ایرانیان جهان
سرمقاله خراسان/ فرهنگستان را «نقد» کنیم، نه «ریشخند»!
دوشنبه 24 دي 1403 - 08:08:49
ایرانیان جهان - خراسان / «فرهنگستان را «نقد» کنیم، نه «ریشخند»!» عنوان یادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم علیرضا حیدری است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
در ماه‌های گذشته فرهنگستان زبان و ادب فارسی چند جایگزین فارسی را به جامعه معرفی کرد که تازه‌ترین آن‌ها، «تصدانه» به‌جای پیکسل، «پادپخش» به ‌جای پادکست، «موج‌پز» به‌جای مایکروویو، «گرایه» به‌جای ترند و «هفتگ» به‌جای تیک بود. چنان‌که گمان می‌رفت، این برساخت‌ها با بازتاب‌هایی همراه با شوخی و گاه طعن‌گونه و حتی توهین‌آمیز در فضای مجازی روبه‌رو شد. متاسفانه گاه دیده می‌شود که در برنامه‌های رسمی ازجمله در صداوسیما هم شاهد چنین اتفاقات ناسنجیده ـ هرچند ممکن است به شوخی ـ هستیم! تمسخر فرهنگستان، تمسخر زبان فارسی هم هست. زبان فارسی پایه هویتی ماست و مهم‌ترین تکیه‌گاه فرهنگی و تاریخی ما همین زبان است که رسانه‌ها باید با احتیاط با آن روبه‌رو شوند و اگر قرار است نقدی انجام شود (که حتماً هست)، ادیبانه و مؤدبانه باشد. از‌این‌رو، یادآوری چند نکته را ضروری دانستم.
 بی‌گمان در همین آغاز باید گفت که بیشتر این بازتاب‌های مجازی و نه حقیقی! رنگ‌وبوی سیاسی دارد؛ به این معنا که شکوه‌های سیاسی گاه در یک موضوع ـ حتی بی‌ربط ـ خودش را نشان می‌دهد. بنابراین، برخی این فرصت را، مغتنم می‌شمارند و به‌نوعی دست به اعتراض سیاسی می‌زنند، اما از نوعی دیگر و با تمسخر نهادی حکومتی، به نام فرهنگستان!
از طرفی گاهی در جامعه برساخته‌هایی ساختگی و جعلی منتشر می‌شود که بوی تمسخر نیز از آن‌ها به مشام می‌رسد و آن‌ها را به فرهنگستان نسبت می‌دهند، حال آن که این واژه‌ها هیچ ربطی به مصوبه‌های این نهاد ندارد. این که به روند و شیوه برابرسازی واژه‌ها می‌توان انتقادهایی داشت، کاملاً پذیرفته است و مهم‌ترین آن، این است که فرهنگستان در برابرسازی معمولاً دیرهنگام عمل می‌کند و خود این ضعف باعث می‌شود واژه بیگانه جاگیر شود و تغییر آن دشوار باشد.
یکی از تصورات نادرست درباره فرهنگستان این است که گمان می‌رود این نهاد تنها کاری که برعهده دارد، واژه‌گزینی است؛ ازاین‌رو، بودجه سالانه آن را به تعداد واژه‌های مصوب تقسیم می‌کنند و کار این نهاد را به ریشخند می‌گیرند. حال آن که واژه‌گزینی تنها یکی از کوشش‌های این نهاد است و کارگروه‌های دیگری در این نهاد فعالیت‌های علمی دارند؛ همچون کارگروه‌های فرهنگ‌نویسی، آموزش، زبان و گویش‌ها، دانشنامه زبان و ادب فارسی در شبه‌قاره هند، دستور خط، زبان و رایانه و انتشارات.

اما نکته مهم‌تری که بنا دارم در این یادداشت به آن اشاره کنم، این است که این انتقادها و اعتراضات و تمسخرها تازگی ندارد.
در «شرح زندگانی من» عبدا... مستوفی می‌خوانیم که در اعتراض به مصوبات فرهنگستان گفته بود: «آقایان! هرقدر می‌خواهید باد به بیرق لغت «عدلیه» بکنید، مردم «عدلیه» را برای اختصارش ترک نمی‌کنند و «دادگستری» شما، با وجود این که وضع‌شده فرهنگستان هم هست، روی کاغذ خواهد ماند... .»؛ ولی نه‌تنها دادگستری، که خواهان (مدعی) و بازپرس (مستنطق) و دادنامه (ورقه حکمیه) و دادگاه (محکمه) و آیین دادرسی (اصول محاکمات) و خواسته (مدعی به) و... ماند و امروز مردم آن‌ها را به کار می‌برند.
از صادق هدایت یادی کنیم که وقتی واژه‌هایی مانند «پزشک» جایگزین «طبیب» شد و «پایان‌نامه» به‌جای «تز»، در مقاله «فرهنگ فرهنگستان» خود، فرهنگستان را مسخره کرد و به باد طنز گرفت.
به گفته دکتر عباس اقبال آشتیانی، از نویسندگان بنام کشورمان که اتفاقاً خودش عضو فرهنگستان اول بود، استناد کنیم که می‌گفت چه کسی به‌جای «اونیورسیته» می‌گوید «دانشگاه» یا به‌جای «طلبه» می‌گوید «دانش‌آموز» و «دانشجو».
در کنار این‌ها صد‌ها واژه دیگر هم می‌توان نام برد که در آغاز با مخالفت روبه‌رو شد، اما سرمایه زبان فارسی شد: «اطفائیه» شد: آتش‌نشانی، «آژان» شد: پاسبان، «میزان‌الحراره» شد: دماسنج، «فاکولته» شد: دانشکده، «SMS» شد: پیامک، «سوبسید» شد: یارانه، «ATM» شد: خودپرداز، «دیتا» شد: داده، «ادیت» شد: ویرایش، «لود» شد: بارگذاری و... .
فراموش نکنیم که نباید شکوه زبان فارسی، این میراث تمدنی را پیش چشم نسل روزگارمان سست کنیم؛ پس ریشخند را با انتقاد جابه‌جا نکنیم.

http://www.ilandnews.ir/fa/News/1325254/سرمقاله-خراسان--فرهنگستان-را-«نقد»-کنیم،-نه-«ریشخند»!
بستن   چاپ