ایرانیان جهان
کمونیسم؛ هراس مشترک شاه و کارتر
چهارشنبه 23 آبان 1403 - 19:41:31
ایرانیان جهان - شوروی و آمریکا در دنیای دوقطبی مدام همدیگر را تهدید می­‌کردند و هر کدام بیمناک از پیشرفت و برتری‌یافتن دیگری بودند. در چنین وضعیتی ایران نیز با تحرکات انقلابی مواجه شده بود و شاه کمونیسم را به ­مثابه خطری جدی برای سلطنت می­‌دانست. کارتر هم نگران از شیوع کمونیسم بود به ­طوری که نمی­توانست شاه را که در پس مبارزه با کمونیسم به قلع‌وقمع هر نوع مخالف سیاسی می­پرداخت به بهانه بی‌­توجهی به حقوق بشر مؤاخذه کند.
شاید شاه در پس شوروی برای اعمال هرگونه فشاری بر مخالفین سیاسی خود پنهان شده بود و به ­اندازه آمریکا از شوروی هراس نداشت؛ اما کارتر می‌­دانست که قدرت­‌گیری شوروی به­ مثابه رکود قدرت و خطر وجودی برای آمریکاست.
محمدرضا شاه پهلوی با آگاهی از نفوذ گسترده شوروی در همسایگی ایران و حضور گروه‌های چپ‌گرا و کمونیست داخلی، به‌شدت نگران این مسئله بود که ایران نیز به سرنوشتی مشابه کشورهای کمونیستی دچار شود. او بارها در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌هایش از خطر کمونیسم برای ایران و جهان هشدار می‌داد. از نظر شاه، کمونیسم تهدیدی جدی برای ثبات و حاکمیت ایران و سلطنت او بود. او معتقد بود که گسترش ایدئولوژی کمونیستی می‌تواند پایه‌های حکومتش را سست کرده و ایران را به سمت بی‌ثباتی سوق دهد.
جیمی کارتر، رئیس‌جمهور آمریکا نیز، همچون دیگر رهبران غربی، به دلیل رقابت شدید آمریکا و شوروی در جنگ سرد، نگران نفوذ کمونیسم در مناطق استراتژیک بود. برای آمریکا، ایران به‌عنوان یکی از مهم‌ترین تأمین‌کنندگان نفت و متحدی استراتژیک در منطقه، جایگاه ویژه‌ای داشت. کارتر با آگاهی از شرایط سیاسی و اقتصادی ایران و باتوجه‌به وجود نارضایتی‌های داخلی، از این بیم داشت که بی‌ثباتی در ایران، زمینه‌ساز قدرت‌گیری نیروهای چپ‌گرا یا هوادار شوروی شود. این نگرانی‌ها موجب شد که آمریکا به حمایت گسترده از حکومت شاه ادامه دهد.
ترومای مشترک شاه و کارتر تا حدی مهم بود که به موضوع‌محوری گفت­وگوی آن دو در دیدار صمیمانه‌­ای که در کاخ سفید داشتند تبدیل شد. جیمی کارتر در خاطرات خود درباره این دیدار می­گوید: شاه افزایش طبقه متوسط، دانشجویان تحصیل‌کرده و جامعه مذهبی قوی در ایران را اساس پایداری و پیشرفت قلمداد می‌­کرد. اما از گزارش­‌های سازمان اطلاعات آمریکا چنین بر می‌­­آمد که این سه گروه بذر اختلاف را در ایران می‌­پاشیدند و من مصلحت دانستم که با شاه به طور خصوصی صحبت کرده و مشکلات بالقوه‌ای را که در آینده با آن مواجه خواهد شد توضیح دهم.
پس از آنکه ما دومین نشست عمومی را ترک کردیم، او در اتاق کوچکی کنار دفتر کار ریاست‌جمهوری به من پیوست. من از او پرسیدم:
- آیا بهتر نیست که با صراحت با هم مذاکره کنیم؟
او موافقت کرد.
من گفتم:
-من با پیشرفت‌های عظیمی که در کشور شما به‌ دست‌ آمده است آشنا هستم؛ ولی از پاره‌ای مسائل دیگر نیز اطلاع دارم اظهارات من در زمینه حقوق بشر، یقیناً به گوش شما رسیده است. تعداد روزافزونی از شهروندان شما ادعا دارند که این حقوق در ایران نادیده گرفته می‌شود. برداشت من این است که بیشتر ناآرامی‌های موجود بین روحانیون و دیگر رهبران مذهبی و نیز ناآرامی‌های موجود بین طبقه متوسط جدید که در جستجوی دخالت بیشتر در امور سیاسی هستند و ناآرامی‌های موجود بین دانشجویان داخل و خارج کشور دست‌به‌دست هم داده و حیثیت ایران را خدشه‌دار کرده است آیا نمی‌توان با استفاده از روش‌های دوستانه‌تر و ارتباط نزدیک‌تر به‌جای روش‌های خشونت‌آمیز پلیسی از شدت تشنجات کاست؟
قبل از ادای هرگونه پاسخ شاه برای چند لحظه مکث کرد و سپس با لحنی محزون گفت نه نمی‌شود کاری کرد ما ناچاریم برای مبارزه با نفوذ کمونیسم در ایران سخت‌گیر باشیم و قوانینی را که به‌منظور جلوگیری از نفوذ کمونیسم تدوین شده، است به مرحله اجرا بگذاریم این یک خطر جدی برای، ایران منطقه و دنیای غرب است.
شاه پس از لحظه‌ای تأمل ادامه داد:
-ممکن است زمانی که این خطر جدی از بین برود بتوان قوانین را تغییر داد و از روش‌های دیگری استفاده کرد؛ اما مسلماً این تغییر در آینده نزدیکی اتفاق نخواهد افتاد بدیهی است منشأ این ناآرامی‌ها همان گروهی هستند که قوانین امنیتی کشور ما بر ضد آنهاست. اینان در واقع اقلیت بسیار اندکی را تشکیل می‌دهند و پشتیبانی اکثریت گسترده توده مردم ایران را ندارند.
ما درباره این موضوع چنددقیقه‌ای صحبت کردیم بود که ابراز نگرانی من خط‌مشی شاه را تغییر نخواهد داد و این وضعیت برای وی خیلی طبیعی به نظر می‌رسید او از تصویر ضعیف ایران آگاه بود؛ اما صرفاً به آزادی‌های وکلای شهروندان کمونیست در دفاع از اتهامات آنها و پیشبرد آن توجه داشت موضوع بسیار حساسی بین ما بود؛ زیرا برخی اخبار و رسانه‌ها آشوب‌های داخلی ایران را به بیانات من در مورد حمایت از حقوق بشر در سرتاسر دنیا نسبتی دادند باوجود این اولین جلسه ما به‌خوبی به پایان رسید بحث درباره حقوق بشر جای تأسف. نداشت، برعکس، جلسات خصوصی محرمانه به ما این امکان را داد که پس از آن در مورد حقوق بشر و سایر موضوعات حساس با همدیگر صحبت کنیم.
منبع: کارتر، جیمی (1390). ایران در خاطرات جیمی کارتر، ترجمه ابراهیم ایران‌نژاد، طیبه غفاری، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.

http://www.ilandnews.ir/fa/News/1265441/کمونیسم؛-هراس-مشترک-شاه-و-کارتر
بستن   چاپ