بحران موشکی پاکستان و آمریکا
جمعه 7 دي 1403 - 12:20:54
|
|
ایرانیان جهان - حدود یک دهه پیش بود که دانیل اس مارکی، پژوهشگر ارشد دانشگاه هاپکینگز در کتابی با نام «خروج از پاکستان ممنوع» از واژه «زجرآور» برای توصیف روابط پاکستان و ایالات متحده استفاده کرد. او مدتی بعد و در گزارشی که برای اندیشکده روابط خارجی آمریکا به نگارش در آورد یکبار دیگر به معضلات روابط واشنگتن و اسلامآباد اشاره کرد و به سیاستمداران مستقر در کاخ سفید هشدار داد که هر استراتژی ایالاتمتحده در آسیا که بخواهد نقش پاکستان را نادیده بگیرد، محکوم به شکست خواهد بود. در عین حال او نگاه به پاکستان صرفاً از عینک افغانستان را سیاستی کوتاهبینانه عنوان کرد. اکنون با وجود آن که از توصیفها و توصیههای دانیل اس مارکی در رابطه با روابط واشنگتن و اسلامآباد سالها میگذرد، به نظر میرسد که روابط پاکستان و آمریکا همچنان بر همان مدار زجرآور پیشین در حال حرکت است و هیچ گونه تغییر، آرامش و یا ثباتی را به خود ندیده است. دقیقاً بر همین اساس است که در روزهای اخیر شاهد دور جدیدی از تنشها در روابط دو کشور هستیم؛ البته این بار آن قدر حساس که شبکه العربیه اصطلاح تحولی شگفتانگیز در روابط دوطرف را برایش بر میگزیند. تنش موشکی اخیر پاکستان و ایالاتمتحده چگونه آغاز شد؟ نخستین جرقه تنش موشکی پاکستان و ایالات متحده در روز چهارشنبه هفته گذشته روشن شد، در جایی که وزارت امورخارجه آمریکا با انتشار بیانیهای اعلام کرد چهار شرکت پاکستانی به شمول یک شرکت مهم دولتی این کشور را به دلیل مشارکت در تولید موشکهای بالستیک با برد فراتر از جنوب آسیا، مشمول تحریم فرمان اجرایی (EO)13382 بخش 1 قرار داده است. این فرمان اجرایی به موضوع سلاحهای کشتار جمعی و وسایل اشاعه آنها ارتباط پیدا میکند و بیانیه وزارت خارجه آمریکا هم تأکید دارد که نهادهایی که بهنحوی گسترش سلاحهای کشتار جمعی یا وسایل آنها (از جمله موشکهایی که قادر به حمل چنین سلاحهایی هستند) کمک کرده یا خطر مشارکت مادی در آن را ایجاد میکنند، مشمول تحریم خواهند شد. موشکهای بالستیک دوربرد پاکستان نیز بدان علت مشمول این قانون میشوند که به ادعای ایالاتمتحده قادر به حمل کلاهکهای هستهای هستند. بنابراین هرگونه تلاش پاکستان برای تولید، حملونقل، انتقال یا استفاده از چنین اقلامی شامل این تحریم خواهد شد. تحریم مورد نظر همه اموال متعلق به این نهادها در ایالات متحده را مسدود میکند و آمریکاییها را از تجارت با این نهادها و شرکتها منع میکند. علاوه بر این شرکتهای طرف ثالثی که با نهادهای تحت تحریم ارتباط داشته باشند، نیز مشمول این قانون خواهند بود. پیشینه تاریخی تنشهای موشکی پاکستان و ایالاتمتحده روابط پاکستان و ایالات متحده همواره بر سر برنامه تسلیحات اتمی پاکستان دچار تنش بوده است. دستیابی پاکستان به تسلیحات اتمی و عدم عضویت این کشور در NPT (پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای) باعث شده تا بسته به شرایط سیاسی و نیاز ایالاتمتحده برای همکاری با این کشور در سطح منطقهای و جهانی، فشارهایی بر اسلامآباد در این زمینه وارد شود. بهطور مثال در یکی از آخرین موارد کاخ سفید در آذرماه سال 1401 تصمیم گرفت تا 10شرکت پاکستانی و اماراتی را به دلیل آنچه ارتباط این شرکتها با فعالیتهای هستهای غیرایمن خواند، در لیست سیاه و تحت تحریم قرار دهد. در جریان همین تحریمها به فعالیتهای مرتبط با اشاعه موشکی در پاکستان هم اشاره شده بود اما دور جدید تحریمها که مستقیماً به فعالیتهای موشکی پاکستان مرتبط دانسته میشود از سال 1402 و