تاریخ را درست بخوانید؛ سخنرانی ظریف، پاسخ سفارت روسیه و واقعیت ماجرا – آفتاب نو | اخبار ورزشی
سه شنبه 23 بهمن 1403 - 15:39:42
|
|
ایرانیان جهان - در تنظیم روابط خارجی ایران با قدرتهای محلی، منطقهای و بین المللی تنها یک «خط قرمز» وجود دارد و آن هم «صیانت از منافع و امنیت ملی کشور» در محیط آشوبناک خارجی است. برهمین اساس جمهوری اسلامی ایران براساس اصل «نه شرقی نه غربی» ضمن تاکید بر استقلال خود سعی کرده تا با دنبال کردن «سیاست خارجی متوازن و واقع گرا» در هیچیک از بلوکهای قدرت جهانی قرار نگرفته و در عین حال در تعریف روابط با هریک از بازیگران بین المللی به دنبال بیشینه سازی منافع ملی و کاهش تهدیدات علیه امنیت و تمامیت ارضی کشور باشد. بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان با این حال ایران به دلیل قرار گرفتن در قلب منطقه «هارتلند» به عنوان چهارراه ارتباطی و مرکز منابع هیدروکربن همواره مورد توجه قدرتهای بزرگ جهانی به ویژه آمریکا، انگلیس و روسیه بوده است. در این معادله گاهاً کشورهای نام برده در قالب متفقین بدون اجازه دولت وقت ایران «کنفرانس تهران» برگزار کرده و گاهی نیز دامنه رقابت آنها آنقدر گسترش پیدا کرده که تبدیل به نوعی معادله با حاصل جمع صفر شده است! اخیراً بازنشر اظهارات سال گذشته محمد جواد ظریف در جریان همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران در خصوص تمام شدن دوران اتحادها و ائتلافها بلندمدت و ذکر مثالی از پیشنهاد همکاری پدافندی روسیه به آمریکا در اروپا سبب شده است تا سفارت روسیه با اتخاذ رویکردی شتاب زده متنی علیه معاون امور راهبردی رئیس جمهور منتشر و وی را تلویحاً متهم به «دروغ گویی» و «بیدانشی» کند. اما واقعیت ماجرا چیست؟ حقیقت چیست؟ پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، دو جریان «غرب گرایان» و کمی بعد «نئواوراسیانیستها» سکان هدایت کاخ کرملین را بر عهده گرفتند. بین سالهای 1991 تا 2009 حاکمان جدید روسیه بارها سعی کردند تا به عنوان بخشی از تمدن غرب و حتی قاره اروپا پذیرفته شده تا بتوانند از عوائد اقتصادی، فناوری، سیاسی و امنیتی آن بهره ببرند. با این حال آمریکا تحت رهبری جورج بوش پسر و بعدها باراک اوباما تصمیم گرفت تا روسیه جدید را در کنار چین، ایران و کره شمالی به عنوان کشورهای تجدید نظر طلب در نظام بین الملل شناسایی کرده و آنها را در اسناد امنیت ملی آمریکا به عنوان تهدید علیه منافع واشنگتن و کشورهای غربی معرفی کنند. ظهور انقلابهای رنگی در اوکراین (انقلاب نارنجی- 2004)، گرجستان (گل رز- 2003) و در سالهای بعدی نفوذ در ارمنستان برای دور کردن ایروان از مسکو نشان دهنده برنامه غرب برای نزدیک شدن به مرزهای حوزه «CIS» و محاصره روسیه جدید است. مداخله نظامی روسیه در گرجستان و اوکراین را میتوان نشانهای از واکنش روسها در برابر نزدیک شدن نیروها و امکانات نظامی ناتو در نزدیکی مرزهای روسیه تاریخی دانست. در سال 2006 میلادی دولت بوش با کمک پروژه «امنیتی سازی» اسرائیل سعی داشت تا توان موشکی ایران را تهدیدی علیه نه کشورهای منطقه غرب آسیا، بلکه تهدید مستقیم علیه برلین، رم، پاریس و حتی لندن معرفی کند. ورای این عملیات روانی اما واقعیت چیز دیگری بود. آمریکاییها قصد داشتند تا با