ایرانیان جهان
خانواده پزشک بیمارستان یاسوج خواستار اجرای عدالت در حق قاتل شدند
يکشنبه 27 آبان 1403 - 19:59:32
ایرانیان جهان - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سه روز بعد از به قتل رسیدن پزشک بیمارستان یاسوج پرستاران بیمارستان کازرون از همراه بیمار کتک خوردند
سه روز بعد از کشته شدن دکتر مسعود داوودی؛ متخصص قلب در بیمارستان یاسوج که شامگاه دوشنبه با ضربات چاقو و شلیک گلوله برادر یکی از بیماران این بیمارستان، جان خود را از دست داد، خبر رسید که تعدادی از پرستاران بیمارستان کازرون هم توسط همراه یکی از بیماران این بیمارستان مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌اند . تداوم خشونت کلامی و فیزیکی علیه کادر درمان در حالی است که دیروز سازمان نظام پزشکی کشور مراسمی برای یادبود مرحوم دکتر داوودی برگزار کرد و برادر آن مرحوم در این مراسم از پیگیری قضایی برای اجرای عدالت در حق قاتل خبر داد در حالی که طی روزهای قبل، این قاتل مدعی انتقام‌گیری با دلایل واهی شده بود و بعد از ارتکاب به قتل هم چندنفر دیگر از کادر درمان بیمارستان یاسوج را تهدید کرده بود . در حالی که طی روزهای گذشته و بعد از این فاجعه، وزیر بهداشت از پیگیری قضایی این فاجعه خبر داده بود، دیروز هم محمد رییس‌زاده، رییس‌کل سازمان نظام پزشکی کشور با تاکید بر اینکه کسانی که سبب قتل دکتر داوودی شده‌اند، نباید به حال خود رها شوند، از دولت و وزارت بهداشت خواست که به بحث تامین امنیت کادر درمان ورود کنند و گفت: «موضوع امنیت کادر درمان می‌بایست در کانون توجه دولت قرار گیرد. رییس‌جمهور از اعضای جامعه پزشکی کشور است و وزیر بهداشت نیز در برهه‌ای از زمان در سازمان نظام پزشکی کشور حضور داشته و باید به موضوع هجمه‌ها علیه کادر درمان توجه‌کنند به نحوی که فضای کنونی کینه‌توزانه و عنادی که به غلط بر علیه کادر درمان ایجاد شده تغییر کند.خون مرحوم داوودی به ناحق ریخته شده . جامعه پزشکی کشور باید بتواند در یک فضای امن به مردم کشور ارایه خدمت‌کند و بازدارندگی متناسب با این اعمال بر علیه کادر درمان در کشور ایجاد شود.» علی جعفریان؛ مشاور عالی و جانشین وزیر بهداشت هم در این مراسم گفت: «اگر به کادر سلامت به عنوان نیروی برجسته و مورد نیاز کشور نگاه نکنیم، دچار اشتباه شده‌ایم. اگر سرمایه اجتماعی که توسط کادر سلامت ایجاد می‌شود، مورد غفلت قرار گیرد، بازهم دچار اشتباه بزرگ‌تری شده‌ایم. حادثه قتل مرحوم داوودی به دلیل خطای یک فرد مریض‌احوال است . خانواده مرحوم درباره برخورد با قاتل مرحوم داوودی تصمیم می‌گیرند و وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی از تصمیم خانواده مرحوم داوودی درباره چگونگی برخورد با فرد خاطی حمایت می‌کنند. خشونت علیه کادر درمان در حال افزایش است و افرادی که به ترویج فرهنگ خشونت‌آمیز علیه کادر درمان دامن می‌زنند به نیرویی که به جامعه خدمت می‌کند، آسیب وارد می‌کنند.گروه‌هایی در جامعه وجود دارند که به راحتی به کادر درمان توهین می‌کنند و مواردی را علیه تمام اعضای کادر درمان در شبکه‌های اجتماعی وارد می‌کنند. وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی می‌بایست به موضوع خشونت علیه کادر درمان توجه کند. به عنوان یک پزشک، تجربه تهدید و برخورد خشونت را دارم. متاسفانه نواقصی در زمینه برخورد با تهدیدها وجود دارد و دستورالعملی درباره چگونگی برخورد و مواجهه با تهدیدها در دسترس نیست. اقدامات مدیریتی می‌بایست در دستور کار قرار گیرد تا در صورت بروز هرگونه تهدید بتوان از وقوع حوادث جلوگیری کرد.شرایط به نحوی است که خشونت علیه کادر درمان وجود دارد و کادر درمان با نگرانی به ارایه خدمت می‌پردازد. هنگامی که کادر درمان در شرایط ناآرام به ارایه خدمات بپردازند و گروهی نیز به ناآرام شدن فضا دامن‌زنند، سبب کاهش کیفیت خدمات درمانی می‌شوند. کاهش کیفیت خدمات درمانی، خواسته هیچ گروهی نیست.»
