مذاکرات شنبه؛ این داستان ادامه دارد...
ایالات متحده آمریکا
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در عمان، در حالی برگزار شد که سایه سنگین بیاعتمادی و تنشهای تاریخی همچنان بر روابط دو کشور سنگینی میکند. در این فضا، سؤالات زیادی مطرح است: آیا این گفتوگوها به توافقی پایدار میانجامد یا صرفاً فصلی جدید از بحرانها و عدم تفاهمها خواهد بود؟
به گزارش خبرگزاری ایمنا، دیدار اخیر مقامات ایران و ایالات متحده در عمان، شاید نقطه عطفی در روابط دو کشور به نظر برسد، اما در دنیای سیاست، چنین لحظاتی اغلب به تسهیلکنندگان فصلی گذرا بدل میشوند.
گفتوگوهای غیرمستقیم در مسقط، که در روز شنبه 23 فروردین برگزار شد، موضوع دستیابی به توافقی جامع و پایدار را بار دیگر در کانون توجهات قرار داده است. اما در پس این مذاکرات، بافتی از تنشهای دیرینه، بیاعتمادیهای ریشهدار و شرایط پیچیده ژئوپلیتیکی موجود، سایهای سنگین بر هرگونه امید به توافقی فراگیر افکنده است. «سید عباس عراقچی»، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، در اظهارات خود پس از نشست مسقط، بهطور مشروح درباره مذاکرات غیرمستقیم با هیأت آمریکایی توضیح داد. عراقچی تاکید کرد که این گفتوگوها در فضایی سازنده و آرام برگزار شده و طرفین بهشدت تعهد خود را به پیشبرد مذاکرات تا رسیدن به توافقی متوازن و از موضع برابر نشان دادند.
وی افزود: «ما حدود 2 ساعت و نیم گفتوگوهای غیرمستقیم داشتیم؛ به همت و زحمت آقای البوسعیدی، وزیر خارجه عمان که بین دو هیاتها در حال رفتوآمد مرتب بودند. فکر میکنم حدود چهار بار این رفتوآمد انجام شد و دیدگاههای طرفین به یکدیگر منتقل شد.» او همچنین به طعنهای به این مطلب اشاره کرد که «هیچ زبان غیرمناسبی به کار گرفته نشد و این امر بیانگر رفتار حرفهای و نزاکت دیپلماتیک بود.» اما واقعیت این است که شاید این توصیفها بیشتر از آنکه بیانگر واقعیت مذاکرات باشند، پوششی برای عدم قطعیت و بینتیجه بودن گفتگوها باشند.
عراقچی همچنین اشاره کرد که در پایان گفتوگوها، دو هیأت با حضور وزیر خارجه عمان به مدت کوتاهی به گفتوگو پرداختهاند. «این امر معمولی بود و چیزی فوقالعادهای نبود»، گفتههای وزیر خارجه ایران بهنوعی نشاندهنده این واقعیت است که هیچیک از طرفین به دنبال نمایش نتیجهگرایی عجیب یا تحولی سریع نبودهاند.
دیدگاهها در مورد نتیجه این مذاکرات، برخلاف برخی ارزیابیهای خوشبینانه، بهویژه در سایه بازگشت «دونالد ترامپ» به کاخ سفید و مواضع سختگیرانه او، به سمت احتمال توافقات حداقلی تمایل دارد. عراقچی نیز در اظهارات خود تاکید کرد که «پیشبرد این مذاکرات کار آسانی نخواهد بود و احتیاج به اراده دو طرف دارد»، اما این اراده در شرایطی که سیاستها و منافع دو طرف با اختلافات گستردهای روبرو است، به شدت در معرض شک و تردید قرار دارد.
با توجه به شرایط موجود، پیشبینیها بر این است که در بهترین حالت، توافقات حاصل شده ممکن است به سطح توافقات حداقلی و موقت محدود شود که بیشتر بهعنوان ابزاری برای کاهش تنشها و حفظ کانالهای ارتباطی میان دو طرف استفاده شوند، تا اینکه بهعنوان راهحلی جامع و پایدار برای مشکلات ساختاری و ژئوپلیتیکی موجود در روابط ایران و آمریکا مطرح شوند.
نفوذ شیطان سایهای سنگین بر مذاکرات در کنار تنشهای تاریخی، یکی از چالشهای عمده بر سر راه مذاکرات، فشارهای مستمر اسرائیل است. نخستوزیر اسرائیل، «بنیامین نتانیاهو»، که همواره مخالف هرگونه توافقی است که منجر به کاهش فشارها بر ایران شود، در تلاش است تا روند مذاکرات را به گونهای مدیریت کند که هیچ توافقی نتواند به منافع امنیتی اسرائیل آسیب بزند. فشارهای فزاینده لابی حامی اسرائیل در واشنگتن، یکی از بزرگترین موانع پیشروی هرگونه توافق است.
