ایرانیان جهان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
المیرا حسینی| در وضعیتی که مخالفان رفع فیلترینگ در پی گذاشتن شرطوشروط بعید هستند، آمار جدیدی از آثار و تبعات فیلترینگ بهدست میآید؛ آماری که نشان میدهد هر روز ادامه یافتن فیلترینگ میتواند چه تأثیراتی بر وضعیت اقتصادی داشته باشد. شناختیک، مرکز شناخت محاسباتی و سیاستگذاری دادهمحور، بهتازگی نتایج پیمایش خود را منتشر کرده که بهموجب آن هزینهکرد کاربران بالای 18 سال برای فیلترشکن، 45 همت در سال برآورد شده است.
هر دقیقه، 86 میلیون تومان
براساس جدیدترین آمار بهدستآمده بهطور میانگین هر کاربر ماهانه 69 هزار تومان برای خرید فیلترشکن هزینه میکند که این رقم نسبت به پیمایشی که در فصل بهار صورت گرفته، 40 درصد افزایش داشته است. براساس دادههای شناختیک، درحالیکه همچنان 54 درصد از کاربران از فیلترشکن رایگان استفاده میکنند، درصد کاربرانی که برای خرید فیلترشکن هزینه میکنند، نسبت به پیمایش بهار، 5/5 درصد افزایش داشته است.
برای تقریب به ذهن گردش مالی سالیانه، میتوانید این را در نظر بگیرید که در هر دقیقه 86 میلیون تومان و در هر روز 123 میلیارد تومان صرف خرید فیلترشکن میشود. رقم 45 همتی گردش مالی بازار فیلترشکن، بیش از هفت برابر درآمد عملیاتی شرکت ارتباطات زیرساخت است. شرکتی که اصلیترین متولی زیرساختهای ارتباطی و مخابراتی کشور است، در سال 1402 توانسته 6/3 همت درآمد عملیاتی را محقق کند.
اطلاعات بهدستآمده در حالی جامعه کاربران اینترنت بالای 18 سال را در نظر گرفته و سراغ کاربران زیر 18 سال نرفته که جمعیت این کاربران بالغ بر 15 میلیون نفر تخمین زده میشود. درصورتیکه این بخش از کاربران نیز بهعنوان جمعیتی که تمایل به حضور در شبکههای اجتماعی را دارند، بررسی شوند، احتمالاً شاهد تغییرات معنادار در ارقام بهدستآمده باشیم. براساس دادههای شناختیک و باتوجه به برآورد مرکز ملی آمار از جمعیت بالای 18 سال کشور در سال 1403، تعداد کل کاربران در این سن 54/5 میلیون نفر است و 87 درصد از جمعیت کشور، کاربر شبکههای اجتماعی هستند.
جامعه این محدودیت را قبول ندارد
پیشتر نیز گزارش اندیشکده حکمرانی دانشگاه شریف و نظرسنجی ایسپا اعلام کرده بودند که 83/6 درصد کاربران ایرانی از فیلترشکن استفاده میکنند. نظرسنجی ایسپا در اسفندماه 1402 نشان داده بود، استفاده از فیلترشکن بعد از فیلترینگ «اینستاگرام» و «واتساپ» در پاییز 1401 تا زمان انجام نظرسنجی، سه برابر شده و بهطور میانگین هر کاربر ایرانی در طول روز، چهار ساعت از فیلترشکن استفاده میکند.
هرچند نمیتوان گردش مالی فیلترینگ را نشانهای از وجود مافیای فیلترشکن دانست، اما همچنان نباید چشم بر گردش مالی بازاری بست که بهسادگی میتوانست وجود نداشته باشد یا بهشکلی بسیار محدودتر فعالیت کند.
آنچه باعث میشود این اعداد و ارقام جلب توجه کنند، برخلاف آنچه در بزنگاههای سیاسی عنوان میشود، مافیای فیلترشکن نیست. تلاش برای یافتن دستهای پشت پردهای که مانع رفع فیلترینگ میشوند، چندان کارآمد نخواهد بود. همچنین مصروف ساختن انرژی مدیران برای ردیابی و از بین بردن کسبوکاری زیرزمینی نیز منطقی بهنظر نمیرسد.
بازگشت مصرانه مردم به استفاده از شبکههای اجتماعی و پیامرسانهایی که فیلترینگ و اختلالات اینترنتی متعاقب آن، استفاده از آنها را با دشواری بسیار مواجه کرده، یک پیغام واضح دارد و آن این است که عموم مردم محدودیتی را که در دسترسی به اینترنت آزاد ایجاد شده، منطقی نمیدانند و برای دور زدن این محدودیت، حاضرند هزینه کنند. بدیهی است وقتی برای کالایی متقاضی وجود دارد، بازار معامله آن شکل بگیرد. به همین علت است که کسی روی خوش به مبارزه با فروش فیلترشکن نشان نمیدهد.
