پس از قدس نوبت مکه است!/ نگاهی به کتاب یک صهیونیست با عنوان «بازگشت به مکه»
پنجشنبه 25 بهمن 1403 - 13:56:15
|
|
ایرانیان جهان - به گزارش حوزه بین الملل خبرگزاری تقریب، متن یادداشت «سلیم البطاینه»پژوهشگر و نویسنده اردنی با عنوان«پس از قدس نوبت مکه است!»به این شرح است: ممکن است برخی سرگیجه بگیرند، آنچه می نویسم ،خیالبافی نیست، آنچه از آن می ترسیم، این است که خود را در برابر تهدید کلی ببینیم که همه جا وجود دارد، پس از آنکه اکثریت نظامهای عربی در آغوش اسرائیل قرار گرفته اند، آنچه دشوار و سخت بود، اکنون ممکن شده است، دیگر هیچ چیزی غیر ممکن و محال نیست به ویژه پس از آنکه به لطف مواضع بسیاری از عربها که میان یکدیگر برای اثبات سرسپردگی و وفاداری خود به اسرائیل به شیوه های مختلف با هم مسابقه گذاشته اند، جغرافیا با سیاست درهم پیچیده و آمیخته شده است. نیاز زیادی به بررسی و مطالعه عمیق کتاب « Return To Mecca» نوشته «آوی لیپکین» نویسنده صهیونیست نداریم که سال 2012 این کتاب را به زبان انگلیسی به رشته تحریر درآورد، جلد این کتاب خودش به تنهایی یک قصه است، چرا که جلد این کتاب دربرگیرنده عکس مسجدالحرام است که کعبه در وسط آن است و بالای آن نماد یهودیت ترسیم شده است. نویسنده این کتاب خواستار نفوذ یهودی(صهیونیسم) در مکه مکرمه و مدینه منوره و بازترسیم مرزهای جدید برای رژیم صهیونیستی بر اساس(باور صهیونیستها مبنی بر) اصل بازپس گیری زمین برای بنی اسرائیل موسوم به سرزمین موعود شده است به عنوان جغرافیایی که در مرزهای پادشاهی داوود(به زعم صهیونیستها) و بخش جدایی ناپذیر از آنچه اسرائیل بزرگ خوانده می شود که (بر اساس عقاید انحرافی یهودیان)خداوند آن را به بنی اسرائیل بخشیده است، همانطور که در سِفر یشعوبن نون(تورات تحریف شده)آمده که آن را وطن تاریخی یهود نامیده که مرزهای سیاسی دستخوش تغییر تاثیری بر آن نمی گذارد. نویسنده این کتاب می گوید: ما باید به شبه جزیره عربستان حمله و حجاز و تبوک را اشغال کرده و کعبه را ویران کنیم که برای ما مهمتر از تخریب مسجدالاقصی و ساخت هیکل(معبد ادعایی سلیمان) به جای آن است، ما حق به ارث بردن از جدمان ابراهیم(ع) را داریم. ممکن است برخی سرگیجه بگیرند، آنچه می نویسم ،خیالبافی نیست، آنچه از آن می ترسیم، این است که خود را در برابر تهدید کلی ببینیم که همه جا وجود دارد، پس از آنکه اکثریت نظامهای عربی در آغوش اسرائیل قرار گرفته اند، آنچه دشوار و سخت بود، اکنون ممکن شده است، دیگر هیچ چیزی غیر ممکن و محال نیست به ویژه پس از آنکه به لطف مواضع بسیاری از عربها که میان یکدیگر برای اثبات سرسپردگی و وفاداری خود به اسرائیل به شیوه های مختلف با هم مسابقه گذاشته اند، جغرافیا با سیاست درهم پیچیده و آمیخته شده است. روزگار آبستن هر حادثه عجیب و غریبی است و در سایه سرسپردگی و سازش و تسلیم شدن عربها که تاریخ فقط در زمان بربرها و تاتارها(مغول) آن را شاهد بوده، هر فرد عرب با چشمان خودش نظارهگر افتادن سنگهای وطن عربی خود و شاهد فروریختن دیوارهای آن است. به طور کلی، جهان عرب این روزها شاهد فعالیتهای گسترده در بازار فروش