ایرانیان جهان
آرمان فلسطین از نگاه علامه اقبال لاهوری
شنبه 17 آذر 1403 - 19:02:15
ایرانیان جهان - به گزارش خبرنگار حوزه استان های خبرگزاری تقریب(تنا)، متن یادداشت به شرح زیر است:
امروز هر انسان صاحب وجدانی در دنیا نگران تجاوزات اسرائیل به غزه است؛ همانطور که نیم قرن پیش جهان اسلام نگران تأسیس «اسرائیل» بود. علامه اقبال لاهوری رحمه‌الله‌علیه می‌گوید:
ہے خاک فلسطیں پہ یہودی کا اگر حق / ہسپانیہ پر حق نہیں کیوں اہل عرب کا؟
اگر یهودیان بر خاک فلسطین حق دارند، چرا اعراب بر خاک اسپانیا حق نداشته باشند؟ 
دکتر اقبال رحمه‌الله همدردی عمیقی با مسلمانان فلسطین داشت؛ زیرا معتقد بود دین اسلام فراتر از نژاد، رنگ، منطقه و مرزهای جغرافیایی است.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
اگرچه اقبال در سال 1938 درگذشت و اسرائیل در سال 1948 ایجاد شد، اما او نگاه عمیقی به تغییراتِ در حال وقوع در خاورمیانه داشت. پس از جنگ جهانی اول، کشورهای غربی تمام وعده‌هایی که در جریان مذاکرات به مسلمانان داده بودند را زیر پا گذاشتند و بر اقامت یهودیان در فلسطین اصرار کردند. از این رو علامه اقبال رحمه‌الله از تریبون‌های مختلف نگرانی خود را نسبت به مسئله‌ی فلسطین بیان می‌کرد. 
در تظاهرات عمومی که در 30 دسامبر 1919 در لاهور (مرکز ایالت پنجاب پاکستان) برگزار شد، اقبال لاهوری در سخنرانی خود قطعنامۀ دولت انگلیس را یادآوری کرد که در مورد امپراتوری عثمانی و ترکیه به مسلمانان وعده‌هایی مبنی بر حق مسلمانان خاورمیانه بر سرزمین‌های خود و تضمین استقلال‌ و تمامیت‌ ارضی‌ دولت‌ عثمانی داده شده بود، اما تصمیمات کنفرانس صلح پاریس عملی نشدند.
دیدگاه علامه اقبال به تشکیل «جامعه‌ی ملل»
پس از جنگ جهانی اول، نهاد «جامعه‌ی ملل/League of Nations» تشکیل شد. علامه اقبال لاهوری ایجاد جامعه‌ی ملل را یک «توطئه‌ی استعماری» می‌دانست و معتقد بود که این تشکیلات توسط انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها صرفاً برای تقسیم بخش‌هایی از کشورهای مسلمان ایجاد شده است، اقبال از این سازمان با تعابیر طنزآلود یاد می‌کرد:
بَرفُتَد تا روش رزم درین بزم کهن / دردمندان جهان طرح نو انداخته‌اند
من از این بیش ندانم که کفن‌دزدی چند / بهر تقسیم قبور، انجمنی ساخته‌اند
به عقیده‌ی اقبال، جامعه‌ی ملل «انجمن کفن‌دزدان» بود که برای تقسیم قبرها تشکیل شده بود. به همین دلیل اقبال در شعری با عنوان «عرب فلسطینی» به فلسطینیان می‌گوید:
تری دوا نہ جینوا میں ہے، نہ لندن میں / فرنگ کی رگ جاں پنچہ یہود میں ہے
سنا ہے میں نے غلامی سے امتوں کی نجات / خودی کی پرورش و لذتِ نمود میں ہے
ترجمه:
دوای دردت نه در ژنو است و نه در لندن / شاه‌رگ غرب در پنجه‌ی یهود است
شنیده‌ام نجات ملت‌ها از بردگی / در پیشرفت و تربیت خودشان است
اعتراض شدید اقبال با اسکان یهودیان در فلسطین توسط بریتانیا
دکتر اقبال لاهوری رحمه‌الله از مخالفان سرسخت سیاست‌های بریتانیا در خصوص اسکان یهودیان در فلسطین بود. در 7 دسامبر 1929، جلسه‌ای در لاهور برگزار شد و علامه اقبال در مورد عملکرد و سیاست‌های انگلیسی‌ها پیرامون موضوع فلسطین سخن گفت و استراتژی آنان را به باد انتقاد گرفت. اقبال در این کنفرانس گفت: «در تمام کشورهای اروپا، یهودیان با نگاه نفرت دیده می‌شدند. مسلمانان نه‌تنها به یهودیان پناه دادند بلکه آنها را به مناصب عالی گماشتند. ترکان عثمانی نسبت به یهودی‌ها مدارا نشان دادند و رفتاری به غایت بردبارانه داشتند. در زمان‌های مشخصی اجازه می‌دادند یهودیان مقابل دیوار بُراق بایستند و عبادت کنند. طبق شریعت اسلام، تمام محیط مسجدالاقصی وقف است و یهودیان از نظر قانونی و تاریخی هیچ حق مالکیت و تصرفی را که اکنون مدعی هستند، ندارند، جز اینکه ترک‌ها به آنها اجازه‌ی عبادت داده‌اند.»