آرین اقبال، کنشگر اینترنت آزاد پیشتر به هممیهن گفته بود، استفاده از لفظ «مافیا» را برای فروشندگان فیلترشکن بهصرف داشتن گردش مالی، دقیق نمیداند. او گفته بود، هرچند شخصاً روی ساختار فیلترشکنهای عمومی، مانند فیلترشکنی که افراد از فروشگاههای ارائهدهنده خدمات موبایلی خریداری میکنند، تحقیقی نکرده و نمیتواند بهشکل قطعی بگوید چنین گزارهای درست یا غلط است، اما هشدار داده بود گذاشتن پسوند هزار میلیارد تومان پس از یک عدد و بیان کردن این رقم بهعنوان گردش مالی سالانه، لزوماً خبر از یک ساختار مافیایی نمیدهد و افزوده بود: «چیپس هم که در مغازهها به فروش میرسد، بالاخره گردش مالی چند هزار میلیارد تومانی دارد، ولی الزاماً تحت نظر یک ساختار مافیایی نیست.»
تقاضا حرف اول را میزند
گردش مالی سالانه بازار فیلترشکن، چه آن را مافیا بدانیم و چه ندانیم، از تقاضای جامعه ناشی میشود. جامعه در سالهای اخیر نشان داده، دسترسی به اینترنت آزاد را موضوعی مهم میداند و بالاخره از طریقی خود را به آن میرساند. چنانچه محدودیتهای علیحدهای روی روشهای دور زدن محدودیتهای فعلی ایجاد شود، تجربه نشان داده که مردم بالاخره راه خود را پیدا میکنند، حتی اگر به معنی استفاده از روشهای ناامنتر و صرف هزینههای بیشتر باشد.
اقبال پیشتر گفته بود، فاکتور مهم در بازار خرید و فروش فیلترشکن، تقاضاست. او هرچند معتقد بود کسانی که فیلترشکن عمومی میفروشند، ارتباطی با شرکتهای دیتاسنتر و آیاسپیها دارند، اما این ارتباطات را سازمانیافته نمیدانست و افزوده بود: «بهنظرم بیشتر در حد این است که یکنفر با یکنفر دیگر هماهنگ کرده تا بتواند سرویس باکیفیتتری دریافت کند.
بیشتر از این نیست. معتقدم، حذف فیلترینگ مشکل عجیبی برای دیتاسنترها و حتی فروشندگان فیلترشکن ایجاد نمیکند که بخواهند بهشکلی فعالانه با اینترنت آزاد مقابله کنند. اگر فیلترینگ حذف شود، کسی که در حال حاضر فیلترشکن میفروشد، میتواند اینترنت بفروشد یا در دیتاسنتر فعالیت کند. نمیتوان گفت این کسانی که در حال حاضر فیلترشکن میفروشند، کار دیگری نمیتوانند انجام دهند.
همین افراد با آن ارتباطاتی که دارند و میتوانند از دیتاسنترها خط باکیفیت بگیرند، از همان ارتباط میتوانند در جهت فروش سرویسهای دیگر استفاده کنند و شرکت Servco بزنند (به شرکتهایی گفته میشود که خدمات را مبتنی بر شبکه زیرساخت شرکتهای دیگر به کاربران ارائه میدهند). اصلاً دلیلی نمیبینم شخصی که فیلترشکن میفروشد، بخواهد فیلترینگ را نگه دارد تا فیلترشکن بیشتری بفروشد.»
او البته معتقد بود، اگر قرار باشد به دنبال مانعی اقتصادی برای برداشته شدن فیلترینگ بگردیم، باید سراغ شرکتهایی برویم که وجود یا پیشرفتشان، به واسطه تحریم و فیلترینگ معنا پیدا میکند.
از طرفی ناکارآمدی فیلترینگ ثابت شده و از سویی دیگر، در این شرایط اقتصادی وضعیتی برای عموم مردم ایجاد شده که برای دسترسی آزادانه به اینترنت، چیزی که بخشی از حقوق شهروندیشان را شامل میشود، ناچار به پرداخت هزینههای مضاعف باشند. سوال اینجاست که چرا مردم باید از جیب خود هزینه پافشاری مسئولان بر یک تصمیم اشتباه را بپردازند؟