بزرگنمايي:

ایرانیان جهان - علیرضا زاکانی نامزد ریاست جمهوری گفت: کاندیدا شدم چون ترسیدم به دهه 90 برگردیم، دهه ای که به تعبیر رهبری دهه عبرت شد.
دریافت 22 MB به گزارش مشرق، علیرضا زاکانی شامگاه چهارشنبه - ششم تیرماه - با حضور در بدون تعارف به سوالات مجری این برنامه پاسخ داد که در ادامه می‌خوانید:
زاکانی: ممنون خدمت جنابعالی و همه بینندگان عزیزی که برنامه ما را می‌بینند عرض سلام و ادب و احترام و امید دارم که ان‌شاالله برنامه مورد پسندشان قرار بگیرد.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
سوال: در حد یک جمله بفرمایید چی شد که وارد میدان انتخابات ریاست جمهوری شدید؟
زاکانی: اول که ترسیدم یک وقت خدایی نکرده برگردد به دهه نود و آن دهه‌ای که به تعبیر رهبر معظم انقلاب دهه عبرت شد و آن سیاهی‌ها و مشکلاتی که برای مردم ایجاد شد یک جنبه دوم هم دارد که به هر حال معیشت مردم، سفره شان تنگ شده و مشکلات متعددی مردم دارند در کنارش کشور، ظرفیت‌های بالایی دارد که این را در خصوص رفع مشکل مردم و رفع نیازهای کشور در جهت پیشرفت و آبادانی بتوانیم مصروف بداریم این دو جهت بود که ما خدمت رسیدیم.
سوال: اگر بخواهید به عملکرد گذشته خودتان انتقادی داشته باشید اون چیه؟
زاکانی: در دوره شهرداری ما روح و جسم شهر را یکپارچه دیدیم تمام تعهدات گذشته را پذیرفتیم که در جهت مصالح مردم و منافع شهر بود شهردار دیگری بدهی ایجاد کرده بود، اما ما تعهدش را پذیرش کردیم برای اینکه باید می‌پذیرفتیم ما سی و سه ماه است در تهران شهردار هستیم و این همان نسبتی است که دائما غبطه می‌خوریم که بیاییم تا کارهای بزرگ‌ترین بشود انجام داد و در حقیقت چرا بهتر و چرا بیشتر کار نکردیم، اما کارهایی انجام شده بیش از کارهایی است که در واقع دیگران کردند.
سوال: اگر پیروز انتخابات بشوید فکر می‌کنید در شش ماه نخست کارتان چه گروه یا گروه‌هایی به عملکرد شما انتقاد می‌کنند و بابت چه اقدامی؟
زاکانی: من معتقدم که باید رفت زیر دو خم عناصری که با فساد اقتصادی مانع از خیر به مردمند و واسطه‌هایی که با عمل خودشان سفره مردم را تنگ می‌کنند و معیشت مردم را در خطر می اندازند.
به تبع وقتی شما دو خم اینها را بخواهی بزنی زمین حتماً آنها می‌آیند سراغت پول هم خوب دارند که خرج کنند و تخریب کنند ولی خدا مدافع است هیچکس نمی‌تواند حریف بشود.
سوال: زور می‌رسد به اینها؟
زاکانی: زور خدا می‌رسد و زور مردم می‌رسد.
