ایرانیان جهان - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
علی ملکی، خبرنگار گروه نقد روز:بالاخره بعد از تشکیل چندین جلسه دادگاه، پلتفرم تیکتاک برای بیش از صدمیلیون کاربر آمریکایی بسته شد. شاید این اتفاق ساده به نظر برسد اما زمانیکه رؤسای جمهور چین و آمریکا در کنار پرداختن به مسائل کلان درباره این موضوع هم حرف میزنند و از سوی دیگر ترامپ در شلوغترین روزهای زندگیاش در گفتوگو با شبکه انبیسی به فیلترینگ تیکتاک اشاره میکند، ماجرا پیچیدهتر از یک اتفاق ساده میشود.
این پلتفرم محبوب چینی سال 2018 وارد آمریکا شد. ابزاری تصویرمحور مثل اینستاگرام که کاربران را بهویژه در دوره کرونا سرگرم میکرد. رفته رفته تعداد علاقهمندان به آن بیشتر شد و سال 2019 سه سناتور آمریکایی برای اولین بار نسبت به این شبکه احساس نگرانی کردند. چرا؟ احتمالا چون تیکتاک متعلق به بزرگترین رقیب آمریکا بود و گوش شنوایی نسبت به کنترلگریهای کاخ سفید و کنگره نداشت. آمریکاییها شرط گذاشتند که این برنامه باید به یک توسعهدهنده آمریکایی فروخته شود وگرنه آن را برای همیشه خاموش خواهند کرد. همزمان با کشمکشهای عجیب و غریب میان دو کشور چین و آمریکا بر سر یک پلتفرم سرگرمکننده، روز به روز میزان دانلود و مصرف کاربری آن در ایالات متحده بیشتر میشد. نهایتا از روز گذشته تیکتاک به صورت رسمی از کار افتاد. اگرچه این اتفاق نشانگر قلع و قمع پلتفرمها در کشورهای مختلف است اما این سوال مطرح میشود که چرا تیکتاک، تبدیل به یکی از کلانمسائل مورد بحث دو قدرت بزرگ شد؟
380میلیون کاربر تیکتاک در سه کشور
تیکتاک در حال حاضر یکی از پرطرفدارترین پلتفرمها در جهان است و آمار کاربران آن در کشورهای مختلف جالب توجه است. بر اساس دادههای سایت آماری استاتیستا مربوط به ماه جولای، اندونزی با بیشترین تعداد کاربران، یعنی 157.6 میلیون نفر، در صدر قرار دارد. این رقم نشاندهنده علاقه بالای مردم این کشور به محتواهای کوتاه و جذاب این پلتفرم است.
ایالات متحده با 120.5 میلیون کاربر در جایگاه دوم قرار دارد. این نشان میدهد که تیکتاک در یکی از پیشرفتهترین بازارهای جهان نیز به شدت محبوب است. برزیل نیز با 105.2 میلیون کاربر رتبه سوم را به خود اختصاص داده و این محبوبیت در آمریکای لاتین را نمایان میکند. کشورهای مکزیک با 77.54 میلیون و ویتنام با 65.64 میلیون کاربر، رتبههای بعدی را دارند، که نشان میدهد این پلتفرم توانسته در کشورهای در حال توسعه نیز نفوذ گستردهای داشته باشد. پاکستان، فیلیپین و روسیه نیز هرکدام با بیش از 50 میلیون کاربر در این لیست جای گرفتهاند.
از سوی دیگر، بنگلادش، مصر، و ترکیه با آمارهایی در حدود 37 تا 41 میلیون کاربر، نشان میدهند که تیکتاک توانسته در خاورمیانه و جنوب آسیا نیز جایگاه قدرتمندی پیدا کند. عراق با 33.17 میلیون کاربر و عربستان سعودی با 31.56 میلیون کاربر نیز به جمع کشورهای پرطرفدار این پلتفرم پیوستهاند.
در انتهای این لیست، کشورهایی مانند ژاپن، بریتانیا، و فرانسه با آمارهای بین 22 تا 25 میلیون کاربر قرار دارند که باز هم نشاندهنده تأثیر جهانی این پلتفرم حتی در کشورهای توسعهیافته است. پوریا آسترکی، کارشناس فناوری معتقد است که یکی از دلایل موفقیت این پلتفرم و فراگیریاش در سطح جهانی، نیازسنجی مخاطب و انطباقش بر آن اساس است. در ادامه متن کامل گفتوگوی او با «فرهیختگان» را از نظر میگذرانید.
