خواب ترامپ برای عراق
يکشنبه 30 دي 1403 - 12:21:10
|
|
ایرانیان جهان - موقعیت منحصربهفرد عراق به عنوان همسایه کلیدی کشورمان، بغداد را به محل 3 نزاع کلیدی میان تهران و واشنگتن یعنی پرونده هستهای، موشکی و نیروهای به اصطلاح نیابتی مبدل کرده است. - اخبار رسانه ها - به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم ، تنش در روابط تهران و واشنگتن قدمتی دیرینه دارد؛ از زمان وقوع انقلاب اسلامی 1979 در ایران. با این وصف مساله پرونده هستهای، موشکی و نفوذ منطقهای کشورمان در غرب آسیا به 3 رکن کلیدی تقابل 2 طرف در خلال 2 دهه اخیر مبدل شده است. از دوره اول ریاستجمهوری دونالد ترامپ به عنوان تنشآلودترین برهه حاکم میان روابط جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا نام برده میشود؛ مقطعی که دونالد ترامپ با خروج از توافق هستهای در سال 2018 و توسل به فشار حداکثری در پی به زانو درآوردن جمهوری اسلامی بود. ترور شهید سپهبد قاسم سلیمانی در ژانویه 2020 در فرودگاه بغداد، تنشهای مابین را آنچنان افزایش داد که شماری از محافل بینالمللی در آن مقطع از احتمال رویارویی مستقیم نظامی سخن به میان آوردند. جمهوری اسلامی در واکنش به ترور یاد شده، بزرگترین حمله نظامی به پایگاههای آمریکایی در دهههای پس از خاتمه جنگ دوم جهانی را انجام داد. منطقه غرب آسیا در حالی در ماههای پس از هفتم اکتبر بحرانیترین مقطع تاریخی خود را سپری میکند که دونالد ترامپ مجدداً در شرف ورود به کاخ سفید قرار دارد. همین مساله موجب شده ناظران بینالمللی به تجزیه و تحلیل روابط تهران و واشنگتن در فردای استقرار ترامپ در کاخ سفید بپردازند. در این میان نقش جمهوری عراق بیش از هر کشوری در مناسبات طرفین حائز اهمیت است. نزدیک به 2 دهه از سقوط رژیم بعث در عراق میگذرد. اقدام نظامی از سوی جرج بوش پسر در سال 2003 عملا همسایه غربی کشورمان را که در طول دهههای متمادی در جایگاه بزرگترین خصم منطقهای تهران قرار داشت، به حوزه نفوذ جمهوری اسلامی ایران مبدل کرده است. حضور پرقدرت شبهنظامیان متحد کشورمان در عراق بویژه در فردای ظهور داعش، موجب شده محافل غربی از حشدالشعبی به عنوان یکی از بازوهای نیابتی جمهوری اسلامی ایران در منطقه نام ببرند. از سویی، محافل یادشده بارها تهران را به تجهیز حشدالشعبی به سلاحهای پیشرفته موشکی و پهپادی متهم و سرزمین عراق را بستری مساعد برای دور زدن تحریمهای یکسویه ایالات متحده قلمداد کردهاند. موقعیت منحصربهفرد عراق به عنوان همسایه کلیدی کشورمان، بغداد را به محل 3 نزاع کلیدی میان تهران و واشنگتن که در ابتدا به آن اشاره کردیم (پرونده هستهای، موشکی و نیروهای به اصطلاح نیابتی) مبدل کرده است. همین مساله موجب شده ناظران منطقهای به گمانهزنی درباره شیوه احتمالی مواجهه ترامپ با تهران و نقش کلیدی بغداد در این زمینه بپردازند. در مقطع کنونی ترامپ و دستیارانش برای بغداد خط و نشان کشیده و خواستار تجدید نظر مقامات عراقی در روابط خویش با تهران، همچنین مهار متحدان کشورمان در عراق شدهاند. شماری از ناظران منطقهای مدعیاند عراق نقش بسزایی در دور زدن تحریمهای آمریکا