در ستایش جان!
اروپا
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - پیش از مرگ، این جملات را بخوانید و درک کنید که جان انسانها، حتی در میان جنگها و فاجعهها، همچنان با ارزشترین دارایی است،این یادداشت به شما یادآوری میکند که چه بهایی برای حفظ این جانها پرداختهایم و چگونه سکوت در برابر ظلم و جنایت، فاجعههای بزرگتری به همراه دارد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، شش هفته! تنها شش هفته و یک روز کافی بود تا ارتش ورماخت، در کسوت شبحی از تاریخ، بر سنگفرشهای خاک فرانسه قدم بگذارد و کابوس هیتلر، در قلب اروپا تنفس کند.
در کمتر از چهلوسه روز، جمهوری سوم فرانسه چون برگی خشکیده در پاییز تاریخ، بر زمین افتاد و صدای شکستش تا سالها در حافظه قاره طنین انداخت. فرانسه تنها نبود؛ هلند، بلژیک، و حتی انگلستان، با همه لشکرهای منظم و فرماندهان متفکر، چیزی جز پوزخندی از زمان نصیب نبردند. ارتش هیتلر که هنوز درگیر شرق بود، با نیرویی کمتر، اما با ارادهای که از استخوان مردمش برآمده بود، از دیوارهای توهم عبور کرد. دشمن هنوز به نیمه راه نرسیده بود که ایتالیا نیز به خنجرها پیوست، و ارتش فرانسه، شکوهمند و سنگین، تنها دوازده روز پس از آغاز حمله تسلیم شد؛ نه از ضعف سلاح، که از فقدان انگیزهای که در برابر خشم، پشیزی نمیارزد.
کارشناسان هنوز در حیرتاند؛ چرا اینهمه لشکر، اینهمه توپ، اینهمه تانک، هیچگاه به کاری نیامد؟ چرا ارتشی که از نظر عدد و عِده چیزی کم نداشت، چنین آسان از هم پاشید؟ پاسخ را تنها دو نفر پیشتر از بقیه شنیده بودند؛ نه از زبان تحلیل، بلکه از سکوت وجدان ملت. یکی از آن دو، چرچیل بود؛ مردی که با سیگار نیمسوز و نگاه خستهاش آینده را در چهره تاریخ میدید. دیگری، هیتلر؛ مردی که قبل از آنکه خاک فرانسه را بگیرد، روح فرانسه را تسخیر کرده بود.
آن دو چیزی میدانستند که لوبرن، رئیسجمهور وقت فرانسه، نمیدانست. آنها فهمیده بودند فرانسه نه از جبهه شرق شکست میخورد، نه از خاکریزها و تانکها، بلکه از آنچه که دیگر در مردمش نبود؛ میلی برای خشم، اشتیاقی برای بقا، و شورِ دفاع از خانهای که سقفش را با کلماتِ صلح پوشانده بودند، در روزگاری که طوفان از شرق برخاسته بود.
درست همان روزی که فرانسه تسلیم شد، چرچیل با دلی پر از خاکستر و نگاهی که آینده را میدید، جملهای گفت که از آن روز تا همیشه، بر دیوارهای تاریخ حک شد: “اگر ما حالا بجنگیم، شاید پیروز نشویم، اما اگر نجنگیم، حتماً نابود خواهیم شد.”
او آنقدر زود فهمیده بود که زمانِ مماشات به سر آمده. اروپا سالها در خوابِ بیدردِ دیپلماسی، هیولایی را بزرگ کرده بود که سرانجام، از خواب برخاست و همه را بلعید. آنها دیر فهمیدند که خشم را با بیانیه نمیتوان آرام کرد و شهوت قدرت را با مذاکره نمیشود مهار زد.
این همان جاییست که تاریخ دیگر یک روایت کهنه نیست؛ بلکه آینهایست روبهروی امروز ما.
امروز، ما ایستادهایم بر همان پرتگاهی که اروپا در دهه سی ایستاده بود. تنها تفاوت در مختصات جغرافیاست؛ آنجا ورشو و پاریس، اینجا رفح و خانیونس. آن روزها، هیتلر بر سر اروپا سایه انداخته بود، و امروز، هیولایی مدرن با سلاحهای هوشمند و پوشش دیپلماسی، غزه را با خاک یکسان میکند.
همانگونه که ارتش آلمان، جنگ را با رسانهها آغاز نکرد، اما پیروزیاش را پیش از رسیدن به مرزها در ذهن مردمان ترسخورده نوشته بود، امروز نیز اسرائیل پیش از آنکه خاک را اشغال کند، وجدانها را فتح کرده است.
و همانگونه که اروپا با وعدههای صلح، دیکتاتور را سیراب کرد، امروز غرب با کلماتِ تهی، با بیانیههای آبکی، با «نگرانیهای عمیق»، هیولایی تازهنفس را تغذیه میکند.
