ایرانیان جهان - مهمترین عناوین روزنامههای امروز _سهشنبه نوزدهم فروردین 1404_ را در ادامه میخوانید.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بازدارندگی از عمق زمین» نوشت: «اولینبار مهرماه سال 1394 بود که نیروی هوافضای سپاه پاسداران یکی از شهرهای موشکی خود را در اعماق 500 متری زمین رونمایی کرد.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
سپاه پاسداران در آن زمان اعلام کرد پایگاههای موشکی در تمام استانها پخش شده است. کمتر از دو هفته بعد، اندیشکده آمریکایی «صلح» در گزارشی ویژه به بررسی «برنامه موشکی ایران» پرداخت و نوشت که «جمهوری اسلامی دارای بزرگترین و متنوعترین زرادخانه موشکهای بالستیک در خاورمیانه است» و همزمان ایران تنها کشوری است که بدون داشتن تسلیحات هستهای، موشکهای بالستیک با برد حدود 2هزار کیلومتر در اختیار دارد. احتمالاً آن زمان طرح چنین تحلیلی درباره توانمندی موشکی ایران اغراقآمیز به نظر میرسید، اما گذشت زمان ثابت کرد اندیشکده آمریکایی این بار درست تحلیل کرده بود. در آخرین روز زمستان 1403، سردار امیرعلی حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران در گفتوگو با یک برنامه تلویزیونی، به تعداد بالای شهرهای زیرزمینی نیروهای مسلح ایران اشاره کرد و گفت: «اگر از امروز هر هفته یک رونمایی از یک شهر موشکی داشته باشیم، تا دو سال آینده هم تمام نخواهد شد.» پنجم فروردین ماه 1404، نیروی هوافضای سپاه پاسداران اعلام کرد قرار است از یکی از ابرشهرهای موشکی خود رونمایی کند. چند ساعت بعد تصاویری از سرلشکر محمد باقری رئیس ستادکل نیروهای مسلح و سردار حاجیزاده منتشر شد که سوار بر جیپ نظامی در حال عبور از تونلهایی مملو از موشکهای بالستیک هستند. تصاویر نشان میداد موشکهای بالستیک «خیبرشکن»، «حاج قاسم»، «عماد»، «سجیل»، «قدر H» و موشک «کروز پاوه» در این شهر موشکی جدید مستقر شدهاند. حضور این موشکها در تصاویر رونمایی از آن جهت مهم بود که برخی از آنها در عملیات وعده صادق 1 و 2 مورد استفاده قرار گرفته و با موفقیت به اهداف خود در سرزمینهای اشغالی اصابت کردند.
به اذعان فرماندهان، سپاه پاسداران دارای صدها شهر موشکی در اقصی نقاط کشور است که تاکنون فقط بخش کوچکی از آن رونمایی شده؛ موضوعی که حالا به نماد قدرت دفاعی-نظامی ایران تبدیل شده است.
حداقل در چند سال اخیر شهرهای موشکی بهعنوان یکی از دستاوردهای نظامی مهم ایران و البته نمادی از قدرت دفاعی و بازدارندگی در برابر تهدیدات خارجی به حساب آمدهاند. بویژه اینکه در شهرهای موشکی قدرت مهندسی هم به میدان آمده و تونلهایی ساخته است تا قدرت دفاعی بیشتر خودنمایی کند. از این رو پایگاههای زیرزمینی متشکل از مجموعهای از تونلها و تأسیسات پیچیدهای هستند که برای نگهداری، آمادهسازی و شلیک موشکهای بالستیک، کروز و دیگر تسلیحات راهبردی به کار میروند. انگیزه ساخت شهرهای موشکی ریشه در تجربیات ایران در دوران دفاع مقدس دارد. در آن زمان، حملات موشکی رژیم بعث صدام به شهرهای ایران، ضرورت ایجاد زیرساختهای مقاوم و مخفی برای حفظ توان نظامی را آشکار کرد.
شهرهای زیرزمینی موشکی ایران صرفاً در انحصار سپاه پاسداران نیستند و ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز بسیاری از آنها را در اختیار دارد. به گفته امیر پوردستان، فرمانده سابق نیروی زمینی ارتش و رئیس فعلی مرکز مطالعات و تحقیقات راهبردی ارتش، این نیرو نیز با استفاده از ظرفیتهای پیشرفته مهندسی خود، شهرهای موشکی را در جای جای کشور به عنوان مواضع دفاعی خود ایجاد کرده و تجهیزات دفاعی خود را در آنها نگهداری میکند.»

