رویاهای ترامپ در کسوت یک امپراتور؛ الحاق گرینلند، کانادا و کانال پاناما به آمریکا
جمعه 21 دي 1403 - 17:57:57
|
|
ایرانیان جهان - به گزارش جماران؛ دونالد ترامپ؛ رییس جمهوری متخب ایالات متحده، در حالی که هنوز به کاخ سفید نیامده، بیش از هر چیز میداند به چه طرقی خود را در صدر تیتر رسانههای بینالمللی بگذارد. اما این بار ترامپ دست بر روی مسائلی گذاشته که بیش از وقایع کنگره وین در سال 1648، معاهده صلح ورسای در سال 1918 و فروپاشی شوروی سابق در 1991، نقشه سیاسی جهان را دستخوش تغییر و تحول می کند. در جهان به اصطلاح مدرن، اولین تغییر در نقشه سیاسی جهان، در سال 1648 و با سقوط ناپلئون بناپارت و تصمیمات کنگره وین رقم خورد. برخی از سرزمین ها و به ویژه مستعمرات فرانسه در این کنگره به قدرت های اصلی اروپا الحاق یا واگذار شد و نقشه سیاسی اروپا و آفریقا را بیش از هر قاره دیگری تغییر داد. در نوامبر 1918 رهبران کشورهای پیروز در جنگ جهانی دوم در کاخ ورسای در حومه پاریس گرد هم آمدند و بسیاری از متصرفات دولت وقت آلمان را میان خود تقسیم کردند و برای دومین بار یک تغییر بنیادین در نقشه و جغرافیای سیاسی جهان به ویژه اروپا رقم خورد. سومین تغییر در نقشه سیاسی جهان در پی سقوط و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی رخ داد. در دسامبر 1991، میخائیل گورباچوف؛ رهبر اتحاد شوروی و دبیر کل حزب کمونیست شوروی رسما استقلال جمهوریهای تابعه اتحاد جماهیر شوروی را اعلام کرد که متعاقب آن نقشه اروپا به ویژه اروپای شرقی برای بار سوم تغییر یافت. ترامپ و ژئوپلیتیک کلاسیک در میان نظریات ژئوپلیتیکی، بیش از همه نظریه زئوپلیتیک کلاسیک بر گسترش سرزمینی و افزایش حوزه و ضریب نفوذ قدرت های ژئوپلیتیکی تاکید دارد. با اینکه تقریبا نزدیک به یک قرن از تفکرات علمگرایانه زئوپلیتیک کلاسیک میگذرد و در میان کشورهای جهان تنها فدراسیون روسیه است که بر ماهیت ژئوپلیتیک کلاسیک تاکید دارد، اما به نظر میرسد که بازگشت دونالد ترامپ به قدرت، تفکرات ژئوپلیتیک کلاسیک را احیاء کند. رییس جمهوری منتخب آمریکا، در روزهای اخیر، به ویژه طی هفته گذشته در اظهاراتی به شدت جنجالی، در حال پایه ریزی تفکرات ژئوپلیتیکی خود و به اصطلاحی رویاهای ژئوپلیتیکی خود است که ممکن است برای نظم بین الملل پیامدهای به مراتب چالش برانگیزی را به همراه داشته باشد. این سرمایه دار و رییس جمهوری سابق ایالات متحده، در حالی که هنوز به کاخ سفید نیامده، در حال تئوریزه کردن برنامه های خود است که بیش از هر چیز پازل ژئواستراتژیک جهان را تغییر میدهد. او در روزهای اخیر رهبران سه کشور متحد خود را به شکل عجیبی در بهت فروبرده است. خواستار خرید گرینلند از دانمارک شده، کانادا را ایالات پنجاه و یکم آمریکا خوانده و قصد دارد نام خلیج مکزیک را به خلیج آمریکا تغییر دهد. در مورد چهارم نیز خواستار بازگشت کانال پاناما به ایالات متحده آمریکا شده است. چرا که نه! وقتی ترامپ اقدامات پوتین را ملاحظه میکند که چگونه از سال 2008 تا امروز، آبخازیا و اوستیای جنوبی در گرجستان (2008) و شبه جزیره کریمه در اوکراین (2014) را به فدراسیون روسیه الحاق کرد و در سالهای نیز اخیر قصد داشته تا شرق اوکراین را به روسیه ملحق کند و حتی در جایی اعلام کرد که اصلا کشوری با نام اوکراین وجود نداشته است، ترامپ نیز بهانههایی برای الحاق برخی از مناطق مهم ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی جهان به آمریکا را میتراشد. خواستههای ترامپ از گرینلند تا پاناما ترامپ روز یکشنبه در بیانیهای مبنی بر اعزام سفیر خود در دانمارک نوشت: «برای