نیست و تیم برنده میتواند کابینهاش را بنا به خواست و وعدههای انتخاباتی خود بچیند؛ ولی دیدیم وفاق بهجای این که در حوزه موضوعی شکل بگیرد، در حوزه تقسیم مناصب شکل گرفت.
کسانی که شکست خوردگان انتخابات بودند، مناصب را بین خود تقسیم کردند، ولی وقتی کار به حوزه موضوعی رسید، همراهی با رئیس جمهور انجام ندادند. بههمین دلیل، همان زمان عرض کردم آقای رئیس جمهور در کابینه خودش، اقلیت است. در نهایت هم دیدیم در آخرین روزهای سال، ادبیاتی از آقای پزشکیان میبینیم که خودش این ادبیات را در رقابتهای انتخاباتی بارها مورد انتقاد قرار داده بود. ولی عملا الان خودش، تکرار کننده همین ادبیات تبدیل شده که نقض جدی خودش در انتخابات است. محل نقض جدی خودش در انتخابات است.
* یکی از چالشهای سیاست خارجی دولت در سال آینده، مکانیسم ماشه است که تا مهر ماه میتواند فعال شود و گزارش جدید آژانس نیز نگران کننده بود. در چنین شرایطی که با آمریکا هم مذاکره نمیکنیم، راهبرد دولت را در مذاکره با اروپا و آژانس چطور میبینید؟ خطر مکانیسم ماشه در سال 1404 برای ایران را چطور میبینید؟
– خوشبینیهایی در ایران شکل گرفته مبنی بر این که ایران میتواند از اختلاف آمریکا و اروپا استفاده کند. در صورتی که معتقد هستم که فضا بدبیانهتر از این شرایط است.
فضای بین الملل، بهشدت ملیگرایانه است و بیرحمترین ملیگرایی چند دهه اخیر را در فضای بین الملل امروز میبینیم. بهعنوان مثال، نقطه اوج آن، طرح بیرحمانه ترامپ برای غارت منابع معدنی اوکراین و همزمان تحمیل آتش بس به آنهاست.
معتقد هستم اتفاقا مهمترین تهدیدی که در سال جدید وجود دارد این است که همه کسانی که به گونهای وارد رقابت با ترامپ شدند، دنبال یک قربانی هستند. یعنی میدانند چون امکان توافق مثبت وجود ندارد، به دنبال توافق منفی هستند؛ لذا دنبال یک قربانی هستند که جبران برخی از رفتارهای توسعه طلبانه ترامپ را بر سر آن قربانی خالی کنند.
من بارها گفتهام ایران نباید این قربانی باشد؛ لذا در سال جدید باید به گونهای عمل کرد که ما به محل تبانی منفی قدرتهای امروز دنیا تبدیل نشویم.
بهویژه این که متاسفانه هشدارهای دو دهه اخیر بنده عملی شده و بهویژه مشخص شد در چنین شرایطی نمیتوانیم روی بازیگری مانند روسیه حساب کنیم. روسیه، ایران را یک کارت بازی در مقابل خارج نزدیک خود، برای حفظ خارج نزدیک خودش میداند؛ مانند سرزمینهای شمالی اشغال شده اوکراین.
* شما در گفتوگوهای اخیر همیشه اخطار میکنید ایران باید روسیه را از مذاکرهاش کنار بگذارد. الان حرف این است که آیا دستگاههای دیپلماسی اصلا مذاکرهای میکند و اتفاقی در اروپا بین ایران و اروپا با این شرایط رخ میدهد؟
– بحث مذاکره نیست؛ بحث کلیت موضوع است. من معتقد هستم آمدن لاوروف به ایران به هیچ وجه ربطی به مناسبات ایران و روسیه ندارد. ایشان وقتی به ایران آمد، در مصاحبه مطبوعاتی خود برخی بلوفها را مطرح کرد.
