ایرانیان جهان
برنامه فکری القاعده به روایت مفتی پیشین این گروه
سه شنبه 26 فروردين 1404 - 22:33:51
ایرانیان جهان - شفقنا / «محفوظ ولد الوالد» مفتی پیشین شبکه القاعده با اشاره به برنامه فکری جدیدی که برای این گروه تروریستی تدوین کرده بود، مدعی شد: «ابومصعب الزرقاوی رهبر شاخه القاعده در عراق با رویکردی که او برای این گروه تدوین کرده بود، مخالفت کرد و بدون گرفتن اجازه از این گروه و به نام آن، جنگ علیه شیعیان را به راه انداخت.»
الوالد در برنامه «مع تیسیر» که از شبکه الجزیره قطر پخش می شد، افزود: «زرقاوی بود که جنگ علیه شیعیان را بدون موافقت بن لادن آغاز کرد در حالی که بن لادن به «پرهیز از هدف قرار دادن کلیساهای مسیحیان و اعیاد آنها توصیه می کرد تا آنها نیز مسلمانان و مساجدشان را هدف قرار ندهند.»
وی با اشاره به اینکه زمانی که تصمیم گرفت همراه خانواده‌اش به سودان مهاجرت کند، اسامه بن‌لادن، رهبر القاعده، او را بسیار به خود نزدیک کرد؛ به‌طوری‌که خانه‌ای چسبیده به منزل خودش به او داد و از او خواست تا یک «منهج فکری» جدید برای سازمان تدوین کند، ادامه داد: «این نزدیکی برای او آزاردهنده بود، چون به دلایل امنیتی مربوط به بن‌لادن و رهبران ارشدش، نمی‌توانست کسی را به خانه‌اش دعوت کند.»
تنها یک هفته پس از ورودش، بن‌لادن از او خواست برنامه‌ای فرهنگی، تربیتی و فکری جدید تهیه کند، چرا که بیشتر افرادی که در دوران جنگ با شوروی به القاعده پیوسته بودند، بیشتر جنگجو بودند تا دیندار یا آگاه دینی. به گفته ولد الوالد، اغلب اعضا دچار افراط در تکفیر و نگاهی نادرست به دیگر گروه‌های اسلامی بودند، حتی نسبت به دولت سودان هم موضع منفی داشتند.
از این رو، بن‌لادن به ضرورت تدوین برنامه‌ای فکری برای اصلاح این ذهنیت‌ها اعتقاد داشت، زیرا برخی حتی او را بیش از حد معتدل می‌دانستند و از همکاری‌اش با دولت سودان و گروه‌های اسلامی دیگر انتقاد می‌کردند.
این مشکل فقط در رابطه با دیگران نبود؛ برخی از اعضای خود القاعده معتقد بودند که تنها «اهل حق» کسانی هستند که سلاح به دست دارند، حتی اگر دیگر اعضای القاعده باشند. به‌گفته ولد الوالد، این افراد حتی انتقاد می‌کردند از اینکه سازمان مشغول کشاورزی شده، در حالی‌که خودشان برای جهاد خانه و کاشانه را ترک کرده بودند.
اما بن‌لادن پاسخ می‌داد که القاعده و دولت سودان در آن زمان مانند «قایقی سوراخ در میان اقیانوسی طوفانی» هستند و از آنان می‌خواست تا اگر راه بهتری دارند، پیشنهاد دهند.
تدوین برنامه فکری
بر این اساس، این گروه تروریستی در سال 1993 برنامه‌ای مطالعاتی تصویب کرد که شامل کتاب‌هایی همچون «معارج القبول» از حافظ الحکمی، «الرحیق المختوم» از صفی الرحمن المبارکفوری و تفسیر سوره‌هایی از قرآن مانند انفال و توبه بر پایه تفسیر ابن کثیر. همچنین کتاب‌های دیگری چون: «الأربعین النوویه»، «ریاض الصالحین» «زاد المعاد» (ابن قیم)، «التحفه العراقیه» (ابن تیمیه)، «مدارج السالکین»، «منهاج القاصدین»، و «فقه السنه» (سید سابق) نیز در فهرست قرار گرفتند.
برخی از اعضا این کتاب‌ها را دارای گرایش فکری اخوان‌المسلمین دانستند، اما ولد الوالد تأکید کرد که این انتخاب‌ها بر اساس ارزش علمی بوده‌اند نه گرایش فکری یا مذهبی خاص.