در حالی که طی سه‌سال اخیر، تعداد زیادی از پرستاران هم هدف تهاجم و حملات فیزیکی همراهان بیماران قرار گرفته‌اند و دچار آسیب‌های شدید جسمی و روانی شده‌اند، احمد نجاتیان، رییس کل سازمان نظام پرستاری هم در مراسم یادبود مرحوم دکتر داوودی با ابراز نگرانی از افزایش خشونت بر علیه کادر درمان گفت: «طی یک سال بیش از 70درصد از پرستاران با خشونت کلامی یا فیزیکی از سوی بیماران یا همراهان آنها مواجه شده‌اند. مراکز درمانی و بیمارستان‌ها باید نقطه امن کادر درمان باشد و باید پلیس در بیمارستان‌ها مستقر شود. متاسفانه برخی از کمبودهای نظام سلامت از جمله کمبود نیروی انسانی و آمبولانس و تخت بیمارستانی باعث می‌شود بیماران برخی مشکلات را از چشم کادر درمان ببینند و از آنان انتقام بگیرند. فردی که در محیط درمانی و هنگام ارایه خدمات درمانی مورد هجمه و حمله قرار می‌گیرد باید از سوی نظام سلامت مورد حمایت قضایی و مالی قرار گیرد نه اینکه به حال خود رها شود.» در پایان این مراسم، بیانیه‌ای با عنوان «نه به خشونت علیه کادر درمان» از سوی شرکت‌کنندگان امضا شد که در متن این بیانیه آمده است: «جامعه سلامت کشور در طول تاریخ پر فراز و نشیب این مرز و بوم همواره در کنار مردم و برای مردم در رفع آلام و رنج دردمندان با تمام توان کوشیده است. تلاش‌های غیرقابل توصیف پزشکان و پرستاران در ایام جنگ تحمیلی و شیوع کرونا تنها نمونه‌ای از این جهاد ستودنی است. ما اعضای جامعه بهداشت و درمان کشور متعهد هستیم که همواره با کیفیت‌ترین خدمات را در اضطراری‌ترین شرایط برای آحاد هموطنان ارایه دهیم و معتقدیم می‌بایست شرایط امن ادامه فعالیت فراهم گردد؛ لذا ضمن محکوم کردن قتل فجیع همکار خدمتگزارمان مرحوم دکتر مسعود داوودی، از مراجع ذیربط خواستاریم: توجه ویژه به مفاد نامه رییس کل محترم سازمان نظام پزشکی به سران سه قوه، رسیدگی فوری و قانونی به پرونده قتل مرحوم دکتر داوودی و سایر پرونده‌های مشابه، تصحیح و تدوین قوانین پیشگیرانه و مجازات‌های بازدارنده در خصوص امنیت کادر درمان، تعیین تعرفه‌های عادلانه خدمات بهداشتی و درمانی منطبق بر قانون، تقویت زیر‌ساخت‌های امنیتی، محافظتی از مراکز بهداشتی و درمانی توسط نیروی انتظامی، برخورد جدی با مداخله‌گران غیرمجاز در امور طبابت و تبلیغات دروغین و اغواگرانه توسط افراد خارج از حوزه سلامت، تذکر به سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران و سایر رسانه‌ها در جلوگیری از تولید و پخش برنامه‌های نادرست و بدون هر گونه مشاوره علمی تخصصی.» اینکه چرا کادر درمان کشور؛ پرستاران، پزشکان، کارکنان اورژانس 115 و بهیاران، ظرف سال‌های اخیر هدف حملات فیزیکی و کلامی همراهان بیماران قرار گرفته‌اند و به کانون تخلیه خشونت مردم تبدیل شده‌اند، هنوز به درستی معلوم نیست . گروهی از جامعه‌شناسان و روانشناسان، مشکلات سلامت روان جامعه را در تداوم خشونت مردم علیه کادر درمان دخیل می‌دانند و گروهی از پزشکان تقصیر را متوجه رفتارهای منفعلانه دولت‌ها در دفاع از کادر درمان می‌دانند. دکتر حسین کرمانپور که خود یکی از پزشکان شاغل در اورژانس بیمارستان دولتی آموزشی سینا در شهر تهران است و هم‌اکنون مسوولیت اطلاع‌رسانی و روابط عمومی وزارت بهداشت را هم برعهده دارد در گفت‌وگو با « اعتماد» اما زوایای دیگری از افزایش هجمه کلامی و فیزیکی مردم علیه کادر درمان را تحلیل می‌کند و البته توصیه‌هایی هم برای همکاران خود در نظام سلامت دارد.