با اعلام قرار گرفتن سه شرکت مستقر در چین در لیست سیاه تحریمهای آمریکا، برقرار شده است. در آن هنگام واشنگتن بهصراحت این شرکتها را به تأمین اقلام قابل استفاده برای موشکهای پاکستان متهم کرد. موج دوم تحریمهای موشکی ایالاتمتحده در اوایل سپتامبر سال جاری (شهریورماه) اعلام شد؛ در جایی که وزارت امور خارجه آمریکا از تصمیم این کشور برای قرار دادن یک مؤسسه تحقیقاتی چین و چندین شرکت دیگر در لیست تحریمهای آمریکا به دلیل همکاری آنها با نهاد NDC در پاکستان خبر داد. در آن هنگام میلر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد مؤسسه تحقیقاتی اتوماسیون صنعت ماشینسازی پکن در ارسال تجهیزات برای آزمایش موتورهای موشک در سیستمهای موشکی مانند شاهین 3 و ابابیل، با پاکستان همکاری داشته است. در نهایت تحریمهای کنونی را باید موج سوم تحریمهای جدید موشکی پاکستان عنوان کنیم؛ تحریمهایی که البته با دو موج قبلی تفاوتهای اساسی دارد. در وهله اول این موردی بسیار حائز اهمیت است که واشنگتن برای اولین بار یک نهاد دولتی پاکستان را در لیست تحریمهای این کشور قرار میدهد. نهاد NDC یا همان مجتمع توسعه ملی پاکستان نقشی کلیدی در طرحهای هوا و فضای این کشور دارد و قرار گرفتن آن در لیست سیاه تبعات سنگینی برای برنامههای موشکی اسلامآباد خواهد داشت. اما دومین وجه و شاید مهمترین وجه موج جدید تحریمهای موشکی ایالاتمتحده علیه پاکستان آن است که برای اولین بار از پاکستان بهعنوان یک تهدید مستقیم علیه ایالاتمتحده یاد شده است. بر همین اساس سلمان علی، محقق پاکستانی از دانشکده سیاست دانشگاه قاند اعظم پاکستان بر این باور است که موج اخیر تحریمها میتواند تغییری مشخص را در اقدامات نظارتی معمولی که از زمان هستهای شدن پاکستان تا کنون رایج بوده است، نشان دهد. دلایل و انگیزههای ایالات متحده برای تحریم موشکی پاکستان همان طور که سیاستمداران و صاحبنظران سیاسی در پاکستان عنوان کردهاند، تحریمهای ایالات متحده علیه پاکستان موضوع جدیدی نیست و از زمان اعلام دستیابی پاکستان به تواناییها و فناوریهای هستهای در جریان بوده است. اما اینکه برای اولین بار یک نهاد دولتی و مهم پاکستان مشمول تحریمها قرار گرفته و از تهدید مستقیم پاکستان علیه ایالات متحده سخن گفته میشود، نشان میدهد که تحولی جدی در حال وقوع است و به قول سلمان علی، محقق پاکستانی باید وقوع «تغییراتی مشخص» در رفتار نظارتی آمریکاییها بر پاکستان را انتظار داشت. اکنون سؤال مهم این است که چه عوامل و انگیزههایی در پس این تغییر رفتار آمریکا با پاکستان و اعمال تحریمهای جدید علیه این کشور وجود دارد؟ الف) ارتقای روابط و همکاریهای اسلام آباد و پکن در شرایط افزایش تقابل چین و آمریکا به باور اغلب تحلیلگران سیاسی در خارج و داخل از پاکستان، افزایش تعاملات میان پاکستان و چین در وقوع این رخداد نقش تعیینکننده داشته است. بنیاد تحقیقاتی آبزرور(ODF) در یادداشتی که اخیراً به همین منظور منتشر کرده بر این نکته تأکید دارد که اسلامآباد در طی سالهای گذشته تلاشهای ایالات متحده برای یکپارچهسازی منطقه را با روابط هرچه نزدیکتر با چین، به ناکامی کشانده است. این در شرایطی اتفاق میافتد که برنامه هستهای پاکستان با سرپیچی بیامان از رژیمهای محدودکننده بینالمللی بر پا شده است. شبکه تلویزیونی NDTV هند نیز با اشاره به خودداری پاکستان از عضویت در پیمان منع تکثیر تسلیحات هستهای، به این نکته میپردازد که از نظر ژئوپلیتیکی همکاری میان پاکستان و چین شاید عادی به نظر برسد، اما ویژگی وضعیت کنونی در این واقعیت نهفته است که