ایرانیان جهان
تندروها مخاطبان دولت را هدف گرفته‌اند/تخریب در برابر توافق برای ترمیم
چهارشنبه 10 بهمن 1403 - 09:21:23
ایرانیان جهان - برنا - گروه سیاسی: دولت پزشکیان بنای سیاست خود را بر وفاق و پرهیز از نقد تند و تیز دورانی گذاشت که بیشترین آسیب را در ابعاد مختلف اقتصادی،سیاسی و فرهنگی به همراه داشته است. البته انتقادهای گذرای رئیس‌جمهوری و معاون اول یا دستیاران او از شرایط گذشته نشان می‌دهد گاهی کفه تخریب همان گروه که بانیان وضع موجود بوده‌اند.
به گزارش خبرگزاری برنا، چرا واژه مردم در ایران مخاطب عام ندارد؟ این عام نشدن در خطاب، با رویکردهای جناحی به معنای دربرگیرنده مردم، چه پیامی از جامعه ایرانی به مسئولان صادر می‌کند؟ عوامل موثر بر خاص و چندپاره شدن مفهوم مردم با چه مولفه‌های مهمی از آینده‌نگری رفتار سیاسی و اجتماعی ایران پیوند دارد؟ اگر آمدن مسعود پزشکیان به عرصه قدرت اجرایی را یک روزنه برای تغییر جهت در سیاست کلی بدانیم که امکان مسیریابی تغییرات بنیادین در رفتار سیاسی و اجتماعی اکثریت را مهیا می‌کند، چه موانع بزرگی پیش‌روست که تحقق این ضرورت را دشوار می‌سازد؟
درباره آمدن مسعود پزشکیان و دلایل اقبال عمومی بعد از یک دوره فترت مردم از مشارکت سیاسی دلایل مختلفی در ماه‌های گذشته ذکر شده که همگی بر یک فصل مشترک در زمینه بن‌بست‌های اجتماعی مردمی و حاکمیتی موجود تاکید داشته است.
اگرترجیح شعار وفاق بعد طرح «دولت وحدت ملی» مسعود پزشکیان را که از سوی محمدجواد ظریف در نخستین گفت‌وگوی تلویزیونی مطرح شده بود و روش‌های انتخاب کابینه چهاردهم را مصداق استراتژی دولت برای تامین انسجام در جهت بهبود شرایط و رفع زمینه های انشقاق بدانیم، روند مشکلاتی که بعد از استقرار میانه‌روهای اصلاح‌طلب در ایران ایجاد شد نیروی غیرقابل پیش‌بینی‌تری بود که مسعود پزشکیان نیز در هفته‌های اخیر به آن اشاره کرده است.
اشاره او به چند نکته اساسی درباره بحران‌هایی که بعد از تشکیل دولت ایجاد شد مصائب مهمی را دربرمی‌گیرد که جنبه‌های اقتصادی و سیاسی آن در داخل و حوزه سیاست خارجی بسیار تاثیرگذار بوده است . ترور هنیه، خزانه خالی دولت، ناترازی‌های مانده از دولت‌های گذشته، درگیری نظامی با اسرائیل و مهمتر از همه جامعه چند قطبی ساخته شده در چند سال اخیر نه به صورت یک بسته انتقادی که به شکل قطره‌چکانی و آرام از سوی دولت برای مردم بیان شده است.
تخریب در برابر توافق برای ترمیم
این ملاحظه البته دلایل مهمی دارد که یکی از برجسته‌ترین آنها به نظراشتباهاتی است که حاکمیت با هزینه‌های زیاد در قبال عملکرد دولت گذشته متحمل شد و نقد عریان آن می‌توانست بر انشقاق اجتماعی بیشتر رادیکال ‌های دو طرف معادله تاثیر بگذارد. با این فرضیه، دولت پزشکیان بنای سیاست خود را بر وفاق و پرهیز از نقد تند و تیز دورانی گذاشت که بیشترین آسیب را در ابعاد مختلف اقتصادی،سیاسی و فرهنگی به همراه داشته است. البته انتقادهای گذرای رئیس‌جمهوری و معاون اول یا دستیاران او از شرایط گذشته نشان می‌دهد گاهی کفه تخریب همان گروه که بانیان وضع موجود بوده‌اند چنان سنگین شده که دولت را وادار به پاسخگویی می‌کند.