اهداف امنیت ملی و آزادی در سراسر جهان، ایالات متحده احساس میکند که مالکیت و کنترل گرینلند یک ضرورت مطلق است.» در سال 2019 نیز دونالد ترامپ زمانی که رییس جمهوری آمریکا بود، سفر خود به دانمارک را پس از رد پیشنهاد وی مبنی بر خرید گرینلند از سوی دولت دانمارک، لغو کرد. گرینلند؛ بزرگترین جزیره جهان، بین اقیانوس اطلس و قطب شمال قرار دارد. 80 درصد آن را یک صفحه یخ پوشانده و پایگاه نظامی بزرگ ایالات متحده (یک پایگاه آزمایش فضایی) را در خود جای داده است. این جزیره در سال 1979 از دانمارک حاکمیت داخلی را به دست آورد و رییس دولت آن، موته بوروپ اگد؛ گفت که آخرین درخواستهای ترامپ برای کنترل ایالات متحده به همان اندازه که در دوره اول او مطرح شد، بیمعنی است. در روزهای اخیر، موته بوروپ اگد گفت: «گرینلند به ما تعلق دارد. ما برای فروش نیستیم و هرگز برای فروش نخواهیم بود. ما نباید مبارزه چند ساله خود برای آزادی را از دست بدهیم.» با این حال، دونالد ترامپ هفته گذشته در کمپین «آمریکا را دوباره بزرگ کنیم» در یکی از شبکههای اجتماعی گفت: «گرینلند مکانی باورنکردنی است و اگر و زمانی که بخشی از کشور ما شود، مردم آن بسیار سود خواهند برد. ما از آن محافظت خواهیم کرد و از آن در برابر دنیای بسیار شریر بیرونی محافظت خواهیم کرد. دوباره گرینلند را عالی کنید!» همچنین روز دوشنبه، ایلان ماسک، مالک میلیاردر تسلا و مشاور نزدیک ترامپ، در سایت شبکه اجتماعی ایکس، که مالک آن است، گفت: «مردم گرینلند باید در مورد آینده خود تصمیم بگیرند و من فکر میکنم که آنها میخواهند بخشی از مشارکت با آمریکا باشند.» متعاقب آن، آجا کمنیتس؛ یکی از اعضای پارلمان گرینلند در پستی در فیس بوک نوشت: مردم گرینلند باید در نه گفتن به رییس جمهوری منتخب آمریکا بهتر عمل کنند. طرحهای ترامپ در رابطه با گرینلند پس از آن صورت میگیرد که او اخیرا پیشنهاد کرد که اگر کاری برای کاهش هزینههای حملونقل لازم برای استفاده از آبراهی که اقیانوسهای اطلس و اقیانوس آرام را به هم وصل میکند، انجام نشود، میتواند کنترل کانال پاناما را دوباره به دست بگیرد. او گفت: «اگر اصول اخلاقی و قانونی رعایت نشود، ما خواستار بازگرداندن کانال پاناما به ایالات متحده آمریکا به طور کامل، سریع و بدون تردید خواهیم بود.» در پاسخ به این گفته ترامپ، خوزه رائول مولینو؛ رییس جمهوری پاناما، گفت: «هر متر مربع از کانال متعلق به پاناما است و تعلق خواهد داشت.» ترامپ اما پاسخ داد: « خواهیم دید !» ایالات متحده این کانال را در اوایل دهه 1900 ساخت، اما در دسامبر 1999، تحت معاهدهای که در سال 1977 توسط جیمی کارتر امضا شده بود، کنترل این کانال را به دولت پاناما واگذار کرد. شعله ور شدن موضوع گرینلند و پاناما به دنبال آن بود که ترامپ اخیرا اظهار کرد که کاناداییها میخواهند کانادا به پنجاه و یکمین ایالت آمریکا تبدیل شود و تصویری از خود منتشر کرد که بر روی قله کوهی در حال بررسی قلمروهای اطراف است، جایی که پرچم کانادا، برافراشته بود! ترامپ از این موضع فراتر رفت و در شبکه اجتماعی ایکس تصویری را منتشر کرد که براساس آن قلمرو کانادا جزء نقشه جغرافیایی آمریکا بود. ترامپ اخیرا در یک کنفرانس خبری گفته بود که «بسیاری از مردم در کانادا عاشق این هستند که ایالت پتجاه و یکم باشند. آمریکا دیگر نمیتواند تراز تجاری منفی گسترده و کمکهای مالی را که کانادا برای ادامه بقا نیاز دارد، تحمل کند و جاستین ترودو این را میدانست که استعفا داد. اگر کانادا با آمریکا ادغام شود، هیچ تعرفهای درکار نخواهد بود، مالیاتها به شدت کاهش خواهند یافت و آنها به طور کامل از تهدید