ایرانیان جهان - به گزارش اقتصادنیوز، تریتا پارسی، معاون اجرایی مؤسسه کوئینسی با انتشار یادداشتی در ریسپانسیبل استیت کرفت نوشت: بخش عمدهای از تیترهای امروز به درستی بر مواضع تکان دهنده دونالد ترامپ مبنی بر اینکه ایالات متحده غزه را اشغال میکند، متمرکز است.
آمریکا اشتباهات بیشماری در خاورمیانه مرتکب شده و ترامپ به مراتب بیشتر از سایر رؤسای جمهور آمریکا تمایل داشته و دارد تا بدانها اعتراف کند.
اما هیچکدام به اندازه متعهد شدن نیروهای آمریکایی جهت تصرف غزه -در حالی که قرار است 1.7 میلیون فلسطینی از این سرزمین به اردن و مصر رانده شوند،- فاجعه بار -و برخلاف منافع ایالات متحده نخواهد بود.
به نوشته پارسی، مواضع ترامپ مصداق حرکت بر در مسیر فکری اشتباه بود اما تنها اندکی بعد، رئیس جمهوری آمریکا همه چیز را در مسیر درست قرار داد.
سن شکنی ترامپ پارسی در ادامه یادداشت خود آورد، ترامپ هنگام امضای یادداشت رئیس جمهوری جدید مبنی بر اعمال فشار حداکثری علیه ایران، آب سرد را بر ادعاها ریخت و آشکارا نارضایتی خود را از این سیاست ابراز کرد. او در این مراسم که در روز سهشنبه انجام شد، گفت: «این یکی از مواردی است که من از انجامش خرسند نیستم. من این یادداشت را امضا میکنم، اما از انجام آن ناراضی هستم».
با این حال، این عبارات در قیاس با سایر مواضع ترامپ در گفتوگو با خبرنگاران در دفتر بیضی چندان حیرتانگیز نبود. نکته برجستهتر در عباراتش این بود که رئیس جمهوری از تمایل یا عدم تمایل تصمیمگیرندگان در ایران گفت و مدعی شد، افراد زیادی در ایران هستند که نمیخواهند ایران سلاح هستهای داشته باشد.
من نمیتوانم رئیسجمهوری را در آمریکا به خاطر بیاورم که از خط شبه رسمی واشنگتن مبنی بر این ادعا که تهران برای عبور از آستانه گریز هستهای خیز برداشته، منحرف شده باشد. مقامات ایالات متحده به ندرت اجازه ارائه نظری متفاوت یا حرکت بر منطقه خاکستری را میدهند.
به بیان دیگر تمامی رؤسای جمهوری آمریکا مدعی بودند که ایرانیها همیشه خواهان عبور از آستانه گریز هستهای است و تنها راه برای جلوگیری از دستیابی آنها توقف دسترسیشان به مواد، دانش یا فناوری لازم در این زمینه است. به ادعای آنها، اگر تهران به چنین فنآوریهایی دسترسی داشته باشد، به سمت تغییر دکترین هستهای تغییر مسیر خواهد داد.
این یک قطعیت غیرقابل چالش است. به ادعای پارسی، برآورد نهاد اطلاعات ملی در مورد ایران در سال 2007 در باب ارزیابی این مسأله که ایران برنامه تسلیحات هستهای فعالی ندارد، جنجال بزرگی به راه انداخت، آن هم در شرایطی که همین نهاد با اطمینان نسبتاً بالا به این نتیجه رسید که تهران حداقل گزینه توسعه برنامه هستهای برای عبور از آستانه گریز هستهای را در دستان خود نگاه داشته است. به عبارتی به ادعای این نهاد تهران به دنبال سلاح هستهای ادعایی است اما موقتاً دسترسی بدان را متوقف کرده است.
ترامپ نتانیاهو را خلع سلاح کرد! اما ترامپ از این هم فراتر رفت. او با اعلام اینکه برخی در ساختار سیاسی ایران خواهان تغییر دکترین هستهای نیستند، یکی از اساسیترین پیشفرضهای خرد متعارف واشنگتن در مورد ایران را در هم شکست. به ادعای پارسی، احتمالاً او فقط همان چیزی که جامعه اطلاعاتی در اختیارش قرار داده بود را تکرار میکند.
