ایرانیان جهان - پس از گذشت یک دهه از طرح انتقال پایتخت دولت و کارشناسان هنوز برای انتخاب یک مکان جدید برای مرکزیت سیاسی یا اداری کشور به نتیجه نرسیدهاند و چالشهای پایتخت کنونی نیز روبه پیچیدهتر شدن میرود.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، اوایل زمستان بود که رئیس جمهور از تغییر پایتخت اقتصادی به یکی از استانهای حاشیه دریا سخن گفت و اظهار کرد: مشکل کمبود آب به یک منطقه در یک استان یا حتی یک استان محدود نیست و به معضل ملی تبدیل شده، یکی از دلایلی که ما را بر آن داشته است تا به موضوع تغییر پایتخت بیندیشیم، نابرابری میان منابع و مصارف در تهران است.
یک هفته بعد فاطمه مهاجرانی؛ سخنگوی دولت درباره موضوع انتقال پایتخت از تهران اظهار کرد: موضوع انتقال پایتخت موضوع جدیدی نیست بلکه بیش از سه دهه است راجع به انتقال پایتخت صحبت میشود. ظرفیتهای زیستی هر منطقه نشان میدهد که تا چه میزان برای گسترش فعالیتها ظرفیت دارد. درباره استان تهران نگرانیهایی از منظر ظرفیتهای زیستی مثل آب وجود دارد.
وی با اشاره به بررسی گزینههای مطرح گفت: دو شورا تشکیل شده است که یک شورا مشکلات پایتخت را رصد میکند، یکی از موضوعاتی که مطرح است این است که ظرفیتهای بالایی در منطقه مکران وجود دارد. تلاش میکنیم که دانشگاهیان، نخبگان و خبرگانی در این زمینه شامل نیروهای مهندسی یا جامعه شناسی یا اقتصاددانان کمک بگیریم و امیدواریم موضوع را به سمتی ببریم که بهترین اثربخشی رو داشته باشد اما موضوعی نیست که در دستور کار فوری قرار داشته باشد.
ابرچالشهای قلب 10 میلیونی ایران تهران جمعیتی نزدیک به 10 میلیون نفر را در خود جا داده و با مشکلات فراوانی از جمله ترافیک سنگین، آلودگی هوا، کمبود زیرساختهای کافی و خطرات زلزله دست و پنجه نرم میکند. برآوردها نشان میدهند بیش از 20 درصد جمعیت و 30 درصد تولید ناخالص داخلی کشور به این پهنه اختصاص دارد همچنین تراکم جمعیت در این محدوده شهری 20 برابر میانگین کشوری است که تمرکز فعالیتهای اقتصادی، امکانات و ادارات دولتی در این شهر، تهران را به نقطهای بیش از حد متراکم تبدیل کرده و کارشناسان بر این باورند که انتقال پایتخت به کاهش این معضلات و توزیع بهتر جمعیت کمک کند.
از سوی دیگر پایتخت در سالهای اخیر با مشکلات جدی زیست محیطی و کمبود آب روبهرو است و گزارشهای رسمی وزارت نیرو حکایت از آن دارد که میانگین بارش سالانه تهران طی چند دهه گذشته حدود 25 درصد کاهش یافته که این کاهش بارندگی به طور مستقیم بر حجم ذخایر سدهای اطراف تهران تأثیر منفی گذاشته است.
برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی تهران سطح این منابع در 20 سال گذشته را بهطور میانگین حدود 12 متر پایین برده که موجب افزایش فرونشست زمین در برخی مناطق شهری شده است. آلودگی هوا، ترافیک، احتمال وقوع زمینلرزه مشکلات اجتماعی، خدماترسانی، زیستمحیطی، امنیتی و همچنین افزایش بیرویه قیمت در بازار مسکن نیز از چالشهای دیگری است که زندگی در مرکز سیاسی، اداری و اقتصادی کشور را دشوارتر میکند.
