ایرانیان جهان - اقتصاد24- آیتالله سید علی سیستانی یکی از مراجع تقلید برجسته و چهرههای تاثیرگذار سیاسی است که نقشی حیاتی در تقویت اتحاد میان مسلمانان ایفا کرده است. پس از درگذشت آیتالله خویی، ایشان به مرجعیت رسید و در دورههای حساس تاریخ عراق، به ویژه در زمان تغییر نظام سیاسی و تصویب قانون اساسی جدید، نقشی کلیدی ایفا کرد.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
وی با تأکید بر اصول دینی و حفظ استقلال نهادهای دینی، در شکلدهی به تحولات سیاسی و اجتماعی کشور تأثیرگذار بود و توانست در راستای منافع مردم عراق و جهان اسلام حرکت کند.
او یکی از فقها و مراجع معتبر است که همواره به مسئله وحدت میان مذاهب اسلامی توجه ویژهای داشته است. ایشان در تدریس خارج فقه و اصول، روش مقایسه تطبیقی میان فقه شیعه و فقه دیگر مذاهب اسلامی را در اولویت پژوهشهای خود قرار دادهاند. به عقیده ایشان، آگاهی از تفکرات فقهی اهل سنت هنگام صدور فتوا، همچون شناخت آرای سایر فقها، اهداف ائمه معصومین (ع) و دیدگاههای پیشوایان شیعه در صدور احکام را روشن میسازد.
آیتالله سیستانی کیست؟ آیتالله العظمی سید علی حسینی سیستانی در تاریخ نهم ربیع الاول 1349 قمری در خانوادهای مذهبی و شناخته شده به علم و دانش در مشهد متولد شد. پدرش، سید محمد باقر، از علما و شخصیتهای برجسته بود و مادرش نیز علویهای بزرگوار از خاندان علّامه سیدرضا مهربانی سرابی بود. جد بزرگوار او، سید علی سیستانی، از شاگردان برجسته ملاعلی نهاوندی در نجف اشرف و همچنین از شاگردان مجدد شیرازی در سامرا به شمار میرفت.
علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب طبقات اعلام الشیعه به نقل از منابع معتبر چنین ذکر کرده است که سید علی سیستانی پس از گذراندن سالها تحصیل در عراق، بهویژه در سامرا و نجف، در سال 1318 قمری به مشهد مقدس بازگشت و با تکیه بر دانش گسترده و تقوای بالا، به جایگاهی رفیع در میان علمای شیعه دست یافت.
خاندان آیتالله العظمی سید علی حسینی سیستانی، که نسب آنان به سادات علوی حسینی بازمیگردد، در سده یازدهم قمری در اصفهان ساکن بودند. یکی از شخصیتهای برجسته این خاندان، فیلسوف معروف محمد باقر داماد صاحب کتاب قبسات بود.
آیتالله سیستانی در زادگاه خود رشد کرد و تحصیلات ابتدایی و مقدماتی را در همانجا آغاز کرد. در پنج سالگی برای آموختن قرآن کریم اقدام کرد و سپس به مدرسه دار التعلیم دینی رفت تا خواندن و نوشتن و دروس ابتدایی را فرا گیرد. همزمان با این تحصیلات، هنر خوشنویسی را از استاد خود، میرزا علی آقای ناظم، آموخت.
در اوایل سال 1360 قمری، تحت هدایت پدر بزرگوارش، به تحصیل مقدمات علوم حوزوی پرداخت. او در این دوران، مجموعهای از کتابهای ادبی نظیر شرح الفیه سیوطی، مغنی ابن هشام، مطول تفتازانی، مقامات حریری و شرح نظام را نزد مرحوم ادیب نیشابوری و دیگر اساتید خواند. سپس در کنار آموختن شرح لمعه و قوانین، از مرحوم سید احمد مدرس یزدی استفاده برد و مباحث سطوح عالی مانند مکاسب، رسائل و کفایه را نزد آیتالله میرزا هاشم قزوینی آموخت. در زمینه فلسفه نیز، آثار مهمی، چون شرح منظومه سبزواری، شرح حکمه الاشراق و اسفار را تحت نظر شیخ سیف الله ایسی مطالعه کرد و شوارق الالهام را نزد شیخ مجتبی قزوینی فرا گرفت.