همچنین احتمالاً جامعه اطلاعاتی ارزیابیهای مشابهی را پیشتر انجام داده و آنها را با روسای جمهور قبلی به اشتراک گذاشته است. با این حال، هیچ یک از رؤسای جمهور پیشین این نکته مهم را با مردم آمریکا در این میان نگذاشتند. در عوض، تصویری سیاه و سفید از خواستهها و انگیزههای ساختار سیاسی ایران ترسیم کردند؛ تصویری که به تقویت سیاستهای جنگ طلبانه و مقابلهای در قبال تهران کمک کرد و در عین حال از کشف مسیری برای حل و فصل اختلافات آمریکا با ایران بهصورت دیپلماتیک جلوگیری کرد.
شکستن این فرض که ایران خواهان تغییر دکترین هستهای است، به ویژه برای بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، مشکل ساز است. به ادعای پارسی، ایران یک تهدید وجودی برای اسرائیل به حساب میآید؛ چرا که به ادعای مقامهای این رژیم تهران به دنبال هدف قرار دادن تلآویو با تسلیحات هستهای است.
بسیاری مدعیاند از آنجا که تهران همواره به دنبال عبور از آستانه گریز هستهای بوده است، تنها گزینه برای اسرائیل و ایالات متحده اقدام ادعایی پیشگیرانه به ایران است. این همان گزینه ادعایی است که نتانیاهو در 25 سال گذشته از آن حمایت کرده است.
سیگنال به تهران به ندرت این مفروضات به شکلی دقیق مورد بررسی قرار گرفته اند. سیاستهای ایران ممکن است در تضاد با منافع اسرائیل باشد و مقامهای تهران درگیر اشتباه محاسباتی شوند، اما غیرمنطقی نیستند. به ادعای پارسی، سه رئیس سابق موساد - افرایم حلوی، تامیر پاردو و مایر داگان و همچنین ایهود باراک، نخستوزیر سابق این بازیگر، همگی این ایده (ادعایی) دال بر این که ایران تهدید وجودی برای اسرائیل است را منکر شدند.
به نوشته پارسی، اکنون ترامپ - درست دقایقی قبل از پذیرایی از نتانیاهو در کاخ سفید - این فرض را که ساختار سیاسی ایران به دنبال تغییر دکترین هستهای است رد کرد. انکار چنین فرضیهای در کنار تایید نیمه جان یادداشت ترامپ در باب بازگشت فشار حداکثری قرار داده شد.
رئیس جمهوری آمریکا احتمالا به خوبی میداند که سیگنال ارسالی اعمال تحریمها، یعنی عزم رئیسجمهور دال بر این که میخواهد محدودیتها اجرا شود. اما ترامپ با ریختن آب سرد بر روی این اقدامات آن هم با بیان عبارت «امیدوارم که ما ناچار نشویم بیش از این به فشارها متوسل شویم» - به تهران، پکن و بازیگران خصوصی سیگنال داد که قرار نیست برای اجرای محدودیتها از جهنم و گردباد بگذرد.
به نوشته پارسی، ترامپ به جای پایبندی بیش از حد به تحریمها – محدودیتهایی که رئیس جمهوری در دوره اول ریاست جمهوریاش به دنبال اجرایشان بود – فضایی را برای عدم پایندی به تحریمها تعریف کرد. از همین رو ترامپ متعاقبا اعلام می کند که بیشتر به یک توافق علاقهمند است تا درهم شکستن اقتصاد ایران.
مفهوم موضع گیریاش این است که امضای یادداشت اجرایی در باب بازگشت کمپین فشار حداکثری 2 گزارهای بوده که او به واسطه دلایل سیاسی ناچار بدان تن داده است. به ادعای پارسی، تهران باید به این گزارهها توجه داشته باشد.
ترامپ علی رغم این یادداشت، درها را برای توافق بزرگ باز نگه میدارد. اما این در برای همیشه باز نخواهد ماند. همزمان ترامپ باید توجه داشته باشد؛ توافقی که قرار است در غزه اجرایی کند میتواند برایش بسیار پرهزینه باشد.
http://www.ilandnews.ir/fa/News/1353400/روایت-تریتا-پارسی-از-سنت-شکنی-آمریکا-در-برابر-ایران؛-آب-سردی-که-ترامپ-بر-سر-اسرائیل-ریخت--نتانیاهو-دست-خالی-باز-میگردد؟