چین وارد عصر طلایی نوآوری میشود
آسیا و اقیانوسیه
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ برخی کارشناسان در مورد وضعیت کنونی چین معتقدند که این تحولات از قبل شروع شده، اما نمود آن تازه برای جهان قابل مشاهده شده است. با این حال، به نظر میرسد که نتیجه نهایی این تحولات فراتر از تصور مردم است و ادامه خواهد یافت و به پاردایم جدیدی از تمدن صنعتی تبدیل خواهد شد.
«لیانگ ونفنگ»، بنیانگذار شرکت «دیپسیک» در مصاحبه اخیرش خلاصهای قانع کننده از این تحول سریع ارائه کرد و گفت: من در دهه 1980 در یک شهر دورافتاده بزرگ شدم. پدرم معلم مدرسه ابتدایی بود. در دهه 1990، مردم فرصتهای زیادی برای کسب درآمد در این شهر داشتند. بسیاری از والدین به خانه ما آمدند و گفتند که تحصیل بیهوده است. اما اکنون، این نگرشها کاملاً تغییر کرده است. چون پول درآوردن سختتر شده است - حتی شغلها در یک نسل مانند تاکسی تغییر کرده است.
او افزود: در آینده، نوآوری سختهسته یا hardcore اهمیت فزایندهای پیدا خواهد کرد. این امر هماکنون ممکن است به طور گسترده قابل درک نباشد، زیرا جامعه خواهان نتایج ملموس است. وقتی کسانی که به نوآوریهاردکور دست مییابند موفق و شناخته میشوند، نگرش جمعی جامعه تغییر خواهد کرد. ما به موارد موفقتر و زمان بیشتری نیاز داریم.
نمایشگاه ملی آمریکا در پارک «سوکلنیکی» مسکو در تابستان 1959 از 2 بازدید کننده ویژه استقبال کرد: «نیکیتا خروشچف»، نخست وزیر شوروی و «ریچارد نیکسون»، معاون رئیس جمهور ایالات متحده.
این 2 نفر در مقابل یک خانه مدل مبله شده با ابزار و لوازم مدرن؛ درگیر «مناظره آشپزخانه» تاریخی شدند. نیکسون استدلال میکرد که اکثر کارگران یقه آبی آمریکایی میتوانند به راحتی چنین خانهای و لوازم آن را بخرند، به طوری که خانهها معمولاً هر 20 سال یک بار تعویض میشوند و مصرفکنندگان به خانههای بهتر ارتقا مییابند. او گفت: سیستم آمریکایی برای بهرهگیری از اختراعات و تکنیکهای جدید طراحی شده است.
با این حال، خروشچف نظر نیسکون را قبول نکرد و انتقاد خود را بر مسائل توزیع مزایای اقتصادی متمرکز کرد. چندین دهه بعد، نتیجه جنگ سرد فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 یک راهحل مرحلهای برای این بحث ارائه داد.
آخرین داستانها نوآوریهای شرکتهای آمریکایی در کالاهای مصرفی -از مکدونالد گرفته تا کوکاکولا- ازهالیوود تا نایک، از موشکها یا بمبهای اتمی اتحاد جماهیر شوروی در شکلدهی تصورات جهانی و توسعه یک شیوه خاص زندگی مؤثرتر بود.
«اندی وارهول»، پدر هنر پاپ، یک بار گفت: آنچه در مورد این کشور عالی است این است که آمریکا سنتی را آغاز کرد که در آن ثروتمندترین مصرف کنندگان اساساً همان چیزهایی را میخرند که فقیرترینها خرید میکنند. میتوانید تلویزیون تماشا کنید و کوکاکولا ببینید، و میدانید که رئیسجمهور کوکاکولا مینوشد، «الیزابت تیلر» کوکاکولا مینوشد، و فقط فکر کنید، شما هم میتوانید کوکاکولا بنوشید. یک کوکاکولا یک کوکاکولا است و هیچ پولی نمیتواند برای شما کوکای بهتری از کوکای موجود به دست آورد. همه کوکاها یکسان هستند و همه کوکاها خوب هستند.
پیروزی نهایی آمریکا در نبرد برای قلبها و ذهنها ریشه در جامعه نوآورانهای داشت که نیکسون با افتخار از آن دفاع کرده بود.
امروزه، محصولات چینی، از تیکتاک، شین، BYD و DJI گرفته تا کمکهای جهانی مدلهای هوش مصنوعی مانند Qwen و دیپسیک به دلیل کیفیت بهتر و قیمتهای پایینتر، مقاومتناپذیر هستند.