برای کسب معارف وحیانی، در درس مرحوم آیتالله میرزا مهدی اصفهانی حاضر شد و همچنین از محضر درس آیتالله میرزا هاشم قزوینی و آیتالله میرزا مهدی آشتیانی در حوزههای درس خارج فقه و اصول بهره گرفت.
در اواخر سال 1368 قمری، آیتالله سیستانی به حوزه علمیه قم منتقل شد و در درسهای خارج فقه و اصول آیتالله سید حسین طباطبایی بروجردی شرکت کرد. در این دوران، بسیاری از مهارتهای فقهی و دیدگاههای رجالی و حدیثی را از ایشان آموخت و از درسهای آیتالله سید محمد حجت کوهکمرهای نیز بهرهمند شد.
آیتالله سیستانی در مدت اقامت خود در قم، با علامه سید علی بهبهانی، عالم نامدار اهواز که پیرو مکتب فقهی محقق تهرانی بود، مکاتباتی در خصوص مسائل قبلهشناسی داشت. در این نامهها، هرچند سید بهبهانی از دیدگاههای محقق تهرانی دفاع میکرد، اما آیتالله سیستانی برخی از نظرات وی را به نقد کشید. این مکاتبات تا جایی ادامه پیدا کرد که در تاریخ هفتم رجب 1370 قمری، سید بهبهانی در نامهای به آیتالله سیستانی، که در آن زمان تنها 21 سال داشت، مهارت علمی وی را با عبارات «عمده العلماء المحققین» و «نخبه الفقهاء المدققین» ستود و پیشنهاد کرد که ادامه بحث در خصوص قبله را به ملاقات حضوری در سفر آینده آیتالله سیستانی به زیارت امام رضا (ع) موکول کند.
در اوایل سال 1371 قمری، حضرت آیتالله سیستانی تصمیم به ترک قم گرفت و به نجف اشرف، مرکز اصلی حوزههای علمیه، مهاجرت کرد. او ابتدا در زمان اربعین امام حسین (ع) در کربلا ماند و پس از آن به نجف رفت و در مدرسه علمیه بخارایی ساکن شد. در نجف، ایشان فرصت یافت تا از درس فقه و اصول آیتالله سید ابو القاسم موسوی خوئی و شیخ حسین حلّی بهرهبرداری کند و زمان زیادی را در کنار این دو بزرگوار گذراند. علاوه بر آن، از درسهای برخی از شخصیتهای برجسته حوزه مانند مرحوم آیتالله حکیم و مرحوم آیتالله شاهرودی نیز استفاده کرد.
مرجعیت در اواخر عمر سید ابوالقاسم خویی و همزمان با سال 1409 قمری، پیشنهاد امامت نماز در مسجد خضرا به آیتالله سیستانی داده شد و از آن زمان، ایشان جایگزین سید خویی در این مسجد به امامت نماز جماعت پرداخت. پس از درگذشت سید خویی، آیتالله سیستانی نماز میت را بر جنازه او اقامه کرد و سپس بهعنوان مرجعیت حوزه علمیه مسئولیت را بر عهده گرفت. او بهطور جدی شروع به ارسال اجازات اجتهاد، تقسیم حقوق شرعی و تدریس از منبر مسجد خضرا کرد که پیشتر در اختیار سید ابوالقاسم خویی بود.
