ترامپ؛ آسان یا سخت
شنبه 26 آبان 1403 - 22:47:04
|
|
ایرانیان جهان - انتخاب مجدد دونالد ترامپ به عنوان چهل و هفتمین ریئس جمهور ایالات متحده آمریکا، دوران تلخ و سخت دوره نخست ریاست جمهوری او را یادآوری کرد تا حدی که دنیا در بیم و اضطراب قرارگرفت برای آنچه احتمالا وی بر نظم دنیا تحمیل میکند با تصمیم های جنجالی، نامتعارف و خلاف أصول و قواعد! وضعیت پیچیده جهان پس از شروع جنگ خونین در غزه و ادامه آن و نزاع فرسایشی بین روسیه و اوکراین، اوضاع ناآرام و پر تنش خاورمیانه؛ زمینه های موثری أست که انتخاب دوباره ترامپ را دلهره آور تر کند. دنیا اکنون بیمناک است؛ آیا او بر این حجم آتش پیدا و پنهان می افزاید یا آن را کنترل و رتق و فتق میکند. او در نخستین اظهارنظرش اظهار داشته که شروع کننده جنگی نخواهد بود و جنگ های موجود را هم خاتمه میدهد. این سخن ترامپ را باید نشانه و اماره جدی و قابل تامل در نظر گرفت و بر این عقیده تمایل داشته باشیم که او واقعا به دنبال آغاز کردن یک جنگ نیست اما نمی توان این را تمام ماجرا در نظر گرفت و دانست. اصلاحیه ٢٢ قانون أساسی ایالات متحده این اجازه را به ترامپ نمی دهد برای مرتبه سوم در مقام ریاست جمهوری قرار گیرد و این محدودیت میتواند او را که دل در بند نمایش های سیاسی دارد را تا حدودی به مسیری هدایت کند که که حداقل تا حد امکان از جنگ فاصله دارد. ملاحظه پیشینه جمهوری خواهان و دموکرات ها هم در جنگ، این اندیشه را که رئیس جمهور جمهوری خواه منتخب با جنگ میتواند فاصله داشته باشد علیرغم آنکه در باور عمومی اینگونه جا اقتاده که جمهوری خواهان جنگ افروزند و دموکرات پی جوی صلح هستند را تقریباً منتفی میکند! ملاحظه کنید؛ دموکرات ها از جمله عوامل مهم جنگ های داخلی آمریکا بودند. برده داری در نواحی جنوبی یعنی ایالت هایی که دموکرات ها بیشتر حضور داشتند رواج داشت و رئیس جمهور آبراهم لینکن جمهوری خواه که با برده داری مخالف و موافق حقوق رنگین پوست ها بود با خشم ثروتمندان و سیاست مداران دموکرات ها مواجه شد، این مقابله دموکرات ها در نهایت به جنگ های داخلی آمریکا انجامید! ویلسون هم به سیاه پوستان ظلم و ایالات متحده را به جنگ جهانی اول مبتلاء کرد. شاهد اقدامات خونین او امروز قبرستان ارلینگتون در واشنگتن دی سی هست! تنها رئیس جمهور چهار دوره أی ایالات متحده آمریکا قبل از اصلاحیه ٢٢ قانون أساسی ، جناب فرانکلین روزولت بود که این کشور را درگیر جنگ جهانی دوم کرد و مدتی بعد از فوت او شهر های هیروشیما و ناکازاکی به دستور معاون اش که جانشین او شده بود بمباران اتمی شدند! دموکرات ها تا کنون تنها بانی و موجب استفاده از سلاح اتمی هستند! جنگ های ویتنام، یوگسلاوی، سومالی و جنگ های أوباما در یمن و شاخ آفریقا از جمله خونین ترین جنگ هایی هستند که دموکرات های ایالات متحده آمریکا بر جهان تحمیل کرده اند برای همین، این باور که جمهوری خواهان الزاماً جنگ افروز و دموکرات ها صلح طلب هستند با حقیقت و واقعیت مطابقت ندارد. انتخاب مجدد فردی با یک فاصله چهار ساله، ویژگی دیگری هم برای سایرین دارد؛ درست مانند در اختیار داشتن سؤالات امتحان قبل از روز آزمون، اما بدیهی است دانستن سوْال بدون تهیه پاسخ منجر به نتیجه مطلوب نمیشود.تمهید برنامه مناسب برای حضور چهارساله دونالد ترامپ هم برای همین ضرورت دارد! منافع ملی و تامین آن برای رفاه مردم ضروری است و این میسر نمیشود مگر با اتخاذ سیاست مدون و مبتکرانه مبتنی بر شرایط روز و اقتضاء زمان والا غیر این زیان عاید است و خسران ماحصل! در سیاست مگر میشود حرف مرد یک کلام باشد؛ منافع ملی بازی با موج و راه رفتن روی طناب آویخته فرازِ رودخانه خروشان است والا در زمین صاف و هموار نه سیاست می خواهد نه سیاستمدار، دیپلماسی هم بی فایده است و در آخر ما هستیم و گره در کار خلق و افسوس در تدبیر مدن اگر ندانیم قدر أیام! قواعد حقوقی در نظم حقوق بین الملل هم به قدر کافی دور اندیش بوده و این چنین پیش بینی کرده که میتوان در توافقات بین المللی تجدید نظر کرد همانگونه که در بند *ی* از مقدمه برجام آمده و ما از این امکان در آن چهار سال استفاده نکردیم و الا شاید میشد همانگونه که پیمان "نفتا" در آمریکای شمالی جایگزینی بهتر پیدا کرد ما نیز می توانستیم چنان کنیم و الا حداقل آنچه داشتیم را کماکان در کف بود، هر چند همان داشته، به دلائل متعدد امروز از جمله گذشت زمان و تغییر أوضاع و أحوال که هر تصمیمی را تحت تاثیر قرار میدهد هم در دسترس نیست. منفعت ملی و صلاح مٌلک و مصلحت مملکت ناگزیر از تصمیم سخت است و سختی ضرورتاً در لحظه آخر نیست، نیازی هم ندارد خنجر به قلب زد و برای مواجه نشدن با چنین أوضاع و أحوال : نخست: حرف مرد یکی نیست، مناسب است! دوم:کلام مناسب، موثر است اگر به هنگام باشد! سوم: اینکه چه کسی در ایالات متحده رئیس جمهور میشود حتما باید متفاوت باشد و برای همین باید برنامه داشته باشیم! چهارم:تغییر تاکتیک هرگز به معنای عصیان علیه استراتژی و أصول نیست بلکه اقدام عقلائی برای حفظ أصول و منافع هست . پنجم: تهدید یا فرصت بودن حضور ترامپ کاملا وابسته به مواجهه جمهوری إسلامی است که اکنون سوْال ها را میداند و فقط باید پاسخ مناسب را مهیا نماید. ششم: تمام تغییرات زمینه های حقوقی دارند و برای همین در صورت استفاده صحیح و مناسب هرگز نمی تواند به عقب نشینی تعبیر شود! اعتبار مواضع ناگزیر باقی می ماند. هفتم: زمان در معادلات دیپلماتیک عنصری بسیار ارزنده، تعیین کننده ، مهم و سرنوشت ساز هست، برای بهره مندی مناسب، موثر و کار آمد باید در زمان مناسب اقدام مناسب انجام داد در غیر اینصورت زیان مضاعف میشود؛ هم جبران منافع تفویت شده هم ممانعت از زیان بیشتر!
http://www.ilandnews.ir/fa/News/1268350/ترامپ؛-آسان-یا-سخت
|