خواب عمیق دولت لبنان و پشت پرده فتنه علیه سلاح حزبالله
شنبه 30 فروردين 1404 - 16:38:05
|
|
ایرانیان جهان - دولت لبنان درحالی وعده قدرتمند کردن این کشور را میدهد و همزمان با آن تسلیم دیکتههای آمریکا درباره سلاح مقاومت شده که انگار یا مفهوم قدرت را نمیداند یا شرایط لبنان را قبل از ظهور مقاومت و زمانی که این کشور در اشغال صهیونیستها بود، فراموش کرده است - اخبار بین الملل - به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، دولت و ریاست جمهوری لبنان زمانی که با تسلیم شدن در برابر دیکتههای آمریکا، از خلع سلاح مقاومت حرف میزنند، به نظر میرسد که تاریخ لبنان و تجاوزات و اشغالگریهای رژیم صهیونیستی را فراموش کردهاند و نمیدانند که اگر سلاح مقاومت نبود، امروز لبنان در شرایطی مشابه فلسطین قرار داشت و سراسر خاک این کشور در اشغال صهیونیستها قرار میگرفت. خواب عمیق دولت لبنان امروز دیگر نمیتوان توطئه هدف قرار دادن مقاومت، سلاح و حامیان آن را در لبنان صرفاً یک تلاش سیاسی با هدف دستیابی به اهداف سیاسی مرتبط با توازن قدرت داخلی در دوره بعد از جنگ دانست؛ بلکه این یک توطئه آشکار برای تضعیف پروژه مقاومت ملی و اجتماعی لبنان و در نهایت خالی کردن کامل این کشور از عناصر قدرت است. اینکه نخست وزیر و رئیس جمهور لبنان در همسویی با برنامههای مخرب آمریکا و رژیم صهیونیستی، درباره خلع سلاح مقاومت صحبت میکنند، بیانگر عمق بحران دولت لبنان و بیبرنامگی آن در برابر چالشها و تهدیدات آینده است؛ به ویژه اینکه با گذشت چند ماه از تجاوزات مستمر رژیم صهیونیستی به خاک لبنان و ادامه اشغالگری در این کشور با وجود برقراری آتش بس، دولت و مقامات لبنانی نه تنها هیچگونه اقدام عملی برای توقف این تجاوزات انجام ندادهاند، بلکه در لفظ هم نتوانستند موضع قاطعی اتخاذ کنند. اگر دولت و ریاست جمهوری لبنان در وعدههای خود برای ساختن کشوری قدرتمند صادق هستند، این امر مستلزم وجود یک پروژه ملی دفاعی منسجم است که از نظر شکل و محتوا پاسخگوی تجاوزات و اشغالگریهای دشمن باشد. اینکه دولت لبنان با تاکید بر لزوم خلع سلاح حزب الله میخواهد مقاومت را یک پروژه غیرقانونی و خارج از چارچوب ملی لبنان جلوه دهد، به معنای تلاش برای بازگرداندن این کشور به قبل از دهه 1980 است؛ جایی که پیش از ظهور مقاومت هیچ نیروی بازدارندهای برای ایستادن مقابل تجاوزات و اشغالگری رژیم صهیونیستی وجود نداشت و این کشور عرصه تاخت و تاز صهیونیستها و مزدوران آنها بود و بیروت هم کامل به اشغال اسرائیل درآمده بود. به عبارت دیگر، خلع سلاح مقاومت و از بین بردن ساختار نظامی حزب الله، به معنای آن است که دولت لبنان اشغالگری و تجاوزات اسرائیل در خاک لبنان را امری قابل قبول و عادی تلقی میکند. بر این اساس، توطئه علیه سلاح مقاومت از یک پروژه سیاسی به یک پروژه برای تجزیه لبنان تبدیل میگردد که یکی از محتملترین گزینهها در آن وقوع جنگ داخلی و سپس سوء استفاده آمریکا و رژیم صهیونیستی برای پیادهسازی برنامههای خود در این کشور است. پشت