آسترکی: تیکتاک در چین 755 میلیون کاربر ماهانه دارد
آسترکی معتقد است که اساساً فیلتر کردن تیکتاک در آمریکا یک تصمیم درستی نیست. او در این باره توضیح داد: «دلیل اصلی این موضوع، وجود یک اصل فکری مهم در اینترنت به نام «بیطرفی شبکه» است. این اصل، به طور خلاصه، تأکید دارد که شبکه باید برای تمامی کاربران، یعنی تمام شهروندان کره زمین، به صورت یکسان، بدون مانع و تبعیض در دسترس باشد. هر اقدامی در هر جای دنیا که این بیطرفی را نقض یا محدود کند، اشتباه است.
نکته دوم این است که تیکتاک در چین با نام «دوین» فعالیت میکند. این شبکه در خود چین حدود شش برابر کاربران آمریکا کاربر دارد. به طور دقیق، تعداد کاربران تیکتاک در آمریکا تا پیش از اعمال فیلترینگ حدود 120 میلیون نفر بوده است، در حالی که دوین در چین 755 میلیون کاربر فعال ماهانه دارد. بنابراین، هنگام پرداختن به موضوع فیلترینگ و حکمرانی بر فضای مجازی، نمیتوان فاکتورهایی همچون تعداد کاربران، وسعت جامعه مخاطبان و بهویژه عوامل اقتصادی را نادیده گرفت.
چین توان اقتصادی قابل توجهی دارد؛ به طوری که حدود پنج یا شش شبکه اجتماعی داخلی در این کشور فعال است، از جمله دوین و ویچت که هر دو بیش از 500 میلیون کاربر دارند. جمعیت بالای چین، اقتصاد دوم دنیا بودن این کشور، و فضایی که دولت برای کاربران در پلتفرمهای بومی فراهم کرده، شرایطی ایجاد کرده است که این شبکهها در چین رشد کنند. کاربران در این پلتفرمها احساس امنیت و راحتی دارند و نگرانی از استفاده از دادههایشان علیه خود، بهویژه در موارد مرتبط با آزادیهای اجتماعی و مسائل غیرامنیتی و غیرسیاسی، ندارند.»
تراشههای وارداتی چین از نفت وارداتیاش ارزشمندتر است
آسترکی با اشاره به اینکه اقتصاد بزرگ چین از نظر تکنولوژیک نیز پیشرفت چشمگیری داشته و در بسیاری از زمینهها، حتی از آمریکا هم پیشی گرفته است، گفت: «چین نهتنها در تولید سختافزار موفق بوده، بلکه ارزش واردات تراشهها و مایکروچیپهای این کشور در سال از ارزش نفت وارداتی آن بیشتر است.
کشوری که چنین پیشرفتهایی در زیرساختهای الکترونیکی و مسائل نوینی مانند هوش مصنوعی دارد و بهطور جدی روی توسعه شبکهها و چهارچوبهای حقوقی مرتبط با آن کار کرده است، از طرفی اقتصاد بزرگی دارد و جمعیت زیادی که امکان رشد شبکههای داخلی را فراهم کردهاند... این شرایط باعث شده است که شبکههای اجتماعی چینی از نظر تجاری و تعداد کاربران حتی از نمونههای آمریکایی نیز بزرگتر شوند. برای نمونه، ویچت حدود 1.2 میلیارد کاربر دارد که بیشتر آنها در خود چین هستند و تقریباً همه چینیها کاربر ویچتاند. همچنین دوین، با 755 میلیون کاربر فعال ماهانه، نمونه دیگری از موفقیت چین در این زمینه است. با در نظر گرفتن تمام این موارد، روشن است که چین امکانات و سیاستهایی دارد که به آن اجازه میدهد در حوزه حکمرانی و فیلترینگ رفتار متفاوتی داشته باشد.»
در ایران حکمرانی دیجیتال «ایجاد محدودیت» تلقی میشود
این کارشناس حوزه فناوری در ادامه به نقش آمریکا در زمینه توسعه دیجیتالی اشاره کرد و افزود: «ایالات متحده به عنوان سازنده اینترنت و کشوری که بزرگترین شرکتهای اینترنتی در شاخههای مختلف، از جمله شبکههای اجتماعی، متعلق به آن است، ابرقدرت مطلق در این حوزه محسوب میشود. البته این موضوع در خارج از چین صدق میکند، زیرا شرایط اینترنت در چین متفاوت است. نوع نگاه آمریکا به حکمرانی در این حوزه طبیعتاً با دیدگاهی که ما یا حتی چین و روسیه داریم، متفاوت است. حتی نحوه نگاه روسیه نیز با سایر کشورها فرق دارد. با این حال، در روسیه بسیاری از محدودیتهایی که در ایران وجود دارد، دیده نمیشود.