انتخاب عناوینی همچون «ما میراث ‌دار ناترازی‌ها هستیم، نه پدیدآورنده آن» یا سخنان عبدالعلی‌زاده درباره منتقدان که گفته است « انتخابات آزاد بگذارید تا ببینند چقدر رای دارند» ، حتی اظهارت محمدجواد ظریف درباره حجاب و مدارای حاکمیت با پیگیری مسعود پزشکیان را باید در شکل‌گیری گفتمان متعادلی جست‌وجو کرد که مجموعه حکمرانی را بعد از یک دوره تنش اجتماعی به این مرحله از توافق برای ترمیم رسانده است. با این اوصاف سوالی همچنان وجود دارد؛ اینکه دولت امکان میانجیگری اجتماعی را بازیابی می‌کند؟ آیا دولت در قامت یک میانجی اجتماعی – سیاسی دچار فرسایش در حوزه اجرا نخواهد شد؟ آیا دولت چهاردهم می‌تواند وفاق را به سطحی از خاستگاه اکثریت بکشاند که برای پیشبرد توسعه در ایران به آن نیازدارد؟
مسعود پزشکیان و تیم همراه او به رغم داشتن پشتوانه حاکمیتی برای بازسازی اجتماعی و بخشی از آرای 1403 با تقابل چندسویه مواجه شده است. اگر به سوال‌های طرح شده ابتدایی بازگردیم و معنای مردم به مفهوم نیروی موثر اجتماعی و سیاسی در معادلات و تصمیم‌سازی‌ها را نسبت به آنچه که بعد از حضور پزشکیان به عرصه قدرت اجرایی کشور از آن انتظار می‌رفت مورد ارزیابی دوباره قرار دهیم سه طیف اجتماعی در جامعه پدید آمده که در عین داشتن اشتراکات، دچارتضاد منافع زیادی شده‌اند. این سه طیف اجتماعی از لحاظ جمعیتی، خاستگاه سیاسی و مطالبات اکنون ، با یکدیگر تفاوت‌های اساسی دارند.
افزایش پهنه اجتماعی رادیکالیسم ایرانی
اگر تا دهه 80 رادیکال‌های سیاسی و اجتماعی ایران دو باریکه کوچک درانتهای پهنه وسیعی از میانه‌روها بودند و میانه‌ها نقش تعادلی در سیاست و اجتماع را بازی می‌کردند، امروز تغییرات اساسی در این نقشه اجتماعی رخ داده است. جای رادیکال‌های غیرسنتی و طالب تغییرات بنیادین در سیاست را طبقه پرجمعیت میانه گرفته است که در یک دهه اخیر ازسکوی طبقه متوسط افتاده و با مشکلات اقتصادی تبدیل به یک طبقه فرهنگی با اندوخته اقتصادی در حال افول مواجه شده است. متوسط‌ها در یک دوره سخت اقتصادی جمعیتی را تشکیل داده‌اند که با تحریم و فشارهای سیاسی و اقتصادی یک دهه گذشته نقش پررنگ منتقدان وضع موجود را ایفا می‌کنند. آنها مشارکت در امور سیاسی را به دلیل نارضایتی و هم به دلیل تصورشان ازغیرقابل تغییر بودن شرایط به حداقل ممکن رسانده‌اند.
