ایرانیان جهان
3 چالش مهم اجتماعی پیش پایِ اقتصاد ایران؛ آمار‌های اجتماعی که تن اقتصاد ملی را می‌لرزاند
چهارشنبه 3 ارديبهشت 1404 - 09:37:54
ایرانیان جهان - اقتصاد ایران در سال‌های اخیر نوسانات قابل توجهی را به خود دیده است. تشدید تحریم‌های خارجی علیه تهران و در عین حال تداوم یافتن برخی مشکلات ساختاری و سومدیریت‌ها در اقتصاد ایران در کنار عدم اجماع نخبگان سیاسی و اقتصادی در مورد یک گفتمان اقتصادی واحد و منسجم برای کشور سبب شده تا شاهد اُفت قابل توجه برخی شاخص‌های مهم اقتصادی و متعاقبا تضعیف وضعیت معیشتی مردم کشورمان باشیم.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
در این راستا، گاه و بیگاه شاهد انتشار آمار‌های معناداری نیز هستیم. به عنوان مثال، در اواخر سال 1403 بود که "سلام ستوده" نماینده مجلس شورای اسلامی در موضع گیری تاکید کرد که اکنون حدودا 25 میلیون فقیر در کشورمان داریم. در عین حال، برخی ارزیابی‌ها حاکی از این هستند که با توجه به حداقل دستمزد‌های پرداختی در کشورمان، یک فرد در تهران به زمانی بالغ بر یک و نیم قرن نیاز دارد تا بتواند خانه دار شود! البته که این موضوع در دیگر بخش‌های کشورمان نیز وضعیت بهتری ندارد. اقتصاد ایران در طی چهار سال اخیرا، تورم حداقل 40 درصدی را تجربه کرده این در حالی است که درآمد بخش قابل توجهی از مردم کشورمان به هیچ عنوان متناسب با نرخ تورم رشد نکرده است. موضوعی که بر تشدید فقر و البته تضعیف قدرت خرید مردم اثرگذاری مستقیم و منفی را داشته است.
در این چهارچوب، در سال‌های گذشته، بسیاری از تئوریسین‌ها و البته صاحب نظران اقتصادی سعی داشته‌اند ضمن مطالعه چالش‌های اقتصاد ایران، برای آنها راه حل ارائه کنند و به نوعی نسخه برون‌رفت از وضعیت کنونی را مطرح سازند. در این میان، یکی از نکات مهم در مورد مشکلات اقتصادی ایرانِ امروز این است که بخش قابل توجهی از این مشکلات ریشه‌های اجتماعی دارند. مسائلی که خود تحریک‌کننده بحران‌های اقتصادی هستند و البته که از آنها تاثیر نیز می‌پذیرند. در این رابطه، به طور خاص می‌توان به 3 چشم انداز و چالش نگران‌کننده اجتماعی برای اقتصاد ایران اشاره کرد.
1. بحران بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی فارغ التحصیلان نظام آموزش عالی در هر کشوری، به واسطه آنکه نیروی کار آموزش‌دیده آن کشور محسوب می‌شوند، در مقام قوه پیشران اقتصادی نگریسته می‌شوند. به بیان ساده تر، پاشنه آشیل رشد و توسعه اقتصادی هر کشور، نیروی کار آن و به طور خاص نیروی کار آموزش‌دیده کشورهاست. این در حالی است که متاسفانه در ایران علی‌رغم وجود جمعیت قابل توجهی از فارغ التحصیلان دانشگاهی، آنطور که باید و شاید شاهد بهره گیری از ظرفیت‌های آنها در راستای منافع اقتصادی ایران نیستیم. به عنوان مثال، بر پایه جدیدترین آماری که به تازگی مرکز آمار ایران منتشر کرده، از حدودا دو میلیون نفر بیکاری که در ایران وجود دارد، چیزی در حدود 40 درصد یا 800 هزار نفر از آنها را فارغ التحصیلان دانشگاهی تشکیل می‌دهند.
بیشتر بخوانید:مذاکرات چه تاثیری بر اقتصاد ایران دارد؟
این مساله از دو منظر، اثرگذاری به شدت منفی را بر اقتصاد ایران دارد. اول اینکه بخش قابل توجهی از بودجه عمومی کشور در حوزه آموزشی هزینه می‌شود و اینکه می‌بینیم برونداد این وضعیت این است که شمار زیادی از نیروی کار آموزش دیده کشور بیکار می‌ماند و در واقع، هزینه‌کرد‌ها در بخش آموزشی به اهداف تعیین شده برای خود نمی‌رسند، یک چالش بزرگ برای ایران است. نکته دوم اینکه آمار‌های بالای بیکاری در میان قشر تحصیلکرده کشورمان سبب می‌شود تا آنها برای یافتن یک زندگی بهتر به خارج از ایران مهاجرت کنند. بیراه نیست که می‌بینیم ایران سالهاست در میان کشور‌هایی است که بیشترین آمار‌های مهاجرت به خارج از خاک خود را به ثبت می‌رسانند و حتی به تازگی برخی گزارش‌ها حاکی از پایین آمدن سن مهاجرت به دوران تحصیلات در دوره دبیرستان و قبل از دانشگاه حکایت دارند.