پس از درگذشت سید خویی، بسیاری از مجتهدین برجسته، از جمله سید علی بهشتی و مرتضی بروجردی، مقلدان ایشان را به آیتالله سیستانی ارجاع دادند و بدین ترتیب، شهرت ایشان در ایران، عراق، کشورهای خلیج فارس، هند، آفریقا و اروپا، به ویژه در میان جوانان و علما، گسترش یافت. آیتالله سیستانی یکی از معدود افرادیست که از استاد برجستهاش، سید ابوالقاسم خویی، اجازهنامه کتبی اجتهاد دریافت کرده است. جز او چهار نفر دیگر شامل سیفالله جعفرزاده گیلانی، میرزا علی فلسفی، سید تقی طباطبایی قمی و محمد صادقی تهرانی نیز از سید خویی اجازه اجتهاد گرفتهاند. از سوی دیگر، آیتالله سیستانی تنها شخصی است که از حسین حلی نیز اجازه اجتهاد مطلق داشته است. همچنین، آقابزرگ تهرانی در نوشتهای به تاریخ 1380 هجری قمری، توانمندی آیتالله سیستانی را در علم رجال و حدیث مورد تحسین قرار داده است.
مکتب فقهی مکتب فقهی آیتالله سید علی سیستانی بهعنوان مکتبی تلفیقی یا تطبیقی از مکاتب فقهی مشهد، قم و نجف شناخته میشود. در تفقه ایشان، آرای فقهی میرزا مهدی اصفهانی از مشهد، سید حسین طباطبایی بروجردی از قم و سید ابوالقاسم خویی از نجف به وضوح مشاهده میشود. این ترکیب، باعث ایجاد دیدگاههایی میانهرو و تطبیقی در مسائل فقهی و اصولی شده که موجب شهرت و مقبولیت ایشان در میان مراجع تقلید و طلاب در سراسر دنیا شده است.
بیشتر بخوانید: فتحالله گولن کیست و چرا منتقد سرسخت اردوغان در ترکیه بود؟
فعالیتهای سیاسی آیتالله سیستانی رژیم بعثی عراق از ابتدای حاکمیت خود، با استفاده از هر بهانهای تلاش میکرد تا حوزه علمیه نجف اشرف را نابود کند. در این راستا، اقدامات گستردهای برای اخراج علما، فضلا و طلاب غیرعراقی از کشور انجام داد. در این دوران، حضرت آیتالله سیستانی رنجهای زیادی را متحمل شد و خود نیز چندین بار تا مرز اخراج پیش رفت. در برخی از مراحل، بسیاری از شاگردان و طلاب حوزه درس ایشان از عراق بیرون رانده شدند.
با وجود شرایط سخت ناشی از جنگ عراق و ایران، آیتالله سیستانی همچنان بر لزوم ماندن در نجف تاکید داشت. او به اهمیت ادامه حیات مستقل حوزه علمیه از دولت اعتقاد داشت و برای جلوگیری از تبعات منفی ناشی از نقض این استقلال، تدریس در حوزه علمیه نجف را ادامه داد. این اقدامات ایشان نشاندهنده عزم راسخ و ایمان به ضرورت حفظ استقلال علمی و دینی در برابر فشارهای رژیم بعثی بود.
در سال 1411 قمری، پس از سرکوب وحشیانه انتفاضه شعبانیه توسط رژیم بعثی، حضرت آیتالله سیستانی همراه با شماری از علما، از جمله شهید شیخ مرتضی بروجردی و شهید میرزا علی غروی، بازداشت شدند. آنان در هتل السلام، اردوگاه رزازه و بازداشتگاه رضوانیه تحت شکنجه و بازجوییهای شدید قرار گرفتند تا سرانجام پس از مدتی، شرایط آزادی آنها فراهم شد.
