ایرانیان جهان - تشکیل سرمایه و رشد سریع اقتصاد به کمک تخصیص منابع؛ توزیع درآمد و ثروت؛ ایجاد عدالت و مسائلی، چون اشتغال، استفاده مطلوب از منابع و ثبات قیمتها از جمله مهمترین وظایف هر دولت است. در واقع مهمترین راه برای توسعه اقتصادی این است که دولت از نقش خود بکاهد و آن را به دست نامرئی بازار بسپارد.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
برای همین است که در عینحال که از نقش دولت در اقتصاد حرف میزنیم باید توجه داشته باشیم که نظام بروکراتیک دولت تا چه اندازه میتواند برای اقتصاد یک کشور سمی باشد. با اینحال دولتها، حتی دولتهای لیبرال نیز نقشهایی دارند که به ویژه در میانه بحرانها اهمیت پیدا میکند.
در واقع نقش دولتها در اقتصاد یکی از مهمترین مسائلی است که تأثیر زیادی بر سیاستها و زندگی روزمره مردم دارد. این نقش به دلیل تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی و پیچیدگیهای اقتصادی کشورها در قالبهای متنوعی شکل میگیرد. در این مقاله با بررسی جنبههای مختلف این نقش، تصویری کلی از وظایف، تأثیرات و چالشهای دولتها در اقتصاد ارائه میدهیم.
دولت به عنوان ناظر و تنظیمگر بازار یکی از مهمترین وظایف دولتها، نظارت و تنظیم بازار است. اگرچه بازار در خیلی از امور به تعادل میرسد، اما به هر حال در سیستمهای اقتصادی مدرن، بازار به تنهایی نمیتواند مشکلات و کاستیها را حل کند. دولتها با تصویب قوانین و مقررات، شرایط رقابت عادلانه را فراهم میآورند و از رفتارهای ضدرقابتی مانند انحصار جلوگیری میکنند.
اگرچه در برخی نظریههای اقتصادی حتی با این حد از تنظیمگری دولت در اقتصاد نیز مخالفت میشود، اما به هر حال در لیبرالترین کشورها نیز گاهاً دولتها اقتصاد به انجام وظایفی در این راستا میکنند.
سیاستهای مالی و پولی دولتها از ابزارهای مالی و پولی برای مدیریت اقتصاد استفاده میکنند. سیاستهای مالی شامل تعیین بودجه، وصول مالیات و تخصیص منابع مالی است. از سوی دیگر، سیاستهای پولی با کنترل عرضه پول و نرخ بهره توسط بانک مرکزی به مدیریت تورم، رشد اقتصادی و اشتغال میپردازد. البته در برخی کشورها بانک مرکزی نهادی مستقل از دولت به شمار میرود.
ایجاد زیرساختها از سوی دولت یکی از کلیدیترین نقشهای دولت، سرمایهگذاری در زیرساختهاست. زیرساختهایی مانند راهها، پلها، شبکههای ارتباطی و تأسیسات انرژی، پایه و اساس فعالیتهای اقتصادی را مهیا میسازند.
بیشتر بخوانید: اهمیت کارآفرینی در توسعه اقتصادی چیست؟
این سرمایهگذاریها که معمولاً هزینهبر و طولانیمدت هستند، بیشتر توسط بخش خصوصی انجام نمیشوند؛ بنابراین نقش دولت در این زمینه حیاتی است.
نقش دولت در رفاه اجتماعی و کاهش نابرابری در جامعه یکی دیگر از مهمترین وظایف دولتها، فراهم آوردن رفاه عمومی و کاهش فاصلهی طبقاتی است. برنامههای حمایتی همچون بیمهی بیکاری، خدمات درمانی رایگان و کمکهای نقدی به عنوان ابزاری برای کاهش شکاف میان طبقات اجتماعی و حمایت از گروههای آسیبپذیر جامعه عمل میکنند.
دولتها از طریق سیاستهای مالیاتی، درآمد را از افراد دارا به افراد کمدرآمد منتقل میکنند و آن را صرف نیازهای حیاتی جامعه میکنند. در ایران برنامههایی مثل بیمه زنان خانه دار، بیمه کارگران ساختمانی و مشاغلی، چون قالیبافان و ... تا حدی از بودجه دولتی تامین میشود.
پشتیبانی دولت از نوآوری و تحقیق و توسعه در بسیاری از کشورها، دولت نقش بسیار مهمی در حمایت از خلاقیت و پژوهش دارد. اعطای کمکهای مالی به شرکتهای تازهتاسیس، حمایت از پروژههای تحقیقاتی و فراهم آوردن زیرساختهای لازم برای رشد فناوریهای نوین از جمله اقداماتی است که دولتها به انجام میرسانند. این حمایتها به رشد اقتصادی پایدار و افزایش رقابتپذیری کشورها در عرصهی جهانی کمک میکند.
مدیریت بحرانهای اقتصادی از سوی دولتها در زمان بروز بحرانهای اقتصادی، دولتها با دخالت مستقیم در اقتصاد سعی دارند شرایط را بهبود ببخشند. برای نمونه، در دوران رکود یا بحران مالی، دولت با اجرای برنامههای تحریک اقتصادی، چون افزایش هزینههای دولتی و کاهش مالیاتها، به فعالسازی بازار و ایجاد فرصتهای شغلی میپردازد. بحرانهای ناشی از بلایای طبیعی، همهگیریها و نوسانات قیمتی نیز نیازمند واکنشهای هوشمندانه و بهموقع دولت هستند.
تنظیم روابط بینالمللی اقتصادی در جهان امروز که به یکپارچهتر میشود، مسئولیت تنظیم روابط بازرگانی با سایر کشورها بر عهده دولتهاست. امضای توافقنامههای تجاری، مدیریت نرخ ارز و حضور در سازمانهای بینالمللی، چون سازمان تجارت جهانی از جمله وظایف دولت در این حوزه هستند. این اقدامات تاثیر مستقیمی بر توسعه صادرات، واردات و رشد اقتصادی کشور دارد.
چالشهای پیش روی دولتها در اقتصاد هرچند دولتها نقش مهمی در اقتصاد ایفا میکنند، اما با چالشهای متعدد و پیچیدهای نیز مواجه هستند که برخی از آنها عبارتند از فساد اداری که میتواند اعتماد عمومی را به شدت کاهش داده و اثربخشی سیاستهای اقتصادی را تضعیف کند. دخالت بیش از حد دولت در اقتصاد نیز ممکن است منجر به کاهش شدید کارایی و خلاقیت در بخش خصوصی شود. تعادل بین مداخله دولت و آزادی بازار که یکی از مسائل بحثبرانگیز اصلی در علم اقتصاد محسوب میشود نیز یکی دیگر از چالشهای مهم دولتهاست.
سخن آخر نقش دولتها در اقتصاد بسیار گسترده، پیچیده و چند بعدی است. از تنظیم بازار و سیاستهای مالی گرفته تا حمایت از نوآوری و مدیریت بحرانها، دولتها وظایف متعدد و حیاتی را بر عهده دارند که هدف نهایی آنها بهبود رفاه عمومی و ایجاد تعادل در نظام اقتصادی به طور کلی است. با وجود این، موفقیت در این زمینه نیازمند شفافیت، کارآمدی، پاسخگویی و مدیریت بهتر عملکرد دولت در کلیه زمینهها است. در نهایت، دولتها باید به گونهای عمل کنند که نه تنها نیازهای فوری و کوتاهمدت امروز را برآورده سازند، بلکه بنیانی مستحکم برای توسعه پایدار و درازمدت آینده فراهم کنند.