پرده فتنه علیه سلاح مقاومت در لبنان نکته قابل توجه این است که دولت و ریاست جمهوری لبنان حتی منتظر نماندند که تجاوزات و اشغالگری رژیم صهیونیستی و آثار آن در لبنان از بین برود یا حتی کاهش یابد و سپس بحث خلع سلاح مقاومت را مطرح کنند. روشن است که خلع سلاح مقاومت و درخواست برای آن، یک طرح ویژه داخلی در لبنان نیست؛ بلکه کاملاً از خارج طراحی شده است. مقامات دولت آمریکا با اظهارات مداخله جویانه مکرر خود و دخالت در امور داخلی لبنان نشان دادهاند که نیروی محرکه اصلی طرح خلع سلاح مقاومت هستند. تاکید بر بیهودگی سلاح مقاومت و نشان دادن مقاومت به عنوان عامل ویرانی لبنان و همچنین به تصویر کشیدن مقاومت به عنوان یک پروژه خارجی نه داخلی در این کشور، مسیر مشترکی است که همه نمایندگان آمریکا در لبنان دنبال کردهاند و آن را ادامه میدهند. جستجوی راهی برای ساختن یک کشور قدرتمند، یک وظیفه ملی همه جانبه است که تفرقه داخلی را نمیپذیرد. در این زمینه توجه به این نکته مهم است که لبنان از نظر تاریخی فاقد پایههایی بوده که بتواند به ساختن یک کشور قدرتمند و مستقل کمک کند. لبنان از دهههای گذشته در سایه وجود ساختار فرقهای همواره عرصه حضور طرفهای منطقهای و بین المللی به ویژه غرب و آمریکا بوده و بذر ضعف و تفرقه در ریشه لبنان کاشته شده است. مقام حزبالله: هیچ بحثی درباره خلع سلاح مقاومت را نمیپذیریمشیخ نعیم قاسم: ما را آزمایش نکنید/خلع سلاح حزبالله محال استادامه تقابل عون با حزبالله و انفعال در برابر اسرائیل در سطح مناقشه اعراب و رژیم صهیونیستی و پیامدهای آن بر لبنان همواره مقامات سیاسی متوالی این کشور قادر به مقابله با پیامدهای این درگیری نبودهاند. لبنان از سال 1948 بار آوارگان فلسطینی را به دوش میکشد و آمریکا و رژیم صهیونیستی هرگز اجازه ندادند که بحران آوارگان فلسطینی و چالشهای اقتصادی و امنیتی که ایجاد میکنند، در لبنان پایان یابد. حتی در دورههای مختلف، آمریکا و اسرائیل تلاش کردهاند لبنان را به عنوان مقر نهایی و اصلی آوارگان فلسطینی قرار دهند و این آوارگان به شکل تدریجی در لبنان اقامت دائمی داشته باشند. چرا لبنان بدون مقاومت قدرتی ندارد؟ همچنین در دورههای مختلف، صهیونیستها در راستای پروژه خود برای اشغال اراضی عربی بارها لبنان را مورد تجاوز و ویرانگری قرار دادهاند، اما در هیچ دورهای لبنان دولتی نداشته که قدرت دفاع از کشور در برابر این تهدیدات را داشته باشد. همچنین ارتش لبنان هم همواره یک نهاد نظامی وابسته به کمکهای غرب وآمریکا بوده و دستورات آنها را هم اجرا کرده است. بنابراین باید گفت که ارتش لبنان حتی اگر میخواست هم نمیتوانست آزادی عمل برای مقابله با تجاوزات اسرائیل داشته باشد. بنابراین مقامات لبنانی اگر میخواهند یک کشور توانا بسازند که بتواند در زمان جنگ و صلح تصمیمات مناسب اتخاذ کند، ابتدا باید به چالشها و ناهنجاریهای ماهیتی این کشور رسیدگی کنند. یک دولت قدرتمند و توانا ابتدا باید ساختاری منسجم و یکپارچه داشته باشد؛ به ویژه اینکه ساختار فرقهای