حل مسئله ایران برای ترامپ دستاورد بزرگی خواهد بود/ مذاکره باید مستقیم باشد
شنبه 13 بهمن 1403 - 14:32:02
|
|
ایرانیان جهان - هادیان می گوید: در این میان، موضعگیری ترامپ در قبال ایران نیز بسیار تعیینکننده است. اگر توافقی حاصل نشود، او احتمالاً فشارها را افزایش داده و ایران را به عنوان تهدید اصلی و دشمن شماره یک معرفی خواهد کرد. همچنین، تلاش میکند ائتلافی علیه ایران شکل دهد که بخشی از آن ممکن است بر پایه پیمان ابراهیم باشد و بخش دیگری را از کشورهای دیگر به این ائتلاف ملحق کند. متن گفت وگوی خبرنگار شفقنا با ناصر هادیان را می خوانید: *به نظر شما، با آغاز دور جدید ریاست جمهوری دونالد ترامپ تحولات جدیدی بین ایران و امریکا رخ می دهد؟ برخی براین باورند که ترامپ فردی غیرقابل پیشبینی است. اگر بخواهیم در ارتباط با او صادق باشیم، باید بپذیریم که ترامپ همواره رفتارهایی غیرمنتظره از خود نشان داده است. یک گرایشی را می شود در ترامپ تشخیص داد، اینکه خیلی تمایل به آغاز جنگ ندارد و فردی که به تجارت و بیزینس علاقه زیادی دارد و اهل معامله است که این موارد ویژگی های کلی وی بشمار می آید. آیا از این گرایش های کلی هیچ تجویز مشخصی در می آید باید گفت خیر. این ها ویژگی های کلی که می شود در ارتباط با شخصیت ترامپ گفت. نگاه ترامپ به مسائل سطحی است ترامپ به طور کلی دانش محدودی در زمینه مسائل جهانی دارد و توانایی درک مباحث پیچیدهای که نیازمند تحلیلهای عمیق و دقیق هستند، از خود نشان نمیدهد. به عنوان مثال، نسبت به نظم جهانی و ساختارهای پیچیده آن، رویکرد او سادهانگارانه است. سهم او از نظم جهانی به طور عمده به شکل سادهای تعریف شده است و معمولاً از نگاه سطحی به مسائل نگاه میکند. برای مثال، او نسبت به مفهوم چندجانبهگرایی که به تعاملات و همکاریهای جهانی بین کشورها مربوط میشود، دیدگاه پیچیدهای ندارد. او به شکلی ابتدایی فکر میکند که این نوع رویکرد میتواند به ضرر آمریکا باشد، چرا که به باور او، بسیاری از کشورها ممکن است قصد سوءاستفاده از قدرت و منابع آمریکا را داشته باشند. در نتیجه، نگاه او به نظم بینالملل و سیاستهای جهانی بیشتر از جنس سادهانگاری است. با توجه به این ویژگیها، پیشبینی رفتار ترامپ در بسیاری از مسائل بینالمللی دشوار است. به عنوان مثال، اگر او فردا اعلام کند که آماده مذاکره با ایران است، این تصمیم به هیچ وجه تعجبآور نخواهد بود. همچنین، اگر او اعلام کند حمله نظامی شود یا حتی فشار حداکثری را دوباره بر ایران اعمال کند به هیچ وجه غیرمنتظره نخواهد بود از این آدم هر چیزی ممکن است. ایران می تواند از شخصیت تاجرمآبانه ترامپ به نفع خود استفاده کند *به نظر شما مهمترین استراتژی که ایران در شرایط فعلی باید اتخاذ کند، چیست؟ به نظر میرسد ایران باید در کنار تلاش برای خنثیسازی تحریمها، به صورت موازی برای رفع آنها نیز اقدام کند. رفع تحریمها مستلزم ارسال سیگنالهای مثبت و نشان دادن آمادگی ایران برای مذاکره است. در این راستا، ضروری است که ایران علاوه بر استفاده از کانالهایی غیر از افرادی که منصوب کرده تحت عنوان وزیر خارجه، مشاور امنیت ملی و وزیر دفاع و … کانالهایی غیر از این به خود ترامپ داشته باشیم. به دلیل اینکه شخص ترامپ به خاطر ذهن تاجرمابانه ای که دارد بیشتر تمایل از خود نشان می دهد. او بهخوبی میداند که حل مسئله ایران، چه از لحاظ سیاسی و چه اقتصادی، دستاورد بزرگی برای او محسوب میشود. او ممکن است این اقدام را فرصتی برای اثبات توانایی خود در دستیابی به موفقیتی بداند که روسای جمهور قبلی نتوانستهاند به آن برسند. همچنین، بازار ایران بهعنوان بازاری بکر با ارزشی در حدود 800 میلیارد تا یک تریلیون دلار میتواند جذابیت زیادی داشته باشد. در عین حال، غیرقابل پیشبینی بودن این رئیسجمهور باعث شده که سناتورها و نمایندگان مجلس آمریکا از او حساب ببرند. این ویژگی، فرصتهایی را ایجاد میکند که شاید روسای جمهور معمولی نمیتوانستند از آنها بهرهبرداری کنند. بنابراین، ارتباط مستقیم با او و برجستهسازی دستاوردهای احتمالی، مانند امکان کسب جایزه صلح نوبل، میتواند راهکار مؤثری باشد. او به دلیل روحیه خودشیفتهای که دارد، ممکن است به این مسئله علاقه نشان دهد. حتی مخالفان او نیز با احتیاط رفتار میکنند و از این ویژگی شخصیتی او استفاده کنند. از این رو، ایران نیز میتواند از این موضوع بهرهبرداری کند. دیپلماسی دو بهترین گزینه در مقابل ترامپ است *باتوجه به مواضعی که مطرح می کنید راهی برای این ارتباط وجود دارد؟ بله، قطعاً راه وجود دارد. ما میتوانیم از مسیر دیپلماسی دو و همچنین از طریق یافتن کانالهایی که مستقیماً با خودش ارتباط دارند، پیش برویم. *دیپلماسی دو که مطرح کردید چه نوع دیپلماسی است؟ دیپلماسی را بر اساس دو بازیگر من به سه نحو تقسیم میکنم؛ بازیگری که دو طرف آن دولت باشد، دیپلماسی رسمی یا ترک وان یا مسیر وان می گویند که دو بخش اصلی پنهان و آشکار دارد. دیپلماسی عمومی دیپلماسی است که یک طرف آن دولت باشد و طرف دیگر مردم و دیپلماسی خط دو یا مسیر دو یا مردمی دیپلماسی است که دو طرف آن مردم اند. بنابراین، از مسیر دیپلماسی دو می شود استفاده کرد برای اینکه تاثیراتی را گذاشت و همچنین به هر صورت از مسیر دیپلماسی پنهان در دیپلماسی رسمی هم می شود استفاد کرد که به اصطلاح این کار جلو رود. باید مذاکره مستقیم و بین ایران و امریکا صورت بگیرد *باتوجه به وضعیتی که بین ایران و امریکا شاهد هستیم آیا کشور ثالث میتواند گرهای از روابط ایران و آمریکا باز کند یا بهتر است مذاکره به صورت مستقیم انجام شود؟ من همیشه طرفدار مذاکره مستقیم بودهام. واقعاً قابل درک نیست که چرا دو کشور بزرگ، با تصمیمگیران عاقل و بالغ، باید از طریق یک کشور ثالث با هم صحبت کنند. اینکه بخواهند در عمان یا قطر بنشینند، یک گروه در یک اتاق و گروه دیگر در اتاقی دیگر، و پیغامها از طریق واسطه رد و بدل شود، برای من منطقی نیست. کشور واسطه ممکن است حتی اگر نفع خود را در نظر نگیرد، به دلیل فهم اشتباه نتواند خواستههای ما را بهدرستی منتقل کند. به همین دلیل، من معتقدم مذاکره باید مستقیم باشد، بهویژه زمانی که با دشمنی در تعامل هستیم. البته اگر امکان مذاکره مستقیم فراهم نباشد، ناچار باید مسیر عمان یا قطر را ادامه داد، اما اولویت با گفتگوی مستقیم است. آمریکا هم نمی خواهد کشور ثالث ذینع باشد *کشور ثالث چقدر باعث شده از مسیر اصلی مذاکره عقب بیفتیم؟ من فکر نمی کنم که باعث عقب افتادن شده باشد منتها موجب شده که به هر صورت یه سری از موارد را ما با ملاحظه مطرح کنیم. خاطرم هست، آمریکایی ها مطرح کردند که نمی خواهیم از طریق کشور یا فرد دیگری با شما قرار بزارین. اگر قراره امتیازی بدهیم میخواهیم مستقیم باشد نمیخواهیم کشور ثالثی این وسط ذینفع باشد. مدیریت تنش با کشور ثالث امکانپذیر نیست *برخی براین باور هستند تنشی که بین ایران و آمریکاست باید مدیریت شود و نباید به راحتی از آن عبور کرد این موضوع را چطور ارزیابی می کنید؟ نمی توانیم مسائل را بخوبی حل کنیم و براین باور هستیم که تنش را در هر صورت خواهیم داشت و این تنش را ما باید مدیریت کنیم. در همین رابطه یک مکانیزم و مکانیزم های را در روابط تعبیه کنیم. با حضور یک کشور ثالث و پیغام دادن به این کشورها این تنش را نمی توانیم بخوبی مدیریت کنیم. مذاکره مهترین ابزار برای وزارت خارجه است *به نظر شما مذاکره جدیدی بین دولت ایران و امریکا بوجود می اید؟ مسئله هستهای یکی از موضوعات اصلی است که در این مسیر مطرح میشود. این روند شامل جلوگیری از تشدید تنش، کاهش تنش، و سپس حرکت به سمت تنشزدایی است. هدف این است که در رابطه با آمریکا تنش وجود نداشته باشد. درست است که رابطه دیپلماتیک کامل برقرار نیست، اما روابط میتواند به سمتی برود که همراه با تنش نباشد. این مسیر به اصطلاح مذاکرات، میتواند بسیار مؤثر باشد. متأسفانه یک برداشت اشتباه از مذاکره وجود دارد که برخی تصور میکنند مذاکره به معنای مرعوب شدن است. مخالفان مذاکرات اغلب این باور را دارند که در هر مذاکره، طرف مقابل برتری دارد و ما در موضع ضعف قرار میگیریم. این تصور اشتباه است. مذاکره یک شیوه، یک مسیر و یک ابزار در جعبهابزار سیاست خارجی است. وزارت خارجه باید از این ابزار استفاده کند تا ببیند چگونه میتواند مسائل را مدیریت و پیش ببرد. اینکه خودمان را از چنین ابزاری محروم کنیم، اشتباهی بزرگی است، زیرا مذاکره یکی از مهمترین ابزارهای سیاست خارجی در دنیا محسوب میشود. وظایف وزارت خارجه و وزارت دفاع کاملاً متفاوت است؛ هر کدام نقش خود را ایفا میکنند. اما بدون شک، مذاکره یکی از کلیدیترین ابزارهای وزارت خارجه و سیاست خارجی ما به شمار میآید. کمتر شدن امنیت و اهمیت استراتژیکی کشورهای اروپایی *نقش کشورهای اروپایی را چطور ارزیابی می کنید؟ نمیخواهم بگویم کشورهای اروپایی به لحاظ استراتژیک اهمیت خود را که از دست دادهاند ولی به شدت کاهش پیدا کرده است. امنیت استراتژیک آنها در مقایسه با گذشته کمتر شده، اما همچنان از نظر سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی و فرهنگی اهمیت دارند. بنابراین، ما باید بیشتر روی این جنبهها در تعامل با اروپاییها حساب باز کنیم تا اینکه تصور کنیم از لحاظ استراتژیک میتوانند کمک شایانی به ما کنند. نمونه بارز این کاهش اهمیت استراتژیک، ناتوانی اروپاییها در واکنش به خروج آمریکا از برجام بود. همچنین در موضوع جنگ اوکراین نیز نشان دادند که در موقعیت استراتژیک ضعیفی قرار دارند. سیاستهای ترامپ و حالا حتی بایدن نشاندهنده این است که اروپا در مقایسه با آمریکا از اقتدار و توانمندی لازم برخوردار نیست و در عین حال به شدت به آمریکا وابسته است. این وابستگی باعث شده که آمریکا هر طور که بخواهد، حتی به صورت تحقیرآمیز، با آنها رفتار کند. اروپایی از لحاظ استراتژیکی توانایی لازم را ندارند *باتوجه به این تحلیل شما ایران باید چه استراتژی در قبال کشورهای اروپایی پیاده کند؟ ما باید به دلایل دیگری مانند روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با اروپا رابطه داشته باشیم، اما نباید تصور کنیم که آنها میتوانند به لحاظ استراتژیک کمککننده باشند. از نظر استراتژیک، آمریکا اهمیت اصلی را دارد. در مورد روسیه و چین، این کشورها از نظر اقتصادی بسیار مهم هستند و میتوانند کمکهای قابل توجهی به ما داشته باشند، اما هرگز منافع خود را به خاطر ما به خطر نخواهند انداخت. حتی در زمینه اقتصادی، ما باید واقعبینانه محاسبه کنیم. به عنوان مثال، چین با اینکه به شدت به انرژی خاورمیانه نیازمند است و از اهمیت ما برای تامین امنیت انرژی و حفظ ثبات منطقه آگاه است، اما اگر آمریکا او را تهدید کند، احتمال کوتاه آمدن چین بسیار بالاست. این موضوع به دلیل منافع گسترده چین در روابطش با آمریکاست. در نهایت، اگر فشار آمریکا بر چین افزایش یابد، حتی اگر چین خرید نفت از ایران را متوقف نکند، مجبور به کاهش قیمت نفت خواهیم شد. هرچه فشار بیشتر شود، نفت ارزانتر فروخته خواهد شد و ما مجبور میشویم کالاهای مورد نیاز خود را با هزینه بیشتری تهیه کنیم. این نشان میدهد که در تعاملات خود، باید واقعبینانه عمل کنیم و محاسبات دقیقی داشته باشیم. این نکته نیز اشاره کنم، از همان سالهای 2003 و 2004 بارها تأکید کردم که طرف اصلی ما آمریکاست. اروپاییها به لحاظ استراتژیک توانایی لازم برای حل مسائل ما را ندارند. این موضوع بارها اثبات شده و اکنون نیز همین وضعیت ادامه دارد. تجربه قبلی نشان داد که رفتن در مسیری که بخواهیم اروپاییها را به عنوان بازیگر اصلی در نظر بگیریم، نتیجهبخش نیست. اروپاییها ممکن است در لحظاتی یا به دلایل خاصی مفید واقع شوند، اما انتظار اینکه بتوانند مسائل اصلی را حل کنند، اشتباه است. نقش آنها در مسائل استراتژیک محدود است و باید این واقعیت را در محاسبات خود مدنظر قرار دهیم. دفتر نمایندگی دیدار ایروانی و ماسک را تکذیب نکرده فقط وزارت خارجه تکذیب کرده *در این مدت اخیر، خبر دیدار آقای ماسک با ایروانی منتشر شده و از سوی وزارت خارجه ایران با تاخیر تکذیب شده است. این موضوع را چگونه تحلیل می کنید؟ اگر قرار بر برگزاری ملاقاتی یا مذاکرهای باشد، بهتر است این مسائل به صورت پنهان باقی بمانند. وزارت خارجه نیز ابزارهای مختلفی برای تکذیب دارد و شیوههای متنوعی را میتواند به کار بگیرد. نکته قابل توجه این است که دفتر نمایندگی ایران هیچگاه این موضوع را تکذیب نکرده، در حالی که وزارت خارجه آن را تکذیب کرده است. به همین دلیل، حدس من (و صرفاً یک حدس) این است که این ملاقات صورت گرفته است و به نظر میرسد که مثبت هم بوده است. ملاقات با ایلان ماسک، بهویژه با توجه به ویژگیهای او، میتواند اتفاق مثبتی باشد. او در حلقه نزدیکان ترامپ قرار دارد، ذهنی بیزنسی دارد و برخلاف افرادی مانند مارکو روبیو یا والتذ، ضدیت شدید با ایران ندارد. این ویژگیها، ماسک را به گزینهای مناسب در این زمینه تبدیل میکند. دونالد ترامپ قیمت فروش امنیت را در منطقه افزایش می دهد *به نظر شما با همین موضوع نمی توانیم امتیاز بگیریم؟ ما از جزئیات دقیق اطلاعی نداریم و شاید چنین اقداماتی در حال انجام باشد اما اکنون با توجه به اینکه ترامپ دوباره منصب ریاست جمهوری را به دست گرفته، با یک خاورمیانهای متفاوت نسبت به چهار سال قبل روبهروست. تحلیل این تغییرات و تفاوتها بسیار مهم است. در این مدت، خاورمیانه دستخوش تغییرات بسیاری شده است؛ سقوط سوریه و رفتن اسد، جنگ غزه و تحولات دیگر، همگی فضای منطقه را دگرگون کردهاند. ترامپ احتمالاً تلاش خواهد کرد تا این منطقه را به اصطلاح به ثبات برساند و نیروهای نظامی آمریکا را کاهش دهد یا حتی حذف کند. او همچنین به دنبال گسترش پیمان ابراهیم خواهد بود تا جایگاه اسرائیل را در منطقه تقویت کند. در این میان، موضعگیری ترامپ در قبال ایران نیز بسیار تعیینکننده است. اگر توافقی حاصل نشود، او احتمالاً فشارها را افزایش داده و ایران را به عنوان تهدید اصلی و دشمن شماره یک معرفی خواهد کرد. همچنین، تلاش میکند ائتلافی علیه ایران شکل دهد که بخشی از آن ممکن است بر پایه پیمان ابراهیم باشد و بخش دیگری را از کشورهای دیگر به این ائتلاف ملحق کند. از سوی دیگر، دولت امریکا به عنوان مهمترین “تولیدکننده امنیت”، احتمالاً قیمت فروش امنیت را در منطقه افزایش خواهد داد. او ممکن است به کشورهایی مانند عربستان و امارات بگوید که هزینه تأمین امنیت بالاترست و از آنها برای این خدمات بیشتر مطالبه کند. این سیاستها نشان میدهد که خاورمیانه نه تنها با چالشهای جدیدی مواجه است، بلکه تنشهای موجود نیز ممکن است تشدید شوند. *باتوجه به دلایلی که مطرح کردید امکان اینکه تنش ایران و اسرائیل کنترل شود وجود دارد؟ بخش اول صحبت من مربوط به این بود که ما در ارتباط با همدیگر چه اقداماتی میتوانیم انجام دهیم. این موضوع چند بخش دارد؛ یکی مسئله هستهای، دیگری مسائل منطقهای و همچنین خود اسرائیل. اینها مسائلی هستند که از جانب آمریکاییها نیز مطرح میشوند. ما هم دغدغههای خودمان را داریم؛ از جمله تحریمها و حضور نظامی آمریکا در منطقه. این موارد در نهایت موضوعات اصلی مذاکره خواهند بود. اگر توافقی شکل بگیرد، این مسائل مطرح و درباره آنها بحث خواهد شد. /شفقنا
http://www.ilandnews.ir/fa/News/1348020/حل-مسئله-ایران-برای-ترامپ-دستاورد-بزرگی-خواهد-بود--مذاکره-باید-مستقیم-باشد
|