وقتی کشور از نیروی کار آموزش دیده خود محروم شود و آنها را دودستی تقدیم دیگر کشور‌ها کند، بدون تردید قادر نخواهد بود که به چشم انداز‌های روشنی در حوزه رشد و توسعه اقتصادی خود دست یابد. تداوم این روند و عدم تدبیر راه‌حل‌های موثر برای مخاطب قرار دادن آن، حقیقتا به یک بحران بزرگ برای ایران تبدیل شده و البته که از در پیش بودن چالش‌های جدی‌تر برای اقتصاد ایران در طی سال‌های آتی خبر می‌دهد.
2. اقتصاد ایران و چالش پیریِ جمعیت یکی از چالش‌های جدی که اقتصاد ایران را در آینده‌ای نه چندان دور تهدید می‌کند، بحث پیری جمعیت است. بخش اعظم هرم جمعیتی ایران را سال هاست که جوانان تشکیل می‌دهند با این حال، در وضعیت کنونی و البته بر طبق برخی پیش بینی‌ها در طی سال‌های آتی، چندان نمی‌توان انتظار تداوم این روند را داشته باشیم. بر اساس آمار‌ها و تخمین‌های مختلف، در سال 1400، جمعیت سالمندان کشور (60 سال و بالاتر)، به حدودا 8 میلیون و 863 هزار نفر رسید که 10.43 درصد از کل جمعیت ایران را تشکیل می‌دهد.
این آمار در سال 1401 به حدودا 9 میلیون و 200 هزار نفر رسیده و در شرایط کنونی 11.5 درصد از کل جمعیت ایران را سالمندان تشکیل می‌دهند. برخی پیش‌بینی‌ها حاکی از این هستند که تا سال 1420، جمعیت سالمندان کشورمان نسبت به کل جمعیت ایران به 20 درصد خواهد رسید. تا سال 1430 نیز این پیش بینی وجود دارد که جمعیت سالمندان حدودا 31 میلیون نفر خواهد بود که این میزان یک سوم از جمعیت ایران را تشکیل می‌دهد. این قبیل آمار‌ها یک زنگ خطر بزرگ را برای اقتصاد ایران به صدا در‌می‌آورند. افزایش پیری و جمعیت سالمندان ایران سبب خواهد شد تا بخش قابل توجهی از بودجه عمومی صرف ایجاد زیرساخت‌های مرتبط با مراقبت و بهداشت و درمان جمعیت سالمند شود.
در واقع، بخش هزینه‌ای اقتصاد ایران بزرگتر خواهد شد که این مساله برای اقتصاد ایران چندان مناسب نیست. نکته دوم اینکه جمعیت جوان هر کشور در واقع نیروی خلاق و فعال آن را تشکیل می‌دهند و اقتصاد کشور‌ها را به پیش می‌رانند. حال کاهش جمعیت جوان در ایران در کنار آمار‌های بالای بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی و به طور کلی قشر جوان در ایران، می‌تواند به کل ایران را از منظر اقتصادی و چشمم انداز‌های آتی مطرح کشور در این حوزه، با چالش‌های جدی رو به رو کند.
بیشتر بخوانید:سال 1403 زیر سایه سنگین تحریم‌ها بر تجارت ایران گذشت/ واردات در سال 1404 رونق می‌یابد؟
ایران یکی از بازیگران مهم سیاست جهانی به ویژه در منطقه خاورمیانه است که تضعیف بنیان‌های اقتصادی آن و البته پیری جمعیت این کشور، می‌تواند تهران را به بازیگری حاشیه‌ای در قالب معادلات بین المللی تبدیل کند. موضوعی که نیازمند توجه نظام حکمرانی و برنامه‌ریزان محوری آن است.
3. درد بزرگی به نام دلالیسم! در نهایت بایدگفت که در طی سال‌های گذشته در نتیجه نوسانات قابل توجه در اقتصاد ایران، متاسفانه طیف‌های قابل توجهی از مردم کشورمان، از منظر ذهنی به این باور رسیده‌اند که فعالیت‌های دلالی می‌تواند سود بیشتری را برای آنها به همراه داشته باشد و یا حداقل مانع از تضعیف ارزش سرمایه آنها در مواجهه با تورم بالای ایران شود. از این رو، گرایش به دلالی، چه به صورت آشکار و چه پنهان، به یک تفکر غالب در ذهنیت طیف‌های قابل توجهی از مردم ایران تبدیل شده است.
اساسا به همین دلیل است که می‌بینیم بازار‌های خودرو، مسکن، طلا و ارز و غیره، همه و همه جلوه‌هایی عینی از نگاه سرمایه‌ای مردم ایران را به نمایش می‌گذارند. موضوعی که خود به نوسانات در این بازار‌ها کمک زیادی می‌کند. این در حالی است که یک کشور وقتی رشد می‌کند که تفکر غالب در ذهنیت مردم آن به سمت تولید و فعالیت‌های تولیدی گردش پیدا کند.
این همان گمشده اقتصاد ایران در وضعیت کنونی است و متاسفانه در شرایطی که اقتصاد ایران شرطی شده و به کوچکترین تحولات سیاسی واکنش نشان می‌دهد، تا زمانی که ذهنیت دلالیسم در افکار مردم تضعیف نشود و و سرمایه خود را در حوزه‌های مولد به کار نگیرند، چندان نمی‌توان به بهبود اقتصاد ایران امیدوار بود. البته که نظام حکمرانی نیز باید بستر‌های مساعدی را در این رابطه ایجاد کند.
منبع: فرارو

http://www.ilandnews.ir/fa/News/1418298/3-چالش-مهم-اجتماعی-پیش-پایِ-اقتصاد-ایران؛-آمار‌های-اجتماعی-که-تن-اقتصاد-ملی-را-می‌لرزاند
بستن   چاپ