در ایران، حکمرانی در این حوزه به ایجاد محدودیت تعریف شده است. به جز اعمال محدودیت و فراهم کردن برخی حمایتهای رانتی برای پلتفرمهای داخلی، اقدام قابل توجه دیگری در این زمینه انجام نشده است. یکی از دلایل این وضعیت این است که نه اقتصاد و جمعیت ما چنین ظرفیتی را فراهم میکند و نه توان تکنولوژیک ما چنین اجازهای میدهد.
در مورد فیلترینگ نیز حتی طرفداران این رویکرد میدانند که تأثیر چندانی ندارد. برای مثال، فیلتر تلگرام یا توییتر تأثیر محسوسی بر دسترسی کاربران نداشته است، زیرا فضای ایجادشده پس از فیلترینگ در سال 1397، مردم را عملاً مجبور به استفاده از فیلترشکن کرد. وقتی کاربران از فیلترشکن استفاده کنند، فیلترینگ عملاً بیمعنی میشود. بنابراین، بیتأثیر بودن فیلترینگ برای دستیابی به اهداف حکمرانی کاملاً واضح است. با این حال، چون هیچ راهحل دیگری به ذهن مسئولان نمیرسد، فیلترینگ همچنان ادامه دارد. در این شرایط، باید این سؤال را مطرح کنیم که چه کاری باید انجام دهیم. ما که جمعیت، اقتصاد و توان تکنولوژیک مشابه چین یا آمریکا نداریم، چه راهحلی داریم؟»
محدودیت به توانمندی داخلی ضربه میزند
آسترکی معتقد است برای پاسخ به پرسش پیشین لازم نیست کار خاصی انجام دهیم و تنها باید از ابزارهای موجود استفاده کرده و به تشویق و حمایت از شرکتهای داخلی ادامه دهیم. او در این باره گفت: «البته این حمایت و تشویق باید در زمینههایی صورت گیرد که ما مزیت رقابتی داریم. برای مثال، اگر سرمایهگذاری سنگینی روی هوش مصنوعی انجام دهیم، احتمالاً میتوانیم مزیت رقابتی قابل توجهی برای تأمین نیازهای حداقل داخلی خود ایجاد کنیم. در حوزههایی مانند کامپیوتر کوانتومی، بلاکچین و وب 3 نیز ظرفیتهای مشابهی وجود دارد.
اما در حال حاضر، به جای سرمایهگذاری یا حمایت از این حوزهها، شاهد محدودیتها و سرکوبهایی هستیم که نتیجه آن در آینده ضربه به توانمندیهای داخلی خواهد بود. برای مثال، سیاستهای اشتباه بانک مرکزی و معاونت علمی ریاستجمهوری در ارتباط با بلاکچین و رمزارزها، باعث سرکوب این حوزه شده است. نتیجه این رویکرد این خواهد بود که پنج سال دیگر نیز مانند امروز بگوییم چرا در این حوزهها توان اقتصادی و تکنولوژیک نداریم. این اتفاق مشابه چیزی است که در گذشته برای وبلاگها افتاد؛ آن زمان نیز به جای حمایت، سرکوب شدند. اکنون نیز وب 3 در حال سرکوب است. اگر روزی بخشی از دولت در سرکوب این فضا نقش داشت، امروز بانک مرکزی و معاونت علمی ریاستجمهوری این نقش را ایفا میکنند.
بنابراین، ما در جایی که امکان رشد داریم، عملکرد درستی نداریم. در مقابل، تلاش میکنیم در حوزههایی مانند پیامرسانها که نه از نظر زمانی، نه اقتصادی و نه تکنولوژیک مزیتی نداریم، دوباره «چرخ را اختراع کنیم.» در شبکههای اجتماعی مبتنی بر وب 2 نیز مزیتی نداریم.
در نتیجه، ادامه دادن سیاستهای فعلی، مانند فیلترینگ، سود چندانی برای ما نخواهد داشت. به جای این کارها، باید تلاش کنیم در حوزههایی که امکان خلق مزیت از نظر زمانی، اقتصادی و تکنولوژیک برای ما وجود دارد، سرمایهگذاری کرده و بهتر عمل کنیم.»
تیکتاک نیاز مخاطب را به درستی تشخیص داد و موفق شد
آسترکی با تأکید بر اینکه روند حرکت شبکههای اجتماعی در وب 2 و همچنین فرهنگ کاربران این وب به سمت استفاده از محتوای کوچکتر و با سرعت بیشتر پیش رفته است، ادامه داد: «هر شبکهای که بهتر توانسته به این نیاز پاسخ دهد، سریعتر موفق شده است. برای مثال، وقتی اینستاگرام به وجود آمد، سرویسهای اشتراکگذاری عکس دیگری مثل فلیکر نیز وجود داشتند. اما اینستاگرام با تمرکز بر سرعت بیشتر و کاربرد بهتر در موبایل و ارائه عکسهای کوچکتر، توانست پیشی بگیرد؛ در حالی که فلیکر امکان بارگذاری عکسهای باکیفیتتر را فراهم میکرد. جامعه کاربران، اما، سرعت بیشتر را انتخاب کردند.