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «چین، بزرگترین برنده جنگ تعرفهای آمریکا» نوشت: «کارشناسان بزرگترین برنده «جنگ تعرفهای» ترامپ را، کشور چین میدانند. به باور آنها پکن برنده سیاسی و اقتصادی این جنگ است.
2 آوریل (13 فروردین) آمریکا جنگ تعرفهای خود را به بیش از 180 کشور جهان توسعه داد که این حماقت، واکنشهای گستردهای را بین رسانهها، کارشناسان، مقامات سیاسی و اقتصادی جهان و اندیشکدهها در پی داشته است. پس از ضرر شدید بازارهای پولی و مالی آمریکا و جهان، بسیاری از درباره رکود در اقتصاد آمریکا، افزایش تورم و بیکاری و حتی خطر تکرار رکود دهه 30 میلادی هشدار دادند. جمهوریخواهان نیز نگرانند در صورت شکست این سیاست، مردم آمریکا در انتخابات سال آینده کنگره جمهوریخواهان را به شدت تنبیه کنند. جدای از بازندگان این جنگ تعرفهای که مردم آمریکا و کشورهای اروپایی در ردیف اول آن قرار دارند، کارشناسان بر این باورند که برنده اصلی این جنگ چین خواهد بود و بازارهای جهان از کالاهای ارزان چینی پُر خواهد شد.
به باور کارشناسان، زمانی که رهبر نظم لیبرال بر قوانین نظم پایبند نیست و به نابودی تجارت آزاد و نهادهای مرتبط با آن کمر بسته است، بهترین زمان برای چین است که خود را به عنوان رهبر نظام جدید جهانی که مبتنی بر همکاری بین نهادها و کشورها است نشان دهد.
«والاستریت ژورنال» در همین زمینه نوشته است: «ترامپ، در اعمال تعرفه بر واردات کالا از بیش از 180 کشور به ایالت متحده، نظم کنونی جهان را تغییر میدهد و شیءجینپینگ، رئیسجمهور چین، به طور آشکار کسی است که برنده اجرای چنین سیاستی خواهد بود.» والاستریت ژورنال بر این باور است که «شرایط پیش آمده در واقع حکم یک هدیه را برای رئیسجمهور چین دارد چرا که وی مطمئن است که برای تأمین نیازهای این کشور میتواند به غیر از آمریکا جایگزینهای دیگری پیدا کند.»
نکته دیگری هم که به گفته این روزنامه باید به آن توجه کرد این است که کشورهای دیگری نظیر ویتنام، تایلند، اندونزی و فیلیپین هم که برای کاهش نفوذ چین به سمت تجارت با آمریکا رفته بودند نیز مشمول اعمال تعرفههای 17 تا 46 درصدی شدهاند و تحت فشار قرار دارند؛ این به نفع چین است و این روزنامه آمریکایی بر این باور است که با توجه به قرارگرفتن ژاپن و کرهجنوبی در شرایط مشابه، این مسئله تشکیل یک اتحاد اقتصادی در آسیا در برابر چین را هم مختل میکند.
نشریه آمریکایی «نشنال اینترست» هم در تحلیل مشابهی جنگ تعرفهای آمریکا را به نفع پکن دانسته و نوشته است این اقدام در نهایت موجب دورشدن متحدان آمریکا از این کشور و نزدیکی آنها به چین خواهد شد. «نشنال اینترست» به نقل از رسانههای چینی گزارش داده است که مسئولان کشورهای ژاپن و کرهجنوبی پس از اعلام این تعرفهها، جلسهای را با مسئولان چینی برگزار کرده و رویکرد مشترکی برای تعرفههای ترامپ در یک جلسه از پیش برنامهریزی شده گفتوگوی اقتصادی مطرح کردهاند. این نشریه به مسئولان کشورش در مورد نزدیکشدن بیشتر دو متحد آمریکا به پکن هشدار داده و تأکید کرده ژاپن و کرهجنوبی در حال حاضر تجارت دوجانبه بیشتری با چین دارند تا با آمریکا.
