ایرانیان جهان
راهبرد چین در بازار انرژی خاورمیانه
شنبه 13 بهمن 1403 - 20:35:40
ایرانیان جهان - به گزارش میز نفت، چین و کشورهای مختلف خاورمیانه، به ویژه عربستان سعودی، به میزان فزاینده ای به یکدیگر نزدیک هستند و این شرایط، چالشی برای منافع ایالات متحده است.
پس از آن که رئیس جمهور آمریکا دستورات اجرایی در مورد انرژی را امضا کرد و در عین حال به تعرفه های آتی اشاره کرد، چین قول داد که خلاء ایجاد شده توسط ایالات متحده را پر کند.
به هر حال، چین در این جبهه فعال بوده و هدف آن مقابله با دیدگاه ترامپ در مورد سلطه انرژی با استفاده از ارتباطات بین المللی است. پکن از ترس واردکنندگان انرژی در مورد پتانسیل ترامپ برای رفتارهای غیر قابل پیش بینی سوء استفاده کرده و در عین حال خطرات مرتبط با کاهش سهم بازار تامین کنندگان انرژی را برجسته می کند. این استراتژی در خاورمیانه عملی شده است و اگر ایالات متحده توجه نکند، چین به میزان قابل توجهی سود خواهد برد.
دستاوردهای چین در خاورمیانه
چینی ها چندین سال است که در خاورمیانه دستاوردهایی داشته اند. از آنجایی که سفر پرزیدنت بایدن به عربستان سعودی در سال 2022 میلادی نتوانست ریاض را برای افزایش تولید نفت پس از حمله روسیه به اوکراین متقاعد کند، پکن موفق شد یک پیشرفت دیپلماتیک را به دست آورد و میانجیگری عادی سازی دیپلماتیک میان عربستان سعودی و ایران در سال 2023 میلادی را انجام داد.
برای سال ها، چین بزرگترین مصرف کننده و خریدار نفت عربستان و ایران بوده و زمانی که حوثی‌ها شروع به انفجار کشتی‌ها در دریای سرخ کردند، کشتی‌های چینی (و روسی) معافیت داشتند. 
بهبود جایگاه چین در منطقه
واشنگتن باید پکن را به عنوان یک قدرت رقیب در خاورمیانه به رسمیت بشناسد. در حالی که این امر بدیهی به نظر می رسد، اما تشخیص واشنگتن مبنی بر اینکه چین به دنبال تقابل با ایالات متحده و فراتر از اقیانوس هند و اقیانوس آرام می باشد، محدود است.
پکن قصد دارد از کشورهای منزوی شده توسط ایالات متحده و یا دارای خصومت دیرینه تاریخی استفاده کند، مانند ایران که با آنها یک توافقنامه سرمایه گذاری عظیم 25 ساله امضا کرد. 
همکاری دفاعی گسترده چین با ایران و همکاری سه جانبه فزاینده قدرتمند میان روسیه، ایران و چین باید پرچم قرمزی برای سیاست های خاورمیانه و قفقاز دولت ترامپ باشد.
هشدار کارشناسان چیست؟
کارشناسان هشدار می‌دهند برخی از بزرگترین چالش های اقتصادی سیاست های انرژی ترامپ از خاورمیانه سرچشمه می گیرد. هزینه های جغرافیایی، زمین شناسی و نیروی کار بدین معناست که عرضه نفت خام عربستان با کیفیت بالاتر به بازار همیشه ارزان تر از بشکه های تگزاس، آلاسکا یا داکوتای جنوبی است.
این واقعیت بدین معنی است که آمریکا نمی تواند از دسیسه های چین در منطقه چشم پوشی کند. ایالات متحده باید هوشمندانه، تعامل سازنده با ژئوپلیتیک منطقه، انعطاف‌پذیری دیپلماتیک و شناسایی شرکای انرژی را بازی کند.
یک گام کلیدی تشویق شرکای استراتژیک آمریکا به خرید منابع انرژی خاورمیانه است که زمانی برای ایالات متحده در نظر گرفته شده بود، اما دیگر مورد نیاز نیست. هند تشنه انرژی، یک سنگر حیاتی دموکراتیک در برابر چین، می تواند این نقش را ایفا کند. خوشبختانه، معاهده هند،اسرائیل، ایالات متحده آمریکا و امارات (I2U2) ابزاری را برای مشارکت دادن یک بازیگر سازگار در ژئواکونومیک منطقه فراهم می کند.
خرید بیشتر نفت عربی نه تنها می تواند تقاضای چین را جایگزین کند، بلکه به ایالات متحده اجازه می دهد تا صادرات انرژی خود را به بازارهای اروپایی گسترش دهد، که خرید هند ممکن است آن را کاهش دهد. من معتقدم ایالات متحده باید از روابط دیگر در خاورمیانه برای تضمین زنجیره تامین انرژی پایدار استفاده کند. به عنوان مثال، اسرائیل و آذربایجان یک شراکت راهبردی دارند که بر پویایی آینده منطقه تأثیر می گذارد.