در مورد توییتر نیز همینطور بود. در محیطهای وبلاگنویسی پیشین، امکان نوشتن پستهای طولانی و مفصلتر وجود داشت. اما توییتر با تمرکز بر ارائه کوچکترین قطعه محتوای متنی، موفق به جذب کاربران شد.
تیکتاک نیز از همین عوامل بهره برده و در حوزه ویدیو موفق شده است. هر پلتفرمی که بتواند نیاز به محتوای سریعتر، کوچکتر و آسانتر را بهتر پاسخ دهد، در نتیجه اینگیجمنت [تعامل] بیشتری خواهد داشت و تعداد کاربران بیشتری را جذب میکند. همان دلایلی که موجب موفقیت اینستاگرام و توییتر شدند، به رشد تیکتاک نیز کمک کردهاند.»
چرا آمریکا تیکتاک را بست؟
بحثهایی وجود دارد مبنی بر اینکه محتوای ارائهشده در تیکتاک در چین کیفیت بهتری دارد یا الگوریتمهای محتوایی آن با نسخههای خارج از چین متفاوت است. موضوعی که مورد بررسی آسترکی قرار گرفته و در این باره توضیح داد: «برخی از آمریکاییها معتقدند که الگوریتم محتوای چینی اجازه وایرال شدن محتوای مبتذل را نمیدهد، در حالی که در نسخه آمریکایی چنین محدودیتی وجود ندارد. البته من شخصاً این موضوع را بررسی نکردهام و اطلاعات دقیقی در این زمینه ندارم.
این موضوع نه امنیتی است و نه فرهنگی؛ بلکه به رقابت میان شرکتهای فناوری آمریکایی و چینی بازمیگردد. این رقابت در لایههای مختلف وجود دارد. برای مثال، برخورد آمریکا با هواوی در توسعه فناوری G5 نمونهای از این رقابت است. آمریکا حتی تا جایی پیش رفت که دختر مالک هواوی را به نوعی گروگان گرفت تا توسعه G5 متوقف شود.
این رقابت بسیار جدی است. گزارشی از والاستریت ژورنال نشان میدهد که چین در هفت تا 10 حوزه مختلف یا به آمریکا رسیده یا فاصلهاش به دو سال کاهش یافته یا حتی از آمریکا پیشی گرفته است. برای مثال، در صنعت ریلی چین جلوتر است، در خودروهای برقی چین جلوتر است، در حوزه فضایی بسیار نزدیک است، در هوش مصنوعی نزدیک است و در G5 نیز جلوتر است. وب 2 نیز یکی از این حوزههاست.
شبکههای اجتماعی به طور خاص، یکی از نگرانیهای اصلی آمریکا است. نگرانی این است که اگر امروز تیکتاک موفق باشد، فردا پیامرسانی چینی، فروشگاهی چینی یا اپلیکیشنی دیگر وارد رقابت شود.»
آمریکاییها اگر موفق به رقابت نشوند سراغ گزینههایی مثل فیلترینگ و جاسوسی میروند
این کارشناس حوزه فناوری در بخش پایانی صحبتهایش به پیشرفت چین در حوزه رمزارزها و بلاکچین اشاره کرده و گفت: «این موضوع دیگری است که به رقابت میان چین و آمریکا دامن میزند. چین بزرگترین استخراجکننده رمزارز در دنیا است. بسیاری از بلاکچینهای مهم در اختیار چینیهاست و حتی مهمترین استیبلکوین دنیا، یعنی تتر، متعلق به یک شرکت هنگکنگی است. وضعیت چین در این حوزه بسیار خوب است و در زمینههای مختلف بلاکچین نیز پیشرفت قابلتوجهی دارد.
در این رقابت، هر جا که آمریکاییها بتوانند اقداماتی انجام میدهند؛ و هر جا نتوانند، از ابزارهای دیگری مثل جاسوسی صنعتی، خرابکاری و فیلترینگ استفاده میکنند.»
پینوشت
1- وب 2: اینترنتی که ما امروز از آن استفاده میکنیم. جایی که میتوانیم محتوا بسازیم و در شبکههای اجتماعی سیر کنیم؛ اما دادههای ما در اختیار شرکتهاست. مثل فیسبوک و گوگل
2- وب 3: اینترنت آینده که در آن همه چیز غیرمتمرکز است. دادهها در اختیار خودمان است و میتوانیم بدون واسطه از خدمات استفاده کنیم.