محیطی مناسب برای فساد اداری، مالی و سیاسی است و در سایه آن نمیتوان از یک دولت قوی حرف زد. بر همین اساس، پروژه ساختن یک کشور قوی مستلزم آن است که فرقههای مختلف از امتیازات سیاسی، مالی و اداری خود دست بکشند و مستقیماً به سمت ساختن یک کشور یکپارچه و مدنی بر اساس سیستم انتخاباتی که نمایندگی واقعی مردم لبنان را تضمین میکند، حرکت کنند. اجرای چنین روندی در کشوری مانند لبنان که به نظام فرقهای عادت کرده و هر کدام از احزاب داخلی آن جهت گیریهای مختلف دارند، غیر ممکن است و حتی مردم هم به آن عادت ندارند. نمونه بارز در این زمینه بحرانهای سیاسی پی در پی لبنان است که جدیدترین مورد آن مربوط به بحران انتخاب رئیس جمهور بعد از پایان دوره ریاست جمهوری میشل عون بود؛ جایی که این کشور بیش از دو سال در خلأ ریاست جمهوری به سر برد و در سایه مداخلات خارجی و چالشهای داخلی قادر به انتخاب رئیس جمهور نبود و در نهایت به لطف تدابیر و نرمش حزب الله جوزف عون توانست وارد کاخ بعبدا (کاخ ریاست جمهوری لبنان) شود، هرچند که به عهدی با حزبالله بسته بود و وعدههای خود پایبند نماند. لبنان در میان کشورهای عربی که ساختار فرقهای دارند رکورددار خلأ و بحرانهای سیاسی، چه در سطح انتخاب نخست وزیر و چه رئیس جمهور است و دورههای طولانی در این کشور وجود داشته که نه رئیس جمهور روی کار بوده و نه نخست وزیر رسمی. اما یکی دیگر از شروط برای ساختن کشوری قوی و مستقل، داشتن یک ارتش ملی قدرتمند است که بتواند مسئولیت دفاع از کشور را بدون هیچ گونه ملاحظات و دیکتههای خارجی بر عهده بگیرد. ارتش لبنان همانطور که اشاره شد، همواره متکی به کمکهای آمریکا و غرب بوده و اگر آمریکا کمکهای خود را متوقف کند، عملاً ارتش لبنان تسلیحات کارآمدی برای دفاع از کشور ندارد؛ همانطور که اکنون هم حتی با وجود کمکهای مشروط آمریکا قادر به دفاع از لبنان نیست. بنابراین وعدههای مقامات لبنانی درباره ساختن کشوری توانمند و مستقل دست کم در شرایط کنونی برای هیچ یک از شهروندان این کشور قابل باور نیست؛ آن هم در زمانی که رژیم صهیونیستی شبانه روز به اشغالگری و تجاوزات علیه خاک لبنان ادامه میدهد و شهروندان این کشور را به شهادت میرساند، بدون اینکه ارتش یا دولت لبنان پاسخی به آن داده باشند. سوال مهمی که ذهن لبنانیها را به خود مشغول ساخته این است که طی چند ماه گذشته که حزب الله با پایبندی به توافق آتش بس و عدم دادن بهانه به دست احزاب غربگرا در داخل لبنان، از اقدام نظامی علیه رژیم صهیونیستی خودداری کرده، ارتش و دولت لبنان چه کاری برای مقابله با تجاوزات و اشغالگری اسرائیل انجام دادهاند؟ در پایان سوال مهم دیگری که مطرح میشود، این است که آیا منظور نخست وزیر و رئیس جمهور لبنان از قدرتمند کردن کشور از طریق خلع سلاح حزب الله، این است که لبنان را تبدیل به عرصه تاخت و تاز آمریکا و اسرائیل و کانون درگیریهای داخلی کنند؟ انتهای پیام/
http://www.ilandnews.ir/fa/News/1412904/خواب-عمیق-دولت-لبنان-و-پشت-پرده-فتنه-علیه-سلاح-حزبالله
|