پاکستان با توجه به عضویت در پیمانهای «سیتو» و «سنتو» و همچنین با تعیین شدن به عنوان «متحد اصلی غیر عضو ناتو» توسط دولت بوش، متحدی راهبردی برای ایالات متحده محسوب میشود. این شبکه تلویزیونی هند تأکید میکند این پیشینه روابط دیرینه و بیتوجهی آشکار اسلامآباد به نگرانیهای ایالات متحده زمینه ابراز ناامیدی معاون مشاور امنیت ملی کاخ سفید را فراهم کرده است: «ما در زمانهای سختی از اسلامآباد حمایت کردهایم و همچنان خواهان یک رابطه همکاری در زمینههای مورد علاقه مشترکیم. این باعث میشود که ما حتی بیشتر بپرسیم که چرا پاکستان انگیزه ایجاد قابلیتی را دارد که میتواند علیه ما مورد استفاده قرار گیرد.» اما در داخل پاکستان هم در مورد ارتباط این تحریمها با روابط پاکستان و چین، تقریباً اتفاق نظر وجود دارد. سلمان علی، محقق پاکستانی از دانشگاه قائد اعظم اسلامآباد به این موضوع میپردازد که تمرکز تحریمهای گذشته نیز بر مبادلات فنی بین چین و پاکستان بوده است. چنین تحریمهایی نه تنها برای جلوگیری از پیشرفت سریع برنامههای موشکی و پهپادی پاکستان انجام میشود، بلکه به عنوان راهبردی برای فشار بر چین نیز در نظر گرفته میشود. طلعت مسعود، ژنرال بازنشسته ارتش پاکستان هم بر این باور است که اتکای پاکستان به چین در زمینه تخصص و تکنولوژی مورد نیاز برای پیشبرد برنامههای هوا و فضای پاکستان و نادیده گرفتن ایالات متحده در روند تحولات کنونی نقش مهمی داشته است. ب) تحولات و تغییرات در شرایط منطقه خاورمیانه و آسیا در شرایطی که برقراری پیوند میان تحولات کنونی در خاورمیانه و به ویژه در سوریه با تحولات اخیر پاکستان ممکن است امری دشوار و یا حتی دور از ذهن به نظر برسد، بیانیه وزارت خارجه پاکستان و از آن مهمتر اظهارات وزیر دفاع پاکستان را میتوان مصادیقی بر ارتباط میان این دو موضوع قرار داد. ایالات متحده در برنامه تحریمی موشکی پاکستان به صراحت اعلام کرده است که پاکستان نیازی به موشکهای با برد فراتر از جنوب آسیا ندارد. اگرچه ایالات متحده سمتوسوی ارتقای برنامه موشکی پاکستان را به سوی خودش متوجه ساخته و آن را در راستای تهدید مستقیم ایالات متحده ارزیابی کرده، اما این احتمال وجود دارد که نگرانی اصلی واشنگتن از بابت برهم خوردن تقارن نظامی منطقه به زیان رژیمصهیونیستی باشد: «ایالات متحده نمیتواند و نمینشیند تا توسعه این تواناییها را که ما معتقدیم میتواند در نهایت تهدیدی باشد، تماشا کند… ما مصممیم که امنیت خودمان و متحدانمان را تضمین کنیم.» (فاینر) این دقیقاً همان موردی است که هم در بیانیه وزارت خارجه پاکستان و هم در اظهارات خواجه محمد آصف، وزیر دفاع این کشور مورد توجه قرار گرفته است. سخنان صریح خواجه محمد آصف نشان میدهد پاکستان از تحولات خاورمیانه و اقدامات رژیمصهیونیستی درسهای لازم را فراگرفته و با ارتقای توان نظامی و موشکی خود، به تقابلات احتمالی با این رژیم در آینده میاندیشد. ج) تأثیرگذاری بر روند تحولات داخلی پاکستان دولت پاکستان شایسته تحریمها و فشارهای دیپلماتیک است زیرا به شدت از نیروهای نظامی علیه اعتراضات مسالمتآمیز استفاده کرده و حتی معترضان را به قتل رساند. اسلامآباد همچنین از نزاع حقوقی و سوءاستفاده از سیستم قضایی در راه اهداف سیاسی و نگه داشتن عمران خان در زندان استفاده میکند. این پیام عجیبی است که زلمی خلیلزاد، نماینده سابق آمریکا در افغانستان و یکی از اثرگذارترین شخصیتهای سیاست خارجی آمریکا در جنوب آسیا در سالهای اخیر، در واکنش به تحریم موشکی پاکستان منتشر ساخته است. پیام خلیلزاد میتواند ما را به سوی این نتیجهگیری