یک دهه گمانهزنی بینتیجه طرح انتقال پایتخت از تهران به شهری دیگر در دهههای گذشته نیز مورد توجه بوده است. نخستین بار این موضوع در سالهای پایانی جنگ تحمیلی مطرح شد و در سالهای اخیر بارها در دولت و مجلس شورای اسلامی مورد بحث قرار گرفته است.
در زمستان سال 1391 طرح «انتقال پایتخت اداری- سیاسی» با هدف رویارویی با چالشهای کلانشهر تهران مطرح شد و چند مصوبه در دولت دهم به تصویب رسید که قرار بود کارکنان تعدادی از دستگاهها، نهادها و سازمانهای دولتی مستقر در تهران به شهرهای دیگر منتقل شوند اما اجرای این مصوبات پس از مدتی متوقف شد.
در سالهای 1392 و 1394 نیز انتقال پایتخت در صحن علنی مجلس مطرح شد و سرانجام در اردیبهشت 1394 قانونی با عنوان «امکان سنجی انتقال مرکز سیاسی و اداری کشور و ساماندهی و تمرکززدایی از تهران» در مجلس تصویب شد. بر اساس این قانون دولت مکلف بود شورایی به ریاست رئیسجمهور تشکیل دهد و ظرف حداکثر مدت دو سال این مسئله را بررسی کند که آیا بهتر است پایتخت از تهران به شهر دیگری منتقل شود یا اینکه مشکلات تهران با راهکارهایی از جمله مدیریت یکپارچه تهران و شهرهای وابسته به آن حل خواهد شد که در آن زمان تیم مطالعاتی مسئول بررسی این موضوع، گزینه دوم یعنی ساماندهی و مدیریت یکپارچه را به شورای انتقال پایتخت پیشنهاد کرد.
هشدارهایی مانند زمین لرزه 1396 در ملارد و 1399 باعث شد بار دیگر موضوع انتقال پایتخت در دولت دوازدهم مطرح و در محافل کارشناسی مورد بحث قرار گیرد اما جلسات این شورا در زمستان سال 1399 به دلیل شیوع کرونا و سپس تغییر دولت ادامه پیدا نکرد.
در دولت سیزدهم نیز بحث تجزیه تهران و تشکیل استانهای تهران غربی و شرقی مطرح شد که با ابهامات فراوانی همراه بود ولی طرح انتقال پایتخت بار دیگر در دولت چهاردهم مورد توجه قرار گرفته است.
کارشناسان اجرای موفق طرح انتقال پایتخت را نیازمند مطالعات امکانسنجی و بررسی دقیق جغرافیایی مکان جدید برای تعیین قابلیتهای آن، ایجاد زیرساختهای کلیدی، تدوین برنامه جامع توسعه و جلب مشارکت بخش خصوصی برای توسعه زیرساختها و ایجاد اشتغال در منطقه معرفی میکنند.
اما گروه دیگری از تحلیلگران، تغییر پایتخت را بدون پیامد منفی نمیدانند و یادآور میشوند که بررسیهای تاریخی و تجربیات نشان میدهد پیامدهایی مانند هزینههای سنگین، اختلالات اجتماعی، فساد و سوءاستفاده و چالشهای لجستیکی، شرایط تصمیمسازی را برای سیاستمداران دشوار میکند و ممکن است تصمیمگیری در این زمینه را سالها عقب بیندازد.
رشد نامتوازن بدون چشمانداز روشن آرمان خالقی؛ دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت ایران در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار میکند: در طول سده اخیر، تهران به عنوان پایتخت به طرز نامتناسبی رشد کرده و این رشد نامتوازن و با سرعت زیاد بدون وجود یک برنامه مشخص برای توسعه این کلان شهر یا چشم اندازی برای آینده آن بوده است که بتواند به تناسب توسعه، مسائل و موضوعات شهری خود حل کند.