علیرغم تلاش ترامپ و مشاورانش برای عادی جلوه دادن اوضاع مدیر صندوق سرمایهگذاری آمریکا که در انتخابات 2024 از دونالد ترامپ حمایت کرد، درباره خطر طرح تعرفههای کاخسفید و آغاز جنگ تجاری و تأثیر آن در از دسترفتن اعتماد آمریکا در جهان هشدار داد. به گزارش ایرنا، به نقل از هیل «بیل آکمن» سرمایهگذار مشهور جهان درباره تعرفهها چنین استدلال کرد که آنها میتوانند باعث فروپاشی اقتصادی شوند و بیشترین آسیب را به حامیان ترامپ وارد کنند. این میلیاردر آمریکایی در پیامرسان ایکس نوشت: تجارت یک بازی اعتماد است. رئیسجمهور (با اعمال تعرفهها) اعتماد خود را بین رهبران تجاری در سراسر جهان از دست میدهد. این امر تبعاتی برای کشور ما و میلیونها نفر از شهروندان ما دارد که از ترامپ حمایت کردهاند، پیامدهایی بهویژه برای مصرفکنندگان کمدرآمدی دارند که هماکنون نیز تحت فشار هنگفت اقتصادی قرار دارند که مسیری بسیار منفی را طی میکند. وی افزود: ترامپ باید یک مهلت 90 روزه را در نظر بگیرد تا درباره «معاملات تعرفهای نامتقارن» مذاکره و آنها را حل کند تا بتواند تریلیونها دلار سرمایهگذاری جدید در کشور (آمریکا) ایجاد کند. این سرمایهدار مشهور هشدار داد: اگر چنین اتفاقی رخ ندهد و آمریکا «جنگ هستهای اقتصادی را علیه هر کشوری در جهان به راه بیندازد، سرمایهگذاریها متوقف میشوند، مشتریان زیپ کیفهای خود را میبندند و این امر بشدت به اعتبار دولت آمریکا در جهان لطمه میزند، به طوری که احیای دوباره آن سالها و حتی شاید دههها طول خواهد کشید.»

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «خودروی متصل روی میز رئیسجمهور» نوشت: «سردار احمدرضا رادان، فرمانده پلیس کشور از موافقت رئیسجمهور با طرح «خودروی متصل» - خودرویی که با نصب یک دستگاه روی آن همه حرکاتش حتی توقف دوبل آن قابلکنترل است- خبر داد. شاید این اتفاق مهمترین تحول نظارتی و فناورانه در حملونقل کشور از آغاز تاکنون باشد و بتواند در خیابانها و جادهها با قانونمندکردن مردم در کاهش چشمگیر تصادفات مرگبار مؤثر بیفتد. رانندگان متخلف و حادثهساز در جادهها فقط یکدهم کل رانندگان هستند و رانندگان بیتوجه به قانون در خیابانهای شهرها، شاید بیشتر. اگر همگی در لحظه زیر نظر پلیس باشند، اوضاع فرق میکند. فناوریهای جدید که در مسیریابها و تاکسیهای اینترنتی استفاده شد، این نوید را داد که پلیس بتواند نقطهبهنقطه رانندگان متخلف را دنبال کند، بدون حضور میدانی و بحث و جدال و چانهزنی. حتی یک موتورسوار متخلف اگر وارد پیادهرو شود، یک پیام با تمامی مشخصات او به پلیس ارسال خواهد شد. شاید روزی تمامی این کارها با سیستم شدنی باشد و این دور نیست. البته بهشرط حمایت مالی دولت که طبق اظهارنظر سردار رادان توافق اولیه آن صورت گرفته شده است. البته بهشرط اینکه آنانی که تعارضمنافع دارند، کارشکنی نکنند. اگر دولت هرسال برای هزاران قربانی جادهها و برای ترافیک ناشی از چندلایه شدن خودروها در خیابانها و جادههایی که ظرفیت فقط دوخط عبور را دارند و برای باقی تخلفاتی که روح و روان و فرهنگ و جان شهروندان را به خطر میاندازد، نگران و دغدغهمند است، باید این تحول را تسریع کند و با دقت پیش ببرد.
تأمین امنیت در عصر هوش مصنوعی این امکان را فراهم میکند که رفتار ترافیکی کاربران راه و شهروندان به صورت هوشمند کنترل شود، اما محقق شدن این امر نیازمند هزینههایی است که پرونده طرحهای آن، آنگونه که فرمانده رادان خبر داده از سوی پلیس روی میز رئیسجمهور قرار گرفته است؛ از همینرو با همراهی دولت فصل جدید در تأمین امنیت محقق میشود. بخشی دیگر از مطالبه رئیس پلیس کشور تجهیز گستردهتر راهها و شهرها به دوربینهای نظارتی است که امنیت عمومی را ارتقا خواهد بخشید.
