ایرانیان جهان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
آرمین منتظری| سهشنبهشب ایران در پاسخ به ترور اسماعیل هنیه در تهران و همچنین ترور سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، بارانی از موشکهای بالستیک هایپرسونیک را به سمت اسرائیل روانه کرد. سوال این است که اسرائیل چه واکنشی نشان خواهد داد؟ فضای سیاسی در درون اسرائیل در خصوص حمله موشکی ایران، فضایی تند است. حتی برخی از منتقدان بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل نیز خواستار واکنشی شدید به این حمله شدهاند.
این بار برخلاف حمله بهار، این پرتابهها در مدت زمان چند دقیقه به اسرائیل رسیدند. آنطور که از اخبار و تصاویر ویدئویی منتشر شده برمیآید، آمار اصابت موشکهای شلیکشده از سوی ایران بسیار بالا بوده است.
به گفته سرلشکر باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، «جمهوری اسلامی حتی با وجود جنایتهای رژیم صهیونیستی، رعایت موازین لازم را به انجام رساند و فقط پایگاههای نظامی زده شده و 3 پایگاه نظامی هوایی اصلی رژیم صهیونیستی، موساد بهعنوان مرکز ترور، پایگاه هوایی نواتیم به عنوان پایگاه هواپیماهای F35، پایگاه هوایی هاتسریم بهعنوان پایگاهی که برای ترور شهید نصرالله عزیز مورد استفاده قرار گرفت، رادارهای راهبردی و همچنین مراکز تجمع تانکها، نفربرها و نفرات رژیم در منطقه پیرامون غزه که قتلعام مردم غزه را برعهده داشتند مورد هدف قرار گرفت.»
در این مرحله سوال این است که اسرائیل چه واکنشی نشان خواهد داد؟ فضای سیاسی در درون اسرائیل در خصوص حمله موشکی ایران، فضایی تند است. حتی برخی از منتقدان بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل نیز خواستار واکنشی شدید به این حمله شدهاند.
در هر صورت کار از دو حال خارج نیست؛ یا اسرائیل تصمیم خواهد گرفت که به معدودی از اهداف در خاک ایران حمله کند و یا اینکه مسیر تشدید بیشتر تنش را در پیش خواهد گرفت و سعی خواهد کرد حملهای بزرگ و از نظر جغرافیایی گستردهتر و یا حتی یک کارزار هوایی را در قبال ایران صورت دهد. در صورتی که اسرائیل مسیر دوم را انتخاب کند، مسلماً با واکنش ایران مواجه خواهد شد و این روند، احتمال درگیری مستقیم را بسیار زیاد خواهد کرد. آنطور که گفته شده ایران حدود 180 موشک بالستیک به سمت اسرائیل شلیک کرده است.
یکی از اهداف موشکهای ایران، مقر موساد در تلآویو بوده است. ظاهراً حملات ایران به لحاظ تلفات غیرنظامی، بسیار محتاطانه بوده است و بنابر گزارش رسانههای اسرائیلی تنها دو زخمی به بار آورده است. ارتش اسرائیل در نخستین واکنش تهدید به پاسخگویی کرده و اعلام کرد که عملیات پاسخگویی را در زمان و مکان مورد نظر خودش انجام خواهد داد. در آن سو، ایالات متحده اعلام کرده که اقداماتی را برای کمک به حفظ سپر دفاعی اسرائیل در مقابل حملات بیشتر انجام میدهد. در عراق نیز گروههای مسلح متحد ایران با انتشار بیانیهای، نیروهای آمریکایی در منطقه را تهدید کردند که در صورت مشارکت ایالات متحده در انتقامجویی اسرائیل علیه ایران، مورد حمله قرار خواهند گرفت.
هدف از حملات ایران پاسخ به اقدامات تروریستی و تحریکآمیز اسرائیل و همچنین اطمینان بخشیدن به حامیان داخلی و متحدان مسلح منطقهای خود بوده است. طی دو ماه اخیر، ساختار شبکه مقاومت زیر ضربات سخت حملات اسرائیل بوده است. ترورهای اسرائیل علیه فرماندهان و رهبران سیاسی حماس و حزبالله لبنان به اوج رسیده بود.
زمانی که اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس در تهران ترور شد، ایران به صورت علنی اعلام کرد که خونخواهی را در دستور کار خود دارد. اما پاسخ ایران به این ترور به دلایل سیاسی و شرایط منطقه به تعویق افتاد. احتمالاً ترور سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان و سرلشکر نیلفروشان، از فرماندهان ارشد سپاه قدس در حملات اسرائیل موجب شد تا ایران برای حفظ درجهای از بازدارندگی در برابر حملات اسرائیل، عملیات پاسخ به اسرائیل را اجرا کند. ایران به این نتیجه رسیده که بازدارندگی به مرور زمان در وضعیت فرسایشی قرار گرفته و اسرائیل با حملات پیاپی خود به کرات از خطوط قرمز ایران و متحدانش عبور کرده است.