روی صحبت او با آمریکا بود وقتی که گفت روسیه حاضر است در بحرانهای منطقه از موضوع هستهای ایران گرفته تا افغانستان و سوریه، همکاری کند و با آمریکا هم همکاری کند. لاوروف در واقع بلوفی را مطرح کرد، اما ببینید وقتی تیم تشریفات رئیس جمهور ایران، میز مذاکره با لاوروف را کاملا همسطح با رئیس جمهور قرار دادند، این چه معنایی دارد؟ وزیر خارجه روسیه آیا قصد داشت به آمریکاییها بگوید بههرحال زمام سیاست خارجی ایران را روسیه تا حد زیادی در دست دارد؟
* فکر میکنید روسیه و بهنوعی شاید چین، از این که با آمریکا مذاکره نکنیم سود میبرند؟
– عرض کردم تحولات آینده خیلی پیچیده خواهد بود. ترامپ زخمهای زیادی را باز کرده که هر کدام، هم از آنها انرژی میگیرد و هم رفتار کشورها را تیره خواهد کرد.
بههمین دلیل عرض کردم که اگر آمریکا و اروپا به این نتیجه برسند که نیازمند یک تبانی منفی هستند، این تبانی منفی میتواند با فعال شدن ماشه علیه ایران شکل بگیرد. ولی به شخصه معتقد هستم همه چیز به داخل ایران بر میگردد، یعنی اگر مسئولان کشور بخواهند میتوانند وضعیت موجود را مهار و کنترل کنند، چون دنیا بهشدت ملی گرایانه شده و کشورها با عنوانهای داخلی، سیاستهای خودشان را پیش میبرند؛ لذا اگر در داخل، دولت بتواند به وعدههای خود در مقابل مردم عمل کند و اعتماد مردم را جلب کند، آسیب پذیری کشور در مقابل تبانیهای بین المللی کاهش پیدا میکند. ولی وقتی این بیاعتمادی وجود داشته باشد، خلاء قدرتها، طمع بیرحمی دیگران را علیه ایران تحریک میکند.
* تصور میکنید مذاکره یا معامله پنهانی بین روسیه و غرب در جریان است که اتفاقا ایران در آن اهمیت دارد، اما ما از آن بی خبر هستیم؟
– روسیه حاضر است هر چیزی را برای فرار از بحران اوکراین هزینه کند. من معتقد هستم بههرحال دلیلی نداشت آقای لاوروف بلافاصله بعد از مذاکره با مارکو روبیو در ریاض به ایران بیاید. دیدیم سفر ایشان به ایران، هیچ دستاوردی برای ایران نداشت. حتی قبل از این هم توافق راهبردی ایران و روسیه، یک توافق کاغذی بود و دو طرف، هیچ تضمینی به هم ندادند. این دقیقا نوع رابطهای است که روسیه به ایران مینگرد. روسیه نگاهش به ایران، تاکتیکی است، در شرایطی که مشکلات ایران نه تاکتیکی بلکه راهبردی است. بهنظرم در چنین شرایطی نباید فریب تاکتیکهای روسها را خورد.
* رفتار ترکیه را چطور ارزیابی میکنید؟ ترکیه عملا در سوریه، نفوذ کرده و با کردها به توافق بسیار مهمی رسیده است. وزیر خارجه آنها علنا خطاب به ایران حرفهایی را مطرح میکند راجع به اینکه رفتارتان درست نبوده است، به کشورهای همسایه سنگ زدهاید. فکر میکنید در ادامه تعامل ترکیه با ایران در سیاست خارجی با این شرایط به چه شکل خواهد بود؟
– من معتقدم صحبتهای هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه درباره ایران، بیش از این که مخاطبش تهران باشد، مخاطبش واشنگتن بود.
ترکیه با دوگانگی جدی در سوریه مواجه است. این که تنها جایی از سوریه که هنوز جنگ تمام نشده است، حوزه کردنشین است یک دلیلش این است که ترکها یک طرح غیر دموکراتیکی برای کردها مطرح کردند.
ترکها به دنبال این هستند که کردها هم خلع سلاح شوند و هم اینکه هیچگونه جایگاهی در نظامهای قانون اساسی آینده سوریه نداشته باشند. آنها میدانند که کردها اسلحه را زمین نمیگذارند. البته در این خواسته خودشان، حمایت نسبی آمریکا را با خودشان دارند. فیدان سعی کرد کردها را به ایران وصل کند برای این که نظر آمریکا نسبت به کردها را منفی کند ولی غافل از این بود که این موضوع به روابط چند ده ساله ایران و ترکیه آسیب میزند. ضمن این که سوالهایی که وجود دارد، سوالهای خاص ترکیه بهویژه شخص هاکان فیدان است.