سوال: آخر همه دولت‌ها می‌آیند، اما این فساد ریشه‌کن نمی‌شود ؟
زاکانی: ان‌شاالله ریشه شکن می‌کنیم به لطف خدا من یادم است در مجلس یک مجموعه‌ای، وزیرش را بنده آوردم برای اولین بار در تاریخ انقلاب اسلامی و به نظرم آخرین بار آمد در صحن مجلس محکوم شد، وزیر مهمی هم بود و جنبه‌های امنیتی را دنبال می‌کرد سال هشتاد و سه بعد یک مدتی پرونده‌ای هم داشتیم دنبال می‌کردیم آن موقع من نماینده هم نبودم یک فرد عادی بودم یک استاد دانشگاه بودم یک پزشکی بودم که یک چیزی رسید که حق مردم دارد تضییع می‌شود من پیگیری کردم و به همان دستگاه زنگ زدم و به همان وزارتخانه زنگ زدم گفتم که سیستم تان دارد این خطا را می‌کند دو نفر از مدیران شان فرستادند آمدند پیش من آنجا صحبت شد خیلی کلنجار رفتند بعد آخرش من گفتم که اگر این باشد من حتماً با شما برخورد می‌کنم برگشت به من نگاه کرد گفت که آخر تو کی هستی که می‌خواهی با ما برخورد کنی حال سال نود و شش، نود و هفت است مال این سالهاست برگشت گفت تو کی هستی که می‌خواهی با ما برخورد کنی گفتم آن موقع که نماینده مجلس بودم نماینده مردم بودم وزیر شما را آوردم در صحن محکومش کردم برای اولین بار و آخرین بار در طول این چهل و پنج شش سال، لطف خدا الان خود مردم هستم ریشه شما را می‌کنم اگر بخواهید فساد بکنید، همین‌ جوری راحت. بعد هم یک ماجرایی اتفاق افتاد همین‌ها آمدند شکایت کردند، اما نهایتاً آنها محکوم شدند.
سوال: درباره خانواده اموال و دارایی‌های تان به مردم توضیح می‌دهید؟
زاکانی: چیز خاصی ندارم بنده اولاً حقوقی که می‌گیرم فقط حقوق هیات علمی دانشگاه است دانشگاه علوم پزشکی تهران، هم بیمارستان امام رحمت‌الله علیه هستم، حتی در پزشکی هم کار خصوصی به عمرم نکردم نه اینکه کار خصوصی پزشک بد باشد نه بنده نرفتم سراغش معتقد بودم که باید در مجموعه دولتی کار کنم در واقع نه سرمایه بانکی دارم، نه ارز دارم و از این چیزها به عمرم نداشتم و ندارم و خانه‌ای هم که دارم یک خانه ای است که از دهه هشتاد خریدم و در واقع در دهه نود با دامادها و بچه هایمان پول هایمان را روی هم ریختیم و ساختیم عملاً همه مان داریم باهم زندگی می‌کنیم و خانه مان میدان شهداست خیابان ایران، لذا نه جای دیگر چیزی داریم.
سوال: خانه و باغ و ویلا؟
زاکانی: خدا قبول کند به هیچ وجه در واقع خدمت شما عرض کنم که ماشین هم ندارم و خدمت شما هستیم.
سوال: از شهرداری حقوق نمی‌گیرید به عنوان شهردار تهران؟
زاکانی: به هیچ وجه بنده در مجلس هم که بودم حقوق نمی‌گرفتم من در دوره عمر مجلس هم نه یک ریال ماموریت گرفتم نه ماشین گرفتم ، نه خانه گرفتم نه خانه‌ای ثبت‌نام، نه ماشین ثبت نام کردم نه هیچی هیچی راحت، راحت و تا امروز هم که اینجا پیش شما هستم سرم بلند است و لنگ نشدم.
سوال: در دوران مسئولیت تان تا به حال در دو راهی بین تصمیم سخت و محبوبیت بین مردم قرار گرفتید؟
زاکانی: بارها این بوده.