انتخابات مجلس یازدهم، دوازدهم، ریاست ‌جمهوری سال‌های 1400 و 1403 خلاء حضور این گروه بزرگ را نشان داد که با همراهی رادیکال‌های خواستار تغییر بنیادین به افول مشارکت دامن می‌زد. از این زمان کار ویژه مردم و خاستگاه اجتماعی آنها دچار تغییرات محسوسی شد که امکان دریافت اکثریت مردم از پیام‌های سیاسی را به حداقل رسانده است.
دولت در نقش میانجی تعادل‌گرا
در همین شرایط مسعود پزشکیان و تیم همراه او نه تنها در شکل و وضعیت دولت به عرصه آمده‌اند، بلکه ناگزیرند نقش میانجی‌های سیاسی و اجتماعی را در بدنه جامعه به عهده بگیرند. این کارویژه دولت چهاردهم در برابر نارضایتی گروه بزرگی از جامعه کار آنها را بیش از گذشته دشوار می‌کند، چرا که تحلیل عمومی از وفاق در سطح سیاسی و جناحی، انتقادآمیز و کاهنده قدرت ارتباط مردم –دولت خواهد بود، از سویی کابینه پزشکیان نیاز دارد برای ایجاد تغییرات سیاسی عمیق قدرت مردم را به صحنه مشارکت بیاورد.
بزرگ شدن جمعیت ناراضیان و مطالبات انباشته آنها در سال‌های گذشته در مقابل اقلیتی که خود را حاکم بر همه امور می‌پندارد، دولت را در گردهم آوردن مردم برای کاهش مخاطرات آینده با مشکل مواجه کرده است. از این روست که وقتی از مردم سخن می‌گوییم مخاطب انبوه بر اساس دریافت مشترک نداریم و تلاش تندروهای سنتی و رادیکالیسم افراطی در ایران بر همین بستر سعی دارد با کاهش مخاطبان دولت، آرای هواداران پزشکیان را وارد گروه ناراضی و سرخورده‌ای کند که تمایلی به شنیدن نداشته باشند.
ناراضی‌سازی با تخریب و ایجاد بن‌بست
این ناراضی‌سازی از طرف رادیکال‌های سنتی و وابسته به جریان‌های سیاسی تندرو با دو هدف مهم این سیاست را دنبال می‌کنند. هدف اول این گروه اقلیت کاهش محبوبیت پزشکیان و ایجاد بن‌بست در خاستگاه اجتماعی است که هرگونه روزنه‌گشایی در آینده را غیرممکن می‌نماید. هدف دوم افزایش خیل ناراضیان در بدنه طبقه متوسط است که امکان افزایش نگاه امنیتی در درون حاکمیت و بستن فضاهای تغییر را ناگزیر نشان دهد. تحلیل این گروه همچنان بر این است که آنها فقط در شرایط ناهنجار می‌توانند مورد استقبال حاکمیت باشند، چنانکه بعد از پیروزی پزشکیان در رقابت‌های انتخاباتی خط و نشان کشیدند که چه کسی می‌خواهد در آینده کف خیابان‌ها را از اعتراض و نارضایتی‌ها پاک کند؟ این گفتمان ناامیدی را هم نمی‌پسندد، چرا که سرخوردگی بدون واکنش سودی به حاصل رادیکالیسم در ایران ندارد. آنها با مخالفت در برابر مذاکره، تخریب عملکرد دولت چهاردهم در سیاست داخلی و اقتصادی و ایجاد بسترهای ناامیدی در میان مردم سعی می‌کنند افزایش نارضایتی و ناآرامی را دنبال کنند. بحران و مردم‌زدایی از ادبیات سیاسی با نگاه اندک ‌سالار تنها گلوگاهی است که آنها را به قدرت دوباره نزدیک خواهد کرد. 
انتهای پیام 

http://www.ilandnews.ir/fa/News/1343828/تندروها-مخاطبان-دولت-را-هدف-گرفته‌اند-تخریب-در-برابر-توافق-برای-ترمیم
بستن   چاپ