پس از درگذشت آیتالله خوئی و بر عهده گرفتن مرجعیت توسط آیتالله سیستانی، رژیم بعثی تلاش کرد تا مرجعیت دینی در نجف اشرف را دگرگون سازد. این رژیم همه تلاشهای خود را برای کاهش اعتبار آیتالله سیستانی به کار گرفت و با استفاده از تدابیر مختلف، از جمله تعطیلی مسجد خضرا، سعی داشت در میان مردم و مقلدان تفرقه و اختلاف ایجاد کند. اسناد به دست آمده از سازمانهای اطلاعاتی حاکی از آن است که رژیم بعثی پس از ناکامی در این اقدامات، تصمیم به ترور آیتالله سیستانی گرفت.
از اواخر 1418 قمری، آیتالله سیستانی به حصر خانگی محکوم شد و حتی از زیارت حضرت امیرالمؤمنین (ع) محروم شد. علیرغم فشارهای مستمر و تهدیدات رژیم بعث و مزدوران آن، آیتالله سیستانی همچنان بر مقاومت خود پای فشرد و تا زمانی که رژیم بعث فروپاشید، استقامت و ایستادگی خود را حفظ کرد.
نقش آیتالله سیستانی در تعیین نخستوزیر عراق آیتالله سیستانی نقش تعیینکنندهای در تغییر نخستوزیر عراق و پایان نخستوزیری نوری المالکی داشت. در یازدهم رمضان 1435 قمری، او طی نامهای خطاب به اعضای رهبری حزب الدعوه عراق، به رهبری نوری المالکی، بر ضرورت تسریع در انتخاب نخستوزیری جدید تأکید کرد. وی در این نامه با اشاره به شرایط بحرانی کشور، خواستار انتصاب فردی شد که از اجماع ملی برخوردار بوده و بتواند با همکاری رهبران سیاسی و گروههای مختلف، عراق را از معضلاتی همچون تروریسم، جنگهای فرقهای و تهدید تجزیه نجات دهد.
اقدامات در ایران در ایران، تعدادی از اقدامات مهم در زمینه بهداشت و درمان صورت گرفته است. یکی از این اقدامات، تأسیس مرکز تخصصی و فوقتخصصی چشمپزشکی جواد الائمه در شهر قم است که تحت نظارت سید جواد شهرستانی، نماینده سیستانی در ایران، در اردیبهشت سال 1383 افتتاح شد. همچنین، درمانگاه خیریه امام صادق در قم در سال 1420 هـ. ق. تأسیس شد.
بیمارستان تخصصی و فوقتخصصی نور نیز یکی دیگر از پروژههای بهداشتی مهم است که با پیشبینی 350 تخت بهعنوان یکی از مدرنترین بیمارستانهای ایران طراحی شده است. فاز اول این بیمارستان با اولویت بیماریهای قلب و عروق، پیشبینی میشود که تا اواسط سال 1400 به بهرهبرداری برسد. در جریان اپیدمی ویروس کرونا در ایران، در اردیبهشت 99، دفتر سیستانی مبلغ 1٫5 میلیون دلار را برای کمک به بیماران کرونایی در قم اختصاص داد. این مبلغ برای تأمین خدمات بهداشتی و تجهیزات پزشکی به کار گرفته شد و در اختیار کادر درمانی و بیماران قرار گرفت.
دیدار آیت الله سیستانی با پاپ فرانسیس در عرصه بینالمللی، دیدار پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان با آیت الله علی سیستانی، یکی از بزرگترین مراجع تقلید شیعه، در 8 مارس 2021 (16 اسفند 1399) در نجف انجام شد. در این دیدار، آیت الله سیستانی به مسائل جهانی مانند بیعدالتی، فقر، آزار مذهبی و فکری، و شرایط دشوار ملتهای منطقه، به ویژه فلسطینیها، پرداخت. پاپ فرانسیس در این دیدار بهطور غیررسمی با آیت الله سیستانی گفتوگو کرد و سیستانی با شرایط خاص، به این دیدار موافقت کرده بود. این دیدار در رسانهها بازتاب زیادی داشت و برخی گزارشها از جمله از پایگاه خبری «الحره» مدعی شدند که سیستانی بهطور معمول از ملاقات با مقامات عراقی خودداری میکند و این دیدار با پاپ بهویژه به دلیل عدم حضور مقامات عراقی در آن ممکن شد. در همین راستا، ابوالفضل فاتح نیز درباره این دیدار یادداشتی منتشر کرد و آن را بهعنوان بازتعریف مشروعیت گفتوگو در دکترین تشیع ارزیابی کرد.
