ترامپ و اهمیت استراتژیک گرینلند؛ چرا این جزیره برای قدرتهای جهانی حیاتی است؟
چهارشنبه 26 دي 1403 - 09:51:50
|
|
ایرانیان جهان - دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب ایالات متحده، به جای تهدیدات بیپایه و اساس درباره استفاده از نیروی نظامی، باید به طور جدی وارد مذاکرات پشتپرده با دولتهای دانمارک و گرینلند شود. این مذاکرات میتواند شامل حقوق استقرار نیرو و سایر توافقاتی باشد که سرمایهگذاریهای چین را در این منطقه محدود کند. اخیراً، در پی اظهارات ترامپ درباره امکان استفاده از نیروی نظامی برای تصاحب گرینلند (و حتی کانال پاناما)، رسانهها واکنشهای شدیدی نشان دادند. بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان اگرچه این واکنشها درست و قابل درک است، اما این تحلیلها نتواستهاند ابعاد استراتژیک فزاینده قطب شمال و تحرکات روسیه و چین در این منطقه را در نظر بگیرند. گرینلند به دلیل داشتن منابع معدنی غنی و موقعیت جغرافیایی خود، اهمیت بسیاری برای کنترل مسیرهای دریایی و قدرتنمایی در منطقه قطب شمال دارد. منابع این منطقه شامل نفت، گاز، روی، مس، پلاتین و عناصر نادر است که باعث شدهاند این منطقه برای رقابتهای جهانی حیاتی باشد. طبق گزارش اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده، قطب شمال شامل 13 درصد از نفت کشفنشده و 30 درصد از گاز طبیعی کشفنشده جهان را دارا است. همچنین سرویس زمینشناسی ایالات متحده تخمین زده است که گرینلند حدود 1.5 میلیون تن ذخایر عناصر نادر را در خود جای داده. این در حالی است که چین با 44 میلیون تن ذخیره، در این زمینه پیشتاز است و میتواند از این منابع به عنوان اهرم در جنگهای تجاری استفاده کند. تهدیدهای ترامپ در خصوص تعرفهها علیه چین، اهمیت ذخایر نادر گرینلند را دوچندان کرده است. نزدیکی گرینلند به مسیرهای جدید دریایی قطب شمال میتواند نقش کلیدی در تأمین امنیت و کنترل این مسیرها ایفا کند. یکی از این مسیرها، «مسیر دریایی شمالی» است که اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام را به هم متصل میکند. این مسیر به دلیل ذوب یخها در قطب شمال در حال افزایش اهمیت است، زیرا امکان کاهش زمان و هزینههای حمل و نقل بین اروپا و آسیا را فراهم میآورد. روسیه و گسترش حضور در قطب شمال گرینلند به شکاف GIUK نزدیک است، یک نقطه حساس دریایی میان گرینلند، ایسلند و بریتانیا که در دوران جنگ سرد تحت نظارت شدید قرار داشت. اخیراً، روسیه گشتهای زیرسطحی و تمرینهای نظامی خود را در این منطقه افزایش داده است. مسکو به خوبی از تغییرات عمده اقتصادی و استراتژیک در این منطقه آگاه است و به گسترش حضور نظامی خود در شمال به عنوان بخشی از استراتژی قطب شمال پرداخته است. در 26 اکتبر 2020، رئیسجمهور روسیه ولادیمیر پوتین استراتژی جدید خود را برای توسعه منطقه قطب شمال و تأمین امنیت ملی کشور تا سال 2035 تصویب کرد. این استراتژی شامل پروژههای زیرساختی، بهسازی فرودگاهها و تأسیس پایگاههای نظامی در قطب شمال است. یکی از اهداف اصلی روسیه، توسعه مسیر دریایی شمالی است که میتواند زمان حمل کالاهای چینی به اروپا را از طریق کانال سوئز به نصف کاهش دهد. به دنبال تحولات اخیر در اوکراین، بسیاری از شرکتهای حمل و نقل اروپایی روابط خود را با اپراتورهای روسی قطع کردهاند و شرکتهای انرژی غربی پروژههای خود را در روسیه متوقف کردهاند. چین و اتحادیه روسی-چینی چین نیز به شدت به منابع گرینلند علاقهمند است. این کشور با افزایش حضور اقتصادی خود در این منطقه، به سرمایهگذاری در معادن و استخراج منابع طبیعی پرداخته است. چین همچنین به روسیه وابسته است تا این منابع را استخراج کرده و مسیرهای جدید تجاری را ایجاد کند. از آنجا که چین به دنبال کاهش هزینههای حمل و نقل بین اروپا و آسیا است، مسیر دریایی شمالی میتواند یک راهبرد اساسی برای این کشور باشد. چین و روسیه همکاریهای خود را در زمینه طراحی و ساخت کشتیهای کانتینری با کلاس یخ تقویت کردهاند تا از این مسیر برای حمل انرژی و مواد معدنی بهرهبرداری کنند. این همکاریها به تحکیم روابط دو کشور در قطب شمال و تضمین دسترسی آنها به منابع این منطقه کمک خواهد کرد. پاسخ ایالات متحده به تهدیدات روسیه و