وی با اشاره به ضرورت حل مسائل شهری مانند دسترسی به امکانات رفاهی، خدمات شهری، مبلمان شهری، توزیع عادلانه خدمات و زیرساختهای لازم، امکان بازسازی و نوسازی زیرساختها ادامه میدهد: در سالهای گذشته پایتخت کشور به شکل قارچگونه و با سرعت بسیار زیادی رشد کرده است بدون این که برنامه یا چشمانداز بلندمدتی برای توسعه شهر وجود داشته باشد.
دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت ایران خاطرنشان میکند: در سالهای اخیر که شوراهای شهر برای برنامهریزی درباره سیاستهای توسعه شهر ایجاد شدند به دلیل مشکلاتی مانند تغییر اعضای شورا شهرداران، هنوز نتوانستهاند یک برنامه جامع درباره کلان شهری به نام پایتخت کشور ارائه دهند بنابراین شرایط زندگی در تهران دشوارتر شده است.
جاذبههای مهاجرپذیری خالقی تمرکز دسترسی به امکانات خاص در پایتخت را دلیل اصلی مهاجرپذیری آن میداند و میگوید: به دلیل تمرکز کسبوکارهای اقتصادی، جستوجوی فرصتهای شغلی یا حضور در فعالیتهای هنری و حتی درمان، افراد از گوشه و کنار کشور برای دسترسی به این امکانات به تهران مهاجرت میکنند در نتیجه جمعیتی از مهاجران در پایتخت زندگی میکنند که آن را به اجبار یا میل و علاقه برای سکونت انتخاب کردند.
وی با اشاره به بحرانی شدن مشکلاتی مانند ترافیک، آلودگی هوا و مسائل زیست محیطی که بهداشت و سلامت شهروندان را به خطر میاندازد، میافزاید: مطرح شدن موضوع انتقال پایتخت در دولت درست است زیرا تاکنون بارها این موضوع مطرح شده است اما مهم دیدگاهی است که بر اساس آن به موضوع میپردازیم.
دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت ایران یکی از نظریههای پیشنهادی را ساخت پایتخت در منطقه دیگری از کشور بیان میکند و میگوید: در این صورت بخشی از توسعه شهری و خدمات دولتی وزارتخانهها و دستگاههای حاکمیتی از تهران به جای دیگری منتقل خواهند شد در نتیجه آن، بخشی از مراجعات اداری به همراه کارمندان و کارکنان این دستگاهها به پایتخت جدید انتقال پیدا میکند.
خالقی حضور سه لایه مدیریتی در تهران را یکی از مشکلات این شهر میداند و تاکید میکند: تجمع وزارتخانهها، ادارت کل استانی و ادارات شهر تهران باعث میشود همه فعالیتهای اداری کشوری، استانی و شهری در یک منطقه ارائه شود بنابراین یکی از راهحلهای چالشهای کنونی پایتخت این است که رفت و آمد افراد برای دریافت خدمات از دستگاههای اداری آن را کاهش دهیم.
چالشهای انتقال مرکزیت وی ایجاد پایتخت جدید را همراه با چالشهایی عنوان میکند و میگوید: میتوانیم بر این مشکلات غلبه کنیم زیرا انتقال پایتخت یک موضوع تجربه شدن در دنیا است و در کشورهایی مانند ترکیه و مالزی نیز مرکزیت اقتصادی و سیاسی از یکدیگر جدا هستند.
دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت ایران انتقال پایتخت کنونی ایران را راهکاری برای سبک کردن فشار جمعیتی بر این شهر میداند و ادامه میدهد: مهمترین ویژگی شهر جدیدی که به عنوان پایتخت انتخاب میشود وجود راههای دسترسی، امکانات زیرساختی و تهیه نقشهای از ساختار تراکم جمعیت است تا بتواند در برابر نیازهایی که در آینده برای آن ایجاد میشود از خود مراقبت کند.