آثار علمی آیتالله سیستانی آیتالله سیستانی از سال 1381 قمری تدریس درس خارج فقه را با محوریت کتاب مکاسب اثر شیخ انصاری آغاز کرد. پس از آن، به شرح کتاب عروهالوثقی پرداخت و مباحث متعددی از جمله طهارت، بیشتر بخشهای صلاه، قسمتهایی از خمس، و تمامی موضوعات مرتبط با صوم و اعتکاف را به اتمام رساند. وی همچنین شرح کتاب زکات را آغاز کرد و بخشهایی از آن را پیش برد.
در همان دوران، آیتالله سیستانی به تدریس مباحث فقهی گستردهتری روی آورد و موضوعاتی همچون کتاب قضا، ربا، قاعده الزام، قاعده تقیه و سایر قواعد فقهی را مورد بررسی قرار داد. وی همچنین در حوزه علم رجال، مباحثی مانند حجیّت مراسیل ابن ابیعمیر و شرح مشیخه تهذیبین (تهذیب و استبصار) را در دستور کار تدریس خود قرار داد. تدریس درس خارج علم اصول را از شعبان سال 1384 قمری آغاز کرد و دوره سوم آن را در شعبان سال 1411 قمری به پایان رساند.
آیتالله سیستانی آثار متعددی دارد که بخشی از آنها منتشر شده و برخی هنوز به چاپ نرسیدهاند. این آثار عمدتاً شامل فتاوا و تقریرات دروس او هستند. یکی از مهمترین آنها منهاجالصالحین است که فتاوای ایشان را در بر میگیرد و در سه جلد در سال 1315 قمری در قم به چاپ رسید. جالب است بدانیم منهاجالصالحین در اصل اثری از سید محسن حکیم بوده که آیتالله خویی با افزودن ابواب و فصولی، فتاوای خود را بر پایه آن منتشر کرد. پس از وی، شاگردش آیتالله سیستانی نیز این سنت را ادامه داد. تاریخ نگارش مقدمه این کتاب آیتالله سیستانی به 20 ذوالحجه 1413 قمری بازمیگردد.
از جمله آثار برجسته مرتبط با آیتالله سیستانی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
قاعده لا ضرر و لا ضرار: این اثر تقریر درس فقه آیتالله سیستانیست که آن را فرزندش، سید محمدرضا سیستانی، نگاشته و در سال 1414 قمری به چاپ رسیده است.
اختلاف الحدیث: تقریرات درس حدیثی آیتالله سیستانی که در سال 1396 قمری به دست سید هاشم هاشمی، یکی از شاگردان وی، تدوین شده است. این جزوه 195 صفحهای به صورت غیررسمی منتشر شده و بیانگر رویکرد خاص آیتالله سیستانی در رفع اختلاف میان احادیث است. او به جای تمرکز صرف بر تعادل و تراجیح، منشأ اختلاف در احادیث را تحلیل و بازشناسی میکند.
العروه الوثقی: این اثر شامل تعلیقات آیتالله سیستانی بر کتاب العروه الوثقی تألیف سید کاظم یزدی است. چاپ دوم این کتاب در دو جلد در سال 1431 قمری در بیروت منتشر شده است.
الرافد فی علم الاصول: این کتاب را که سید منیر سید عدنان القطیفی تدوین کرده، تقریر درس اصول آیتالله سیستانیست. این اثر یکجلدی به زبان عربی نوشته شده است و به موضوعاتی، چون جایگاه علم اصول در مکتب امامیه و ادوار فکری این دانش میپردازد.