برای ایران و ورود دلار و دیگر مایحتاج مورد نیاز به کشورمان ایفا کرده، لذا مهار بغداد در صدر اولویتهای واشنگتن قرار گرفته است. طبق آمار منتشرشده از سوی گمرک و سازمانهای اقتصادی بینالمللی، بیشترین تجارت ایران طی یک دهه گذشته با همسایگان به ترتیب با عراق، امارات، افغانستان، ترکیه و پاکستان بوده که برای روشنتر شدن موضوع میتوان گفت میزان تجارت ایران با عراق از مجموع رقم تجارت ایران با ترکیه، افغانستان و پاکستان بیشتر است. * عراق در جایگاه بزرگترین شریک تجاری ایران در منطقه اعمال تحریمهای بینالمللی علیه ایران از یک سو در کنار وضعیت بغرنج و جنگزده عراق از سوی دیگر، همچنین مرز طولانی 2 کشور (1400 کیلومتر مرز آبی- خاکی) و پیوستگیهای عمیق قومی و مذهبی 2 سوی مرز، تهران و بغداد را در طول یک دهه اخیر به سوی تعمیق روابط سوق داده است. فرسودگی و کاستیهای زیرساختی عراق و ناتوانی بغداد در تأمین نیازهای روزمره جامعه 40 میلیونی خویش، فرصت مناسبی را در اختیار بخشهای دولتی و خصوصی ایران قرار داده تا از نفوذ سیاسی و اجتماعی خود در جهت توسعه روابط تجاری با عراق بهره جویند. نگاهی به روابط تجاری 2 کشور حاکی از آن است در طول 21 سال اخیر، صادرات ایران به عراق 16 برابر رشد شده است. بر اساس گزارشهای رسمی، در سالهای 2022 و 2023 به ترتیب حجم واردات عراق 66.7 و 71 میلیارد دلار بوده است که 11 کشور با سهم 97 تا 98 درصدی، عمدهترین صادرکنندگان به بازار این کشورند. بر اساس این آمارها، ایران در سالهای 2022 و 2023 به ترتیب با صادرات 7.1 و 9.3 میلیارد دلار، پس از کشورهای امارات، چین و ترکیه، در رتبه چهارم قرار داشته است. سفر 3 روزه مسعود پزشکیان به عراق به عنوان نخستین مقصد خارجی رئیسجمهور جدید کشورمان به وضوح بیانگر اهمیت و نقش عراق در معادلات منطقهای ایران است. برای نخستینبار بود که رئیسجمهوری اسلامی ایران از منطقه اقلیم کردستان عراق و شهر بصره دیدن به عمل آورد و 14 تفاهمنامه میان طرفین به امضا رسید. * کدام متغیرها نسبت به دوره اول ریاستجمهوری ترامپ متحول شده است؟ جامعه جهانی در حالی با بیم و امید به حضور ترامپ در اریکه قدرت در طول روزهای آینده مینگرد که روابط تهران و واشنگتن در دوره بایدن به نسبت دوره اول ترامپ دچار دگرگونیهایی شده است؛ متغیرهایی که هر کدام میتواند نقشی مثبت یا منفی در روابط مابین و فشار آمریکا بر دولت مرکزی عراق جهت کاستن از روابط حسنه با تهران ایفا کند. از پیشرفت محسوس تهران در برنامه هستهایاش به عنوان یکی از این متغیرها نام برده میشود. فارغ از تشدید رویاروییها میان طرفین، جمهوری اسلامی ایران با بهکارگیری سانتریفیوژهای پیشرفته و افزایش میزان غنیسازی اورانیوم در خلال 4 سال اخیر، توانسته موقعیت مستحکمتری را در قبال پرونده هستهای خویش اتخاذ کند. اظهارات صریح شماری از مقامات کشورمان به وضوح نشان میدهد تهران از تمام پتانسیلهای لازم برای اتخاذ برنامه هستهای نظامی برخوردار است. فروریختن ترس رویارویی مستقیم تهران و تلآویو دیگر متغیر تاثیرگذار در این معادله است. جامعه بینالمللی سال 2024 شاهد 2 دور رویارویی مستقیم ایران و رژیم