وابستگی اقبال به مسئله‌ی فلسطین را می‌توان از آنجا دانست که در کنفرانس‌ها و میزگردها و در منابر دیگر صدای خود را علیه بی‌عدالتی بریتانیا در فلسطین بلند کرد و گفت: «انگلیسی‌ها باید از نظر اخلاقی با مردم فلسطین عادلانه برخورد کنند، صرف‌نظر از ذخایر مالی دریای مرده و سایر موارد، اولین کار آن است که اعلامیه‌ی بالفور باید لغو شود.»
اقبال و تاکید بر «اتحاد جهان عرب»
علامه اقبال در یک میزگرد که در سال 1931 در لندن برگزار شد، شرکت کرد. در همان روزها، کنفرانسی در اورشلیم (بیت‌المقدس) با موضوع «بررسی تهدید صهیونیزم» به همت کنگره جهانی مسلمانان برگزار می‌شد. دکتر اقبال رحمه‌الله پیش از پایان میزگرد لندن، این شهر را ترک کرد و برای شرکت در کنفرانس اورشلیم خودش را به فلسطین رساند. یهودیان به شدت با این کنفرانس مخالفت کردند، اما این کنفرانس با تلاش مفتی اعظم فلسطین؛ سید امین الحسینی برگزار شد. در این کنفرانس که از 7 دسامبر 1931 آغاز شد، علمه اقبال به‌عنوان نایب‌رئیس کنفرانس تعیین شد و همچنین به عضویت کمیته‌های فرعی مختلف آن درآمد. او از 6 تا 15دسامبر 1931 در فلسطین رحل اقامت افکند و مکان‌های تاریخی فلسطین را که در شعر حماسی «ذوق و شوق» او ذکر شده است، مشاهده کرد. 
اقبال رحمه‌الله خطاب به حاضرین در کنفرانس گفت: «اسلام در این زمان با یک تهدید دوجانبه روبه‌روست؛ یکی الحاد مادی و دیگری ملی‌گرایی. وظیفه‌ی ماست که با این‌ها مبارزه کنیم. من مطمئن هستم که روح اسلام می‌تواند این دو تهدید را شکست دهد.» دومین تاکید اقبال بر کسب علوم جدید بود. به گفته‌ی او، جهان عرب باید مراکز علمی جدید برای تحصیل علم و دانش روز ایجاد کند. اقبال در پایان این کنفرانس خطاب به جهان عرب گفت: من معتقدم آینده‌ی اسلام با آینده‌ی اعراب مرتبط است، و آینده‌ی اعراب در گرو اتحاد اعراب است؛ زمانی که اعراب متحد باشند، اسلام پیروز می‌شود.
در نوامبر 1932 علامه اقبال رحمه‌‌الله برای شرکت در سومین میزگرد به لندن رفت. در آنجا با خاتم «مارگارت»، رهبر یکی از احزاب ملی دیدار کرد. این حزب از حامیان مردم فلسطین بود و در راستای تحقق عدالت و کمک به مسلمانان هند و خاورمیانه تلاش می‌کرد. خانم مارگارت در 24 نوامبر 1932 مراسم ضیافتی به افتخار علامه اقبال در لندن برگزار کرد. اقبال در آن محفل گفت که انگلیس باید به حکومتش در فلسطین پایان دهد و آن را به اعراب بسپارد. 
اقبال رحمه‌الله حتی در اواخر عمرش باوجود بیماری، نگران مسائل و مشکلات مسلمانان فلسطین و جهان اسلام بود.او در مورد سفر به فلسطین می‌گوید که این رخداد از اتفاقات بسیار جالب زندگی‌ام بود؛ با بسیاری از نمایندگان کشورهای اسلامی دیدار کردم، خصوصاً با جوانان سوریه دیدار کردم و تحت تأثیر قرار گرفتم. 
از نظر اقبال، وظیفه‌ی امت اسلامی از قدیم‌الایام ریشه‌کن کردن آثار باطل بوده، اما اکنون خود دچار فراز و نشیب‌هایی در دین و وطن شده است. علامه اقبال دلیل این مشکل را «کمرنگ‌شدن نور ایمان» می‌داند. او معتقد است شرق با حکومت غرب ویران شده و کمونیسم، دین و ملت را دچار تحریف کرده است.
ترک و ایران و عرب مست فرنگ / هر کسی را در گلو شست فرنگ
نگرانی و دغدغۀ علامه اقبال این بود که ترک و ایرانی عرب، همه در دام غرب گرفتار شده و دنباله‌رو افکار و اندیشه‌های غربی‌ها هستند. اقبال رحمه‌الله خطاب به مسلمانان می‌گوید: ارباب اروپایی که مکار و حیله‌باز بود، به دینداران، ملی‌گرایی را آموزش داد. اروپا خود به فکر محوربودن است و شما (جهان اسلام) در پی تشتت و نفاق هستید؛ شما هم باید مثل اروپا متحد شوید؛ فکر جدایی سوریه و فلسطین و عراق را از سر بیرون کنید. اگر میتوانید خوب و بد را تشخیص دهید، پس دل خود را به خشت و سنگ نبندید، یعنی از مفهوم محدود «میهن‌پرستی» فراتر بروید.
منبع: روزنامه «اسلام»- 10 نوامبر 2024
انتهای پیام/

http://www.ilandnews.ir/fa/News/1289586/آرمان-فلسطین-از-نگاه-علامه-اقبال-لاهوری
بستن   چاپ