وطنهاست و از فاجعه به سمت فاجعه دیگری حرکت می کند، گویا خارج از باغات موز است، ما نمی دانیم کدام عربی پس از سوریه در دستورکار پروژه صهیونیسم قرار گرفته است؟. تسلیم و سازش و سرسپردگی، امت عربی که دچار اختلافات و شکاف داخلی و شکست خورده روانی است و دگرگونی سیاسی عربی که می توان نام دوران ارتداد عربی را بر آن گذاشت و دردهای زایمان که منجر به ظهور نوزاد جدیدی خواهد شد که به همراه آن، شکل و بافت منطقه تغییر خواهد کرد. وفاداری و دوستی با رژیم صهیونیستی امروز علنا اعلام می شود،این بازی به طور علنی و به طور گسترده در حال انجام است، و مطالبه خیبر و مناطق قینقاع و بنی نضیر و بنی قریضه(در عربستان) دیگر شوخی نیست و این همان چیزی است که عبدالوهاب المسیری اندیشمند عرب در اواسط دهه هفتاد قرن گذشته هشدار داده بود که در آن زمان گفت: ما ممکن است به مرحله ای برسیم که فرد عرب به یک کارمند صهیونیست تبدیل شود که همان وظایف صهیونیست اصلی را انجام دهد. قطعا راه مکه به روی رژیم صهیونیستی باز است و کتاب «بازگشت به مکه»، یک تحول قابل توجه برای رویاهای رژیم صهیونیستی در راه بازپس گیری سرزمین موعودی است که متون تورات(تحریف شده) به زعم آنها از آن سخن می گوید. کدامتان سخنانی را که نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی پس از شکست کشورهای عربی در سال 1967 میلادی گفته بود، به خاطر دارد؟. او گفته بود: من بوی وطنم را در حجاز استشمام می کنم، آنجا وطنم است که باید آن را بازپس بگیرم.. سالهای طولانی پس از او، نتانیاهو(نخست وزیر کنونی رژیم صهیونیستی) در کتابش با عنوان «مکانی زیر خورشید» گفته است: بلندپروازی سیاسی و جغرافیایی ما حد و مرزی ندارد، مرزهای دولت ما فلسطین نیست، بلکه تا اردن و حتی خیبر در عربستان و تا جایی که تانکها و پای سربازان ما برسد، امتداد دارد. تقریبا چهار سال پیش بود که ویدئوی متعلق به «ایدی کوهین» روزنامه نگار صهیونیست مرا به خنده واداشت، او در آن ویدئو تمام حکام عرب را به چالش کشید و خطاب به آنها گفت اگر جرات دارند در اعتراض به تصمیم دونالد ترامپ رئیس جمهور آن زمان آمریکا مبنی بر انتقال سفارت آمریکا به قدس، سفرای خود را از واشنگتن فرا بخوانند...نکته خندهدار و مضحک در سخنان این فعال صهیونیست این بود که گفته بود اگر چنین امری رخ دهد(رژیمهای عربی سفرایشان را از واشنگتن فرابخوانند)، او اسلام خواهد آورد. اجازه دهید به سئوال قدیمی برگردم: چه فرقی میان دیدگاه قذافی در 30 سال پیش و دیدگاه تمام حاکمان عرب وجود دارد؟ اگر آن طور که آنها می گویند که قذافی دیوانه بود، پس عاقل ما(عربها) و دیوانه ما کیست؟ فاجعه در راه است،بحث این است که ما هیچ اختیاری از خود نداریم، باید به سئوال قدیمی که «نزار قبانی»(شاعر عرب) مطرح کرده بود، پاسخ دهیم که گفته بود:چه زمانی مرگ عرب ها را جار خواهند زد؟.جواب: اکنون مرگ عرب ها رسیده است.آیا کسانی که این موضوع برایشان اهمیت دارد، خطر این پرتگاه را درک میکنند؟.
http://www.ilandnews.ir/fa/News/1363267/پس-از-قدس-نوبت-مکه-است!--نگاهی-به-کتاب-یک-صهیونیست-با-عنوان-«بازگشت-به-مکه»
|