صهیونیستی در ماههای آوریل و اکتبر بود؛ رخدادی که از یک سو توان موشکی و نظامی ایران را به نمایش گذاشت و از سوی دیگر به فروریختن ترس رژیم صهیونیستی از حمله مستقیم به کشورمان منتهی شد. تخریب روابط تهران و بروکسل بر خلاف دوره اول ترامپ به دلیل وقوع جنگ در اوکراین و مصالحه دیپلماتیک بین ایران و عربستان سعودی 2 متغیر کلیدی دیگری در این مسیر به حساب میآید. با شکلگیری همکاریهای جدید در منطقه اکنون تعداد کمی از کشورهای عربی انگیزهای برای مقابله فعال با ایران دارند. مساله یادشده موجب خواهد شد بر خلاف دوره پیشین که سعودیها مستقیما مبادرت به تحریک ترامپ جهت تشدید فشارها علیه ایران میکردند، دست کم در دوره پیش رو، دست به عصاتر رفتار کنند. تابآوری کشورمان در برابر شدت تحریمها در کنار فشارهای وارده بر حزبالله و حماس در طول ماههای پس از هفتم اکتبر در کنار دست بالای انصارالله در معادلات حاکم بر دریای سرخ، متغیرهای مهم دیگری هستند که هر یک در تصمیمگیری ترامپ در قبال تهران نقش بسزایی ایفا خواهند کرد. مهمترین فاکتور در این زمینه به دست بالای متحدان سیاسی ایران در هیات حاکمه بغداد بازمیگردد. پس از سالها تردید نسبت به اتحاد با جمهوری اسلامی در میان برخی احزاب عراقی، بغداد اکنون دارای دولتی با اکثریت چهرههای همسو با ایران است که این مساله توان آمریکا را در پیشبرد سیاستهایش در قبال تهران در زمینه عراق محدود خواهد کرد. تکرار دستپخت بایدن با سس تند * اهداف و رویکردهای ترامپ از واداشتن بغداد به تبعیت از فشارها علیه تهران روابط ایالات متحده آمریکا و عراق به کلافی سردرگم در خلال 2 دهه اخیر مبدل شده است. جرج بوش سال 2003 به بهانه مقابله با تلاش رژیم صدام جهت دستیابی به سلاحهای کشتار جمعی به عراق حمله کرد. با این حال وی و نومحافظهکاران اطرافش موفق نشدند عراق را ذیل برنامه خاورمیانه بزرگ به متحدی برای ایالات متحده تبدیل کنند. به باور ناظران منطقهای، بهرغم تردید ترامپ در چگونگی مواجهه با پرونده عراق در دوره اول ریاستش، وی در دوره جدید دستکم در مواجهه با ایران و ضرورت مهار محور مقاومت، با اتکا به سیاست مشت آهنین، در پی تبعیت عراق از فشارهای وارده بر ایران خواهد بود. به زعم بازهای آمریکایی، تشدید فشارها بر عراق میتواند حلقه محاصره ناشی از فشار حداکثری بر تهران را بیش از پیش تنگتر کرده و زمینه به زانو درآوردن جمهوری اسلامی یا تحقق پروژه براندازی در کشورمان را تسهیل کند. الف- فلج کردن اقتصاد تهران سیاست کلیدی آمریکا از زمان وقوع انقلاب اسلامی در ایران، عمدتا معطوف به فشارهای اقتصادی بوده است. نقش بیبدیل و بلامنازع آمریکا در اقتصاد جهانی، اهرم فشار وسیعی را در اختیار سردمداران کاخ سفید قرار داده تا با توسل به فشارهای اقتصادی و اعمال تحریم علیه حکومتهای غیردوست، زمینه تحقق مطالبات خویش در جامعه بینالمللی را فراهم آورند. در مقطع کنونی و با وجود گذشت بیش از 13 سال از وضع شدیدترین تحریمهای بینالمللی و یکجانبه علیه کشورمان، دونالد ترامپ رئیسجمهور جدید آمریکا مصر است به هر شیوهای که امکانپذیر است، تهران را به عدول از مواضعش سوق دهد. در این