ایرانیان جهان - دنیای اقتصاد /متن پیش رو در دنیای اقتصاد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
جان باختن یحیی سنوار، رهبر حماس، نقطه عطفی در جنگ اسرائیل و حماس و درگیریهایی است که ممکن است تصاعد آن، خاورمیانه را با تنش بیشتر و حتی جنگ فراگیر مواجه کند. آدری کرت کرونین، مدیر موسسه استراتژی و فناوری کارنگی ملون در مقالهای که در 19اکتبر 2024 در فارن افرز منتشر شده، نوشت که سنوار مغز متفکر حملات 7 اکتبر 2023 بود. اما آیا جان باختن این رهبر فلسطینی به حماس پایان خواهد داد؟ بر اساس این گزارش، هدف اعلامشده اسرائیل این بوده که این گروه را از بین ببرد تا با احیای بازدارندگی، امنیت عمومی را دوباره برقرار کند. تواناییهای نظامی حماس در اثر عملیات نظامی اسرائیل آسیب دیده است؛ اسرائیل ادعا میکند که نیروهای نظامیاش بیش از 17هزار نیروی حماس را از مجموع بین 25هزار تا 35هزار هدف قرار دادهاند. اسرائیل همچنین بر روی تعقیب رهبران حماس متمرکز شده و به دنبال ضربهای قاطع است که تهدیدی را که این گروه برای آنها ایجاد میکند، از بین ببرد.
استراتژی «قطع سر» یعنی شکست دادن یک گروه شبهنظامی از طریق ضربه زدن به رهبری آن ممکن است کارساز باشد. اما در تحقیقاتم در مورد مسیرهای 457 نبرد و گروه شبهنظامی، که به 100 سال قبل بازمیگردد، دریافتم که گروههایی که با قطع سر به پایان میرسند، معمولا کوچک و با ساختار سلسله مراتبی هستند و با کیش شخصیت مشخص میشوند. آنها معمولا فاقد طرح جانشینپروری هستند و به طور متوسط کمتر از 10سال است که کار میکنند. گروههای قدیمیتر و بسیار شبکهای میتوانند سازماندهی مجدد کنند و زنده بمانند.
نویسنده ادامه میدهد: به همین دلیل، همانطور که در اوایل سالجاری در فارن افرز نوشتم، حماس گزینه مناسبی برای استراتژی قطع سر نیست. حماس سازمان کاملا شبکهای با دستور کار سیاسی است که به حمایت بینالمللی متکی است. این گروه همچنین یک گروه تثبیت شده با بیش از 40 سال قدمت است و دفاتری در خارج از غزه دارد که به بقای آن کمک میکند. به ادعای نویسنده، حماس کمکهایی از سوی ایران دریافت میکند. همچنین بر اساس تحقیقات، هیچ گروه شبهنظامی تنها به دلیل مرگ رهبرش به پایان نرسیده است. به بیان ساده، اسرائیل، جان رهبر حماس را در غزه گرفته، اما این گروه و برنامه سیاسی آن احتمالا زنده خواهند ماند.
حماس چگونه پایدار میماند؟
اگر حماس در برابر استراتژی قطع سر آسیبپذیر بود، احتمالا قبلا شکست میخورد. اسرائیل چند دهه است که رهبران حماس را ترور میکند؛ از جمله ترورهای اولیه یحیی عیاش (در 1996)، بنیانگذار گروه، احمد یاسین (در 2004) و جانشین او عبدالعزیز رنتیسی (نیز در 2004) تا ترورهای اخیر صالح العاروری، مروان عیسی، اسماعیل هنیه و محمد ضیف و دیگران در سالجاری. اما این گروه طی دههها از زمان تاسیسش در سال 1987 تسلیم این رویکرد نشده است و اکنون نیز چنین نخواهد شد. حماس به خوبی در امر جانشینی تجربه دارد و الگوی مکررش این بوده که جانشین برای اسرائیل، رادیکالتر و خطرناکتر از رهبر قبلی باشد.
