ایرانیان جهان
اقتصاد اسلامی ـ 38 | نقدی بر اسلامیزه شدن اقتصاد متعارف
چهارشنبه 29 اسفند 1403 - 11:01:43
ایرانیان جهان - مباحث ارائه شده توسط طرفداران رویکرد «تلفیقی»، اغلب در محیط‌های ایده‌آل و با مفروضاتی دور از واقعیت قابل اجرا هستند. این رویکرد، نمی‌تواند بطور کامل مسائل و چالش‌های اقتصادی جوامع مسلمان را حل کند و به ایجاد یک نظام اقتصادی عادلانه و کارآمد منجر شود. - اخبار اقتصادی -
خبرگزاری تسنیم ؛ پرونده "اقتصاد اسلامی" بخش38 _ «رویکرد تلفیقی» در میان رویکردهای مختلف به مطالعه اقتصاد اسلامی، نگاهی است که فعالان آن، عموماً هم اسلام‌شناس هستند و هم اقتصاددان، و از هر دو حوزه دانش بهره می‌برند.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
این محققان، با آگاهی از اصول فقه و روش‌های تحقیق در اقتصاد، شایسته‌ترین افراد برای توسعه اقتصاد اسلامی محسوب می‌شوند. آنها می‌توانند با تلفیق دانش دینی و اقتصادی، به ارائه راهکارهای نوین در این حوزه بپردازند. این دسته از پژوهشگران، با آگاهی از دین و اقتصاد، به این نتیجه رسیده‌اند که برخی از مفروضات اقتصاد متعارف با آموزه‌های اسلامی سازگار نیست. آنها با حذف این مفروضات و جایگزینی مفروضات اسلامی، زمینه‌ای برای ارائه تئوری‌های اقتصادی متفاوت فراهم کرده و با استفاده از دستگاه تحلیلی اقتصاد متعارف و رویکرد نئوکلاسیک، به ارائه مباحث اقتصادی جدید پرداخته‌اند. آنها با حفظ روش‌های تحلیل اقتصادی، به دنبال ترویج و توسعه تئوری‌پردازی در اقتصاد اسلامی هستند. در این زمینه بیشتر بخوانید
+ اقتصاد اسلامی همان احکام اقتصادی است؟ + نقدی بر نگاه نئوکلاسیک به اقتصاداسلامی یکی از نمونه‌های تحقیقات تلفیقی، نقد فرض «انسان اقتصادی» در اقتصاد متعارف است. محققان این رویکرد، فرض انسان عقلایی را ناکافی می‌دانند، زیرا بر فردگرایی و خودخواهی تأکید دارد، در حالی که انسان از منظر اسلام، موجودی خداگرا با ظرفیت خلافت الهی است. اسلام، ویژگی‌هایی نظیر میانه‌روی، مواسات و انفاق را برای انسان قائل است. محققان تلفیقی، این مفروضات اسلامی را جایگزین مفروضات اقتصاد متعارف می‌کنند و با استفاده از دستگاه تحلیلی اقتصاد، به بررسی رفتار اقتصادی انسان از منظر اسلام می‌پردازند. با جایگزینی مفروضات اسلامی، محققان به حداکثرسازی تابع مصرف یا تولید انسان با قیود و اهداف اسلامی می‌پردازند. آنها با استفاده از روش‌های تحلیل نهایی و حداکثرسازی، نتایجی متفاوت از اقتصاد متعارف به دست می‌آورند. این رویکرد، با ایجاد تغییر در مفروضات بنیادین اقتصاد متعارف، به نوآوری در اقتصاد اسلامی کمک می‌کند. محققان تلفیقی، با حفظ ابزارهای تحلیل اقتصادی، به دنبال ارائه دیدگاه‌های نوینی در حوزه اقتصاد اسلامی هستند.
محققان تلفیقی در حوزه اقتصاد کلان نیز به همین شیوه عمل می‌کنند. آنها با حذف بهره و جایگزینی سود، مفروضات تحلیل بازار پول و تعادل اقتصاد کلان را تغییر می‌دهند. سپس با استفاده از منحنی‌های IS و LM، به تحلیل اقتصاد کلان از منظر اسلامی می‌پردازند. توجیه این پژوهشگران برای حذف ربا و جایگزینی سود، قابل توجه است. آنها می‌گویند ربا، که جنگ با خدا و پیامبر است، باید حذف شود و سود، که از فعالیت‌های بازار حقیقی حاصل می‌شود، جایگزین آن گردد (ربا، قیمت پول قرض داده شده است، در حالی که سود، ما به التفاوت درآمد و هزینه در تولید است).
رویکرد تلفیقی، که بخش قابل توجهی از ادبیات اقتصاد اسلامی را به خود اختصاص داده، شایسته توجه و ارزیابی دقیق است. این رویکرد، با تلفیق دانش اقتصاد مدرن و آموزه‌های اسلامی، تلاش می‌کند تا تئوری‌های اقتصادی را با ارزش‌های اسلامی سازگار کند. استاد حسن سبحانی، اندیشمند صاحب‌نام اقتصادی در اثر ارزشمند «ابهام‌زدایی از اقتصاد اسلامی» در این موضوع آورده است:
مطالب اسلامی مطروحه در این رویکرد در واقع همان مطالب رایج در علم اقتصاد منتهی با لعابی از اسلامیت است. به همین جهت معمولاً رویکرد تلفیقی در مواردی، به اقدامی در مسیر اسلامیزه کردن مباحث علم اقتصاد هم نام‏گذاری شده است و درباره آن گفته شده است در رویکرد تلفیقی تلاش برای به‏وجود آوردن نوعی دانش بومی در اقتصاد ساماندهی شده است (ص 230).