خالقی دسترسی به سوخت، انرژی مورد نیاز و آب نیز از دیگر زیرساختهای مورد نیاز برای شهر جدیدی که به عنوان پایتخت معرفی خواهد شد برشمرده و میگوید: این امکانات باید در محل وجود داشته باشد یا این زیرساختها را برای آن فراهم کرد زیرا نمیتوان اقشاری مانند کارمندان را در پایتخت جدید با اجبار یا اراده ساکن کنیم اما تمام زیرساختهای لازم از جمله فضاهای آموزشی، بهداشتی و رفاهی برای زندگی در آنجا فراهم نباشد.
یک فرایند زمانبر وی تأمین زیرساختهای شهری مانند وسایل حملونقل عمومی در پایتخت جدید را ضروری بیان میکند و یادآور میشود: پس از آمادهسازی تأسیسات و زیرساختها میتوان جمعیت را به تدریج در این شهر اسکان داد بنابراین انتقال پایتخت یک روند یکی دو ساله نیست بلکه چندین سال با یک هزینه بسیار سنگین زمان خواهد برد همانگونه که تجربه کشورهای دیگر نشان داده که این کار نیازمند هزینه و توجه به پیوستهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی بوده است.
دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت ایران شهر جدیدی با ظرفیتی و کارکرد پایتخت را مقر حکومتی معرفی میکند و میگوید: این شهر باید پاسخگوی تمام نیازهای کشور باشد بنابراین نمیتوان تمرکز را روی یک نقطه کوچک کشور بگذاریم و انتظار داشته باشیم به گوشه انتهایی دیگر کشور خدمات ارائه دهد، موضوع مرکزیت، راههای دسترسی، زیرساختهای ریلی، زمینی و هوایی نیز باید فراهم باشد تا این انتقال به صورت پایدار انجام شود.
خالقی دومین راهکار حل مشکلات پایتخت کنونی را توسعه زیرساختها عنوان میکند و توضیح میدهد: پرسش اینجاست که آیا تهران ظرفیت توسعه زیرساختهای کنونی را دارد و توانستهایم در بخشهایی مانند حملونقل عمومی به ویژه مترو با قدرت و سرعت سرمایهگذاری کنیم تا بخش مهمی از جابهجایی مردم به زیرزمین منتقل شود؟
وی با مقایسه تهران با توکیو اظهار میکند: پایتخت ژاپن که جمعیتی بیشتر از تهران را در خود جا داده است ایجاد این امکانات مشکلات حملونقل عمومی را از بین برده است اما با توجه به اینکه شرایط زندگی در پایتخت مشکلاتی از نظر سلامتی و ایمنی برای شهروندان ایجاد میکند لازم است که تمام طرحهای جایگزین حتی به صورت موقت تا پنج تا 10 سال آینده تهران با شرایط کنونی سازگار باشد و در کنار آن شهری را به عنوان پایتخت در مکان دیگری از کشور در نظر بگیریم که محل تأمین مالی همه این سناریوها نیز باید در برنامهریزیها در نظر گرفته شود.
بهترین انتخاب چیست؟ دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت ایران درباره بهترین گزینه برای انتقال پایتخت میگوید: نخست باید بدانیم که پایتخت جدید باید چه ویژگیهایی داشته باشد؛ آب به عنوان شرط اول به شمار میآید و باید شهر جدیدی که برای جمعیت زیادی پیشبینی میشود، از منابع کافی آب برای آینده برخوردار باشد همچنین توسعه این شرایط نیازمند وجود راههای دسترسی و توسعه به نقاط مختلف خواهد بود که باید ساخته یا به شاهراههای کنونی اضافه شود.
خالقی انتقال موفق پایتخت را در گرو سرمایهگذاری در ساخت و فراهم کردن تجهیزات و امکانات مورد نیاز در شهر جدید بیان میکند و میافزاید: پایتخت جدید به فرودگاه و تأسیسات حملونقل ریلی و زمینی نیاز دارد و در کنار همه آنها باید برای تأمین انرژی برنامهریزی شود به عنوان مثال مشخص شود که سبک شهر هوشمند و مدرن خواهد بود یا از انرژیهای نو و سبز برای تأمین امکانات مورد نیاز ساکنان بهره میبرد.