استفاده از موقعیت «فروپاشی دیوار برلین» به نزدیکی مرزهای روسیه نزدیک شده و اصطلاحاً تسلیحات آفندی- پدافندی خود را در شرق قاره اروپا مستقر کنند. در سال 2006 آمریکاییها دور نخست مذاکرات با کشورهای جمهوری چک، لهستان و مجارستان را برای استقرار سیستمهای ضدموشکی آغاز کردند. به فاصله چند ماه بعد ولادیمیر پوتین با ارائه ابتکاری امنیتی از واشنگتن خواست تا این سیستم پدافندی موشکی که در ظاهر علیه ایران بود، به صورت مشترک میان آمریکا، اروپا و روسیه تعریف شود. صحت این روایت را میتوان با مطالعه اسناد کاخ سفید تأیید کرد. نکته ظریف و قابل تأمل در این روایت آن است که روسها حقیقتاً قصد همکاری با آمریکا علیه ایران را نداشتند اما در آن «روایت سازی غربی» مجبور بودند که برای جلوگیری از استقرار سیستمهای ضدموشکی در نزدیکی مرزهای خود با روایت «ضدایرانی» همراهی کنند. به بیان دیگر روسیه برای آنکه جلوی سو استفاده آمریکا از موج «ایران هراسی» در غرب را بگیرد، چارهای جز همراهی موقت و ظاهری با آن برای خنثی کردن طرح ضدروسی ناتو نداشت. این موضوع پس از آنکه آمریکا اعلام مخالفت کرد برای همیشه به حاشیه رفت و دیگر مطرح نشد. اما در خصوص روایت محمد جواد ظریف وزیر خارجه پیشین ایران و چرایی انتشار آن در شرایط کنونی و در عین حال نوع واکنش سفارت روسیه به این روایت سوالات و ابهاماتی زیادی وجود دارد؟ فارغ از اختلافات داخلی در خصوص قانونی بودن یا نبودن حضور ظریف در مقام مشاور امور راهبردی دولت چهاردهم به نظر میرسد اصل صحبتهای وی در جریان همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران اساساً «ضد روسی» نبود بلکه برعکس در ستایش عمل گرایی و نگاه واقع گرایانه به منافع ملی این صحبتها ایراد شده است. وزیر خارجه سابق ایران در فرصتهای مختلف از لزوم گسترش روابط با روسیه و چین به عنوان بخشی از سیاست خارجی متوازن ایران دفاع کرده است. با این حال ایشان باید در بیان برخی اظهارات در خصوص مسائل دوجانبه ایران با روسیه، مخصوصاً پس از انتشار غیرقانونی و مشکوک فایل صوتی ایشان از شبکه ضدایرانی اینترنشنال، دقت بیشتری کرده و اجازه سو استفاده افراد سودجو و بدخواه را ندهد. در سوی مقابل سفارت روسیه در ایران نیز باید حد و حدود خود را شناخته و متناسب با قوانین و عرف دیپلماتیک در خصوص کارگزاران کشور میزبان اظهار موضع یا حتی گلایه کند. تکرار این خطا قطعاً با واکنش متناسب از سوی تهران مواجه خواهد شد. نکته آخر روابط میان تهران- مسکو علیرغم فراز و نشیبهای تاریخی امروز در نقطه اوج هماهنگی و همکاری استراتژیک قرار دارد. امضای توافقنامه جامع راهبردی میان ایران و روسیه در جریان سفر مسعود پزشکیان به روسیه را میتوان نشان دهنده آغاز فصل جدید در روابط این دو قدرت دانست. در دوران جدید روسها باید بدانند که دولت ایران ارزش زیادی برای توسعه همکاری با همسایه شمالی خود قائل است اما دخالت در امور داخلی ایران یا توهین به کارگزاران سابق یا فعلی نظام به مثابه عبور از «خط قرمزی» است که میتواند دیوار اعتماد میان دو کشور را شکسته و تبدیل به «بدبینی» و «بیاعتمادی» کند. منبع:+
http://www.ilandnews.ir/fa/News/1360781/تاریخ-را-درست-بخوانید؛-سخنرانی-ظریف،-پاسخ-سفارت-روسیه-و-واقعیت-ماجرا-–-آفتاب-نو-|-اخبار-ورزشی
|