چاپ

ایرانیان جهان - ابتدا باید در نظر داشت که کانادا و آمریکا از جهت فرهنگی و اجتماعی سال‌هاست که درهم ادغام شده‌اند و نمی‌توان تفاوت چندانی از این جهت در نظر گرفت. کانادا از نظر اقتصادی نیز وابستگی زیادی به آمریکا دارد‌؛ حجم واردات وصادرات میان این دو کشور بسیار چشمگیر است اما با در نظر گرفتن کمک‌های هنگفت اقتصادی که سالانه از طرف آمریکا به کانادا سرازیر می‌شود، می‌توان گفت که اقتصاد کانادا تحت وابستگی شدید به آمریکا قراردارد.
بعد نظامی نیز مورداهمیت است.هرچند کانادا ارتش مدرن و قدرتمندی دارد اما برای تأمین امنیت مرزهای وسیع هوایی و دریایی خود همواره به آمریکا نیازمند بوده است. اتفاقا یکی از ادعاهای مطرح‌شده در مسأله ادغام این دو کشور نیز به همین نکته مربوط می‌شود. طرفداران ادغام معتقدند که اگر کانادا به بخشی از ایالات متحده تبدیل شود، دیگر نیازی نیست حجم زیادی از بودجه خود را صرف مسائل نظامی کند و می‌تواند این هزینه‌ها را برای بهبود وضعیت آشفته اقتصادی شهروندانش به‌کار گیرد. یکپارچگی مرزی نیز از دیگر دغدغه‌های آمریکایی‌هاست. کانادا از شمال و جنوب با آمریکا احاطه شده است. در بالای کانادا ایالت آلاسکا قرار دارد، ایالتی که هم‌مرز با خاک روسیه است. حالا که تنش‌های روسیه در عرصه بین‌المللی بالا گرفته، در‌صورت درگیری احتمالی میان آمریکا و روسیه، این کشور به‌راحتی می‌تواند از طریق خاک کانادا به ایالات متحده حمله کند. قطعا در چنین شرایطی، وابستگی‌های لجستیکی از طریق خاک یک کشور ثالث می‌تواند نگرانی‌هایی را برای آمریکا به‌همراه داشته باشد. در کنار این موارد، باید اشاره کرد که کانادا دارای منابع سرشار طبیعی از جمله آب، نفت، گاز، و مواد معدنی است که از دلایل علاقه آمریکا به این الحاق محسوب می‌شود. این ادغام می‌تواند باعث افزایش و بهبود آمارهای اقتصادی آمریکا شود و افزایش چشمگیر تولید ناخالص داخلی این کشور، خطر پیشی‌گرفتن چین در شاخص‌های اقتصادی را به تأخیر بیندازد. البته، بایددانست که اگراین اتفاق رخ دهد،نگرانی‌های زیادی درزمینه امنیت بین‌الملل به‌وجودخواهد آمد. مهم‌ترین آن نیز مربوط به مسأله تایوان است‌؛ زیرا در این شرایط، آمریکا دیگر نمی‌تواند چین را درصحنه بین‌الملل به توسعه‌طلبی سرزمینی محکوم کند. این فشارها بر کانادا را باید از جهت ملاحظات شخصیتی ترامپ نیز بررسی کرد. گفتار و رفتار ترامپ درباره مسأله کانادا کاملاً برگرفته از تلاش او برای ساخت شخصیت کاریزماتیک خود است. افزودن کانادا می‌تواند نام ترامپ را در تاریخ آمریکا به‌عنوان یک شخصیت برجسته به‌یادگار بگذارد. این دقیقا همان خواسته ترامپ برای دیده‌شدن است.علاوه بر این، او نیاز دارد به رأی‌دهندگان وطن‌پرست آمریکانشان دهدکه توانسته است کشور رابه دوران شکوه بازگرداند.اوآسان‌ترین راه را در گسترش مرزهای آمریکا می‌بیند. کانادا اولین تلاش ترامپ نبوده است. در این لحظه می‌توان حدس زد که آمریکایی‌ها از خرید گرینلند تقریبا ناامید شده‌اند و تنها گزینه‌ای که باقی مانده، کانادا است. درنهایت، می‌توان از نگاه مردم کانادا نیز به این مسأله پرداخت. نباید فراموش کرد که کانادا همین حالا نیز بخشی از بریتانیا محسوب می‌شود، کشوری که عضویت در آن چندان منفعتی برای مردم کانادا نداشته است. بنابراین، چرا این مردم باید از عضویت در قدرتمندترین کشور اقتصادی ونظامی جهان ناراحت شوند و در برابر آن موضع بگیرند؟ کنش‌های وطن‌پرستانه از سوی مردم کانادا در این مسأله بسیار بعید به‌نظر می‌رسد.