اگر امروز «بحث آشپزخانه» جدیدی اتفاق بیفتد، چین میتواند با اطمینان اعلام کند: سیستم چینی برای بهرهگیری از اختراعات و تکنیکهای جدید طراحی شده است. در مواجهه با این ادعا، ممکن است برخی از آمریکاییها - یا کسانی که از ایدئولوژی آمریکا حمایت میکنند - تحریک شوند.
آنها ممکن است چیزی مانند «نوآوری و خلاقیت را نمیتوان برنامهریزی کرد» و به دنبال آن نظریههای مبهم «رونالد کوز»، اقتصاددان بریتانیایی (1910-2013) که نظریههایش بر ماهیت و کارایی شرکتها متمرکز بود، بگویند و یک «فضای سرگرمی» ایجاد کرد.
چرا «دست نامرئی» بازار -که توسط اقتصاددان اسکاتلندی آدام اسمیت در سال 1759 پیشنهاد شد- توسط «دست مرئی» -که به نقش مهم دولت چین و مداخله مستقیم در اقتصاد اشاره دارد- در هدایت نوآوری شکست خورد؟
دگرگونی «ساخت چین» یا Made in China پاسخ را به طور فزایندهای روشن میکند. در حالی که سود شرکتها به طور نامتناسبی استعدادهای برتر آمریکا را به سمت صنایع معدودی هدایت میکند، سیاست صنعتی چین بسیار فراتر از کلیشههای منسوخ شده است.
دولت با استفاده کامل از نیروهای بازار و توانمندسازی شرکتهای خصوصی، روی رفع شکستهای بازار و به اشتراک گذاشتن هزینههای نوآوری با شرکتها متمرکز است. علاوه بر این، سرمایهداری ایالات متحده برای مدت طولانی توجه خود را از بخش تولید منحرف کرده است.
مقایسه سرمایهگذاریهای تحقیق و توسعه بین چین و ایالات متحده به وضوح ارزش سیاست صنعتی چین را نشان میدهد.
طبق گزارش بنیاد ملی علوم ایالات متحده، شرکتهای آمریکایی در سال 2022 حدود 692/7 میلیارد دلار در تحقیق و توسعه سرمایهگذاری کردند، در حالی که چین 354 میلیارد دلار سرمایهگذاری کرد. حتی اگر ارقام برای برابری قدرت خرید تعدیل شوند، این شکاف قابل توجه بود.
با این حال، نگاه دقیقتر توزیع نابرابر سرمایهگذاری ایالات متحده در نوآوری را نشان میدهد: تنها کمی بیش از نیمی از هزینههای تحقیق و توسعه شرکتها به بخش تولید اختصاص یافت، و در حدود یک سوم آن در بخش داروسازی سرمایهگذاری شد.
در مقابل، بیش از 80 درصد از سرمایهگذاری شرکتهای چین در تحقیق و توسعه به بخش تولید سرازیر شد و بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) 20 درصد از سرمایهگذاری را به خود اختصاص داد که بزرگترین در میان سایر بخشهای تولیدی است.
استراتژی سرمایهگذاری که «روی یک صنعت خاص متمرکز میشود و بر شرکتها تنوع میبخشد» نه تنها توزیع سالمتر استعدادها و منابع مالی را تضمین میکند، بلکه محیطی را ایجاد میکند که در آن شرکتهای چینی میتوانند از مزایای نسبی بهره ببرند، دقیقاً مانند استراتژی باستانی «مسابقه اسب دوانی تیان جی».
آنچه مهمتر است این است که همکاری بین بخشهای صنعتی سنتی و نوظهور میتواند همافزایی ایجاد کند و به نوآوری قدرتمند منجر شود.
یک مثال خوب این است که چگونه بخشهای تولید ماشین آلات و فناوری اطلاعات و ارتباطات چین باعث ظهور صنعت خودروهای انرژی جدید این کشور شده است.
امروز چین در حال ورود به عصر طلایی نوآوری است. میلیونها فارغالتحصیل رشتههای علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات یا STEM از دانشگاههای آن و تریلیونها یوان در سرمایهگذاری سالانه تحقیق و توسعه - چه داخلی و چه بینالمللی - به اکوسیستم شرکتی متنوع دامن میزند.
این اکوسیستم شامل دهها ابرغول، صدها شرکت تکشاخ و غزال، و نزدیک به 15 هزار «غول کوچک» تخصصی و نوآور است. عمق و انعطافپذیری ساخت چین یا ایجاد شده در چین در حال رشد است.
این شبکه نوآوری چندبعدی از سختی برنامهریزی مرکزی به سبک شوروی و تأثیرات منفی رویکرد لسهفر آمریکا جلوگیری میکند. طبیعتاً پارادایم جدیدی از مدرنیزاسیون را به وجود میآورد. بحث آشپزخانه در سال 1959 پیشگویی دقیقی به نظر میرسید.