در زمان ریاست هاکان فیدان بر دستگاه اطلاعاتی امنیتی ترکیه، دهها هزار داعشی از مرزهای ترکیه وارد سوریه شدند و جنایتهایی مانند جنایت کوبانی را بهوجود آوردند. جنایت کوبانی توسط داعشیهایی صورت گرفت که از خاک ترکیه و با استفاده از چتر امنیتی همین آقای هاکان فیدان وارد سوریه شده بودند. آن چه ایشان گفت بهنظرم نوعی فرافکنی مشکل به سمت ایران بود برای این که آمریکا نسبت به خواستههای کردها حساس شود.
* به نظر میرسد اکنون در منطقه حفرهای وجود دارد که گفتوگو نکردن ایران و آمریکاست و از این فرصت، کشورهای منطقه سود میبرند.
یعنی عربستان نقش واسطهگری میگیرد، قطر ارتباط میگیرد، ترکیه پیغامش را با حمله کلامی به ایران میرساند و روسیه که اصلا ما را وجه الضمان کرده است. در واقع میتوان گفت از حفره گفتوگو نکردن ایران و آمریکا، کشورهای منطقه استفاده میکنند؟
– واقعیت این است که ادعای یکی بودن روسای جمهور آمریکا یا احزاب آمریکا با هم در قبال ایران، بارها نقض شده است، ولی نقضش با آسیبهای جدی به منافع ملی ایران صورت گرفته است؛ به ویژه زمانی که فرصتی برای مذاکره پیش میآید، عدهای با این عنوان که دموکراتها همان جمهوری خواهها هستند، فرصت مذاکره را از بین میبرند که دیدیم بزرگترین فرصت مذاکره احیای برجام، فدای همین افراطیگری و البته فدای جنگ اوکراین شد.
ولی وقتی میبینیم جریانهای افراطی مانند ترامپ روی کار میآیند، آن موقع این تفاوت مشخص میشود. هزینه این تفاوت را ملت ایران با سختگیریهای جمهوری خواهانی مانند ترامپ میدهند. من معتقدم ایران فرصتهای اساسی مذاکره را از بین برد.
البته اگر این سوال شما در زمان مرحوم رئیسی و زمان بایدن مطرح میشد، پاسخ مثبت بود؛ اما واقعیت قضیه این است که الان در شرایطی بهسر میبریم که عملا مرحله اول پوکر ترامپ را پشت سر میگذاریم که با بلوف سنگینی مواجه بوده و عملا باب مذاکره را بسته است.
هر چند اگر در آینده بعد از این که عملا ایران وارد میز مذاکره نخواهد شد، ممکن است بعد از آن، ترامپ پیشنهادهای تازهای را مطرح کند. اگر این پیشنهادها قابلیت مذاکره داشته باشند، آن موقع معتقد هستم ایران نباید هیچ واسطهای را بپذیرد و مستقیم مذاکره کند. وگرنه هر چند الان شرایط به گونهای است که میتوان گفت آخرین سناریویی که برای موضوع ایران وجود دارد دیپلماسی است.
* برای ثبت در تاریخ، اگر بخواهید یک توصیه برای سال 1404 به دولت پزشکیان کنید، چیست؟
– مهمترین توصیه من به دولت پزشکیان، بازگشت به وعدههای انتخاباتیشان است. معتقدم آقای پزشکیان، وعدههای انتخاباتی خودش را عملی نکرد. نقطه ضعف اصلی دولت پزشکیان به همین موضوع برمیگردد. سخنان آقای پزشکیان بهشدت تکراری شده و نشان میدهد متاسفانه ایشان برنامه عملیاتی برای رفع مشکلات ندارد و فقط سعی میکند با این صحبتها و این روند، زمان را بگذارند. ولی واقعیت این است که مردم نیازمند طرحهای عملی و عملیاتی هستند.

لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1380378/