کمتر از یک هفته بعد از فاجعه تلخ کشته شدن دکتر داوودی پزشک متخصص قلب بیمارستان یاسوج بر اثر شلیک گلوله و ضربات چاقوی برادر یک بیمار متوفی در شهر یاسوج، روز پنج‌شنبه خبری درباره ضرب و شتم تعدادی از پرستاران بیمارستانی در شهر کازرون توسط همراه بیماران منتشر شد. وزارت بهداشت برای تامین امنیت کادر درمان چه برنامه‌ای در دست اجرا دارد؟
وزارت بهداشت برنامه‌هایی در این زمینه دارد که باید اجرا شود ولی باید توجه داشت که برخورد با کادر درمان سابقه دارد علاوه بر اینکه این برخوردها، ناشی از یک دلیل نیست و دلایل آن باید با حضور متخصصان مختلف در هر بخش مطرح و بررسی شود. نکته مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که اغلب این برخوردها در اورژانس بیمارستان‌ها اتفاق می‌افتد. من که از حدود 12 سال قبل در اورژانس بیمارستان سینا کار می‌کنم می‌گویم که اغلب مشکلات منجر به خشونت‌های کلامی و فیزیکی در اورژانس بیمارستان‌ها رخ می‌دهد و معمولا در بخش‌های بیمارستانی، خبری از این اتفاقات نیست و اگر هم به ندرت چنین اتفاقاتی در بخش‌ها رخ دهد، به دلیل آرامش و آسایش حاکم در بخش‌ها، با کدخدامنشی مرتفع می‌شود. ولی چرا این برخوردهای منجر به خشونت کلامی و بخصوص، خشونت فیزیکی، در اورژانس بیمارستان‌ها بیشتر است؟ دلیل اول این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، آستانه تحمل همکاران من در اورژانس‌ها، به دلایل مختلف کاهش یافته که این کاهش می‌تواند ناشی از بحث‌های مالی، شیفت‌های زیادتر و کمبود نیروی انسانی باشد که البته این مشکلات هم بارها مطرح شده است. دلیل دوم شمار بالای برخوردهای منجر به خشونت کلامی و فیزیکی در اورژانس بیمارستان‌ها، استهلاک تجهیزاتی و تاسیساتی اورژانس‌هاست. من در طول 12 سالی که در اورژانس کار کرده‌ام، شاهدم که دستگاه‌های متعدد در اورژانس خراب می‌شود و در چنین شرایطی، کادر درمان ناچارند به همراه بیمار بگویند که تا زمان تعمیر دستگاه باید منتظر بماند و البته مدت این انتظار هم نامعلوم است چون ممکن است دستگاه ظرف دو ساعت تعمیر شود یا حتی ممکن است اصلا درست نشود و کادر درمان ناچار به اعزام بیمار به یک بیمارستان دیگر باشند. بنابراین، بیماری که مثلا قرار بوده ظرف 5 دقیقه تحت درمان اولیه و ارجاع قرار بگیرد، روند درمانش به دلیل خرابی دستگاه به تعویق می‌افتد که همین تعویق و زمان بر شدن آغاز درمان، باعث آسیب به بیمار می‌شود چون کیفیت درمان کاهش می‌یابد و حتی طول مدت درمان افزایش می‌یابد. چنین شرایطی، نگرانی همراهان بیمار که از پیش هم دچار آشفتگی بودند را تشدید می‌کند. این وضع هم فقط مختص اورژانس‌های بیمارستانی نیست. امروز در هر تاکسی که سوار شوید، یکی از بالابرهای شیشه تاکسی خراب است و در هر پمپ بنزینی، یک یا دو پمپ خراب است. دلیل این خرابی‌ها، توقف واردات تجهیزات مورد نیاز است و البته این خرابی‌ها، نارضایتی ایجاد می‌کند. در بخش درمان البته شرایط متفاوت است چون تکنولوژی بخش درمان، از نوع پیشرفته و «های تک» و اغلب، وابسته به بازار خارج است در حالی که برای