در ستایش «جان» ما در مورد جنگ جهانی حرف نمیزنیم. این حتی یک گزارش یا یک یادداشت تاریخی از یک روزنامهنگار نیست، اما پیشنهاد میکنیم این جملات را حتماً پیش از مرگ بخوانید، برای دیگران هم تعریف کنید یا برای آنها بفرستید. لطفاً در طول خواندن این جملات تمرکز کنید و اگر همزمان مشغول کار دیگری هستید، مطالعه را به زمان دیگری موکول کنید، اما خواندن آن را فراموش نکنید.
ما در مورد «جان» انسانها با هم گفتوگو میکنیم. جان که حفظ آن قویترین غریزه انسانی است. جانی که فرانسه در مدت جنگ جهانی دوم و در مدت شش سال «ششصدهزار» از آن را از دست داد، ششصدهزار داستان زندگی، ششصدهزار عشق، ششصدهزار روایت، ششصدهزار آرزو و ششصد هزار رؤیا!
اگر میخواهید بدانید این عدد چقدر است بد نیست بدانید که ما در هشت سال جنگ تحمیلی با عراق تقریباً یکسوم جمعیت کشتگان فرانسه، شهید داشتهایم. فرانسویهای بسیاری کشته شدند و از خانوادهها کسی باقی نماند که برای درگذشتگان حتی سوگواری کند. ششصدهزار قبر که بعضیها بینام و نشان ماندند و این عدد منهای افرادی است که هیچ خبری از آنها در دست نیست و کسی هم نیست که خبری از آنها بگیرد. جنگ همینقدر که میبینید بیرحم است، اما راهحل کشوری که با هیتلر همسایه شده چیست؟! آیا فرانسویها در ظهور هیتلر مقصر بودند
غزه، امروز، آن پاریسیست که هیچ چرچیلِ زندهای ندارد. دیوارهایش هنوز پابرجاست، اما اراده برای دفاع، در میان سردمداران جهان، سالهاست که مرده. و آنکه فریاد میزند، یا منزوی میشود، یا متهم به افراط، یا به حاشیه هل داده میشود، تا صدای هیولا واضحتر شنیده شود.
آن روز که تانکهای نازی از خیابانهای پراگ و آمستردام رد شدند، مردمان زیادی گفتند: «به ما ربطی ندارد. ما در سوئیسایم. ما بیطرفایم. ما در لندنایم. ما دوریم.»
اما جنگ وقتی درِ خانهات را میزند، پیش از آن سالها در حیاط همسایه خیمه زده است. تاریخ به روشنی فریاد میزند که شر اگر در نطفه خفه نشود، جهان را در آتش خواهد کشید. همانگونه که فاشیسم از محله یهودیهای وین شروع شد و به خیابانهای لندن رسید، امروز هم آتشی که از نوار باریک غزه شعلهور شده، فردا در آسمانهای خاورمیانه شراره خواهد کشید.
سکوت امروز، شریک جرم فرداست هر موشکی که بر سر کودکی در رفح میافتد، اگر با خشم جهانی پاسخ داده نشود، فردا در کارخانههای بمبسازی قدرتهای بزرگ، به نسخهای تازهتر و دقیقتر بدل خواهد شد. هر بار که جنایتی بیپاسخ میماند، وجدان بشری کمی بیشتر فلج میشود؛ و این فلج، پایان تمدن است، نه فقط یک بحران منطقهای.
اروپا آنقدر دیر بیدار شد که مجبور شد آوارهگان را بپذیرد، خرابهها را بازسازی کند، کودکان یتیم را سرپرستی کند. اما آیا این بار هم میخواهد همان مسیر را برود؟ با این تفاوت که قربانیان دیگر نه فقط یهودیان، بلکه مسلمانان، عربها، و نسلهایی بیوطن خواهند بود؟
غزه، امروز نه فقط قربانی است؛ بلکه آینهایست در برابر بشریت. اگر از این آینه روی برگردانیم، آنچه بعداً خواهد آمد، نه فقط تقاص غفلت، بلکه نتیجه طبیعی بیعملیست.
و آنچه از لابلای ویرانهها فریاد میکشد، نه فقط صدای مادران داغدار و کودکان مجروح، بلکه پژواک همان پرسش ابدیست که اروپا پس از جنگ جهانی، هرگز پاسخ نداد:
«چرا زودتر نفهمیدیم؟ چرا سکوت کردیم؟ چرا کاری نکردیم؟»
شاید دیرتر از همیشه، اما تاریخ دوباره از دنیای بیتفاوت و خاموش امروز خواهد پرسید: «اگر در برابر جنایات امروز بیحرکت بمانید، آیا فردا هنوز برای پاسخگویی وقت خواهد بود؟» غزه، همانطور که در آن تاریکی و خونرنگ خود میسوزد، به ما نوری میدهد که از دوردستهای تاریخ میآید. آیا ما، که امروز در سایه آن ایستادهایم، برای روشن ساختن راه، برای هشدار دادن به نسل آینده، کافی هستیم؟
کد خبر 856367
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1399563/