سوال: چی بوده؟
زاکانی: یک جایی بنده اعتراض کردم به یک موضوع که فکر می‌کردم دارد غارتی صورت می‌گیرد دوتا وزیر و یک برادر رئیس جمهور علیه من شکایت کردند یعنی وزارت اطلاعات و وزارت نفت به اضافه برادر آقای رئیس جمهور در دهه نود علیه من شکایت کردند من رفتم دادگاه در دادگاه آن‌ها هشت تا وکیل داشتند من تنها بودم هیچ وکیلی هم نداشتم ما آنجا به لطف الهی صحبت کردیم هیات منصفه ترکیبش سلایق سیاسی مختلف هست هر پانزده تا رای دادند که ایشان دارد از حق مردم دفاع می‌کند، اما قاضی محترم من را محکوم کرد به یک سال زندان ، این یک سال زندانی که برای من بریدند سبب شد که سال نود و شش به خاطر آن شورای محترم نگهبان بنده را احراز صلاحیت نکند، چون آن یک سال زندان یک سال زندان بدوی بود بعداً شکسته شد در حکم نوشتند که آن حکم، حکم سیاسی غیرشرعی و غیرقانونی بوده و فلانی از حق ملت دفاع کرده آن لحظه سخت بود، چون من گفتم می‌خواهم بروم یک خدمتی بکنم مثلاً به عنوان نامزد ریاست جمهوری؛ لذا اینجا نه می‌توانم اغماض کنم نه نمی‌توانم حرف بزنم گفتم من حرف بزنم برای چی، پیگیری می‌کنم برای اینکه حق مردم را بگیرم ممکن است توی این مسیر زد و بندی هم بشود من محروم شوم از آن خدمت، اما ایراد ندارد خدا بزرگ است خدا دفاع می‌کند بعدا آن حکم آمد شد افتخار.
سوال: فکر می‌کنید مردم درباره شما چه فکری می‌کنند و چه ویژگی از شما در ذهن مردم برجسته است؟
زاکانی: احساس شان این هست که ما آدم سرسختی هستیم ما پدرمان پهلوان بود، ما واقعاً از پدرمان جوانمردی یاد گرفتیم اگر خدا قبول کند یاد گرفتیم که در مقابل دو چیز سر سخت باشیم یکی کسانی که حق مردم را می‌خورند من تا امروز هیچ اغماضی نکردم در خصوص کسانی که حق مردم را خوردند لذا مردم ممکن است این سرسختی را ببینند ، سرسختی ما برای کسانی است که حق مردم را رعایت نمی‌کنند حق انقلاب را رعایت می‌کنند.
سوال: اگر بخواهید شبهه‌ای را که از شما در ذهن مردم شکل گرفته بر طرف کنید چی می‌گویید؟
زاکانی: مثل همین قضیه قطع درختان است ما در این مدتی که در تهران هستیم در این سه تا زمستانی که مسئول بودیم طی این حدود سی و سه ماه بیش از سه میلیون درخت در تهران کاشتیم و هیچ وقت بنده در مخیره ام نبود که بروم درخت قطع کنم در همین پاک قیطریه که بیان کردند یک درخت هم نه قطع شد نه قطع می‌شود.
سوال: برای ساخت مسجد؟
زاکانی: ساخت مسجد هم روی یک منطقی است، چون ما داریم پارک‌هایمان را درست می‌کنیم برای اینکه مردم وارد پارک‌های ما شوند، چون در پارک‌های ما الان برخی از عناصری هستند که امنیت خانواده‌ها را گرفته‌اند.
سوال: یعنی می‌گویید مسجد بیاید اونجا بازدارندگی ایجاد می کند؟
زاکانی: فقط مسجد نیست خانه بهداشت، مسجد، مجموعه‌های فرهنگی، مجموعه‌های آموزشی است.
سوال: اما مسجد برجسته شده؟
زاکانی: نه، علتش این بود که یک عده علاقه‌ دارند که چهره آدم‌ها را جور دیگر نشان بدهند تو ذهن مردم چیه مثلاً خیابون ولیعصر را نشان می‌دهند که درختانش قطع شده خوب مال سال نود و هشت است ربطی به ما ندارد لذا آنی که تو ذهن مردم است ناظر به ما خیلی هایش یا مثلاً الان همین الان تو همه این مناظرات ما حرف‌هایی را می‌زنیم مثل روز روشن است اسنادش موجود است می‌بینی کسی می‌آید تکذیب می‌کند خب اقلا قبلش که می‌خواهید تکذیبش کنید بروید یک جستجو اینترنت هم بکنید بعد بیایید تکذیب کنید.