واردات این تجهیزات هم با مشکلات عدیده ارزی و ریالی و FATF مواجهیم. علاوه بر این، امروز سهم سلامت از تولید ناخالص داخلی به کمتر از 4 درصد رسیده در حالی که 10 سال قبل این سهم حداقل 8 درصد بود و البته باید ارزش سهم 8 درصدی سلامت از تولید ناخالص داخلی 10 سال قبل را با قیمت ارز‌ آن زمان و ارزش سهم کمتر از 4 درصدی امروز را با نرخ ارز امروز بسنجیم در حالی که همین سهم هم به‌طور کامل تخصیص داده نمی‌شود. مجموع این مشکلات که در فرسودگی شمار بالایی از تجهیزات اورژانس‌ها خودش را نشان می‌دهد، به آشفتگی همراهان بیماران دامن می‌زند. البته از سویی، آستانه تحمل کادر درمان اورژانس هم پایین است و به دلیل تراکم وحشتناک بیمار در اورژانس‌ها، از گفت‌وگوی صحیح با بیمار و همراهان بیمار ناتوان می‌شوند در حالی که چه بسا یک گفت و گوی ساده و با آرامش با همراهان بیمار، هم در متعادل کردن فضا موثر باشد و هم، همراهان بیمار را به کمی صبر و تحمل راضی کند ولی باز هم همان تراکم بالای مراجعات در بخش اورژانس، ممکن است به برخورد و کلامی از سوی کادر درمان ختم شود که همین برخورد و کلام هم، خشونت کلامی به دنبال دارد و حتی ممکن است در مواردی هم به خشونت فیزیکی منجر شود و شاهد اتفاقات تلخی باشیم. یکی از دلایل چنین اتفاقاتی هم، کمبود نیروی انسانی متخصص است. این کمبود نیروی متخصص، به خصوص در بیمارستان‌های دولتی آموزشی باعث می‌شود که مراجعان از هر فردی که روپوش سفید به تن دارد، انتظار پاسخگویی به بیمارشان را داشته باشند در حالی که این پزشک ممکن است پزشک معالج این بیمار نباشد و به همین دلیل ممکن است به همراهان این بیمار بگوید که باید یک ساعت صبر کنند تا معاینات بیمارانش را انجام بدهد و به سراغ بیمار آنها بیاید که ذکر همین جمله هم، آتشی در انبار کاه است در حالی که اگر نیروی انسانی متخصص در بیمارستان‌های دولتی آموزشی به حد کافی بود، هر یک از اعضای کادر درمان، پاسخگوی وظایف خودش بود. تراکم بالای مراجعات در بیمارستان‌های دولتی آموزشی، باعث خستگی کادر درمان می‌شود و البته به دلیل همین خستگی هم ممکن است یک مراجعه جدید را قبول نکنند یا حتی ممکن است جمله‌ای به زبان بیاورند که معنا و مفهوم دیگری القا کند و مثلا در جواب علت غایب بودن پزشک معالج، بگویند که «آقای دکتر رفته یک لیوان نسکافه بخورد.» نسکافه خوردن پزشک، گناه نیست ولی برداشت همراه بیمار از این جمله این است که «مریض من بدحال است و حالا دکتر رفته نسکافه بخورد؟» شاید بهتر است به جای این جمله، با این ازدحامی که در اورژانس بیمارستان‌های دولتی آموزشی شاهدیم، به همراه بیمار که به اندازه کافی دچار آشفتگی هست، بگوییم که «آقای دکتر تا چند دقیقه دیگر برمی‌گردد.» و با این جمله البته از وقوع درگیری هم جلوگیری کرده‌ایم. البته جنس اورژانس بیمارستان‌های دولتی آموزشی با این حجم از تراکم و ازدحام مراجعات، همین فضاست و این فضا هم، مستعد افزایش خشونت است. حالا راه‌حل جلوگیری از وقوع خشونت چیست؟ وزارت بهداشت باید راهی در پیش بگیرد که به مردم نحوه مراجعه به اورژانس‌ها را آموزش بدهد. مهم‌ترین آموزش این است که باید به مردم بگوییم در بخش اورژانس، بخشی به اسم تریاژ وجود دارد و در بخش تریاژ، بیمار بر اساس نوع بیماری طبقه‌بندی می‌شود. تریاژ، شبیه مراجعه به بانک است با این تفاوت که شما در مراجعه به بانک، نوبتی برای انتظار دریافت خدمات می‌گیری و اعتراضی هم به این انتظار نداری چون در نوبت خودت، خدمات دریافت می‌کنی در حالی که در تریاژ، ممکن است شما زودتر مراجعه کرده باشی و انتظار طبیعی این باشد که درمان شما زودتر آغاز شود ولی اگر 5 بیمار بدحال، دیرتر از شما به اورژانس منتقل شده باشند، طبق تقسیم‌بندی پرستار کارآزموده تریاژ، این 5 بیمار، زودتر از شما در اولویت دریافت خدمات درمانی هستند و شما هم باید ظرفیت این اولویت دهی و انتظار طولانی‌تر برای دریافت درمان را داشته باشی. در بیمارستان‌های کشورهای توسعه یافته، تریاژ در اورژانس برای هر بیمار غیراورژانسی ممکن است 4 تا 5 ساعت انتظار ایجاد کند و اصل بر این است که اولویت خدمات درمانی در اورژانس، برای بیمارانی است که طبق تریاژ و تعریف پزشکی، نیازمند درمان عاجلند و تاخیر در رسیدگی، ممکن است خطر مرگ را برای این بیماران تشدید کند. معمول این است که همراهان تمام بیماران وقتی به اورژانس مراجعه می‌کنند، انتظار دارند رسیدگی به بیمارشان در اولویت باشد در حالی که تشخیص و تعیین این اولویت، وظیفه پرستار کارآزموده است. بارها تلفن‌هایی از بیمارستان‌های کانادا و از دوستانی داشتیم که ساعت‌ها در صف انتظار پذیرش در اورژانس بیمارستان‌ها و معطل یک معاینه ساده بودند و با ما تماس می‌گرفتند تا ضمن مشورتی متوجه شوند آیا این انتظار، لازم است یا با یک نسخه ساده هم مشکل حل خواهد شد. راه‌حلی که برای این مشکل در نظر گرفتیم، تعیین 5 سطح تریاژ در اورژانس بیمارستان‌های دولتی آموزشی است و تمام مراجعان به اورژانس هم طبق تشخیص پرستار در این 5 سطح طبقه‌بندی خواهند شد. سطح اول تریاژ، بیمارانی هستند که باید در اولویت دریافت خدمت درمانی باشند و هر لحظه برای حفظ جان‌شان حیاتی است و تاخیر درمان ممکن است به اتفاقاتی غیر قابل جبران منجر شود. سطح دوم تریاژ، بیمارانی هستند که حداکثر 10 الی 15 دقیقه انتظار برای آغاز رسیدگی و درمان‌شان بی‌اشکال است، اما حتما باید به سرعت تحت درمان قرار بگیرند. سطح سوم تریاژ، بیمارانی هستند که انتظار کمی طولانی‌تر برای درمان‌شان بی‌خطر است و مثلا دچار ضرب‌دیدگی شده‌اند و آغاز درمان‌شان نیازمند عکس رادیولوژی است ولی با خطر مرگ مواجه نیستند و می‌توانند در نوبت بعد از سطح اول و دوم تریاژ قرار بگیرند. سطح چهارم تریاژ، بیمارانی هستند که ممکن است نیازمند هیچ اقدام پاراکلینیکی همچون آزمایش و عکس رادیولوژی نباشند ولی حتما باید توسط پزشک معاینه شوند. بیمارانی که سنگ کلیه یا سردردهای مزمن دارند در سطح 4 تریاژ قرار می‌گیرند و البته این گروه به دلیل انتظار نیم ساعته برای شروع درمان با خطر مرگ مواجه نمی‌شوند. سطح 5 تریاژ، بیماران دچار سرماخوردگی و گلودرد هستند که انتظار یک یا دو ساعته برای معاینه پزشک در مورد این گروه از