باکو، ظهور بازیگر جدید در قلب قفقاز آذربایجان، کشوری با اکثریت مسلمان شیعه اما به شدت سکولار هم مرز با ایران، مدتهاست که با تهران درگیر بوده است. همین موضوع، آذربایجان و اسرائیل را به شرکای استراتژیک تبدیل کرد که آذربایجان برای سبد انرژی اسرائیل و تجهیزات نظامی اسرائیل برای امنیت آذربایجان حیاتی است. 
تضمین حمایت مستمر آمریکا از آذربایجان و اسرائیل به نفع آمریکاست. چین این موضوع را ارسال‌ها پیش، تشخیص داده است. امروزه آذربایجان تحت وسوسه انگیزه های چینی به ویژه قراردادهای بلند مدت نفت با قیمت بالا و دسترسی آسان به بازار وسیع چین قرار دارد. متأسفانه اشتباهات غرب، باکو را به سمتی نادرست سوق می دهد. آذربایجان که از تاخیر در صادرات انرژی به غرب ناامید شده است، اکنون در فکر نگاه به شرق است. هیچ شگفتی وجود ندارد. 
با وجود جایگاه آذربایجان به عنوان تامین کننده انرژی حیاتی برای چندین کشور اروپایی، که پس از جنگ در اوکراین با اصرار غرب افزایش یافت، اما اتحادیه اروپا تحریم انرژی بر کرملین را اعمال کرد، دولت های اروپایی در ایجاد زیرساخت های لازم برای توسعه صادرات انرژی آذربایجان با تاخیر عمل کردند. آنها همچنین مشتاق بودند که باکو این هزینه ها را بپردازند.
یکی از دلایل وضعیت کنونی این است که اروپایی‌ها همچنان به دنبال دور شدن از سوخت‌های فسیلی هستند، آرزوی تحسین‌برانگیزی که باعث می‌شود با وجود خطرات ژئوپلیتیکی، تعهد به تامین مالی پروژه‌های اکتشافی و زیرساخت‌های تامین بیشتر در دریای کاسپین بحث‌برانگیز باشد. 
دولت ترامپ به جای نادیده گرفتن یا کنار زدن یک کشور مهم تولیدکننده انرژی با اکثریت مسلمان به سمت چین، به صورت بالقوه همکاری موازی با روسیه و ایران را تقویت می کند، دولت ترامپ می تواند از طریق مشوق های دیپلماتیک و مادی، همراه با سیاست واقعی عملی، با مانورهای سیاسی پکن مقابله کند.
حمایت از ادعای آذربایجان در مورد سرنگونی پرواز 8243 هواپیمایی آذربایجان از سوی روسیه بسیار ارزشمند خواهد بود. به رسمیت شناختن تلاش‌های باکو در منطقه از طریق مشارکت آن در توافق‌نامه آبراهام، اولین موفقیت بزرگ دولت ترامپ در سیاست خارجی، می‌تواند راه درازی داشته باشد. واشنگتن همچنین باید از کمیسیون دوجانبه آذربایجان و ارمنستان که درگیر تعیین مرزها در مناطق مورد مناقشه است، حمایت کند تا جنگ 2020 میلادی، آخرین جنگ در تاریخ قفقاز باشد.
به عنوان یک امتیاز، می توان از تخصص فنی اسرائیل برای همکاری بیشتر ایالات متحده، آذربایجان و اسرائیل در زمینه امنیت، فناوری پیشرفته و مراقبت های بهداشتی استفاده کرد. این ابتکارات ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی به پیشبرد سیاست آمریکای اول دولت جدید کمک خواهد کرد. نکته مهمتر اینست که آنها تامین انرژی غرب را تضمین کرده و برنامه انرژی ایالات متحده را ارتقا می دهند.
اگر دولت ترامپ برای دستیابی به تسلط انرژی جدی است، نیاز به دیدی جامع از سیاست امنیت انرژی بین‌المللی دارد. ترامپ تنها از طریق تعامل ژئوپلیتیکی با شرکای آمریکایی در مناطق کلیدی مانند خاورمیانه، قفقاز و خزر، به ویژه اسرائیل و آذربایجان، می تواند جاه طلبی های انرژی خود را به پیش ببرد.
نویسنده: وسلی الکساندر هیل
منبع: Forbes
مترجم: محسن داوری

http://www.ilandnews.ir/fa/News/1348471/راهبرد-چین-در-بازار-انرژی-خاورمیانه
بستن   چاپ