ایرانیان جهان
جنگی که بردیم
سه شنبه 2 بهمن 1403 - 07:54:21
ایرانیان جهان - مهم‌ترین عناوین روزنامه‌های امروز _سه‌شنبه دوم بهمن 1403_ را در ادامه می‌خوانید.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانه‌های آزاد، روزنامه‌ها و مطبوعات در هر جامعه‌ای از ارکان توسعه و دموکراسی به‌شمار می‌آید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را به‌صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
در صفحه نخست امروز خود با تیتر «عارف در تحریریه «ایران»» نوشت: یکم بهمن‌ماه سال 1373 اولین شماره روزنامه ایران منتشر شد.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
جشن سالگرد 30 سالگی انتشار روزنامه ایران دیروز با حضور میهمانان ویژه‌ای در مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران برگزار شد. محمدرضا عارف معاون اول رئیس‌جمهوری، سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، حسین جابری‌انصاری مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، فریدون وردی‌نژاد مؤسس روزنامه ایران و مدیران ادوار روزنامه ایران در دولت‌های مختلف، میهمان «ایران» بودند. میهمانان ابتدا از بخش‌های مختلف تحریریه روزنامه ایران بازدید کردند. معاون اول رئیس‌جمهوری و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، حین بازدید با اعضای تحریریه روزنامه ایران عکس یادگاری گرفتند. عارف و صالحی با حضور در بخش‌های مختلف روزنامه، نحوه تولید و انتشار اخبار و گزارش‌ها را در هر سرویس، از اقتصادی و سیاسی تا فرهنگی و اجتماعی جویا شدند.
معاون اول رئیس‌جمهوری در سخنان خود در این آئین که پس از بازدید از تحریریه برگزار شد، با تأکید بر اهمیت و جایگاه رسانه‌ها در روشنگری و آگاه‌سازی جامعه و ایجاد همگرایی در راهبرد وفاق، گفت: در سال‌های بعد از انقلاب اسلامی ما در بخش رسانه با چالش‌های زیادی مواجه بودیم و صبور بودن و تحمل، نیاز واقعی ما در آن مقطع بود. بنابراین فلسفه تأسیس روزنامه، ایجاد همگرایی و به تفاهم رساندن همه نقطه نظرات بود که رسانه بهترین ابزار آن بود.
محمدرضا عارف با بیان اینکه روزنامه ایران همیشه یک رسانه مستقل بوده و سعی نکرده است صرفاً به دولت اتکا کند، افزود: «ایران» فراز و فرودهایی داشته و من به عنوان یکی از خوانندگان روزنامه، باید بگویم در مقاطعی رغبت نمی‌کردم این روزنامه را بخوانم، این حرف من موضع سیاسی نیست، موضع خواننده‌ای است که می‌خواهد حرف خود را در روزنامه ببیند و بخواند.
وی آسیب‌شناسی از فعالیت روزنامه ایران در سه دهه گذشته را ضروری دانست و گفت: نمی‌خواهیم به گذشته برگردیم، زیرا در قاموس روزنامه‌ها، جبران کردن خطاست، نگاه روزنامه ایران هم باید به آینده باشد، اما آسیب‌شناسی گذشته موجب می‌شود به خطاهای گذشته بازنگردیم.

ایرانیان جهان

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «وظیفه دولت حل مشکلات است نه تکرار آن» نوشت: وظیفه دولتمردان حل مشکلات است و نه صرفاً بازگو کردن آن برای مردم، چرا که مردم خود با تمام وجود مشکلات را حس کرده‌اند و به امید رفع آن پای صندوق‌های رأی رفته و مدیران کشور را انتخاب کرده‌اند.
تقریباً 5 ماه از استقرار دولت چهاردهم می‌گذرد؛ در این مدت تقریباً یکی از رویه‌های ثابت برخی دولتمردان در سخنرانی‌های‌شان تکرار مشکلات کشور و گلایه از آن بوده است؛ اما سؤالی که مطرح می‌شود این است که مگر آنها با علم به این مشکلات و وعده حل آن، مسئولیت اجرایی کشور را نپذیرفتند؟ مگر دولت‌های قبل سکان اجرایی کشور را بدون هیچ مشکل و چالشی تحویل گرفتند که دولتمردان چهاردهم چنین انتظاری داشته باشند؟ اساساً مگر می‌توان دولتی را در میان کشورهای جهان پیدا کرد که چالشی بر سر راه مدیریت امور کشور نداشته باشد؟ وظیفه مسئولین در اقصی نقاط دنیا حل مشکلات و چالش‌های موجود کشورشان برای بهبود شرایط مردم و تأمین منافع ملی است و به همین دلیل از طرف مردم انتخاب می‌شوند. در دولت چهاردهم اگر نگوییم خود مسئولان دولتی، دست‌کم رسانه‌های وابسته به دولت دوست دارند بیش از آنکه به حل مشکلات و ارائه برنامه برای آن بپردازند، مشکلات را به میان مردم بکشانند و در مقابل چشم آنها آه و ناله کنند.
چه کسی و چرا مردم را ناامید می‌کند؟
روز گذشته محمدرضا عارف، معاون اول رئیس‌جمهور به همایش شرکت‌های برتر ایران رفت و در جمع آنها گفت: «کل درآمد نفت شما از فروش اسباب‌بازی و عروسک برخی کشورها همیشه کمتر بوده است.» فارغ از اینکه این ادعای آقای عارف، خالی از مناقشه نیست، ایشان در سخنرانی‌شان نکات قابل‌قبول دیگری هم گفتند اما برخی رسانه‌های وابسته به دولت ترجیح دادند با برجسته کردن همین جمله به خود تحقیری بپردازند.