این فشارها، بهویژه در شرایط کنونی که اسرائیل از اقتدار منطقهای ایران نگران است، بهطور قابل توجهی بر روند مذاکرات تأثیر میگذارد. این وضعیت، مقامات آمریکایی را در موقعیتی دشوار قرار میدهد و موجب میشود که آنان در برابر هرگونه توافقی که به تقویت موقعیت ایران در منطقه منتهی شود، تردید کنند.
چالشهای داخلی آمریکا و تأثیر آن بر مذاکرات در آمریکا، وضعیت سیاسی داخلی و فشارهای موجود در کنگره نیز به یکی از عوامل پیچیده در این روند بدل شده است. تردیدهای موجود در بین نهادهای مختلف دولتی و گروههای سیاسی در خصوص اتخاذ سیاستی واحد و هماهنگ در برابر ایران، میتواند روند مذاکرات را دچار اختلال کرده و بیثباتی در تصمیمگیریهای کلیدی ایجاد کند. در این شرایط، دیپلماسی بهجای یک ابزار برای حل مسائل، تبدیل به یک بازی سیاسی میشود که در آن منافع داخلی و منطقهای بهشدت بر هرگونه پیشرفت تأثیر میگذارد.
به سوی توافقی حداقلی؟ با توجه به چالشهای عمیق و پیچیدگیهای موجود، شواهد حاکی از آن است که هرگونه توافق احتمالی میان ایران و آمریکا به توافقاتی حداقلی و موقت محدود خواهد شد. بهویژه در شرایط کنونی که طرفین نه تنها به دلیل فشارهای داخلی و منطقهای، بلکه به دلیل بیاعتمادی عمیق به یکدیگر، تمایلی به ورود به توافقات ساختاری و جامع ندارند. عراقچی در این باره گفت که «هیچیک از طرفین خواهان مذاکره بیحاصل و گفتگوهای فرسایشی نیستند»، اما بهنظر میرسد که واقعیت میدانی، بیشتر به سمت مذاکراتی موقت و حفظ ظاهر پیش میرود.
عراقچی همچنین اعلام کرد که دور بعدی مذاکرات هفته آینده برگزار خواهد شد و طرفین احتمالاً وارد چارچوبهای کلی توافقی خواهند شد. اما این سوال همچنان باقی است که آیا این «چارچوبهای کلی» واقعاً میتواند نقطه شروعی برای حل مسائل ریشهای و بنیادی باشد یا اینکه فقط بهعنوان یک ضیافت لفظی و زمانی در نظر گرفته خواهد شد؟
پس از پایان این دور از مذاکرات، «استیو ویتکاف»، فرستاده ویژه رئیسجمهور آمریکا در اولین اظهارات خود، تاکید کرد: «ما یک گفتوگو بسیار مثبت و سازنده داشتیم.» این اظهارات، اگرچه از جانب مقامات آمریکایی بهعنوان نشانهای از تمایل به ادامه مذاکرات و بهبود روابط تفسیر شده، اما باید در کنار واقعیتهای موجود در سطح دیپلماتیک و سیاسی مورد بررسی قرار گیرد.
کاخ سفید در بیانیهای که به همین مناسبت منتشر کرد، ضمن قدردانی از کشور عمان بهعنوان میانجیگری فعال در این مذاکرات، اعلام کرد: «گفتگوها با ایران بسیار مثبت و سازنده بود.» این سخنان اگرچه ممکن است برای حفظ ظاهر و نشان دادن همکاری و جدیت در مذاکرات بیان شده باشد، اما در عمل نمیتواند بهطور قطعی نشاندهنده تغییرات ملموس در سیاستهای ایالات متحده باشد. بهویژه در شرایطی که ترامپ با رویکردی خصمانهتر نسبت به ایران وارد عرصه سیاسی شده است، این نوع اظهارات بیش از آنکه به امیدواریهای واقعی تبدیل شوند، بهنظر میرسد که بیشتر برای کاهش فشارهای بینالمللی بیان شدهاند.
چشمانداز مبهم در مجموع، مذاکرات ایران و آمریکا که در مسقط برگزار شد، از همان ابتدا بیشتر به یک نمایش دیپلماتیک شباهت دارد تا آغازگر تغییرات بنیادین در روابط دوجانبه. در حالی که گفته میشود این گفتوگوها «مثبت و سازنده» بوده است، واقعیت این است که بسیاری از موانع همچنان بر سر راه توافقات بزرگتر و پایدار قرار دارند. بیاعتمادیهای عمیق، نفوذ اسرائیل در سیاستهای ایالات متحده، و پیچیدگیهای ژئوپلیتیکی منطقه، همگی بهعنوان عواملی در مسیر مذاکرات عمل میکنند که دورنمایی از توافقاتی فراتر از سطوح ابتدایی را بهسختی میتوان تصور کرد. در نهایت، بهنظر میرسد که مذاکرات ایران و آمریکا به توافقاتی حداقلی و موقت منتهی شوند که بیشتر بهعنوان ابزاری برای کاهش تنشها و حفظ کانالهای ارتباطی باقیمانده میان دو طرف به کار خواهد رفت، نه بهعنوان راهحلی جامع و ساختاری برای مشکلات چندجانبهای که بر روابط دو کشور تأثیرگذار بوده است.
