نشست در عربستان بدون حضور ایران/ اهداف نیمه پنهان ترامپ
چهارشنبه 26 دي 1403 - 10:29:27
|
|
ایرانیان جهان - در حالی روز یکشنبه جاری نشستی به میزبانی عربستانی درباره ترسیم آینده سوریه و بدون حضور ایران برگزار شد که معاونان و مدیران سیاسی تروئیکای اروپا عصر روز دوشنبه (24 دی ماه) با همتایان ایرانی خود دیدار و درباره موضوعات هستهای، تحولات ناشی از جنگ اوکراین و وضعیت جاری خاورمیانه گفتوگو کردند. بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان کاظم غریب آبادی، معاون حقوقی و بینالمللی وزیر امور خارجه که در این دور از گفتوگوها نیز حضور داشت، دیدارهای ژنو را سازنده خواند و در خصوصش نوشت: «دور سوم گفتوگوهای ایران و سه کشور اروپایی در ژنو برگزار شد.» به گفته این دیپلمات ارشد کشورمان، «گفتوگوها جدی، صریح و سازنده بودند و ضمن ورود به برخی جزئیات، ایدههایی را در دو حوزه رفع تحریم و هستهای که برای حصول به یک توافق ضروری هستند، مورد بحث و بررسی قرار دادیم.» غریب آبادی در تشریح فضای دیدارهای ژنو یادآور شد «این اتفاق نظر وجود داشت که مذاکرات باید ازسرگیری شده و برای رسیدن به یک توافق، باید فضای مناسبی از سوی همه طرفها ایجاد و حفظ شود. لذا توافق شد که گفتوگوها ادامه یابد.» زمینه ساز مذاکرات رسمی! با وجود قرائت مثبتی که کاظم غریب آبادی از دیدارهای ژنو داشت، اما معاون حقوقی و بینالملل وزیر امور خارجه ایران و مذاکرهکننده کلیدی هستهای ایران، روز دوشنبه متذکر شده بود که، «این گفتوگوها مذاکرات رسمی نیست، بلکه فرصتی برای شفافسازی مسائل و مشارکت در رایزنیهای عمیقتر است و به این معناست که مذاکرات این هفته تا حد زیادی به عنوان زمینهساز برای مذاکرات رسمی بیشتر خواهد بود.» هدف گستردهتر این مذاکرات، احیای توافق هستهای موسم به برجام است. هر چند برخی از طرفها آن را عملا مرده تلقی کردهاند. البته کریستین ترنر، مدیرکل سیاسی وزارت خارجه انگلیس از منظر خود به تبیین آنچه در ژنو و دیدار با طرف های ایرانی گذشت، پرداخت و طی اظهاراتی خبر داد که، «تروئیکا (لندن، پاریس و برلین) با تهران توافق کردند که گفتوگوها را ادامه دهند.» ترنر این را هم اعلام کرد که، «گفتوگوها جدی، صریح و سازنده بود و در شرایطی دشوار، نگرانیها را مورد بحث قرار دادیم و بر تعهد خود به یک راهحل دیپلماتیک تأکید کردیم و توافق شد که گفتوگوهای خود را ادامه دهیم.» شهر ژنو از دوشنبه 24 دی، به مدت 2 روز میزبان دور سوم گفتوگوهای ایران و سه کشور اروپایی عضو برجام یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان و همچنین نماینده اتحادیه اروپا بود؛ گفتوگوهایی که دور نخست آن مهر ماه در حاشیه هفتاد و نهمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک و دور دوم هم نهم آذرماه در ژنو برگزار شد. دیدار روانچی و غریب آبادی با مورا در ادامه رایزنیهای دیپلماتیک ایران و اتحادیه اروپا، مجید تخت روانچی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه ایران و کاظم غریب آبادی، معاون حقوقی و بینالمللی وزیر امور خارجه ایران عصر دیروز سه شنبه با انریکه مورا، معاون هماهنگکننده اتحادیه اروپا دیدار کردند. در همین راستا، مورا در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: «امروز بهطور جداگانه با معاونان وزیران خارجه ایران، مجید تخت روانچی و کاظم غریب آبادی در ژنو دیدار کردم. در طول این دیدار