ایرانیان جهان

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «حماس زنده در «روز پس از جنگ»» نوشت: رژه پیروزی مردان نقاب‌پوش القسام در خیابان‌های غزه که با استقبال پرشور خیل عظیمی از فلسطینیان همراه بود، صهیونیست‌ها را که به مدت 15 ماه به نابودی این گروه از زبان سران تل‌آویو خو گرفته بودند، در بهت و حیرت فرو برده است. رسانه‌های عبری قدرت‌نمایی حماس و سخنرانی پیروزمندانه ابوعبیده را شکست بزرگی برای اسرائیل توصیف کردند که در طول جنگ نتوانسته دستاوردی در برابر نیروهای مقاومت کسب کند. تحلیلگران صهیونیست نیز از شمار بالای مبارزان القسام در غزه ابراز شگفتی کرده و اعتراف کردند که حماس تفکری است که نابودی آن امکان ندارد.
درحالی که بسیاری از اسرائیلی‌ها از توافق آتش بس در غزه که مفاد آن را به نفع فلسطینیان می‌دانند سرخورده شده‌اند، موضوع مهمی که مقامات و شهروندان صهیونیستی را نگران کرده است، حضور علنی مبارزان القسام در سراسر غزه است. گردان‌های القسام بلافاصله پس از اجرای آتش‌بس در غزه، در همه مناطق بیرون آمدند و سلاح‌های خود را به نمایش گذاشتند و در میان مردمی که برای آنها شادی می‌کردند پیروزی بر اسرائیل را جشن گرفتند. این قدرت‌نمایی نظامی در سراسر غزه که ارتش اسرائیل ادعای نابودی حماس را داشت، رسانه‌ها و تحلیلگران عبری را به اعتراف واداشت که اعلام کنند در جنگ غزه دستاوردی نداشته‌اند. رسانه‌های صهیونیستی روز دوشنبه در این باره اذعان کردند که اسرائیل در جنگ هفتم اکتبر شکست خورد و هر آنچه پس از آن اتفاق افتاد تلاشی برای کاهش بخشی از آسیب‌ها و ضررهای وارد شده بود. وبگاه عبری «واللا» در این باره و در پی سخنرانی «ابوعبیده» سخنگوی گردان‌های القسام پس از اجرایی شدن توافق آتش‌بس نوشت: زنده ماندن ابوعبیده به معنای شکست نهادهای امنیتی و نظامی اسرائیل است.
«رون بن یشای» تحلیلگر نظامی روزنامه «یدیعوت آحارونوت» گفت: «باید پذیرفت که حماس یک جنبش مذهبی افراطی و خارجی نیست که خود را بر مردم غزه تحمیل کرده باشد. حماس یک نماینده سازمانی معتبر و اصیل فرهنگی و ایدئولوژیک بیانگر نارضایتی اکثریت بیش از 2 میلیون نفر از ساکنان نوار غزه است. در واقع باید بگوییم که حماس، غزه است و غزه حماس.» بن یشای ادامه داد: «عباراتی مانند «سرنگونی حماس» و «پیروزی کامل» عباراتی هستند که در قلمرو ادبیات و شعر به کار می‌روند، نه خواسته‌هایی که توسط یک دولت مسئول بر «دشمن ایدئولوژیک سرسختی» مانند حماس تحمیل شده باشد.»