سرمایهگذاری برای تأمین امنیت یکی از مؤلفههای مهم برای عبور از آسیبهای اجتماعی و پیامدهای ناشی از آن است که عدمتوجه به آن، جامعه را در معرض تهدیدهای متفاوت قرار میدهد. تا چند دهه قبل و پیش از ورود فناوریهای نوین به زندگی اجتماعی امکان اینکه کنترل شهرها، مسیرها و مسیریابیها با دوربینهای مداربسته، کنترل سرعت یا اپلیکیشنهای مسیریاب ممکن خواهد شد شاید در فیلمهای تخیلی امکان بروز داشت، اما در عصر نوین با بهرهگیری از هوش مصنوعی همه این امکانها فراهم شدهاست، از همینرو دولتهایی که سرمایههای خود را صرف سرمایهگذاری در این حوزه میکنند، قادرند از سرمایه انسانی و اجتماعی خود صیانت کنند.
از دست رفتن سرمایه انسانی جامعه در جریان سوانح رانندگی، حوادث کار و از دست رفتن سرمایههای مردم در جریان سرقت و کلاهبرداری، از دست رفتن سرمایههای ملی در جریان انواع قاچاق و زمینخواریها از جمله آسیبهایی است که سالهاست جامعه به آن مبتلا شده و به زعم تلاشهای پلیس و عدلیه برای پیشگیری از این آسیبها، بسترهای بروز آن همچنان برقرار است. سوانح رانندگی یکی از مهمترین معضلاتی است که آسیبهای جانی و مالی آن خسارتهای کلانی به اقتصاد وارد میکند، به طوری که براساس گزارش پلیس، فوت شدن هر نفر در جریان تصادفها بیش از 5 میلیارد تومان به سرانه اقتصادی ضربه میزند. به زعم آنکه سازوکارهای بسیاری برای برقرار شدن سفرهای امن به کار گرفته میشود، با این حال همچنان که در جریان سفرهای نوروز شاهد بودیم 880 نفر کشته و 20 هزار و 109 نفر هم مجروح شدند، از همینرو فراوانی این آمار حکایت از آن دارد که سازوکارهای به کار گرفته شده توان متوقف کردن چرخه تخلف را ندارد، از همین رو به نظر میرسد تجهیز کامل به فناوریهای نوین تنها مسیر پیش روی ساختار قانونی است که بتواند این چرخه مرگبار را متوقف کند.
مخلان امنیت از جمله اوباش بخشی از آسیبهای جامعه هستند که مقابله قاطع با آنها مطالبهای عمومی است. مردم همواره درخواست دارند در صورتی که اوباش دست به سلاح بردند، پلیس هم عمل آنها را قاطعانه پاسخ دهد، همانگونه که فرمانده رادان به برخورد پلیس با شش نفر از اوباش اشاره کرد و گفت: «در یکی از محلههای تهران شش نفر از اوباشی را که مردم را با نارنجک تهدید کردهبودند، با شلیک گلوله هدف قرار دادیم.» اظهارنظر فرمانده رادان درباره برخورد با اوباش، همان خواسته عمومی مقابل همه مخلان امنیت است و این مطالبه عمومی همواره مطرح است که قانون باید این اطمینان را به پلیس بدهد که قانون تمام قد مقابل شلیکهای آنها از پلیس حمایت میکند، بنابراین وقتی مخلان امنیت این اطمینان را داشته باشند که اخلال آنها در نظم اجتماعی با گلوله پاسخ داده خواهد شد، امکان بروز اعمال مجرمانه هم کاهش پیدا خواهد کرد.»

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «کالبدشکافی اعتراضات اخیر آمریکا» را برگزید و نوشت: «برپایی 2 هزار تظاهرات ضدترامپ در 50 ایالت آمریکا، پرده از وقوع بحران داخلی در این کشور برداشته است. هر چند بسیاری از جامعهشناسان و سیاستمداران آمریکایی طی ماههای منتهی به حضور ترامپ در کاخ سفید درباره وقوع منازعات اجتماعی و خیزشهای گسترده در ایالات متحده هشدار داده بودند اما اعتراضات اخیر تبدیل به نقطه آشکارساز بحرانهای نوین در واشنگتن، نیویورک، کالیفرنیا و دیگر مناطق این کشور شده است. تقلیل اعتراضات گسترده و کمسابقه کنونی در آمریکا به جنگ تعرفهای دونالد ترامپ، شگردی رسانهای و تبلیغاتی جهت لاپوشانی مناقشات عظیم و عمیقی است که از سالها قبل در این کشور آغاز شده و گسلهای اجتماعی - اقتصادی در این کشور را فعال کرده است.