سازنده، راهکارهای دیپلماتیک برای مسئله برنامه هستهای ایران را بررسی کردیم.» معاون هماهنگکننده اتحادیه اروپا این را هم افزود که، «به حمایت نظامی غیر قابل قبول ایران از روسیه، مسائل دوجانبه و منطقهای نیز پرداختیم». همزمان با دیدار مورا، مجید تختروانچی در مصاحبه با «فرانچسکو دلئو» خبرنگار مجله ایتالیایی Affari Internazionali و رادیو رادیکاله به سؤالاتی درباره مسائل مختلف بینالمللی و منطقهای پاسخ دادو عنوان داشت که، «ما اخیرا در طول چند ماه گذشته 2 بار با سه کشور اروپایی گفتوگو کردیم. باز هم حاضر به گفتوگو هستیم. ولی باید مشخص باشد که گفتوگو فقط برای گفتوگو نباشد. بلکه باید نتیجه بخش باشد. موضع ما همین است و همین مسیر را ادامه خواهیم داد.» معاون سیاسی وزارت امور خارجه در اداهم همین مصاحبه باز هم تاکید و تصریح کرد که، «در طول این سالها موضع ما ثابت بوده و اعلام کردهایم در چارچوب برجام حاضر به گفتوگو هستیم؛ یعنی تعهدات برجامی در مقابل لغو تحریمها.» اروپاییها بهدنبال توافق جدید هستهای با ایران هستند! پیش از آغاز دور جدید گفتوگوهای ژنو، اکسیوس به نقل از دیپلماتهای اروپایی از خواست تروئیکای اروپایی برای انعقاد توافق هستهای تازه با ایران خبر داد. این پایگاه خبری در گزارش اخیر خود که شامگاه دوشنبه منتشر شده است با اشاره به مصاحبه اخیر عباس عراقچی با سی سی تی وی چین و اظهارات او مبنی بر آمادگی و خواست ایران برای از سرگیری مذاکرات با قدرتهای جهانی از جمله آمریکا برای رسیدن به توافق هستهای تازه، نوشت: «با وجود همه بحرانهای جاری در سراسر جهان، دیپلماتهای ارشد تروئیکای اروپایی خواستار توافق هستهای تازه با ایران هستند.» به نوشته ایسنا، پایگاه خبری آمریکایی این را هم افزود که، «با توجه به پایان یافتن تحریمهای اعمال شده علیه ایران در اکتبر سال جاری (میلادی)، هیئتهای غربی (اروپا و آمریکا) نگران از دست رفتن اهرم فشار اقتصادی خود علیه ایران هستند.» البته آکسیوس ادعا کرد که «در همین راستا، هیئتهای اروپایی در دیدار اخیر خود با مقامات ایرانی در ژنو، تهران را به فعال کردن مکانیسم ماشه تهدید کردهاند، هیئت ایرانی نیز در پاسخ تهدید اروپا اعلام کرده در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه از پیمان عدم اشاعه تسلیحات هستهای خارج خواهد شد.» این پایگاه خبری آمریکایی به نقل از دیپلماتهای اروپایی و 2 مقام آگاه دیگر اطلاع دادند که «به همین علت، کشورهای اروپایی خواستار رسیدن به توافق هستهای تازه با ایران تا تابستان هستند. زیرا به باور آنها، توافق کنونی به پوستهای توخالی تبدیل شده و برای بررسی برنامه هستهای کنونی ایران به توافق تازهای نیاز است.» ادامه مذاکرات با اروپا و توپی که در زمین ترامپ است! پیرو آنچه عنوان شد خبرگزاری رویترز در ارزیابی خود از دیدارهای ژنو، مشخصا به نقش ایالات متحده و سیاست دولت ترامپ اشاره دارد و گزارش داد که «دور جدید گفت گوهای ژنو پس از نشست قبلی در ماه نوامبر انجام شد. در آن زمان، یکی از مقامات ایرانی به رویترز گفته بود، نهایی کردن نقشه راه با اروپاییها، توپ را در زمین ایالات متحده برای احیا یا نابودی توافق هستهای قرار میدهد.» به نوشته این خبرگزاری و در تحلیل نه چندان خوشبینانه، «در حالی که کمتر از یک هفته تا پیش از بازگشت دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب ایالات متحده، به کاخ سفید باقی مانده، او