علاوه بر خویشتنداری ایران در دو ماه گذشته در قبال ترور اسماعیل هنیه، فشار زیادی را بر ساختار تحمیل کرده بود. چه اینکه سرلشکر باقری در سخنان روز گذشته تاکید کرد که «از هنگام ترور شهید هنیه در تهران تا درخواست مکرر آمریکاییها و اروپاییها مبنی بر اینکه شما خویشتنداری کنید تا آتشبس را در غزه برقرار کنیم، دوره سختی را در خویشتنداری پشت سر گذاشتیم اما رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا و حتی چراغ سبز آمریکاییها جنایات خود را افزایش دادند و قتل عامی را علیه مردم لبنان و بهویژه شهادت مجاهد کبیر شهید سیدحسن نصرالله و همچنین مستشار عالی سپاه پاسداران در لبنان، سردار شهید نیلفروشان اجرا کردند که جنایات بزرگی بود و دیگر وضعیت قابل تحمل نبود.»
نیاز به اقناع افکار عمومی در داخل و همچنین نشان دادن قدرت و اعتبار به متحدین مسلحی نظیر حزبالله لبنان و دیگر گروههای عضو شبکه مقاومت، موجب شد که ایران در نهایت ملاحظات را کنار گذاشته و پاسخ به اسرائیل را عملی کند. احتمالاً یکی دیگر از ملاحظات ایران در اجرای این حمله در این بازه زمانی خاص، فشاری است که حزبالله از دو هفته پیش تاکنون متحمل شده است. حزبالله طی روزهای گذشته نیز با چندین حمله اساسی از سوی اسرائیل مواجه شده و امروز نیز در جنوب لبنان با تهاجم زمینی اسرائیل دست و پنجه نرم میکند.
با توجه به اینکه تلفات اسرائیل محدود به نظر میرسد، اسرائیل به احتمال زیاد به حمله ایران با حمله به تعداد کمی از اهداف ایرانی پاسخ خواهد داد. با وجود گستردگی رگبار موشکی ایران، به نظر میرسد این حمله تلفات قابل توجهی به اسرائیل وارد نکردهاست. این امر منطق سیاسی اسرائیل را برای یک حمله متقابل گسترده علیه ایران در کوتاهمدت تضعیف خواهد کرد، بهویژه که اسرائیل در حال حاضر روی جبهه شمالی با حزبالله متمرکز شدهاست.
با این حال، ارتش اسرائیل همچنان به دنبال یافتن راههایی برای پاسخ به ایران و کاهش احتمال حملات ایران در آینده یا حداقل کاهش اندازه و تأثیر آنها خواهد بود. اگر اسرائیل رویکرد کمخطر را در پیش بگیرد، ممکن است به تعدادی از اهداف استراتژیک در داخل ایران حمله کند. این رویکرد مشابه واکنش نمادین اسرائیل به حمله موشکی ماه آوریل ایران است.
چنین واکنشی از نظر تاکتیکی و با هدف جلوگیری از تلفات قابل توجه در داخل ایران یا آسیب قابل توجه به بخش کلیدی ایران انجام میشود. در 13 آوریل، ایران در پاسخ به حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق و ترور فرماندهان ارشد سپاه، 170 پهپاد، 30 موشک کروز و 120 موشک بالستیک به سمت اسرائیل شلیک کرد. در واکنش به این رگبار موشکی که تنها یک غیرنظامی اسرائیلی را کشت، اسرائیل به یک سیستم دفاع هوایی اس-300 در نزدیکی یک سایت هستهای در اصفهان، حمله کرد.
اگر رویکرد اسرائیل این باشد، ممکن است در یک دور حمله برخی اهداف گزینششده در اطراف بخشهای هستهای، زیرساختهای انرژی، موشکی، پهپادی و سایر بخشهای نظامی ایران را در مقیاس محدود هدف بگیرد. چنین نوعی از واکنش، تهدید فوری جنگ تمامعیار منطقهای را محدود میکند، اما بههیچوجه از بین نمیبرد. زیرا حتی حملات هدفمند هم میتواند موجب شود که ایران دور دیگری از پاسخ و تلافی را صورت دهد.