بن‌لادن سپس تصمیمی صادر کرد که مطالعه این برنامه برای همه اعضا الزامی باشد، گرچه برای کسانی که اجرای آن را دشوار می‌یافتند، تخفیف‌هایی در نظر گرفته شد.
هم‌زمان، دو برنامه دیگر نیز تدوین شد: یکی برای خود بن‌لادن و دیگری برای فرماندهان ارشد، که به‌صورت روزانه تدریس می‌شد و موضوعاتی مانند بحران بوسنی و یمن را نیز در بر می‌گرفت.
به‌گفته ولد الوالد، بن‌لادن در این کلاس‌ها فعال بود، سؤال می‌نوشت و اشعار را یادداشت می‌کرد. او تنها فرمانده‌ای بود که دفترچه‌ای برای ثبت این نکات داشت. با اینکه پیرو مذهب حنبلی بود، ولی مشتاق آگاهی از دیدگاه‌های دیگر مذاهب نیز بود.
برای جلب دل‌ها، بن‌لادن برخی از سنت‌ها و مستحبات را کنار گذاشت، از جمله این‌که از مجاهدین عرب در افغانستان خواست در نماز به سبک افغان‌ها عمل کنند؛ مانند نگذاشتن دست‌ها روی سینه، بلند نکردن دست‌ها در رکوع، و ترک جمع بین نمازها در سفر.
تلاش برای تغییر رژیم‌ها
سازمان در آن دوران به بررسی روش‌هایی برای تغییر حکومت‌های عربی می‌پرداخت، از جمله کودتاهای نظامی. به گفته ولد الوالد، این روش‌ها تضمین موفقیت نداشتند و نیازمند نفوذ در نهادهای امنیتی و نظامی بودند. او موفقیت سودان را استثنایی دانست و علت شکست دیگر گروه‌های اسلامی در این زمینه را مخالفت جامعه جهانی دانست، در حالی‌که کودتاهای نظامی عادی با چنین مخالفتی روبرو نبودند.
بنابراین، ولد الوالد از منظر فقهی، کودتا را مؤثر نمی‌دانست اما پشتیبانی فکری، فنی، نظامی و مالی از قیام‌ها و تلاش‌های رهایی‌بخش، به‌ویژه در فلسطین را توصیه می‌کرد.
این دیدگاه با نظر کسانی در تعارض بود که می‌خواستند القاعده گروهی بسته و صرفاً مسلح باقی بماند و کمک به گروه‌های دیگر، حتی اسلامی، را رد می‌کردند.
ولی ولد الوالد بر همکاری تأکید داشت و یافتن نقاط مشترک با دیگر گروه‌های اسلامیِ دارای پروژه آزادسازی مقدسات را ضروری می‌دانست، حتی اگر در مواردی با القاعده اختلاف داشتند.
او مخالفان این دیدگاه را «کم ‌نگر» توصیف کرد و افزود که گروه‌هایی که بعداً از القاعده منشعب شدند، حامل افکار او نبودند، اگرچه مؤسسانشان عضو القاعده بودند.
او همچنین با اشاره به اینکه «برخی افراد، مانند ابو مصعب الزرقاوی، پیش از آن‌که بیعت‌شان با القاعده پذیرفته شود یا حتی بدون اجازه سازمان، به نام القاعده عمل می‌کردند و بدون موافقت بن‌لادن جنگ با شیعیان را آغاز کرد.»، تصریح کرد: «بن‌لادن توصیه می‌کرد از هدف گرفتن کلیساها و جشن‌های مسیحیان خودداری شود تا آنان نیز مساجد و مسلمانان را هدف نگیرند.»
او در پایان گفت: «برنامه فکری‌اش تأثیر زیادی بر اندیشه جهادی القاعده گذاشت، هرچند به‌طور کامل موفق نبود. اما موفق شد این ایده را تضعیف کند که باید با حکومت‌های عربی جنگید؛ بلکه تأکید را بر جنگ با «اشغالگران» قرار داد، به‌جز در مورد پایگاه‌های خارجی در جزیره‌العرب که باید هدف باشند تا دامنه نبرد به کشورهای عربی کشیده نشود.
بازار

http://www.ilandnews.ir/fa/News/1407930/برنامه-فکری-القاعده-به-روایت-مفتی-پیشین-این-گروه
بستن   چاپ