چین در واکنش به گسترش نفوذ روسیه و چین در قطب شمال، ایالات متحده نیز اقدامات خود را برای افزایش حضور نظامی در این منطقه آغاز کرده است. نیروهای هوایی ایالات متحده با استقرار دهها جنگنده F-35 در آلاسکا و همچنین اعلام آمادگی برای ایجاد بزرگترین تمرکز قدرت هوایی در جهان، به تقویت قابلیتهای نظامی خود در این منطقه پرداختهاند. ارتش ایالات متحده در ژانویه 2021 اولین طرح استراتژیک خود برای « بازپسگیری تسلط در قطب شمال » را منتشر کرد. نیروی دریایی ایالات متحده نیز در مارس 2022 تمرینهایی در دریاهای قطب شمال برگزار کرد و اعلام کرد که هرگونه ضعف در این منطقه باعث خواهد شد تا «صلح و رفاه تحت تهدیدهای فزایندهای از سوی روسیه و چین قرار گیرد.» دکترین مونرو جدید: رویکرد ترامپ رویکرد ترامپ در واقع نسخهای مدرن از دکترین مونرو است که در سال 1823 با هدف جلوگیری از نفوذ قدرتهای اروپایی در نیمکره غربی مطرح شد. سیاست ترامپ بر جلوگیری از نفوذ چین و روسیه در منطقه قطب شمال و افزایش سلطه ایالات متحده تمرکز دارد. ترامپ خواستار الحاق گرینلند، کنترل کانال پاناما و تبدیل کانادا به ایالت پنجاه و یکم شده است. برای تحقق این اهداف، ترامپ میتواند مذاکرات پشتپردهای با دولتهای دانمارک و گرینلند در خصوص حقوق استقرار نیرو و محدودیتهای سرمایهگذاری چین آغاز کند. اما استراتژی ترامپ بیشتر به جای دیپلماسی و همکاری، به ایجاد فشار و تهدید متمرکز است. این رویکرد نشاندهنده بازگشت به سیاستهای اقتصادی ملیگرایانه و محافظهکارانه است که در آن ایالات متحده به شدت از نفوذ رقبا در این منطقه جلوگیری میکند. بررسی ابعاد استراتژیک منطقه قطب شمال و رقابتهای جهانی خشم رسانهها از رئیسجمهور منتخب که علیه جنگ تبلیغ کرده بود و حالا استفاده از نیروی نظامی برای تصاحب گرینلند (و کانال پاناما) را رد نکرده است، درست و قابل درک است، اما ابعاد استراتژیک فزاینده منطقه قطب شمال و پیشرفت روسیه و چین در تعیین مرزهای خود را نادیده میگیرد. گرینلند منابع معدنی غنی دارد و موقعیت جغرافیایی آن باعث میشود که کنترل این منطقه و قطب شمال برای نمایش قدرت، نظارت بر رقباء و تأمین مسیرهای دریایی حیاتی باشد. بسیاری از بینندگان فصل دوم «شو ترامپ» به گرایشهای جنگطلبانه رئیسجمهور منتخب به عنوان یکی دیگر از جنبههای شخصیت تهدیدآمیز او نگاه میکنند و آن را جدی نمیگیرند. این نگاه، پیامدهای جدی جاهطلبیهای ترامپ را نادیده میگیرد. تغییرات اقلیمی که ترامپ آن را یک فریب توصیف کرده است، در حال ذوب کردن یخهای قطب شمال است و احتمالاً به منابع معدنیای که پیش از این دسترسی به آنها ممکن نبود، دسترسی پیدا خواهد کرد. موقعیت استراتژیک گرینلند و ذخایر غنی مواد معدنی آن، از جمله نفت، گاز، روی، مس، پلاتین و عناصر نادر، آن را در منطقه قطب شمال حیاتی میسازد. طبق گزارش اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده، این منطقه دارای حدود 13 درصد از نفت کشفنشده جهان و 30 درصد از گاز طبیعی کشفنشده است. همچنین، سرویس زمینشناسی ایالات متحده برآورد کرده است که گرینلند 1.5 میلیون تن ذخایر عناصر نادر زمین دارد که تقریباً برابر با 1.8 میلیون تن در ایالات متحده است. با این حال، چین پیشرو با 44 میلیون تن ذخیره است و میتواند از آنها به عنوان اهرم در جنگ تجاری استفاده کند. با توجه به تهدیدهای ترامپ در خصوص تعرفهها علیه چین، ذخایر عناصر نادر گرینلند به طور فزایندهای اهمیت پیدا میکند. نزدیکی گرینلند به مسیرهای دریایی قطب شمال به این معناست که میتواند نقش کلیدی در مدیریت، تأمین امنیت و کنترل این مسیرهای تجاری جدید ایفا کند. مسیر شمال شرقی، که به عنوان مسیر دریایی شمالی نیز شناخته میشود، مسیری دریایی است که از سواحل قطب شمال روسیه عبور کرده و اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام را به هم متصل میکند. این مسیر به دلیل ذوب یخهای قطب شمال در حال رشد اهمیت بیشتری پیدا کرده و مسیرهایی دائمی و قابل استفاده ایجاد کرده است که میتواند زمانها و هزینههای حمل و نقل بین اروپا و آسیا را کاهش دهد.
http://www.ilandnews.ir/fa/News/1327187/ترامپ-و-اهمیت-استراتژیک-گرینلند؛-چرا-این-جزیره-برای-قدرتهای-جهانی-حیاتی-است؟
|