وی با اشاره به ضرورت توجه به وضعیت دفع زباله، بازیافت و پسماند، تصفیه فاضلاب و غیره در پایتخت جدید تاکید میکند: برای رسیدگی به این نیازها باید طرحی تهیه شود که بدانیم شهر جدید چه پهنهای نیاز دارد و این پهنه به عنوان مثال روی خط گسل زلزله نباشد، تمام آن زیرساختهای مطالعاتی لازم در آن فراهم باشد به همین دلیل انتقال پایتخت به یک طرح مطالعاتی کاملی نیاز دارد.
دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت ایران درباره نامهایی که تاکنون به عنوان پایتخت جدید مطرح شده میگوید: چابهار، شاهرود، البرز، قزوین و مناطق دیگری به عنوان گزینه پیشنهادی برای ایجاد پایتخت جدید مطرح هستند اما انتخاب یک گزینه درست، نیازمند مطالعات امکانسنجی دقیق و کامل است به ویژه آنکه در دنیای امروز اطلاعات مورد نیاز اقلیمی جغرافیایی جهان در دسترس و قابل پیشبینی است.
تهران را فراموش نکنیم خالقی یکی از شرایط مهم پایتخت جدید را دور بودن از مخاطرات تغییر اقلیم میداند و بیان میکند: انجام این مطالعات نیازمند پژوهشهای غیرتعصبی نسبت به یک منطقه است، باید تمام مطالعات جغرافیایی، آب و هوایی، فرهنگی، سیاسی و زیست محیطی در کنار هم مورد توجه قرار بگیرد تا بر مبنای آن بدانیم تمام مطالعات ما را به چه نقطهای میرساند که بهترین گزینه خواهد بود وگرنه رفتن به جایی که خود مشکلات بعدی را به همراه دارد شرط عقل حکم میکند برای پایتخت کنونی فکری کنیم.
وی با اشاره به اهمیت کوچک و چابکسازی دولت میگوید: برخی از سفرها به پایتخت به دلیل بروکراسیهای اداری است که مردم را از شهرستان و حتی تهران مجبور به رفتوآمد در دستگاههای اجرایی میکند در کنار آن گروهی نیز برای درمان، آموزش و غیره به پایتخت میآیند که در صورت فراهم کردن زیرساختهای مورد نیاز در شهرستانها ممکن است مهاجرت معکوس اتفاق بیفتد.
دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت ایران ایجاد امکانات اقامتی و درمانی مناسب در خارج از پایتخت را راهی برای تمرکززدایی از تهران بیان میکند و توضیح میدهد: جمعیتی از ساکنان پایتخت را بازنشستگانی تشکیل میدهند که برای دسترسی به امکانات بهداشتی و درمانی در این شهر زندگی میکنند و اگر بتوانیم این امکانات را در شمال کشور برای آنها فراهم کنیم، میتوانند در محیط سالم و مناسبتری زندگی کنند.
خالقی با تاکید بر ضرورت کاهش جذابیتهای تهران برای افراد میگوید: با انجام اقداماتی مانند تفویض اختیارات لازم به استانداریها و ادارات کل استانی میتوان حجم زیادی از سفرهای فعالان اقتصادی به پایتخت را به دلیل مسائل کاری کاهش داد بنابراین پایتخت تهران یا هر شهر دیگری که باشد باید سبک جدید دولت داری الکترونیک و هوشمند در دستور کار قرار گیرد تا نیاز نباشد مردم برای کار اداری خود به پایتخت سفر کنند.