مثلث «تبعیض»، «ملیگرایی افراطی» و «یکجانبهگرایی» همان شکل هندسی و تحلیلی دقیقی است که میتوان بحرانهای آمریکای امروز را در بطن آن مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. مساحت این مثلث را «سلطهگرایی نوین» تشکیل میدهد؛ جایی که در آن شکاف طبقاتی، فربهسازی ثروتمندان و تبدیل طبقات کمدرآمد و متوسط به تابعی از گردش سرمایه ثروتمندان، جایی برای تنفس برای جامعه آمریکایی باقی نگذاشته است. شهروندان آمریکایی از سال 2008 میلادی مدام به فکر تغییر شرایط موجود بودهاند، بدون آنکه چشماندازی برای شرایط مطلوب خود و جامعه متصور شوند. ترامپیسم در چنین بستر متزلزلی تبلور یافت. سال 2016 میلادی، شهروندان آمریکایی آرای خود را به ضرر هیلاری کلینتون و دموکراتها به گردش درآوردند تا بلکه تغییری در نظام حکمرانی کشورشان ایجاد کنند. ترامپ با شعار متوهمانه «آمریکای بزرگ» توانست برخی شهروندان ناراضی آمریکایی را به پیادهنظام سیاسی و اجتماعی خود تبدیل کند اما محصول این توهم، چیزی جز شکست جمهوریخواهان در انتخابات ریاستجمهوری سال 2020 میلادی نبود.
سال 2024 شهروندان آمریکایی بار دیگر به ترامپ رأی دادند اما نه به دلیل «اعتماد» و «امید به آینده»! آنها از ترس استمرار حضور دموکراتهای سردرگم و ناتوان که تبدیل به نماد شکست و هزینهسازی مطلق در عرصه سیاست داخلی و خارجی آمریکا شده بودند، بار دیگر ترجیح دادند میان گزینه «بدتر» و «وحشتناک» به گزینه نخست رأی دهند. اکنون در حالی که کمتر از 3 ماه از حضور ترامپ سپری شده، شهروندان آمریکایی (حتی بسیاری از کسانی که آرای خود را به سود ترامپ به گردش درآوردهاند) با تکانههایی مواجه شدهاند که یک وجه دارد: هیچانگاری شهروندان.
حتی ترامپ در اعلام تصمیم تعرفهای خود، ابایی از قربانی کردن جامعه آمریکایی و انهدام زیرساختهای بازار سرمایه و دگردیسی جبری در والاستریت ندارد. رئیسجمهور آمریکا حتی در تصمیم اخیر خود، جریان سنتی حزب جمهوریخواه و اقتصاددانان وابسته به این حزب را نیز اقناع نکرده است. امروز 2 فرضیه پررنگ درباره عواقب و تبعات تصمیم تعرفهای ترامپ متصور است: تورم یا رکود اقتصادی در آمریکا. ضمن آنکه وزارت خزانهداری و اتاقهای فکر حزب جمهوریخواه نیز در میزان و ضریب تابآوری شهروندان این کشور در قبال سیاستهای تعرفهای اخیر تردید جدی دارند.
اعتراضاتی که امروز در آمریکا شاهد هستیم، فریادی است که نه علیه یک شخص (ترامپ)، بلکه علیه یک ساختار بیمار و سلطهگر سر داده میشود؛ ساختاری که در آن شهروندان ناچارند هزینههای ریسک و زیادهخواهی سیاستمداران دموکرات و جمهوریخواه را پرداخت کنند. ترامپ بارها در شعارهای انتخاباتی خود مدعی بر هم زدن ساختار اصلی قدرت در آمریکا شده بود اما اتفاقاً اقدام اخیر خود را در ذیل همین ساختار و بر اساس همان قواعد همیشگی در هرم قدرت شکل داده است. بنابراین جنس اعتراضات گسترده اخیر در آمریکا را باید «ناظر بر ساختار» و نه «ناظر بر بازیگران» قلمداد کرد. این همان حقیقت مطلقی است که لابیهای آشکار و پنهان قدرت در واشنگتن نسبت به ابراز و احراز آن شدیداً هراس دارند.»