ایران به دیپلماسی فرصت میدهد، اما به آمریکا اعتماد ندارد حمید رضا غلامزاده در گفتوگو با خبرگزاری ایمنا اظهار کرد: «انتظار نداریم که به نتیجه نرسد، ولی دلیل نمیشود که تلاش نکنیم. ایران هم در حال تلاش است که فرصت از بین نرود و بتوانیم از این فرصت استفاده کنیم. ایران به دیپلماسی فرصت میدهد و نه اعتمادی به آمریکا و نه خوشبینی به نتیجه دارد، ولی تیم ایران تلاش خود را میکند و اگر شدنی باشد، آن را انجام میدهند.»
وی افزود: «از طرفی، شرایط به گونهای است که آنها خواسته بودند شرایط و روشها را دیکته کنند، اما ایران تلاش کرد تا شرایط دیکتهشده از طرف آمریکا نباشد. اصل موضوع مذاکره غیرمستقیم بود و آنها نتوانستند حرفشان را به کرسی بنشانند. یکی از تاکیدات ایران این بود که مذاکره غیرمستقیم باشد و موضوع اصلی فقط هستهای بود که ایران بر آن تاکید داشت.»
کارشناس مسائل آمریکا خاطرنشان کرد: «این جلسه صرفاً ارزیابی دو طرف بود و میخواستند ببینند که ایران تا چه حد میتواند کوتاه بیاید و آمریکا تا چه حد به دنبال زیادهخواهی است. بر اساس خروجی جلسه، کلیت مذاکره بد نبوده و طرف مقابل برخی از مواضع ایران را پذیرفته است. یک چارچوب اولیه شکل گرفته و باید منتظر باشیم تا ببینیم مذاکرات به کجا خواهد رسید.»
غلامزاده بیان کرد: «حضور ویتکاف لزوماً به معنای انعطاف طرف آمریکایی نیست. روبیو یک مذاکرهکننده کارآمد نیست و تجربه مذاکره ندارد. او فردی تندرو است و در مذاکره نمیتوان با تندروی پیش رفت. به همین دلیل ویتکاف برای موضوعات مختلف، مانند روسیه و غزه، به منطقه فرستاده شده است.»
وی گفت: «حتی در موضوع روسیه و اوکراین که به خاورمیانه مربوط نمیشود، ویتکاف فرستاده شد، چون توانمندی بالایی در مذاکره دارد. این محل بحث است که چرا ایران در سطح وزیر و آمریکا در سطح دستیار مذاکره میکند. البته این موضوع تغییر زیادی در اصل مذاکرات ایجاد نمیکند، چون هر دو طرف مواضع خود را از پایتختها میگیرند.»
کارشناس مسائل آمریکا تاکید کرد: «به هر حال، آمریکاییها به توافق علاقهمند هستند و برایشان یک دستاورد خواهد بود. آنها تلاش میکنند کمترین امتیاز را بدهند و بیشترین امتیاز را بگیرند. این بدیهی است، اما شرایط اولیه مذاکرات بر اساس پیششرطهای ایران شکل گرفت و آنها شرایط ایران را پذیرفتهاند، بنابراین مجبورند روایت خود را مطرح کنند.»
غلامزاده تصریح کرد: «آمریکا با طرح مواضع زیادهخواهانه، درخواستهای ایران را کنترل میکند. نگاه آمریکاییها این بود که کلاً غنیسازی ایران باید برچیده شود. این ادبیات در مذاکرات مطرح شد و به تدریج از آن کوتاه آمدند. سخنگوی وزارت خارجه هم در همین چارچوب موضع گرفت. این موضوع به نوعی شبیه به این است که طرف مقابل دست بالا بگیرد و به مرگ رضایت دهد تا ما به مرگ راضی شویم و امتیاز بیشتری بدهیم.»
وی عنوان کرد: «ما خوشبین به نتیجه نیستیم و بعید میدانیم که دو طرف به نتیجه برسند و تحریمها لغو شود. ایران ممکن است امتیازاتی بدهد، ولی ممکن است به صورت مقطعی برخی امتیازها را دریافت کند تا حسن نیت خود را نشان دهد. برای مثال، ایران ممکن است در برنامه هستهای امتیازاتی بدهد و امتیازاتی دریافت کند. اما هیچکس انتظار ندارد که نتیجهای شبیه به برجام حاصل شود.»
کارشناس مسائل آمریکا ادامه داد: «به هر حال، ممکن است طرفین به صورت مقطعی توافقاتی کنند. به عنوان مثال، ممکن است ایران برنامه هستهای خود را کاهش دهد و در عوض پولهای بلوکهشده آزاد شود. این نوع توافقها به صورت گام به گام میتواند شکل بگیرد تا هر دو طرف نشان دهند که علاقهمند به ادامه مذاکرات هستند و نتیجهای مثبت در کار باشد.
کد خبر 857098
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1403370/