ایرانیان جهان

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «جنگی که بردیم» را برگزید و نوشت: با اجرای آتش‌بس در غزه، یک خط تحلیلی هم در خارج ایران و هم در ایران پررنگ شده است که می‌گوید حالا رژیم صهیونیستی با فراغ بال سراغ ایران می‌آید و هم در بعد نظامی و هم در بعد امنیتی، عملیات‌هایی را علیه ایران انجام خواهد داد. این خط تحلیلی را عمدتاً 4 نوع رسانه پوشش یا به آن ضریب می‌دهند.
دسته نخست رسانه‌های صهیونیستی یا برخی رسانه‌های غربی هستند و تلاش می‌کنند ناکامی‌های رژیم صهیونیستی را با مطرح و برجسته کردن این خط تحلیلی جبران کنند. هدف دیگر آنها از مطرح کردن گزاره اقدام احتمالی رژیم صهیونیستی، پیگیری پروژه تشدید بسته فشار علیه ایران است. عمده این رسانه‌ها، تشدید فشار بر ایران را در قالب امتیاز گیری پای میز مذاکرات احتمالی دنبال می‌کنند.
دسته دوم رسانه‌های فارسی‌زبان ضد ایرانی هستند. این رسانه‌ها که طی ماه‌های اخیر تلاش کردند روایت پیروزی رژیم صهیونیستی مقابل جبهه مقاومت را مطرح و تثبیت کنند، اکنون که ماجرای آتش‌بس، نافی روایت آنها در پیروزی نتانیاهو است، تلاش می‌کنند با ایجاد یک تهدید بزرگ‌تر و این بار علیه ایران، برای رژیم صهیونیستی اعتبار بخرند. هدف دیگر آنها نیز دنبال کردن پروژه ایجاد التهاب و ناامنی روانی در جامعه ایران است. ضمن اینکه بخش قابل توجهی از این رسانه‌ها تلاش می‌کنند با پیگیری ادعای اقدامات احتمالی رژیم صهیونیستی علیه ایران، تهدید ایران را تقویت و معتبر کنند تا به زعم خود شانس اجرایی شدن آن را افزایش دهند.
دسته سوم و چهارم شامل رسانه‌ها و افراد داخلی می‌شوند. دسته سوم افراد یا رسانه‌هایی هستند که کارکرد آنها هم‌افزایی با پروژه‌های دشمن است. این رسانه‌ها که عمدتاً در طیف حامیان دولت به حساب می‌آیند، بر این عقیده‌اند برجسته‌سازی تهدیدات رژیم صهیونیستی علیه ایران می‌تواند در تقویت کانال مذاکرات و توافق احتمالی با آمریکا و اروپا مؤثر واقع شود. از همین رو با انتشار مطالبی، با خط ادعایی اقدامات نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی علیه ایران هم‌افزایی می‌کنند.
دسته چهارم، رسانه‌ها و افرادی هستند که در مجموع در درون جبهه انقلاب تعریف می‌شوند یا دست‌کم خودشان چنین ادعایی دارند اما به واسطه انتقاداتی که نسبت به عملکرد جبهه مقاومت در جنگ 16 ماهه اخیر با رژیم صهیونیستی دارند، تقویت خط ادعایی حملات نظامی و فتنه‌های امنیتی رژیم صهیونیستی علیه ایران را در راستای اثبات درستی انتقادات خود نسبت به عملکرد جبهه مقاومت و ایران ارزیابی می‌کنند.