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «نه بازارها به تعرفه ترامپ» را برگزید و نوشت: «پافشاری رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، بر اعمال تعرفهها، بازارهای جهانی را به لرزه درآورده و فضای ترس و وحشت را میان سرمایهگذاران برانگیخت. روز دوشنبه شاخصهای سهام آمریکا و سایر کشورها با سقوطی کمسابقه مواجه شدند. شاخص قراردادهای آتی ایالاتمتحده تاکنون 4درصد سقوط کرده است. در همین راستا کارشناسان هشدار دادهاند که S&P500 نیز در یکقدمی ورود به فاز خرسی است. شاخص ترس نیز هماکنون در بالاترین سطح خود از زمان بحران 2008 و همهگیری کرونا قرار دارد. در آسیا نیز بازارها حال چندان مساعدی ندارند. شاخص هنگکنگ با 13 درصد کاهش بدترین روز خود از زمان بحران مالی آسیا را تجربه کرد. بازارهای شانگهای، تایپه و توکیو نیز 7 تا 10 درصد ریزش را تجربه کردند. اروپا نیز از این توفان در امان نماند و شاخص Stoxx600 که نماینده بازار اروپاست 5درصد افت کرد. علاوه بر این بیتکوین و نفت نیز با کاهش شدید قیمت مواجه شدند. این درحالی است که بازار رمزارزها بهسختی تلاش کرد در برابر پیامدهای این رویداد مقاومت کرده و واکنش زیادی نشان ندهد؛ با این حال نتوانست چندان موفق عمل کند.
در پی این واقعه، دونالد ترامپ اعلام کرد اگرچه دوست ندارد تلخی تعرفهها بازار را در مسیر سراشیبی قرار دهد، با این حال برای دستیابی به روزهای بهتر نیاز است تا هزینه آن پرداخت شود. درحال حاضر همه چشمها به دیدار قریبالوقوع بنیامین نتانیاهو با ترامپ دوخته شده است؛ چرا که وی اولین رهبر خارجی خواهد بود که درباره تعرفهها مستقیماً با وی به گفتوگو خواهد پرداخت. در همین راستا چین اعلام کرده است که با ابزارهای پولی و مالی که در اختیار دارد، آماده مقابله با این اتفاق خواهد بود. در مقابل بیل اکمن خواستار توقف 90 روزه این دسته از سیاستها شده و آن را اشتباهی بزرگ خواند. اما ترامپ در شبکه اجتماعی خود به مردم اطمینان داد که این مسیر سخت و گاه تلخ به نتیجهای تاریخی منجر خواهد شد.
بازارهای مالی آمریکا روز دوشنبه شاهد جهشی بیسابقه در شاخص ویکس بودند. شاخص نوسانات Cboe، معروف به VIX که به اندازهگیری ترس و وحشت حاکم بر بازار میپردازد، با افزایش 18 درصدی، به 53 و احد رسید. این شاخص در ساعات اولیه معاملاتی حتی از 60و احد هم فراتر رفته و زنگ خطر را برای سرمایهگذاران به صدا درآورد. در دودهه گذشته، تنها دو بار این شاخص در پایان روز بالای 50و احد بسته شده بود: نخست در اواخر سال 2008 در اوج بحران مالی جهانی و سپس در اوایل 2020 همزمان با فروپاشی بازارها به دلیل همهگیری کرونا.
افزایش نگرانیها از رکود اقتصادی در آمریکا به دلیل تعرفهها موجب شده است تا سرمایهگذاران پیشبینی خود از کاهش تهاجمی نرخ بهره توسط فدرالرزرو را افزایش دهند. بازار مشتقات بیش از 50 درصد احتمال میدهد که فدرالرزرو در نشست بعدی خود در 6 و 7 مه نرخ بهره را کاهش دهد. این در حالی است که یک هفته پیش این احتمال تنها 14 درصد بود. دادهها نشان میدهند که احتمال کاهش به محدوده 3 تا 3.25 درصد یا پایینتر تا پایان سال بیش از هر زمان دیگری است. این یعنی حداقل پنجکاهش 0.25و احد درصدی در راه است، در حالی که هفته گذشته بازار تنها سهکاهش را پیشبینی میکرد.»

کد خبر 855672