میان، عراق به دلیل جایگاه ویژهاش در مناسبات اقتصادی و همچنین اعطای برخی معافیتها به بغداد در زمینه تعامل اقتصادی با تهران، بیش از هر کشور در منطقه، توجه آمریکا را به خود جلب خواهد کرد. جایگاه عراق در راستای تحقق فشار حداکثری بر کشورمان، به آن میزان در منطقه حائز اهمیت است که میتوان آن را با جایگاه چین به عنوان بزرگترین شریک تجاری ایران در جهان مقایسه کرد. از همین رو به موازات تلاش کاخ سفید برای فشار بر چین جهت ممانعت از خرید نفت ایران، تلاش نومحافظهکاران انجیلی برای واداشتن بغداد به تبعیت از نظام تحریمی آمریکا علیه ایران با جدیت دنبال خواهد شد. معضلات پیرامون عراق و نبود کشور جایگزینی برای ایران در تامین مایحتاج این کشور، موجب شد آمریکاییها در طول سالیان اخیر در اعمال تحریمها علیه ایران، استثنائاتی را برای عراق قائل شوند. معافیتهای یادشده هر 120 روز یک بار نیازمند اخذ مجوز جدیدی از سوی کاخ سفید است. آذرماه گذشته دولت بایدن معافیتی تحریمی را تمدید کرد که به ایران اجازه میداد به حدود 10 میلیارد دلار پول بلوکهشدهاش در عراق دسترسی یابد. معافیت یادشده قرار است پس از رسیدن ترامپ به کاخ سفید در ماه ژانویه منقضی شود. تیم ترامپ تاکنون هیچ اظهارنظری درباره احتمال تمدید این معافیتها نکرده است، با این حال قابل کتمان نیست که وی در راستای پیشبرد مقاصد خویش و به رغم تبعات اقتصادی مساله یادشده بر دولت عراق، از تمدید این معافیت امتناع ورزد؛ امری که ضمن تشدید فشارها بر ایران، میتواند به بروز تنش در روابط تهران و بغداد منتهی شود. علاوه بر صادرات کالاهای ایرانی به عراق، این کشور از حیث صادرات برق و گاز نیز برای ایران اهمیت دارد. بر اساس توافق شکل گرفته، ایران در مدت 5 سال باید اقدام به صدور 400 مگاوات برق به کرده و روزانه 50 میلیون مترمکعب از گاز این کشور را تامین کند. درباره وابستگی عراق به ایران در حوزه انرژی، هر چند دولت این کشور با هدف کاهش این وابستگی مذاکراتی را با سایر کشورهای منطقه از جمله عربستان آغاز کرده است، به نظر میرسد در میانمدت این کشور به گزینه جایگزین ایران بدل نخواهد شد. بر همین مبنا قابل تصور است تا ایالات متحده با اتکا به سیاستی چندوجهی، ضمن عدم تمدید معافیتهای صادره جهت انتقال پول از عراق به ایران، در زمینه خرید گاز و برق ایران از سوی عراق چالشهایی را ایجاد کند. از سوی دیگر، روابط مستحکم ایران و عراق در خلال 2 دهه اخیر بستر مساعدی را برای کشورمان فراهم کرده تا با بهرهگیری از فضای عراق، بخشی از تحریمهای اعمال شده از سوی ایالات متحده آمریکا دور زده شود. از بازار عراق به عنوان یکی از بازارهای کلیدی تامین دلار ایران نام برده میشود. همچنین برخی رسانههای غربی در خلال 2 سال اخیر، مدعی شدهاند تهران بخشی از نفت و انرژی خود را به نام عراق به بازارهای هدف صادر میکند؛ امری که بیگمان از چشم تندروهای حاکم بر کاخ سفید به دور نمانده و با استقرار ترامپ در کاخ سفید، در پی ممانعت از این اقدام نهایت کوشش را به عمل خواهند آورد. ب - تقلا برای ایزوله حشدالشعبی حمله شبهنظامیان تکفیری داعش به عراق موجب صدور فرمانی از