بیماران هیچ اشکالی ندارد ولی قاطعانه می‌گویم که در هیچ نقطه‌ای از ایران، هیچ کدام از بیماران سطح 5 بیش از یک ساعت برای معاینه پزشک معطل نمی‌مانند در حالی که استاندارد جهانی انتظار این سطح از تریاژ، ممکن است 6 الی 7 ساعت باشد ولی در ایران به دلیل حس همخونی و رفاقت و هموطنی و همزبانی و قوم و خویشی، معاینه و درمان این گروه از بیماران هم، زودتر از یک ساعت پس از مراجعه‌شان به اورژانس انجام می‌شود. به نظر من، رسانه‌ها می‌توانند برای اطلاع‌رسانی و آموزش به مردم درباره تریاژ و همچنین سطح‌بندی انتظار در اورژانس بیمارستان‌ها به ما کمک کنند. رسانه‌ها می‌توانند به مردم بیاموزند که مراجعه به اورژانس الزاما به معنای معاینه فوری بیمار غیراورژانسی نیست، بلکه معاینات در اورژانس باید طبق سطح‌بندی تریاژ تقسیم‌بندی شود و تشخیص سطح‌بندی تریاژ با پرستار تریاژ است و تمام مراجعان باید به تشخیص این پرستار کار آزموده احترام بگذارند.
حتما تمام همکاران رسانه‌ای ما چنین دغدغه‌ای دارند اما نگرانی ما، از دست رفتن، از کارافتادگی و حتی مشکلات روحی کادر درمان بر اثر حملات فیزیکی همراهان بیماران است، چون پرستاران و پزشکان و بهیاران ما، نیروهای متخصص بدون جایگزین هستند. رسانه موظف به اطلاع‌رسانی است اما دولت هم موظف به تامین امنیت کادر درمان بیمارستان‌هاست. شما در اورژانس بیمارستان سینا کار می‌کنید. آیا اورژانس بیمارستان سینا در سه سال اخیر که شاهد افزایش حملات همراهان بیماران به کادر درمان بودیم، نیروی محافظ دارای اختیار برخورد با همراهان مهاجم را دارد یا خیر؟
تامین امنیت کادر درمان، وظیفه حاکمیت است. در تمام کشورها، قوانینی وضع شده و طبق این قوانین، در هر شرایطی و حتی در صورتی که کادر درمان مرتکب قصور شده باشد، هرگونه آسیب فیزیکی به کادر درمان مستوجب برخورد قاطع و قانونی است و استدلال تمام دولت‌ها این است که آسیب فیزیکی به کادر درمان، باعث صدمه به کل جامعه می‌شود چون این پرستار یا پزشک یا بهیار در زمان خدمت به سایر بیماران مورد هجوم و حمله قرار گرفته‌اند در حالی که در آن لحظه، هیچ نیروی جایگزینی برای این افراد وجود نداشته است. بنابراین با فرد مهاجم به سختی برخورد خواهد شد اما همین فرد مهاجم، می‌تواند از کادر درمان هم شکایت کند و البته پرستار یا پزشک متشاکی هم احضار شده و در مورد عملکرد خودش توضیح می‌دهد و اگر مقصر باشد، مشمول تنبیه خواهد بود. در هیچ کشوری در دنیا، مردم و همراهان بیماران اجازه برخورد فیزیکی با کادر سلامت را ندارند چون مصدومیت پزشک و پرستار و بهیار در زمان خدمت در بیمارستان، باعث آسیب‌دیدگی صدها بیمار در همین بیمارستان خواهد شد. در ایران هم تامین امنیت کادر درمان، نیازمند ورود حاکمیت است و به دنبال نشست هماهنگ وزارت بهداشت با نیروی انتظامی، مقرر شد که در اغلب بیمارستان‌های بزرگ بالای 100 تختخوابی، یک نیروی انتظامی مستقر باشد تا در صورت هرگونه خشونت کلامی و فیزیکی از سوی همراهان بیماران و مراجعان، بلافاصله و طبق قانون با فرد مهاجم برخورد کنند منتهی آنچه متاسفانه در بیمارستان‌ها