کشتیهای روسی و چینی که دائما آنها را احاطه میکنند، در امان خواهند بود. ما با هم چه ملت بزرگی خواهیم بود!» در واکنش به این اظهار نظر ترامپ، دولت کانادا اظهار داشت که ترامپ در مورد الحاق این کشور شوخی میکند. به عقیده بسیاری از کارشناسان، کانادا قرار نیست بخشی از ایالات متحده شود، اما اظهارات ترامپ بیشتر در مورد استفاده از اهرمهایی است که میگوید برای گرفتن امتیاز از کانادا، لازم است رفتار تهاجمی در قبال آن اتخاذ کرد. اشتهای ترامپ پایانی ندارد ، رییسجمهوری منتخب آمریکا روز سهشنبه گفت که تلاش خواهد کرد تا نام خلیج مکزیک را به خلیج آمریکا تغییر دهد، نامی که به گفته او «حلقهای زیبا» دارد. ترامپ از زمان اولین حضورش در کاخ سفید در سال 2016، بارها با مکزیک بر سر مسائل متعددی از جمله امنیت مرزها و اعمال تعرفه بر کالاهای وارداتی درگیر شده است. او خود را متعهد کرد که دیواری در امتداد مرز ایالات متحده و مکزیک بسازد و مکزیک هزینه آن را بپردازد. ایالات متحده در نهایت حدود 450 مایل از این دیوار را در اولین دوره او ساخت. خلیج مکزیک به دلیل خط ساحلی آن در پنج ایالت جنوب شرقی، اغلب به عنوان «ساحل سوم» ایالات متحده شناخته میشود و آمریکاییها و مکزیکیها در مورد نام این خلیج، اختلاف نظر دارند. درست پس از اظهارات ترامپ در روز سهشنبه، مارجوری تیلور گرین؛ نماینده ایالت جورجیا، در مصاحبهای گفت که کارکنان خود را به پیشنویس قانونی برای تغییر نام خلیج مکزیک هدایت میکند. در سال 2012 نیز، یکی از اعضای مجلس قانونگذاری می سی سی پی لایحهای را برای تغییر نام بخشهایی از خلیج که سواحل آن در تماس با ایالات آمریکا است را پیشنهاد کرد، اقدامی که نویسنده لایحه بعدا از آن به عنوان «شوخی» یاد کرد و در نهایت آن لایحه به کمیسیون ارجاع و تصویب نشد. ترامپ چه میخواهد؟ آخرین ادعاهای ترامپ برای ترسیم مجدد نقشه نیمکره غربی ریشهها و عوامل بسیاری دارد که هرکدام به صورت منحصر به فرد نیازمند واکاوی است. با این حال، به نظر میرسد که گفتمان تهاجمی ترامپ برای تحقق آرمانهای ژئوپلیتیکی وی بیش از هر چیز به دو عامل، «ویژگی متناقض شخصیتی ترامپ» و «چین و روسیه» باز میگردد. در عامل نخست، امروز بر هرکس روشن است که رفتارهای ترامپ غیر قابل پیش بینی است. به طوری که استفان فارنزورث؛ استاد علوم سیاسی در دانشگاه مری واشنگتن در رابطه با گفته های اخیر ترامپ میگوید وقتی کسی چیزی غیر منطقی میخواهد، ممکن است، چیزی غیر منطقیتر به دست آورد. این که چه میزان گفتهای ترامپ به عمل نزدیک شود، جای تامل دارد. در مورد اول اینکه در جهان امروز یا با جنگ و گسترش امپریالیستی میتوان قلمرو به دست آورد و یا اینکه از طریق رفراندوم جامعه به آن رای دهد که در مورد دوم تا امروز هیچ صدایی در رابطه با میل مردم گرینلند و کانادا برای پیوستن به آمریکا به گوش نرسیده است. در مورد دیگر به نظر میرسد، گفتههای ترامپ در رابطه با الحاق مجدد کانال پانامه به آمریکا، بیش از هر چیر ریشه در نگرانیهای آمریکا در رابطه با گسترش نفوذ چین و خیزش این کشور به عنوان یک قدرت جهانی دارد تا عوامل دیگر! ترامپ بیش از هر چیز قصد دارد تا نفوذ چین در نیمکره غربی جهان را کاهش دهد تا بتواند اقتصاد آمریکا را در قبال صادرات چین به جهان بیمه کند. با این حال و با توجه به غیر پیش بینی بودن رفتار ترامپ، باید دید با روی کار آمدن وی در روزهای پیش رو، برنامه او برای مدیریت روابط با کشورهای مورد اشاره، چگونه خواهد بود.
http://www.ilandnews.ir/fa/News/1322686/رویاهای-ترامپ-در-کسوت-یک-امپراتور؛-الحاق-گرینلند،-کانادا-و-کانال-پاناما-به-آمریکا
|