ترور بسیاری از رهبران حماس در سال گذشته جایگاه سنوار را در این گروه افزایش داد و قدرت او را بیشتر کرده بود. بنابراین جان باختن او، ضربه بسیار جدی برای این گروه بود. یکی از جنبههای جالب این ترور این است که سنوار در یک درگیری معمولی جان باخت، نه در یک عملیات ترور هدفمند — و این واقعیت، تصویر او را به عنوان یک جنگجوی شهید که در کنار نیروهایش کشته شد، بهبود میبخشد. به نظر میرسد برادر جوانتر سنوار، محمد، برای جانشینی او آماده میشود و از جایگاه برادر مشهورش بهره خواهد برد. پرسش کلیدی این است که آیا دولت نتانیاهو برنامه سیاسیای برای کاهش تهدیدی دارد که نسل بعدی رهبران حماس به طور قطع به وجود خواهند آورد؟
سنوار قبل از آزادی در مبادله گروگانها با زندانیان در سال 2011، 23سال را در زندان اسرائیل گذرانده بود و کینه تلخی از اسیرکنندگان خود داشت. بنابراین بیدلیل نیست که او طراحی حملات 7 اکتبر را بر عهده گرفت. چند نفر دیگر از سنوارهای آینده والدین، خواهر و برادر یا فرزندان خود را در غزه دفن کردهاند؟ چه تعداد از گرسنهها و بیخانمانهای غزه، که فاقد شغل یا چشماندازی فراتر از شبکههای حماس هستند، اکنون در آرزوی انتقامجویی هستند؟
منبع قدرت حماس، این روایت است که قهرمانانه در برابر تجاوزات اسرائیل مقاومت و به طور واقعی منافع فلسطین را نمایندگی میکند. این نگرش حماس درباره اسرائیل هر روز بیشتر در سراسر جهان پذیرفته میشود. در مقابل حمایت سیاسی از اسرائیل از جمله در میان رایدهندگان جوان در ایالات متحده، نزدیکترین متحد اسرائیل، در حال کاهش است. بر اساس نظرسنجی اخیر گالوپ، بیشتر آمریکاییها دیدگاههای منفی نسبت به دولت نتانیاهو و کارزار اسرائیل در غزه دارند. ترور رهبران پاسخ موثری به یک مشکل اساسی سیاسی و استراتژیک نیست. به اعتقاد نویسنده، جان باختن سنوار میتواند فرصت حیاتی برای تغییر مارپیچ منفی فعلی در منطقه باشد. بهرغم تلاشهای سخت دیپلماتیک ایالات متحده، قطر و مصر، وضعیت به سمت جنگ منطقهای پیش میرود.
برخی منابع غربی و اسرائیلیها مدعی بودند که سنوار خواهان تداوم جنگ بود و اکنون با جان باختن او، در صورتی که دولت نتانیاهو بپذیرد که راهحل سیاسی برای جنگ اسرائیل و حماس وجود دارد، ممکن است به نتیجه سیاسی مطلوبی منجر شود.
انجام این کار به معنای پیگیری فوری توافقی در غزه است که منجر به بازگرداندن 101 گروگان اسرائیلی (چه زنده و چه مرده) و ارسال کمکهای بشردوستانه قوی برای غیرنظامیان غزه میشود، که بسیاری از آنها بیخانمان، گرسنه و در معرض مرگ هستند. البته چالش این است که اکنون کسی نیست که با نتانیاهو درباره آتشبس مذاکره کند. با جان باختن سنوار، اسرائیل احتمالا نهتنها نتوانسته حماس را شکست دهد، بلکه این احتمال را نیز افزایش داده است که چارهای جز ادامه جنگ مخرب و بیهدف خود در غزه نخواهد داشت؛ جنگی که در بلندمدت، دشمنی فلسطینیها با اسرائیل را افزایش خواهد داد.