باید توجه داشت که این رویکرد، در عین حال که می‌تواند به توسعه اقتصاد اسلامی کمک کند، نباید به ابزاری برای اسلامیزه کردن اقتصاد متعارف تبدیل شود. ارزیابی نتایج این رویکرد، باید با توجه به این نکته صورت گیرد که آیا این تحقیقات، به ارائه دیدگاه‌های نوینی در اقتصاد اسلامی منجر شده‌اند یا صرفاً به تکرار مباحث اقتصاد متعارف با لعابی از اسلامیت پرداخته‌اند. جا دارد اینجا حول رویکرد تلفیقی نکاتی مورد تذکر واقع شود:
الف) رویکرد تلفیقی، می‌تواند بدیلی برای موضوعات اقتصاد متعارف ارائه دهد. این مباحث، از دیدگاه اقتصاددانان علاقه‌مند به تلفیق مفاهیم اسلامی با اقتصاد، استخراج می‌شوند. درعین‌حال آزمون تجربی تئوری‌های استخراج شده توسط رویکرد تلفیقی، چالش‌برانگیز است. مفروضات این تئوری‌ها، که بر رفتار انسان متعالی و متدین مبتنی است، در جوامع واقعی قابل پیاده‌سازی نیست. جامعه‌ای متشکل از مؤمنان متدین و مقید به آموزه‌های اسلامی، به عنوان آزمایشگاه آزمون‌پذیری این تئوری‌ها وجود ندارد. جوامع موجود، با سطوح مختلفی از التزام به اسلام، نمی‌توانند آزمایشگاه‌های کاملی برای این منظور باشند. این پرسش مطرح است که آیا رسالت دین، ارائه تحلیل‌های انتزاعی از رفتارهای اقتصادی مسلمانان است؟ یا هدف دین، هدایت عملی مردم در زندگی اقتصادی است؟
درحقیقت رویکرد تلفیقی، عمدتاً موضوعات خود را از اقتصاد رسمی می‌گیرد و دیدگاه اسلام را در مورد آنها ارائه می‌دهد. یکی دیگر از چالش‌ها این است که تشکیل جامعه‌ای ایده‌آل از مسلمانان، که به تمام آموزه‌های اسلامی پایبند باشند، در شرایط کنونی دشوار است. ضمن اینکه حتی اگر امکان آزمون تجربی تئوری‌ها فراهم شود، نتایج آزمون لزوماً به معنای صحت یا نادرستی تئوری‌ها نیست.
ب) اصرار بر معرفی اقتصاد اسلامی به عنوان یک دانش تجربی، نشان‌دهنده نفوذ اقتصاد متعارف بر ذهنیت برخی اسلام‌شناسان است. این امر، منجر به تحت‌الشعاع قرار گرفتن تبیین اقتصاد اسلامی توسط نظم تئوریک و مبانی فلسفی اقتصاد سرمایه‌داری شده است. اولویت اقتصاد اسلامی، باید ارائه چارچوبی برای نظام اقتصادی باشد که در آن آزادی و عدالت توأمان محقق شوند. این نظام، باید رفتارهای اقتصادی را در راستای ارزش‌های اسلامی شکل دهد. افراط و تفریط در تبیین مضامین اقتصادی اسلام، ناشی از عدم توجه به اولویت‌های این حوزه است. این امر، منجر به ارائه تحلیل‌هایی شده که با اهداف و رسالت‌های اقتصاد اسلامی سازگار نیستند.
جمع‌بندی
رویکرد تلفیقی به اقتصاد اسلامی، اگرچه دستاوردهای قابل توجهی داشته و به غنای ادبیات این حوزه کمک کرده، اما نمی‌تواند به تنهایی، تمام اهداف اقتصاد اسلامی را محقق سازد. این رویکرد، بیشتر به ارائه مباحث انتزاعی می‌پردازد و در ایجاد یک سبک زندگی اقتصادی مبتنی بر ارزش‌های اسلامی، نقش تعیین‌کننده‌ای ندارد. مباحث ارائه شده توسط رویکرد تلفیقی، اغلب در محیط‌های ایده‌آل و با مفروضاتی دور از واقعیت قابل اجرا هستند. این رویکرد، نمی‌تواند بطور کامل، مسائل و چالش‌های اقتصادی جوامع مسلمان را حل کند و به ایجاد یک نظام اقتصادی عادلانه و کارآمد منجر شود. اقتصاد اسلامی، نیازمند رویکردی جامع‌تر است که علاوه بر ارائه مباحث نظری، به طراحی نهادها و سازوکارهای عملی نیز بپردازد. این رویکرد، باید با توجه به شرایط و نیازهای جوامع مسلمان، به ارائه راهکارهایی برای تحقق عدالت اقتصادی و ایجاد سبک زندگی اقتصادی مبتنی بر ارزش‌های اسلامی بپردازد.
انتهای پیام/

http://www.ilandnews.ir/fa/News/1379978/اقتصاد-اسلامی-ـ-38-|-نقدی-بر-اسلامیزه-شدن-اقتصاد-متعارف
بستن   چاپ