این شهر جای زندگی نیست مجید گودرزی؛ کارشناس اقتصادی نیز با اشاره به سکونت 20 درصد جمعیت کشور در استان تهران به خبرنگار ایمنا اظهار میکند: این شرایط نتیجه نبود آمایش سرزمینی، مدیریت درست توزیع امکانات در کشور بوده که مشکلات فراوانی از جمله حاشیهنشینی، فقر و مسائل دیگر را ایجاد کرده است و به نظر میرسد که اکنون تهران دیگر جای زندگی نیست زیرا کسانی که در این شهر زندگی میکنند، در تلاش هستند که بتوانند امورات زندگی خود را پیش ببرند اما کسی در این شهر پیشرفتی نخواهد داشت.
وی هزینههای مسکن در پایتخت را سرسامآور میداند و میگوید: بخش بزرگی از مردم تنها برای اجاره خانه کار میکنند از سوی دیگر بارها اشاره شده تهران شهر پرهزینهای برا حقوق بگیران است که زندگی آنها را دشوار میکند.
کارشناس اقتصادی با اشاره به ترافیک، تراکم شدید جمعیت و گرانی قیمت اقلام مصرفی در تهران نسبت به شهرهای دیگر میافزاید: با توجه به این مسائل و خسارتهایی که به محیط زیست تهران وارد شده میتوان گفت که اصلاً جای مناسبی برای زندگی نیست و انتقال پایتخت اگر به صورت بخشی باشد و تمرکز بخشهای اقتصادی و سیاسی از این شهر برداشته شود، اقدام خوبی خواهد بود.
گودرزی انتقال پایتخت از تهران را حتی در حد شعار و حرف نیز ارزشمند بیان میکند و توضیح میدهد: تراکم جمعیت در این شهر به اندازهای است که حتی ساکنان مناطق مرفهنشین تهران مثل منطقه یک به قدری در ترافیک شبانه و عصر و صبح گرفتار میشوند که بخش بزرگی از زندگی خود را باید در ترافیک بگذرانند بنابراین تمرکز زدایی از این شهر لازم است و باید بهترین گزینه برای جایگزینی پایتخت در نظر گرفته شود.
ظرفیت حاشیه دریای عمان و خلیج فارس وی با اشاره به گزینههایی که به عنوان جایگزین پایتخت کنونی مطرح شده است، ادامه میدهد: با توجه به شعارها و تاکیدهایی که درباره اقتصاد دریا محور وجود دارد، باید به ظرفیتهای مناطق حاشیه دریا توجه شود البته موضوع مهم عمق استراتژیک که معمولاً دولتها برای دفاع و مسائل نظامی در نظر میگیرند اکنون با توجه به این که دستیابی ایران به یک قدرت بازدارندگی مناسبی مطرح نیست زیرا هر جای کشور که پایتخت باشد میتوان گفت که اتفاق خوبی خواهد افتاد.
کارشناس اقتصادی خاطرنشان میکند: با توجه به این که در ضلع جنوبی دریای عمان و خلیج فارس آبادترین شهرهای جهان وجود دارد، این ظرفیت وجود دارد که بتوانیم شهرهای جدیدی در نوار ساحلی جنوبی کشور ایجاد کنیم که بتواند بخش بزرگی از رفاه مردم را تأمین کند در مجمع ساحل مکران یا شهرهای دیگری مانند شیراز و اصفهان که با چالش آب و هوا روبهرو هستند نیز در صورت حل مشکلات گزینههای قابل توجهی به شمار میآیند.
گودرزی مطرح شدن موضوع انتقال پایتخت را راهکاری برای تخلیه حباب مسکن بیان میکند و میگوید: امیدوارم این جابهجایی انجام شود تا حباب شدید گرانی مسکن در تهران ترکیده شود و مردم بتوانند نفس بکشند زیرا اکنون به این دلیل که تهران پایتخت و مرکز سیاسی است تقاضا برای سکونت در آن بسیار بالا است و این موضوع فشار بیش از حدی به خانوادهها وارد میکند که حتی برخی ناچار به مهاجرت به شهرهای اقماری شدهاند زیرا حقوقهای ثابت برای تأمین هزینههای زندگی در تهران کافی نیست.
