آیا میتوان به نتیجه مذاکرات ایران و آمریکا امیدوار بود؟/ استراتژی ترامپ در قبال تهران؛ چند هویج و یک چماق بزرگ؟
ایالات متحده آمریکا
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - اقتصاد 24 - "امینه گوزده توپراک" پژوهشگر مرکز مطالعات ایرانی آنکارا در یادداشتی در روزنامه "صباح" ترکیه نزدیک به حزب عدالت و توسعه و شخص "رجب طیب اردوغان" به تحلیل مذاکرات پیش رو بین ایران و آمریکا پرداخته است. در ادامه مشروح این یادداشت آمده است:
تحلیف "دونالد ترامپ" به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده نشان دهنده تغییری پویا در چشم انداز جهانی است.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
در کمتر از دو ماه پس از آن مشخص شد که دولت ترامپ آماده شده تا اقدامات سریع و قاطعی را در مورد چندین موضوع بین المللی مبرم انجام دهد. در این میان، پرونده ایران به عنوان یک چالش پرمخاطب موضوعی برجسته است. این ناشی از پیشرفت بی وقفه برنامه هسته ای ایران در پنج سال گذشته، تشدید تنش های منطقه ای، نزدیک شدن به پایان مهلت برجام و تهدید احتمالی حمله پیشگیرانه اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران است. چندین هویج همراه با یک چماق بزرگ در چنین پس زمینه ای به نظر می رسد که استراتژی ترامپ در قبال ایران دارای چندین هویج همراه با یک چماق بزرگ است.
ترامپ از یک سو با ارسال نامه ای برای رهبر ایران پیشنهاد گفتگو را مطرح کرده است. با این وجود، او از سوی دیگر با تجدید کارزار فشار حداکثری و ارسال پیام به تهران از طریق حمله به منافع انصارالله به فشار بر اقتصاد ایران ادامه می دهد.
منابع آگاه ایرانی می گویند که در آن نامه به رویکرد "به صفر رساندن غنی سازی اورانیوم" اشاره شده بود. همان منابع می گویند که در آن نامه چندان صحبتی درباره حضور منطقه ای ایران مطرح نشده است. در عوض، به گفته آنان تمرکز بر روی فناوری های حساس مرتبط با تسلیحات هسته ای بوده است. با این وجود، در گزارش های دیگر در رسانه ها از خواسته های گسترده تر مطرح شده در آن نامه مبنی بر برچیدن کامل زیر ساخت های هسته ای ایران، توقف حمایت از حزبالله لبنان و انصارالله یمن، محدود کردن نفوذ یگانهای حشد الشعبی عراق و اعمال محدودیتهایی بر قابلیتهای پهپادی و موشکی ایران سخن به میان آمده است. ایران به این نامه پاسخ داده که نشان دهنده آمادگی آن کشور برای مذاکرات غیر مستقیم است.
بیشتر بخوانید: ایران و آمریکا به مسیر دیپلماسی نزدیک میشوند؟

زمانی که صحبت از مذاکرات هسته ای به میان می آید، دولت ایران ایده کنار گذاشتن کامل برنامه هسته ای خود را در وهله نخست به دلایل مرتبط با امنیت ملی رد می کند. برخورداری از فناوری هسته ای بدون در اختیار داشتن زرادخانه تسلیخات هسته ای یک عنصر اساسی بازدارندگی است که امنیت ملی ایران برپایه آن استوار شده است. یادآوری این نکته مفید است که مذاکرات برجام عمدتا به این دلیل موفقیت آمیز بود که دولت اوباما رویکرد به صفر رساندن غنی سازی اورانیوم را کنار گذاشت. علاوه بر این، برنامه هسته ای ایران نه تنها به عنوان یک عامل بازدارنده مجازی برای آن کشور عمل می کند بلکه به عنوان یک ابزار چانه زنی قدرتمند در عرصه بین الملل برای تهران قلمداد می شود. بنابراین، با توجه به عقب نشینی های استراتژیک منطقه ای که ایران در حال حاضر با آن مواجه است بدیهی به نظر می رسد که پذیرش برچیدن زیرساخت های هسته ای آن کشور برای ایران به مثابه یک "اقدام انتحاری" خواهد بود.
بدون مصالحه یا توافق واقعی؟ این پیچیدگیها نشان می دهند که تنش در حال جوشش بین ایران و آمریکا در دوره دوم زمامداری ترامپ بعید است که به یک راه حل دیپلماتیک منجر شود. موضع دولت ترامپ کماکان روشن است: ایران باید به طور کامل به آن پایبند باشد یا با پیامدهای مهمی از جمله تشدید تحریمها یا مداخله نظامی احتمالی مواجه شود. موضع ایران اما واضح تر است: بدون مذاکره بر سر خطوط قرمز و بدون مذاکره تحت فشار. بر این اساس، به نظر می رسد که بحران در یک معضل واقعی قرار دارد.