اما اگر اسرائیل مسیر دوم را در پیش بگیرد و خواهان واکنشی قویتر باشد، ممکن است حملاتی را انجام دهد که به برنامه هستهای، بخش انرژی، برنامه موشکی و پایگاه هواپیماهای بدون سرنشین ایران آسیب جدی وارد کند. چنین حملهای به طور قطع واکنش شدید ایران را در پی خواهد داشت. با توجه به اینکه اسرائیل در چند ماه گذشته رفتاری از خود نشان داده که ثابت کرده تمایل دارد خطوط قرمز ایران را یکی پس از دیگری زیر پا بگذارد، بنابراین این احتمال وجود دارد که اسرائیل تصمیم بگیرد، واکنشی به مراتب شدیدتر از واکنش آوریل گذشته را صورت دهد و حملهای گستردهتر علیه تعداد زیادی از اهداف در درون ایران اجرا کند.
چنین حملهای میتواند در قالب یک حمله واحد که طی آن به دهها و یا صدها هدف در سراسر ایران حمله میشود رخ دهد و یا اینکه شامل حملات پیاپی به صورت یک کمپین هوایی باشد که هدفش تضعیف تواناییهای دفاعی و فرسایش توان نظامی ایران است. در چنین صورتی واکنش اسرائیل میتواند بسیار تهاجمیتر باشد. در این نوع خاص از حمله، احتمالاً کشیده شدن پای آمریکا به درگیری نیز وجود دارد.
اسرائیل با انجام چنین حملهای مسلماً راه را برای واکنش بسیار بزرگتر ایران باز خواهد کرد. خصوصاً اگر این حملات منجر به مرگ غیرنظامیان در ایران شود. در این شرایط ممکن است که ایران حملات واکنشی خود را بر مراکز پرجمعیت اسرائیل در تلآویو متمرکز کرده و به روشهایی بر پدافند هوایی اسرائیل غلبه کند.
علاوه بر این، اگر پاسخ اسرائیل شامل چندین دور حمله باشد، ایران نیز احتمالاً کمپین هوایی پایدار خود را آغاز خواهد کرد و بهطور متناوب حملاتی را علیه اسرائیل انجام خواهد داد. البته به احتمال زیاد ایالات متحده آمریکا از کمپین هوایی شامل حملات متعدد اسرائیل به ایران حمایت نخواهد کرد چراکه چنین کاری در تضاد با منافع اساسی واشنگتن در حفظ ثبات منطقه است.
صرفنظر از روند این تحول، اسرائیل همچنان بر شکست حزبالله لبنان متمرکز خواهد بود. مسلماً تشدید حملات اسرائیل به حزبالله لبنان به عنوان مهمترین عضو شبکه متحدین ایران و قدرتمندترین عضو محور مقاومت، ممکن است واکنش ایران را در پی داشته باشد. مسلماً تشدید حملات اسرائیل به حزبالله لبنان فشار افکار عمومی در ایران را بر ساختار سیاسی افزایش خواهد داد تا با هدف کمک به حزبالله مداخله کند. اسرائیل احتمالاً به ترورها و حملات مخفیانه علیه حزبالله و همچنین رهبران و زیرساختهای ایرانی حامی حزبالله ادامه خواهد داد.
چنین کمپینی، احتمال حملات بیشتر ایران به اسرائیل را ایجاد میکند. علاوه بر این، در صورتی که عملیات زمینی در حال گسترش اسرائیل در لبنان و حملات هوایی مداومش علیه حزبالله به یک تهدید موجودیتی برای این گروه تبدیل شود، ممکن است ایران مجبور شود حمایتش را از حزبالله افزایش دهد. محرکهایی که ممکن است ایران را وادار به این کار کند، عبارتند از پیشروی نیروهای اسرائیلی در عمق خاک لبنان، فراتر از رودخانه لیتانی، ترور رهبران و فرماندهان جدید حزبالله، و یا تضعیف شدید حزبالله در میدان نبرد علیه اسرائیل در جنوب لبنان.
البته در اینجا ما از جنگ همهجانبه میان اسرائیل و ایران صحبت نمیکنیم. در این خصوص همچنان محدودیتهایی وجود دارد. به غیر از بُعد جغرافیایی، باید گفت که یک درگیری شدید و همهجانبه میان ایران و اسرائیل میتواند منجر به بروز یک جنگ منطقهای شود و منافع آمریکا در منطقه را به شدت تضعیف کند. با این حال، اکنون که تابوی رویارویی اسرائیل و ایران بیشتر از هر زمان دیگری شکسته شده است، به نظر میرسد عوامل محرک برای اقدامات تهاجمی از سوی هر یک از طرفین در آینده وجود خواهد داشت اما اقدامات تهاجمی همچنان پراکنده خواهند بود.