وی درباره فعالیتهای قابل انتقال از پایتخت توضیح میدهد: برخی از صنوفی که ضرورتی برای حضور در مرکز کشور ندارند مثل شیلات یا اتحادیه کشاورزانی فعال در حوزه خرما و صنایع نامرتبط با تهران در این شهر حضور دارند در صورتی که باید به مکان اصلی خود مانند سواحل کشور هدایت شوند.
گزینه چند پایتختی کارشناس اقتصادی با اشاره به وجود قابلیتهای اقتصادی و تجاری در هر یک از مناطق کشور میافزاید: دفاتر مرکزی این فعالیتها و صنوف نیز باید در منطقه اصلی خود باشد به ویژه آنکه زیرساختهای الکترونیک فراهم شده و میتوان تمرکز بسیاری از خدمات و فعالیتها را از پایتخت برداشت.
گودرزی یکی از پیشنهادات مطرح شده را ایجاد پایتختهای متعدد سیاسی، اداری، تجاری و صنعتی بیان میکند و میگوید: برای هر یک از این فعالیتها میتوان دفاتر مستقل و مختلفی در سراسر کشور وجود داشته باشد نه این که همه در تهران متمرکز باشد زیرا این خود یک خطر خواهد بود که با یک واقعه آتشسوزی یا زلزله، یک شهر در معرض خطر قرار میگیرد.
وی با تاکید بر اهمیت توجه به پدافند غیرعامل در انتقال پایتخت یادآور میشود: در بسیاری از استانهای کشور فرودگاههایی وجود دارد ولی تردد یا فعالیت زیادی در آنها انجام نمیشود بنابراین لازم است که زیرساختهایی ایجاد شود چون این حجم از تمرکز و وابسته کردن مناطق به تهران و ایجاد سلسله مراتب کاذب در فعالیتها به نفع کشور ما نیست.
کارشناس اقتصادی اجرای سند آمایش سرزمینی و حرکت به سمت تمرکز زدایی از تهران و چند کلانشهر مهم دیگر مانند مشهد، تبریز، اصفهان، شیراز اهواز را پیشنهاد میکند و میگوید: این هدف محقق نمیشود بدون اینکه زمینه دستیابی به شغل و خدمات مناسب را برای مردم دیگر نقاط سرزمین ایران فراهم کنیم همچنین وجود گسل و زمینلرزهها در جنوب کشور مانعی مهم برای توسعه این مناطق نیستند زیرا با وجود این مشکلات باید در سواحل جنوبی از ظرفیتهای موجود استفاده کنیم و جمعیت ساکن در آن را افزایش داد اما انتقال پایتخت ظرایف و پیچیدگیهای زیادی دارد.
به گزارش ایمنا، در حالی که این روزها مناطق جنوبی کشور به عنوان گزینههای مهم انتقال پایتخت مطرح هستند کارشناسان بر این باورند که برای ایجاد شهرهای پایدار در حاشیه خلیجفارس، لازم است که شهرهایی باکیفیت زندگی مناسب و زیرساختهای لازم ایجاد شود. شهرهایی که مهندسان و متخصصان نهتنها برای کار، بلکه برای زندگی دائمی و تشکیل خانواده به آنجا نقلمکان کنند. در این شهرها، باید امکانات آموزشی، بهداشتی و رفاهی با استانداردهای بالا فراهم شود. علاوه بر این، با توسعه شهرهای جدید در امتداد مرزهای آبی، میتوانیم از ظرفیتهای امنیتی و اقتصادی این مناطق نیز بهرهمند شویم و میتوان از تجربههای موفق کشورهای حاشیه خلیجفارس نیز الگو گرفت که با ایجاد شهرهای امن و مجهز، توانستهاند نهتنها جمعیت محلی، بلکه ساکنان اروپایی و امریکایی را نیز جذب کنند.
کد خبر 831423
http://www.ilandnews.ir/fa/News/1332656/پایتخت-از-زندگی-جاماند--ابرچالشهای-قلب-10-میلیونی-ایران