متعهد شده که به سیاستی که در دوره قبلی خود دنبال میکرد، بازگردد که به دنبال نابودی اقتصاد ایران بود تا این کشور را مجبور به مذاکره بر سر برنامه هستهای، برنامه موشکهای بالستیک و فعالیتهای منطقهای کند.» در همین شرایط، المانیتور هم طی گزارشی نوشت که، «همزمان با آغاز گفتوگوهای ایران و کشورهای موسوم به تروئیکای اروپا - بریتانیا، فرانسه و آلمان - در روز دوشنبه در ژنو بر سر برنامه هستهای تهران، سازمان انرژی اتمی ایران برنامههایی را برای توسعه برنامه هستهای خود فاش کرد. محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، روز دوشنبه اعلام کرد که «این سازمان کار برای توسعه نیروگاه هستهای بوشهر به منظور تولید سه هزار مگاوات انرژی هستهای تا سال 2027 را آغاز کرده است. این بخشی از برنامه بزرگتر برای افزایش تولید انرژی هستهای به 20 هزار مگاوات برق تا سال 2041 است.» المانیتور ارزیابی بینابین دارد و به اعتقادش، «دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا گفته که آماده مذاکره با ایران است، اما همچنین وعده داده که در قبال تهران سختگیرانه عمل کند و از شاهینهای ایران برای پستهای کلیدی سیاست خارجی و امنیت ملی در دولت آینده استفاده کرده است.» با این وجود عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران در مصاحبهای با شبکه سی سی تی وی چین از «فرمولی که ما برای حل موضوع هستهای در نظر داریم، همان فرمول برجام است که در ازای رفع تحریمها، حاضر به نظاارت اعتمادساز درباره برنامه هستهای ایران هستیم». گفتنی است که مجید تختروانچی در بخش دیگری از مصاحبه با «فرانچسکو دلئو»، خبرنگار مجله ایتالیایی Affari Internazionali و رادیو رادیکاله پیرامون نحوه تعامل با دولت ترامپ هم خاطرنشان کرده بود که، «ما آمریکا را بر اساس رفتارش قضاوت میکنیم نه بر اساس شعارها و مواضع اعلامی آن. آقای ترامپ در مورد مذاکرات هستهای و در مورد ایران اظهارات مختلفی داشته ولی ما باید منتظر باشیم و ببینیم ایشان بعد از شروع به کار در عمل چه خواهد کرد. گفته میشود آقای ترامپ بعد از آمدن به کاخ سفید سیاست فشار حداکثری را ادامه خواهد داد. این سیاستی است که آمریکاییها بین سالهای 2016 و 2020 در زمان آقای ترامپ از آن استفاده کردهاند و عملا این سیاست شکست خورده است.» به گفته دیپلمات ارشد کشورمان،« نکته دیگر این است که تحولات بینالمللی در دوره اول آقای ترامپ با وضعیت فعلی دنیا بسیار متفاوت بود. بنابراین باید صبر کنیم و ببینیم ترامپ در عمل چه خواهد کرد.» اجازه دهید از منظری آسیب شناسانه، ارزیابی دور جدید گفتوگوهای ایران و اروپا به میزبانی ژنو را آغاز کنیم و آن هم ناظر به فاصله 45 روزه بین دو دور گفتوگوها است. در این رابطه تحلیلگران معتقدند با توجه به شرایط داخلی، منطقهای و بینالمللی، اساساً این میزان از فاصله بین گفتوگوها با اروپا به هیچ وجه قابل توجیه و قابل دفاع نیست و از سوی دیگر نشان از عدم جدیت برای آغاز مذاکرات رسمی دارد؛ اما این عدم جدیت از طرف تهران است یا اروپاییها و یا اینکه هر دو طرف منتظر بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید هستند؟ شاید عدم جدیت یا بهتر بگوییم تردیدهایی از هر دو طرف ایران و اروپا برای پیشبرد کار وجود داشته باشد. در ایران یک تصوری در برخی افراد و محافل شکل گرفته و من امیدوارم که این تصور و ارزیابی در دستگاه سیاست خارجی وجود نداشته باشد، و آن اینکه گویا در شرایط کنونی، اروپا دیگر اهمیت، جایگاه و نفوذ چندانی ندارد و اینکه اولویت سیاست خارجی ایران باید مذاکره با آمریکاییها و دولت ترامپ باشد. چون گفتوگو یا مذاکره با اروپاییها حاصلی ندارد و حتی اگر مذاکره با اروپا به نتیجه هم برسد، تأثیر و خروجی ملموسی برای ما به دنبال نخواهد داشت. تاکید من این است که این تصور اشتباهی است. هرچند این ارزیابی در دستگاه سیاست خارجی بعید است که شکل گرفته باشد، اما در محافل بیرون از وزارت امور خارجه چنین ارزیابیهایی مطرح میشود که میتواند تأثیری نه چندان مثبت بر روند و مسیر پیش روی وزارت امور خارجه داشته باشد. پس به باورتان باید مذاکرات با اروپا بطور مستقل ادامه پیدا کند؟ ببینید اتحادیه اروپا متشکل از 27 کشور است و چیزی در حدود 27-26 تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی دارد. اروپاییها هم چنین جایگاه مشخصی هم در معادلات سیاسی جهانی و دیپلماتیک منطقهای و فرامنطقهای دارند. ضمن آنکه دو کشور اروپایی انگلستان و فرانسه، عضو دائم شورای امنیت و دارای حق وتو هستند. لذا در کل اروپاییها میتوانند نقش مهمی در سیاستگذاری ترامپ داشته باشند. پس مذاکره با اروپا ضرورت دارد و اگر احیاناً در محافل رسانهای و کارشناسی بیرون از وزارت امور خارجه این ارزیابی و توصیه غلط مطرح است که اروپا مهم نیست و بهتر است اهمیتی برای مذاکرات با اروپا قائل نباشیم، شاید تأثیراتی را گذاشته باشد. اگر به سؤال قبل بازگردیم. برخی هم در توجیه این فاصله زمانی گفت گوهای ژنو 1 و 2 معتقدند که اتفاقاً به جای ایران، این تروئیکای اروپایی عضو برجام هستند که فعلاً تا زمان روی کار آمدن ترامپ عزم جدی برای آغاز مذاکرات با ایران ندارند. لذا توپ در زمین قاره سبز است؟ مسئله صرفاً دونالد ترامپ نیست. ببینید در یک نگاه کلان و تقریباً طی سه سال گذشته، اتفاقاتی روی داده که باعث یک چرخش اساسی در سیاست خارجی سنتی اروپاییها نسبت به ایران شده است. اولین و مهمترین اتفاق ناظر به جنگ اوکراین و مانور بر این ادعا است که تهران حامی مسکو در این جنگ بوده است؛ جنگی به شکلی جدی و برای اولین بار پس از جنگ جهانی دوم سبب شد تا امنیت اروپا به شکل مستقیم مورد مخاطره قرار گیرد. ضمن آنکه اعتراضات پاییز سال 1401 در ایران هم انعکاس بسیار گستردهای در محافل رسانهای و مدنی و سیاسی و دیپلماتیک اروپا داشت و در تغییر نگاه سنتی پارلمانهای اروپایی، چهرهها و شخصیتها و مقامات و رسانه های اروپا نسبت به ایران نقش داشت. مضاف بر آن اختلافات بر سر پرونده هستهای ایران از جمله اختلافات ایران و آژانس هم همچنان ادامه دارد. در کنار آن تحولات خاورمیانه و اختلاف بین نگاه ایران و اروپا در خصوص آنچه در خاورمیانه میگذرد سبب شده که شرایط برای انجام گفتوگو یامذاکرات جدی از سوی اروپاییها هم چندان مناسب نباشد. به هر حال اکنون اروپا معتقد است گروههای همسو با ایران در خاورمیانه و مشخصا بعد از 7 اکتبر 2023 امنیت منطقه خاورمیانه را تحت تأثیر قرار دادهاند. لذا میبینیم که طرف اروپایی هم نظرات خودش را دارد و ممکن است برای پیشبرد جدی مذاکرات با تهران ملاحظاتی داشته باشد. متأسفانه وجود این تردیدها در دو طرف ممکن است تأثیرات سوء خود را بر تداوم گفتوگوها و ایجاد بستر لازم برای مذاکرات جدی با هدف رفع تنش بین ایران و اروپا گذاشته باشد. اگرچه نگاه انتقادی به برخی تحلیلهای بیرون از وزارت امور