سوق دهد که ایالات متحده از دولت فعلی پاکستان و روندهای در پیش گرفته شده از جانب آن، بههیچوجه رضایت ندارد و چه بسا به دنبال ایجاد تحولات سیاسی در این کشور است. بیانیههای متعدد کنگره آمریکا و ابراز نگرانی نمایندگان آمریکا از وضعیت دموکراسی در پاکستان، به ویژه از جانب جمهوریخواهانی که اساساً اعتقاد و باوری به این موضوع ندارند، واقعاً سؤالبرانگیز است. ابراز نگرانیهای عمیق آمریکاییها از وضعیت عمران خان، نخست وزیر سابق هم جای تأمل دارد، آن هم در شرایطی که عمران خان همواره بر نقش کاخ سفید در سرنگونی دولت او تأکید داشته است. اما اینکه چرا واشنگتن میتواند به تغییر سیاسی در پاکستان فکر کند، به مسائل متعددی ارتباط پیدا میکند که رابطه بسیار نزدیک دولت کنونی پاکستان با چین، به طور قطع یکی از مهمترین آنها است. خانواده شریف و به خصوص شخص شهباز شریف، نخست وزیر کنونی پاکستان از دیرباز رابطه بسیار نزدیکی با چین داشتهاند و از زمانی که یکبار دیگر قدرت را در اختیار گرفتهاند، این روند را تقویت و تشدید کردهاند. ارتش پاکستان نیز با ناامیدی و سرخوردگی از روابط فزاینده واشنگتن و دهلینو، به گسترش همکاریهای فنی و راهبردی با چین روی آورده است. طبیعی است که چنین اقداماتی خوشایند کاخ سفید نخواهد بود. در عین حال وخامت اوضاع سیاسی در پاکستان و نگرانی آمریکا از بیثباتی و ناامنی گسترده و یا احتمال وقوع حوادثی مشابه با سوریه در این کشور دارای سلاح اتمی، شاید انگیزه و محرک مهم دیگری باشد که ایالات متحده را به سوی تقابل با دولت و یا اعمال محدودیتها بر اسلامآباد سوق میدهد. نتیجهگیری تحریمهای موشکی آمریکا علیه پاکستان را میتوان به نقطهعطفی در چشمانداز آینده روابط دو کشور در نظر گرفت. تردیدی نیست که این تحریمها باعث ایجاد تحول و یا تغییری عمیق در برنامه موشکی پاکستان نخواهد شد. همان طور که سلیمان جاوید، تحلیلگر برجسته پاکستانی در مصاحبه با صدای آمریکا میگوید برنامه موشکی پاکستان در مرحلهای از پیشرفت قرار گرفته که محدودیتهای جدید ایالات متحده هیچ تأثیری بر آن نخواهد داشت. اما آنچه که در نهایت از این تحریمهای موشکی حاصل خواهد شد، تشدید واگرایی میان پاکستان و ایالات متحده خواهد بود. این روند واگرایی از مدتها پیش و از زمان شروع روابط ویژه میان واشنگتن و دهلی نو آغاز و با خروج نیروهای آمریکایی از منطقه و کم شدن توجه کاخ سفید به پاکستان وارد مرحله حساس خود شد و اکنون با تحریمهای موشکی در نقطه اوج خود قرار دارد. از سوی دیگر دولتمردان پاکستانی اکنون در میانه دوراهی چین و ایالات متحده سرگردانند و هنوز تکلیفشان را با خودشان روشن نکردهاند. چینیها نیز به رغم افزایش بیثباتی و حملات گسترده به منافعشان در پاکستان، مثل همیشه رویکرد صبر و بردباری را در پیش گرفتهاند. اما باید دید واکنش آنها در برابر بیتابی اخیر واشنگتن و اعمال فشار بیشتر بر شرکتهای چینی و نهادهای دولتی پاکستان چه خواهد بود. سرانجام اینکه به نظر میرسد دوران بند بازی پاکستان به سرآمده و در نهایت این کشور باید در مورد این رابطه زجرآور چنددههای با ایالات متحده، تصمیمی اساسی اتخاذ کند. حالا باید منتظر بود و دید که این نمایش به پرده آخر رسیده و یا اینکه کارگردانها برای تداوم آن، در جستوجوی سناریوهای جدیدی همچون تغییر حکومت در پاکستان هستند. متن کامل گزارش میراحمدرضا مشرف، پژوهشگر مسائل بین الملل را در روزنامه فرهیختگان بخوانید + آخرین اخبار ورزشی را در جامعه ورزشی آفتاب نو بخوانید.
http://www.ilandnews.ir/fa/News/1307604/بحران-موشکی-پاکستان-و-آمریکا
|