و ازجمله بیمارستان سینا و امام خمینی و شریعتی شاهدیم، این است که نیروی انتظامی به کادر درمان آسیب‌دیده می‌گوید باید به کلانتری برود و از فرد مهاجم شکایت کند تا نیروی انتظامی هم بتواند فرد خاطی را جلب کند و این رویه، به معنای ترک کار کادر درمان برای ثبت شکایت در کلانتری است در حالی که همانطور که گفتم، ازدحام مراجعات در اورژانس بیمارستان‌های دولتی و آموزشی ما در حدی است که کادر درمان اصلا امکان ترک کار ندارد چون هیچ نیروی جایگزینی برای جای خالی این نیروی متخصص نداریم. بنابراین نتیجه تفاهم مشترک وزارت بهداشت و نیروی انتظامی، با آنچه در عمل شاهدیم، مغایرت دارد و مشکل این است که نیروی انتظامی، آموزش لازم برای برخورد قاطع با افراد مهاجم به کادر درمان را ندیده. البته در هر بیمارستان، نیروی انتظامات حضور دارد که البته در صورت هرگونه تهاجم کلامی و فیزیکی به کادر درمان، این نیروی انتظامات هم چون ممکن است مورد حمایت قانون قرار نگیرند، در این درگیری‌ها مداخله نمی‌کنند و بنابراین، معلوم نیست که نیروی انتظامات بیمارستان‌ها چطور می‌توانند در چنین حوادثی برای حمایت از کادر درمان ورود کنند. دوستان انتظامات بیمارستان‌ها باید بپذیرند که هر شغلی صدماتی دارد. حتی یک پرستار هم در زمانی که از بیماران خون می‌گیرد یا به بیماران خون تزریق می‌کند، در معرض خطر آلودگی با سوزن آلوده به عفونت و ویروس قرار دارد و هیچ‌گاه از آسیب شغلی در امان نیست و به نظر می‌رسد که مساله صدمات و آسیب‌های شغلی برای بخش انتظامات بیمارستان‌ها باید جا بیفتد. علاوه بر این، آستانه تحمل کادر درمان شاغل در اورژانس بیمارستان هم باید افزایش پیدا کند. افزایش آستانه تحمل کادر درمان اورژانس به شیوه‌های مختلف از جمله استراحت شغلی، سفرهای خاص، حقوق مکفی برای حفظ آرامش در هنگام کار و ناچار نبودن به شیفت‌های متعدد شبانه‌روزی برای گذران زندگی با وجود خستگی ماندگار و برطرف نشده از شیفت‌های قبلی امکان‌پذیر است. چند سال قبل، پیشنهادی درباره به کارگیری پرستار خوش آمدگو یا میزبان بیماران و مراجعه‌کنندگان مطرح شد و ما این طرح را در طول 12 سال اخیر با عنوان «مدیر کشیک» در بیمارستان سینا اجرا کردیم که اثر‌گذاری بسیار خوبی داشت و در این مدت، شاهد هیچ کدام از دعواهای منجر به خشونت کلامی و فیزیکی نبودیم، بلکه مشاجره‌های موردی هم به سادگی مرتفع می‌شد. در این طرح مقرر بود که تمام پزشکان و پرستاران و بهیاران و خدمه از این فرد حرف‌شنوی داشته باشند حتی اگر حق به جانب ایشان باشد. این فرد، مسوولیتی مشابه پلیس به اضافه 10 داشت و با راهنمایی‌های ساده، از سردرگمی مراجعان جلوگیری می‌کرد، چون به تمام بخش‌های بیمارستان و مسوولیت تمام کادر درمان آشنایی داشت. اگر این طرح در بیمارستان‌های پرازدحام ایران اجرا شود، قول می‌دهم که بیش از 40 تا 50 درصد برخوردها و خشونت‌های کلامی و فیزیکی از سوی همراهان بیماران هم برطرف خواهد شد. 


http://www.ilandnews.ir/fa/News/1269251/خانواده-پزشک-بیمارستان-یاسوج-خواستار-اجرای-عدالت-در-حق-قاتل-شدند
بستن   چاپ