خارجه پیرامون بی تأثیر بودن مذاکرات اروپا دارید، اما خیراً شما هم در مصاحبهای پیرامون تحلیل مقاله مشترک ریچارد هاس و ریچارد نفیو در فارن افرز ناظر بر پیشنهاداتی به ترامپ برای نحوه تعامل با ایران، توصیه کردید که تهران هم از طریق برخی کانالها با تیم ترامپ تماس گیرد و به طور غیر علنی در مورد ترتیباتی مناسب به تفاهم برسد. از فحوای این پیشنهاد شما چنین به نظر میرسد که حضرتعالی هم اولویت جدیتری برای مذاکرات با آمریکا قائلید تا اروپا؛ این تناقضی با نگاه آسیب شناسانه شما ندارد؟ من تناقض یا تضادی در این رابطه نمیبینم. چون از یک سو اتحادیه اروپا یک مجموعه قدرتمند اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک است که ایران باید روابطش را با آن ترمیم، احیا و تقویت کند و این لزوماً منافات یا مغایرتی با توصیه من برای کار با تیم و دولت دونالد ترامپ ندارد. من معتقدم که به موازات مذاکره با اروپا باید کار با آمریکا و تیم و دولت دوم ترامپ هم جریان داشته باشد. لذا در همان مصاحبهای که شما عنوان داشتید، تصریح کردم که جمهوری اسلامی ایران نباید در مسیری گام بگذارد که نتیجه آن انتظار کشیدن برای تصمیماتی باشد که ترامپ در قبال ایران خواهد گرفت و بعد از آن، ما متناسب با اقدام ترامپ عمل کنیم. آنچه که من بر آن تاکید دارم ،این است که ما قبل از روی کار آمدن دونالد ترامپ باید برنامهریزی و تلاشهای خودمان را داشته باشیم، همچنانی که اکنون تمام کشورهای دنیا در حال برنامهریزی و تماس برای تحت تأثیر قرار دادن تصمیمات دولت دونالد ترامپ هستند. اکنون کشورها در تلاشند که تماسهای خود را داشته باشند تا بتوانند روی تصمیمات و اقدامات دولت دونالد ترامپ اثر بگذارند؛ نه اینکه ما منتظر باشیم و ببینیم دونالد ترامپ چه تصمیمی در مقابل ایران میگیرد و بعد از آن وارد عمل شویم. در این صورت اقدام ایران یک اقدام واکنشی خواهد بود و از همه مهمتر، معلوم نیست که بعد از مشخص شدن اقدام ترامپ در مقابل جمهوری اسلامی ایران، واکنش و عملکرد و پاسخ تهران هم تأثیر مطلوب و هم وزن لازم را داشته باشد. ولی باز هم این گفته شما تأییدی بر سؤال قبلی من نست که اروپاییها هم اکنون در حال تماس است با دولت ترامپ هستند و منتظرند تا دولت جدید در کاخ سفید مستقر شود و بعد از آن نحوه رفتار با تهران را مشخص کنند و از این روست که فعلاً آنچه در ژنو گذشته در سطح دیدار و گفتوگوهای اولیه است، نه مذاکره رسمی تنش زدایانه؟ بخشی از گفته شما درست است، اما باید در نظر گرفت که اگرچه آنچه در ژنو میگذرد فعلا دیدارها و گفتوگوهای اولیه است. اما همه چیز به دولت ترامپ ختم نمیشود. اکنون دو طرف ایران و اروپا به دنبال ارزیابی از همدیگر هستند تا ببینند چه مسیری باید در پیش بگیرند و چه مذاکراتی میتوانند داشته باشند. در حال حاضر سؤالات و ابهامات زیادی وجود دارد که این مذاکرات در چه موضوعاتی، در چه سطحی و در چه فرمتی قرار است برگزار شود؟ آیا اروپاییها همچنان در قالب کمیسیون مشترک برجام یعنی در کنار روسیه حاضر به مذاکره رسمی با ایران هستند یا باید فرمت جدیدی تعریف کرد؟ به هر حال نمیتوان منکر تأثیرات جدی جنگ اوکراین بر مذاکرات ایران و اروپا بود. امکان دارد دیگر اروپاییها حاضر نباشند در کنار روسیه، مذاکرات با ایران را آغاز کنند. سؤال دیگری که مطرح است این خواهد بود که چه فرمت جدیدی میتواند برای ایران هم مناسب باشد و ما را به اهداف و منافع خودمان برساند؟ من نظر و پاسخ قطعی در این رابطه ندارم. اما همزمان باید به این نکته هم اذعان داشت که بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ شاید رئیسجمهور آمریکا هم به دنبال فرمت و شکل جدیدی از مذاکرات باشد که امکان دهد تا خود او محور و کانون نوعی نمایش سیاسی باشد. لذا روانشناسی ترامپ هم اینجا بسیار حائز اهمیت است. چون به نظر من دونالد ترامپ فردی است که میخواهد چهره اصلی مذاکرات با ایران باشد. به بیان دیگر سیاست ترامپ احتمالاً چیزی بین «نیمه دیپلماسی و نیمه نمایشی» خواهد بود. پس واقعا باید این احتمال را در نظر گرفت که ترامپ قبول نداشته باشد که معاونان و مدیرکلهای وزارت امور خارجه ها، ماهها بر روی مسائل و موضوعات مختلف گفتوگو کنند و نقش و جایگاه فردی مانند دونالد ترامپ در سایه قرار گیرد. در مجموع این عدم قطعیتها، ابهامات، سؤالات و تردیدها هر کدام سبب شده است که فعلاً آنچه در ژنو میگذرد یک ارزیابی، دیدار و گفتوگوهای اولیه باشد با این هدف که به تک تک این پرسشها پاسخ داده شود و به نحوی، بستر و فضای مثبت برای آغاز مذاکرات رسمی شکل بگیرد. و همه اینها تا قبل از روی کار آمدن دونالد ترامپ غیر ممکن است؟ به هر حال بحث اصلی آمریکاست. همیشه اینگونه بوده است. چون آمریکاست که از برجام خارج شد و آمریکاست که اعمال تحریم کرد. لذا این مذاکره ما با آمریکاست که تعیین کننده خواهد بود و میتواند به برداشته شدن تحریمها منجر شود. البته باز هم اینجا تاکید میکنم این گفته من لزوماً منافاتی با مذاکرات با اروپا ندارد. اما در این قبیل بحثها، اولویت با آمریکاست. وضعیت داخلی را چگونه میبینید؛ آیا ما شاهد یک صدای واحد برای آغاز مذاکرات هستیم یا برخی بداخلاقیهای سیاسی رادیکالها مانند نطق تند کوچکزاده در مجلس دوازدهم میتواند آغاز کارشکنیها باشد؟ در پاسخ ما باید دو موضوع را از هم تفکیک کنیم. یکی مربوط به اظهارنظرها، موضعگیری ها، سخنرانی ها، نطقها و مصاحبه هااست. اینجا هر فردی با هر نگرش سیاسی میتواند ارزیابی خود را داشته باشد. این یک روند قابل قبول، آزاد و طبیعی است که در همه کشورها هم وجود دارد که هر جریان سیاسی و هر فرد و طیفی بتواند آزادانه نظر خود را مطرح کند. موضوع اینجاست که ما باید در سطوح تصمیم گیری و تصمیم سازی و اجرایی شاهد صدای واحدی باشیم. اینجا دیگر تشتت آرا و مواضع متفاوت از سوی مقامات اجرایی قابل دفاع نیست. چون بعد از سیاستگذاری و گرفته شدن تصمیمات لازم باید به شکل واحد این تصمیمات اجرا شود/ و اگر اختلاف نظر یا بحثهای جزئی و موردی برای رسیدن به تصمیمات مناسب و نحوه اجرایی کردن این تصمیمات و سیاستگذاریهای خرد و کلان وجود دارد، باید در خفا و غیر علنی انجام شود. ما با طیف گستردهای از رسانهها، شخصیتها، نمایندگان مجلس و کارشناسان و تحلیلگران مواجهیم که باید بتوانند آزادانه نظر خود را مطرح کنند. اما در کل باید یک نظم و انضباط برای اجرایی کردن سیاستها در سطح مقامات تصمیم گیر و اجرایی وجود داشته باشد. همچنانی که در کل دنیا بنابر همین است. آن چیزی که برای طرفهای مقابل تعیین کننده است مواضع رسمی از طرف مقامات اجرایی است که باید هماهنگی لازمی با همدیگر داشته باشند، نه لزوماً نطق یک نماینده مجلس یا نظر یک کارشناس و روزنامه نگار و غیره./شرق
http://www.ilandnews.ir/fa/News/1327268/نشست-در-عربستان-بدون-حضور-ایران--اهداف-نیمه-پنهان-ترامپ
|