سوی مرجعیت شیعه عراق شد که حشدالشعبی عراق را میتوان مولود آن فرمان دانست. اگرچه تشکیلات حشدالشعبی از سال 2016 با تصویب قانونی و اختصاص بودجه مجزایی در نیروی نظامی عراق ادغام شده اما عملا همچنان تشکیلات نظامی شبهمستقلی است و برخی گروههای آن خود را جزئی از محور مقاومت در منطقه به رهبری جمهوری اسلامی میدانند و ضمن خواست خروج نیروهای آمریکایی از عراق و منطقه، مقابله با رژیم صهیونیستی و حمایت از آرمان قدس شریف را یکی از اولویتهای خود قلمداد میکنند. نفوذ و گستره نیروهای حشدالشبی در مناطق جنوبی و مرکزی عراق تا بدان حد است که متحدان حشدالشعبی، در مقطع کنونی بزرگترین فراکسیون پارلمان عراق را از آن خود کردهاند. مساله یادشده دولتمردان نزدیک به ترامپ را بر آن داشته با فشار بر دولت مرکزی بغداد، ضمن کاهش نفوذ ایران در منطقه، مبادرت به انحلال، تضعیف یا ادغام نیروهای حشدالشعبی در ارتش عراق کنند. همزمان با سفر اخیر محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق به تهران، شماری از محافل رسانهای منطقهای و بینالمللی، سفر وی را حائز اهمیت و حامل پیامی از طرف دونالد ترامپ دانستند. شفقنیوز در گزارشی مدعی شده است: «السودانی از طریق یک فرستاده ویژه در سفری اعلام نشده، پیامی از دونالد ترامپ دریافت کرد که شامل چندین موضوع بود. مهمترین محورهای این پیام تاکید بر لزوم مهار و کنترل تسلیحات خارج از چارچوب دولت و توقف فعالیت گروههای مرتبط با ایران و عدم مداخله عراق در پرونده سوریه و حمایت از تشکیل دولت جدید سوریه بوده است». طرح ادعاهای فوق در حالی است که نخستوزیر عراق در دیدار با رهبر انقلاب، مردم، حشدالشعبی، وحدت و انسجام ملی و مرجعیت را از مؤلفههای قدرت در عراق برشمرد و با اشاره به تجاوزگریهای رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان تأکید کرد موضع اصولی عراق حمایت از مردم غزه و لبنان و مقاومت در منطقه است. با این حال قابل کتمان نیست که با استقرار ترامپ در کاخ سفید، تلاش برای مهار و ایزوله حشدالشعبی در دستور کار دولت جدید آمریکا قرار خواهد گرفت. پ - انقطاع کریدور تهران - بیروت تلاش برای مهار و کاهش نفوذ آنچه محور مقاومت در منطقه نامیده میشود، مهمترین رکن استراتژی نظامی و سیاسی ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه خاورمیانه تشکیل میدهد. تحولات پساهفتم اکتبر و سلسله حملات ایذایی و نظامی رژیم صهیونیستی و ایالات متحده به مواضع مقاومت در منطقه، با هدف تضعیف و اضمحلال تهران و متحدانش در منطقه انجام شد. غلبه شورشیان تکفیری تحریرالشام بر حکومت بشار اسد و قطع شاهراه مواصلاتی تهران به بیروت، بیش از هر کسی موجبات شعف و خرسندی رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا را فراهم آورد. با حذف بشار اسد از معادلات منطقه و افزایش فشارها بر مقاومت لبنان و فلسطین از سوی رژیم صهیونیستی در طول ماههای اخیر، مقامات کاخ سفید و رژیم اسرائیل بر آن شدهاند با بهرهگیری از فرصت پیش آمده، مبادرت به تضعیف یا انحلال حشدالشعبی در عراق و انصارالله در یمن به عنوان 2 بازوی کلیدی دیگر محور مقاومت کنند. ت - فشار بر دولت عراق جهت مشروعیتبخشی به حکومت تحریرالشام در سوریه از زمان سقوط حکومت اسد در سوریه و استیلای نیروهای تحریرالشام بر دمشق، مقامات غربی در سلسله لفاظیهایی، پذیرش مشروعیت حکومت تحریرالشام را منوط به حضور اقلیتها در حاکمیت آتی و پذیرش حقوق زنان و تمام ادیان و مذاهب سوری قلمداد کردهاند. با این حال، در طول هفتههای پس از تغییر حکومت در سوریه، حضور پررنگ دیپلماتهای ارشد آمریکایی، فرانسوی، آلمانی و بریتانیایی در سوریه و دیدار با رهبران ارشد تحریرالشام، نشان میدهد با وجود تردیدهای موجود در میان هیات حاکمه کشورهای غربی درباره ارتباطات پیشین تحریرالشام با القاعده، کشورهای یادشده ترجیح میدهند به منظور تضعیف موقعیت تهران و متحدانش در منطقه، همچنین تضمین امنیت رژیم صهیونیستی، در راستای مشروعیتبخشی به حکومت افراطگرایان سوری گام بردارند. در همین راستا و در نخستین گام دولت آمریکا اعلام کرده معافیتهایی 6 ماهه از تحریم را برای برخی فعالیتها در سوریه ارائه میدهد تا دسترسی به خدمات اساسی پس از سقوط بشار اسد، رئیسجمهوری سابق تسهیل شود. همسایگی عراق با سوریه و نقش غیرقابل کتمان بغداد در آینده مناسبات سیاسی سوریه، موجب شده دولتمردان آمریکایی با فشار بر دولت سودانی، ضمن ممانعت از سنگاندازی احتمالی حشدالشعبی و دیگر اضلاع محور مقاومت در امور داخلی حکومت تحریرالشام در سوریه، راه را برای پذیرش و مشروعیتبخشی به حکومت ابومحمد جولانی باز گذارند. قابل تصور است که با استقرار ترامپ در کاخ سفید و بیمیلی وی به مداخله مستقیم نظامی در امور منطقه، بر میزان فشارها بر بغداد جهت مشروعیتبخشی به دولت جولانی افزوده شود. ث - تأمین امنیت رژیم صهیونیستی از فردای اشغال سرزمینهای فلسطینی در 14 مه 1948 تا اکنون، ایالات متحده آمریکا در جایگاه بزرگترین متحد رژیم صهیونیستی قرار داشته است. در این میان از دونالد ترامپ به عنوان بزرگترین متحد رژیم صهیونیستی در خلال 76 سال اخیر و پس از اشغال سرزمینهای فلسطینی نام برده میشود. از فردای هفتم اکتبر، شماری از نیروهای حشدالشعبی همسو با دیگر اضلاع محور مقاومت و در راستای حمایت از آرمان قدس شریف و پذیرش آتشبس در باریکه غزه، سلسله حملاتی را علیه دشمن صهیونیستی انجام دادهاند. گروههای یادشده با حمایتهای علمی و لجستیکی جمهوری اسلامی، اکنون از توانایی لازم برای ساخت و به کارگیری انواع موشکها و پهپادهای پیشرفته برخوردارند؛ امری که به منزله تهدیدی بزرگ، موجودیت رژیم صهیونیستی را به مخاطره انداخته است. همین مساله موجب خواهد شد ترامپ بیپروا در پی خلع سلاح حشدالشعبی یا ادغام آنان در ارتش عراق در راستای تامین امنیت رژیم صهیونیستی گام باشد. 4 راهکار برای مواجهه با تلاشهای ترامپ برای انحلال حشدشعبی ج - تأمین نیازهای عراق از طرف همسایگان عربی تلطیف روابط بغداد با شورای همکاری خلیجفارس و در هم تنیده شدن مباحث فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی عراق با شیخنشینهای منطقه با تاکید بر اشتراکات قومی، مذهبی و زبانی اعراب منطقه به منظور مقابله با آنچه نفوذ تهران در منطقه نامیده میشود، همواره در دستور کار