وقتی خودروهای چینی با انرژی نو در نمایشگاه خودرو مونیخ میدرخشند، پهپادهای DJI بر فراز جنگلهای بارانی آمازون پرواز میکنند و تیکتاک حس تعلق را در میان جوانان در میان شکافهای ایدئولوژیکی و زبانی تقویت میکند، جهان شاهد یک تغییر پارادایم آرام، اما عمیق است.
این یک رویارویی ایدئولوژیک به سبک جنگ سرد و نه یک مسابقه ساده برای برتری تکنولوژیک نیست. در عوض، این تصور مجدد بشر از نوآوری و پیشرفت فراگیر در عصر دیجیتال است.
در اینجا درس ساخت چین 2025 وجود دارد: وقتی نوآوریهای فناوری مقرون بهصرفه و در دسترس میشود و ارتقای صنعتی فرصتهای جدیدی ایجاد میکند، معجزه توسعه میتواند اتفاق بیفتد.
مسابقه اسب دوانی با تاکتیک تیان جی در زمانهای قدیم، استراتژیست چینی «سون بین» به دوستش «تیان جی»، ژنرال ایالت چی، پیشنهاد کرد که استقرار اسبهایش را بازسازی کند.
مسابقه اسب دوانی در آن زمان بسیار مورد استقبال اشراف کشور چی قرار میگرفت. تیان جی بارها با پادشاه و دیگر ماموران دولتی شرطبندی میکرد. اما همواره شکست میخورد. روزی اسب وی بار دیگر شکست خورد و او نیز به همین دلیل ناراحت شد. سون بین علت را جویا شد و به او گفت: من را به میدان مسابقه اسب دوانی ببرید. احتمال میرود که من بتوانم به شما کمک کنم. روز دیگر، سون بین همراه تیان جی به میدان مسابقه اسب دوانی رفت. بسیاری ماموران غیر نظامی و نظامی و مردم این کشور مسابقه را تماشا میکردند. سون متوجه شد که اسبها طبق سرعت دویدن به درجات عالی، متوسط و پائین تقسیم شدهاند. تزئین اسبهای درجات مختلف یکسان نبود. اسبها بر اساس درجات مسابقه میدادند و اسب باید در سه بازی 2 بار موفق شود.
سون با دقت نگاه کرد و متوجه شد که بین اسبهای تیان جی و اسبهای دیگران تفاوت زیادی نیست، اما تاکتیک مسابقه نامناسب است. بدین سبب امکان شکست خوردن افزایش مییابد. سون به تیان جی گفت: نگران نباش! چارهای دارم که با استفاده از آن میتوانید موفق شوید. تیان جی با شنیدن سخنان او بسیار خوشحال شد و با پادشاه قرار گذاشت به مسابقه اسب دوانی بپردازد. پادشاه چون هیچ وقت در مسابقه شکست نخورده بود، با کمال میل پذیرفت .
قبل از مسابقه، تیان جی طبق پیشنهاد سون، اسب درجه پائین را با زین و برگ اسب درجه عالی تزئین کرد و اسب را درجه عالی جلوه داده و با اسب درجه یک پادشاه مسابقه داد. مسابقه آغاز شد. اسب درجه یک پادشاه با سرعت میدوید. اما اسب تیان جی عقب مانده بود. پادشاه با خوشحالی میخندید. در مسابقه دور دوم، بر اساس پیشنهاد سون، فرمانده کشور چی با استفاده از اسب درجه یک با یک اسب درجه متوسط پادشاه مسابقه داد. اسب فرمانده کشور چی در میان تحسین و آفرین گوئی از اسب پادشاه پیشی گرفت و موفق شد. در مسابقه دور سوم، اسب درجه متوسط تیان جی با اسب درجه پائین پادشاه مسابقه داد و بار دیگر موفق شد. سرانجام اسب تیان جی در مسابقات 2 بار اسب پادشاه را شکست داد .
پادشاه بسیار تعجب کرد و نمیدانست که تیان جی از کجا اسبهای خوب را شناسایی کرده است. در این موقع، تیان جی به پادشاه گفت که علت موفقیت وی اسب خوب نیست، بلکه تاکتیک خوب است. سپس وی تاکتیک سون را تشریح کرد. پادشاه بیدرنگ سون بین را فرا خواند و با او ملاقات کرد. سون به پادشاه گفت هنگامی که شرایط 2 طرف برابر است، اگر تاکتیک مناسب باشد، میتواند طرف مقابل را شکست داد. ولی هنگامی که شرایط 2 طرف یکسان نیست، استفاده از تاکتیک مناسب نیز میتواند مشکلگشا باشد. بعدها پادشاه سون بین را به فرماندهی نظامی منصوب کرد تا ارتش سراسر کشور چی را رهبری کند.
انتهای پیام/

لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1402600/