سوال: من اجازه دارم یک دو مورد را بیان کنم؟
زاکانی: بله هر چی که هست.
سوال: مثلاً در خصوص تحصیل دخترتان در اروپا شاید شبهه‌ای در ذهن مردم است؟
زاکانی: آهان از این جنس، من در واقع این جنبه اخیر را گرفتم.
سوال: البته اگر مایلید؟
زاکانی: البته حتماً حتماً من برای همه چی مایلم چیزی نیستش که بخواهد پوشیده باشد من سه تا دختر دارم با خانم مان توی یک ساختمان زندگی می‌کنیم با دامادها شما راجع به دختر دومی من صحبت می‌کنید دختر دومی من فارغ التحصیل دانشگاه شریف است و الان داخل ایران دارد زندگی می‌کند در همان یکی که از طبقات ماست دو تا هم فرزند دارد تحصیلش انجام داد برگشت الان دارد خدمتش را انجام می دهد.
سوال: فکر می‌کنید چه زمانی بازنشسته بشوید و چه برنامه‌ای دارید برای اون دوران؟
زاکانی: من فکر کنم یک بسیجی هستم افتخار هم می‌کنم بسیجی هم بازنشستگی اش با شهادت است اولاً. نگاه کنید من یک پزشک هستم و افتخار می‌کنم که پزشک هستم خیلی لذت می‌برم من عرضم این هست که ما بازنشستگی نداریم و بله اگر هم یک فرصتی شد دیگر مسئول نبودیم می‌رویم کادر سازی می‌کنیم، فکر می‌کنیم خدمت به مردم می‌کنیم.
سوال: فکر می‌کنید اختیارات کافی قانونی برای انجام وظیفه به عنوان رئیس جمهور در ایران را دارید؟
زاکانی: به اعتقاد بنده رئیس جمهور اختیارات بسیار خوبی را دارد و به عنوان نفر اجرایی اول کشور و نفر دوم بعد از رهبری معظم حتماً اختیاراتش، اختیارات ویژه‌ای است برای خدمت اگر بعضی از مواقع بهانه‌ای صورت می‌گیرد بیشتر بر می گردد به این که کسی کم می‌آورد و غر می‌زند تشک کشتی رفته زمین خورده می‌گوید یک کم سر بود غر می‌زنند .خیر . اختیارات هست به اعتقاد بنده می‌شود تحولات بزرگی در کشور با مردم ایجاد کرد با مردم و در تبعیت از رهبر و ولی جامعه می‌شود کارهای بسیار بزرگی کرد که دیگران انگشت به دهان بگیرند خارجی‌ها را دارم عرض کنم که ایران چگونه دارد با سرعت در ابعاد مختلف پیشرفت می‌کند.
سوال: ابتدا بدون تعارف با هواداران تان؟
زاکانی: هم تشکر می‌کنم هم میگویم رعایت حقوق همه را انجام بدهند به ویژه رقبا را.
سوال: بدون تعارف با مخالفان و منتقدان؟
زاکانی: سینه من گشاده است برای شنیدن حرف‌های آن‌ها و اتفاقاً ما با مخالف‌ترین آدم هایمان هم بعضی موقع‌ها دوستی‌های بسیار ویژه‌ای داریم و به هیچ وجه بنده مخالفت را مبنای دشمنی نمی‌گیرم.
سوال: و در پایان بدون تعارف با مردم؟
زاکانی: خادم شما، خادمی که برای خدمت گذاری به شما منت می‌کشد که لطف می‌کنید بار بر عهده ما بگذارید تا نوکری تان را بکنیم.