با این وجود، در بستری گسترده تر، روابط ایران و آمریکا ممکن است به بدترین سناریو که رویارویی نظامی است منجر نشود. همان طور که پیش تر نیز در بحران آمریکا و ایران، آونگ اغلب بین دیپلماسی و جنگ طلبی به سمت جلو و عقب در نوسان بوده و حرکت کرده است. لفاظی های تند همواره بخش برجسته روابط ایران و آمریکا بوده اند. با این وجود، دو طرف توانسته اند تنش را کنترل کنند. بنابراین، پرسش این است که آیا دو طرف در چهار سال آینده دوباره خواهند توانست همانند گذشته تنش میان خود را کنترل کنند؟
امکان مصالحه بالقوه میان ایران و آمریکا وجود دارد فراتر از سیگنال های مختلط ترامپ و لفاظی های سازش ناپذیر، نگاهی دقیق تر به وضعیت نشان می دهند که امکان یک مصالحه بالقوه بین ایران و آمریکا وجود دارد. "استیو ویتکاف" فرستاده ویژه ایالات متحده در خاورمیانه در جریان یک مصاحبه تلویزیونی تازه رویکرد محتاطانه و متعادل تری را برای مذاکره با ایران مطرح کرده بود. "ویتکاف" با نشان دادن آگاهی از عوامل کلیدی لازم برای یک دیپلماسی موفق مانند "اعتماد" و "احترام" اذعان کرده بود که تحمیل خواسته های حداکثری به ایران در میانه احساس عمیق بی اعتمادی بین طرفین نتایج معناداری به همراه نخواهد داشت. برای مثال، او تاکید کرده بود که حماس و حزب الله لبنان دیگر تهدیدی برای اسرائیل محسوب نمی شوند و این موضوع سبب می شود تا موضوع هسته ای به عنوان دستور کار فوری در اولویت قرار گیرد.
بنابراین، برخلاف پوشش رسانههای جریان اصلی، ایالات متحده مایل به مصالحه و مشارکت در مذاکرات متوازن است بدون آن که به دنبال گسترش دامنه بحث باشد. از سوی دیگر، تازه ترین اظهارات مقام های ایرانی نیز امیدوارکننده بوده اند. برای مثال، "کمال خرازی" وزیر خارجه پیشین ایران و مشاور رهبر انقلاب گفته بود که ایران آماده گفتگوهای غیر مستقیم با آمریکا است.

راه حل دیپلماتیک برای بحران در حال جوشش امکان پذیر است هر دو طرف منازعه هزینه های عدم دستیابی به توافق را می دانند در نتیجه، راه حل دیپلماتیک برای بحران در حال جوشش امکان پذیر است. ایران در بهترین حالت با تحریم های اقتصادی سنگین و سیاست به انزوا کشیده شدن و در بدترین حالت با مداخله نظامی مواجه خواهد شد. اجرای تحریم های اقتصادی شدیدتر، بحران مالی جاری ایران را تشدید می کند و خطر بی ثباتی داخلی را ایجاد خواهد کرد. علاوه بر این، مداخله نظامی از طریق هدف قرار دادن تاسیسات هسته ای ایران تهدید امنیتی قابل توجهی برای آن کشور به همراه خواهد داشت. بنابراین، منطقی است که این گونه نتیجه گیری شود که هر دو سناریو هزینه های قابل توجهی را بر ایران تحمیل خواهند کرد که مدیریت آن برای دولت آن کشور دشوار خواهد بود.
بیشتر بخوانید: 6 فرصت و دلیل که نشان میدهند توافق ایران و آمریکا امکانپذیر است/ 3 سناریوی محتمل در چشم انداز مذاکرات دو کشور
عدم دستیابی به توافق چه پیامدهایی برای آمریکا به همراه خواهد داشت؟ پیامدهای عدم تنش زدایی برای آمریکا نیز قابل توجه خواهد بود. در آن سناریو این احتمال وجود خواهد داشت که ایران دستیابی به سلاح هسته ای را به عنوان وسیله ای برای بازیابی بازدارندگی در دستور کار قرار دهد. پیشرفت سریع برنامه هسته ای ایران نتایج مطلوبی را برای آمریکا به همراه نخواهد داشت. در آن صورت واشنگتن صورت باید تصمیم بگیرد که از بین دو گزینه یکی را انتخاب کند: یا عملیات نظامی مستقیم علیه ایران با کمک اسرائیل برای جلوگیری از تبدیل شدن ایران به یک قدرت هسته ای و یا آموختن همزیستی با یک ایران مجهز به سلاح هسته ای. انتخاب هر یک از آن دو گزینه هزینه های قابل توجهی را برای آمریکا به همراه خواهد داشت.
نه آمریکا و نه ایران نمی توانند بار سنگین ناشی از بدترین سناریوها را تحمل کنند بنابراین، پیشبینی میشود که ایالات متحده و ایران فراتر از لفاظی در محاسبات دقیق هزینهها و اعمال کنترل بر تنش همانند گذشته مشارکت فعالی داشته باشند. دوره چهار ساله آتی با نتیجه گیری دو طرف از سنجش سود و فایده مشخص خواهد شد. نکته اصلی آن است که نه آمریکا و نه ایران نمی توانند بار سنگین ناشی از بدترین سناریوها را تحمل کنند.
منبع: روزنامه "صباح"
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1398087/