ایرانیان جهان

روزنامه شرق در یادداشت سرمقاله صفحه نخست امروز خود تیتر «لزوم شناخت ترامپ» را برگزید و نوشت: ترامپ دیروز برای دومین بار عهده‌دار زمامداری کشوری شد که دارای قدرتمندترین اقتصاد و ارتش دنیاست. به این دلیل ساده رهبران اغلب کشورها بدون استثنا تلاش دارند تا عینی‌ترین و دقیق‌ترین شناخت را از خصایص شخصی و خط مشی سیاسی او داشته باشند. در حالی که روند تصمیم‌گیری بسیاری از رهبران پیشین آمریکا و دیگر کشورها معمولاً تابع یک سیر حزبی و نهادی و دکترین‌هایی در حوزه‌های مختلف است، درباره ترامپ، روان‌شناسی و مراحل رشد فردی و خصایص شخصی او نقش پررنگی در روند تصمیم‌گیری‌هایش دارد. او کمتر از هر رئیس‌جمهور دیگر آمریکا حزبی است. او در واقع از خارج از حزب جمهوری‌خواه اقدام کرد و حزب را به تسخیر خود درآورد و امروز نیز بیش از اینکه به حزب و تشکیلات و چهره‌های حزبی وابسته باشد، حزب و چهره‌هایش به او نیازمندند. او درواقع پوپولیستی است که مانند دیگر پوپولیست‌ها، حزب و نخبگان حزبی و نخبگان سیاسی را دور زده و مستقیماً با پایگاه رأیش که اتفاقاً از تحصیل‌پایین برخوردارند و از کم‌دانش‌ترین اقشار جامعه آمریکا هستند، تماس گرفته است و با تکیه بر آنها نخبگان جامعه را تحت فشار قرار می‌دهد.
ترامپ مقید به فلسفه و دکترین و راهبرد خاصی نیست و تصمیم‌گیری‌هایش عمدتاً بر مبنای برداشت و درک شخصی‌اش از قضایا و حکایات و روایات در هر لحظه استوار است. مبنای عمل او بیشتر آن چیزی است که می‌توان «منطق عملیاتی» نامید. به این معنی که در هر توییتی و هر تصمیمی و هر عملی قبل از هر چیز نفع شخصی در ارتباط با پایگاه اجتماعی‌اش را مبنا قرار می‌دهد. تصمیم‌گیری‌های او الزاماً ربط مستقیمی با هم ندارند و می‌توانند طبیعت مجمع‌الجزایری داشته باشند. همین رویه موجب شد تا ترامپ در دور قبلی بیشترین مشکل را با همکارانش در کابینه داشته باشد. او چهار مشاور امنیت ملی عوض کرد و نه‌تنها با جمهوری‌خواهان معقول و سنتی در اوایل دولتش نساخت، بلکه با افراطیونی مانند پمپئو و بولتون نیز همیشه مشکل داشت. به همین دلیل رابطه شخصی با او مهم است و رهبران جهان با توجه به این مهم هیچ فرصتی را برای برقراری رابطه شخصی با او از دست نمی‌دهند. بر همین مبنا، رهبر کره شمالی توانست به اصطلاح قاپ او را بدزدد و او را به داخل منطقه غیرنظامی بین دو کره ببرد. تا آنجا که ترامپ در یک سخنرانی عمومی گفت: «رهبر کره شمالی نامه‌های زیبا برای من می‌نویسد. ما عاشق هم شده‌ایم».

ایرانیان جهان

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «استراتژی مواجهه با ترامپ» را برگزید و نوشت: همزمان با آغاز دور دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا، پرسش‌های زیادی مبنی بر چگونگی رابطه ایران و آمریکا وجود دارد. اهمیت این موضوع از آنجا نشأت می‌گیرد که چگونگی تداوم رابطه ایران و آمریکا می‌تواند مسیرهای بسیار متفاوتی را پیش روی فعالان اقتصادی کشور قرار دهد. درحال‌حاضر می‌توان گفت 3 سناریو در زمینه آینده رابطه ایران و آمریکا وجود دارد. سناریوی نخست که بدبینانه‌ترین حالت ممکن است، تقابل نظامی دو کشور است که برای هر دو طرف هزینه‌زا بوده و هیچ منفعتی نخواهد داشت. بررسی‌ها نشان می‌دهد که با توجه به رویکرد ترامپ در زمینه درگیری‌های منطقه در یک سال گذشته، درحال‌حاضر تمایلی از سوی آمریکا برای محقق کردن این سناریو وجود ندارد.
سناریوی دوم تکرار رویکردی است که ایران پس از آغاز دور اول ریاست‌جمهوری ترامپ در پیش گرفت. به عبارت دیگر دو کشور وارد تنش نظامی نشوند، اما مذاکره‌ای نیز صورت نگیرد. در این حالت احتمالاً آمریکا سیاست فشار حداکثری را در پیش بگیرد که برای اقتصاد ایران بسیار زیان‌آور بوده و کارشناسان معتقدند که ایران ظرفیت لازم برای مقابله با تحریم‌های جدید را ندارد. هزینه دیگر تحقق چنین سناریویی این است که پس از گذشت 4 سال و تحمل تحریم‌ها، ایران باید برای رسیدن به نقطه فعلی وارد مذاکرات با آمریکا شود و امتیازات فعلی خود را از دست خواهد داد. از سوی دیگر احتمال آن وجود دارد که با توجه به تشدید تنش‌ها، سناریوی اول نیز محقق شود.
سناریوی سوم نیز این است که ایران با آمریکا وارد مذاکره شود که با توجه به خروج آمریکا از برجام بدبینی‌های زیادی در این زمینه وجود دارد. کارشناسان معتقدند که در صورت ایجاد روابط اقتصادی بین ایران و آمریکا، صرف‌نظر از اختلافات سیاسی که وجود دارد، خروج از توافقاتی مانند برجام می‌تواند برای آمریکا نیز هزینه‌زا باشد. درواقع در صورت ایجاد چنین روابطی، فعالان اقتصادی خود به مانعی برای تشدید تنش‌ها تبدیل خواهند شد.

ایرانیان جهان

کد خبر 831710

http://www.ilandnews.ir/fa/News/1333720/جنگی-که-بردیم
بستن   چاپ