دولتمردان آمریکایی قرار داشته است. از همین رو قابل تصور است که ترامپ با توسل به حربههای گوناگون در مسیر ادغام سیاست عراق در منطقه عربی گام بردارد. شرط تحقق چنین سیاستی، به حاشیه راندن متحدان ایران و سرمایهگذاری وسیع بر جریانهای شیعه سکولار و جریانهای مذهبی تشیع مخالفت جمهوری اسلامی نظیر طیف مقتدا صدر همزمان با تقویت موضع کردها و گروههای سنی عراق است. دولت آتی ترامپ خواهد کوشید ضمن فشار بر تهران، از پیامدهای ناشی از فشار حداکثری بر ایران بر تحولات اقتصادی عراق بکاهد. در این مسیر، تلاش برای تامین انرژی و مایحتاج اولیه شهروندان عراقی از سوی همسایگان این کشور و قدرتهای صاحب نفوذ در دستور کار دولتمردان آمریکایی قرار خواهد گرفت. چ - تقویت حضور نظامی آمریکا در عراق ایالات متحده 2500 نظامی در عراق و 900 نظامی در سوریه دارد و هدف از حضور این واحدها را آنچنان که پنتاگون اعلام کرده، جلوگیری از سربرآوردن مجدد شبهنظامیان داعش عنوان کرده است. با این حال قابل تصور است که بهرغم مصوبه پارلمان عراق مبنی بر ضرورت خروج نظامیان آمریکایی از این کشور، مقامات آمریکایی تمایلی به خروج از این کشور به شکل اعم و ترک منطقه اقلیم کردستان به شکل اخص ندارند، بویژه آنکه مقامات اربیل نیز نسبت به حضور آمریکاییها در این منطقه چراغ سبز نشان دادهاند. ح - سرمایهگذاری بر گروههای مخالف جمهوری اسلامی در عراق از سرمایهگذاری بر گروههای کرد، سنی و شیعیانی که از روابط حسنه با جمهوری اسلامی بیبهرهاند، به عنوان آلترناتیوی برای گروههای متحد ایران در هیات حاکمه عراق نام برده میشود. ایالات متحده به رهبری ترامپ خواهد کوشید با متهم کردن حشدالشعبی به عنوان عامل پسرفت و مشکلات حاکم بر عراق، زمینه تقویت موقعیت گروههای مخالف حشدالشعبی در عرصه سیاسی عراق را فراهم آورد تا از این رهگذر، بدون رویارویی مستقیم با تهران، زمینه فاصلهگیری دولت بغداد از تهران را ایجاد کند. عراق اگرچه در خلال 2 دهه اخیر، به محلی برای نفوذ تهران و تهدیدی برای منافع واشنگتن تبدیل شده، لیکن همچنان از ظرفیتهای لازم برای بهرهگیری از آن به عنوان تهدیدی برای جمهوری اسلامی ایران برخوردار است. در همین راستا سنگاندازی در مسیر تحقق توافقنامه امنیتی تهران - بغداد میتواند به عنوان سیاستی جامع در دستور کار مقامات آمریکایی قرار گیرد. مقامات امنیتی کشورمان در خلال یک دهه اخیر در فرآیند گفتوگوهایی پیچیده، موفق شدهاند دولت بغداد و حکومت اربیل را نسبت به اخراج شبهنظامیان تروریست کرد (نظیر کومله، حدک، حدکا و...) از جغرافیای عراق و اقلیم متقاعد کنند. از گروهکهای تجزیهطلب کرد در طول سالیان متمادی بویژه پس از اغتشاشات 1401 به عنوان یکی از متحدان ایالات متحده در میان جریانهای وابسته به اپوزیسیون نام برده میشود. ترامپ خواهد کوشید با اعمال نفوذ در بغداد و اربیل، زمینه تداوم حضور گروهکهای یادشده در مناطق همجوار با جمهوری اسلامی را حفظ کرده و از آنها به عنوان اهرم فشار امنیتی علیه جمهوری اسلامی ایران بهرهبرداری کند. منبع: وطن امروز انتهای پیام/
http://www.ilandnews.ir/fa/News/1331613/خواب-ترامپ-برای-عراق
|