تندرویهای تیم ترامپ سختگیرهای ایران درباره منافعش را تشدید میکند/ احتمال رفتن ایران به سمت هستهای شدن
ایالات متحده آمریکا
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - به گزارش خبرنگار ایلنا، مدت زمان زیادی از پیروزی دونالد ترامپ سیاستمدار جنجالی آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا نمیگذرد. با این حال، ما با سیلی از تحلیل و تفسیرها در مورد پیروزی وی و تبعات و پیامدهای آن برای سیاست جهانی آمریکا در قبال اقصی نقاط دنیا رو به رو بودهایم.
در این رابطه، دیدگاههای مختلفی در مورد رویکردهای احتمالی دولت ترامپ در رابطه با جنگهای غزه و لبنان و البته دیگر تحولات منطقهای در پرتو حضور مجدد ترامپ در کاخ سفید مطرح شده و همچنان هم میشود.
از این رو، ایلنا در گفتگو با «محمود حسن» نویسنده و تحلیلگر مصری روابط بین الملل به واکاوی چند علامت سوال مهم با محوریت رویکردهای مذکور پرداخته است.
مشروح گفتگو با محمود حسن را در ادامه میخوانید.
بسیاری از تحلیلگران عرصه سیاست بین الملل بر این باورند که تیم تندروی ترامپ در قدرت به ویژه در عرصه سیاست خارجی آمریکا، موجب تشدید تنشها در منطقه غرب آسیا میشوند. دیدگاه شما در این رابطه چیست؟
اینکه ترامپ تاکنون افرادی تندرو را به سِمتهای مهم سیاست خارجی آمریکا نظیر وزارت خارجه این کشور و یا سمت مشاور امنیت ملی آمریکا و همچنین نماینده این کشور در سازمان ملل متحد برگزیده، گزاره درستی است. با این حال، باید یک نکته مهم در مورد ماجراجوییهای احتمالی دولت ترامپ در قبال منطقه غرب آسیا یا هر منطقه دیگری را مد نظر داشت. آن نکته نیز این است که شواهد تاریخی نشان دادهاند که سیاستمداران غربی همواره بیش از آنچه در دسترس دارند، ادعا میکنند و ژست میگیرند.
این مسئلهای است که همواره آن را شاهد بودهایم. به عنوان مثال قدرتهای غربی در ماجرای جنگ اوکراین بارها تهدید کردند که مستقیما علیه روسیه وارد جنگ میشوند با این حال در نهایت آنچه جهان دیده چیزی جز عقبنشینی آنها در برابر روسیه و تکیه صِرف به اعطای کمکهای مالی و تسلیحاتی به اوکراین نبوده است. در حقیقت، هر زمان جهان غرب و به طور ویژه دولت آمریکا با یک صخره سخت برخورد میکنند، به وضوح عقبنشینی میکنند. حال در مورد منطقه غرب آسیا نیز عینا با همین چالش رو به رو هستند. باید از خود بپرسیم آیا حماس در نوار غزه و یا حزب الله در جنوب لبنان نابود شدهاند؟
حداقل شواهد میدانی حاکی از قدرت آنها هستند و خودِ تحلیلگران سیاسی و نظامی اسرائیلی نیز به این امر معترفند. دیدیم که یوآف گالانت وزیر جنگ سابق اسرائیل پس از برکناری اخیر خود توسط نتانیاهو به صراحت اذعان کرد که باید به سمت امضای توافق مبادله اسرا و آتش بس با حماس حرکت کنیم و باید جرات پذیرش این شکست را داشته باشیم.
در مورد لبنان نیز وی تاکید کرد که حزب الله لبنان قدرتمند است و این جنبش توانسته اسرائیل را در جوار مرزهای مشترک با فلسطین اشغالی به عقب براند. حال وقتی اسرائیل و آمریکا در غزه و لبنان گرفتار شدهاند، خیلی عجیب است اگر بخواهیم از ماجراجوییهای بزرگ دولت جدید آمریکا با محوریت مسائل خاورمیانه سخن بگوییم. از این رو، دولتمردان غربی و به طور خاص ترامپ و تیمش، بیش از آنکه در عمل واقعبین باشند، در ظاهر تصویری هالیوودی را از خود نشان میدهند و امید دارند که این مساله منجر به تحقق منافع آنها شود. معادلهای که تاکنون برای آنها دستاوردساز نبوده است.
برخی بر این باورند که رویههای تهاجمی و خصومتآمیز دولت ترامپ علیه ایران میتواند تهران را به سمت دستیابی به سلاحهای اتمی هدایت کند. دیدگاه شما در این رابطه چیست؟
یک نکته واضح در مورد معادله اتمی ایران این است که این کشور از ظرفیتهای بسیار پیشرفتهای در حوزه هستهای برخوردار است. این مسالهای است که بسیاری از دشمنان ایران هم به آن معترف هستند. از این رو، تهران تاکنون به صراحت اعلام کرده که به دنبال کسب سلاحهای اتمی نیست.
با این حال، آنچه که مهم است این نکته میباشد که اگر طرفهای دشمن و رقیب با ایران بخواهند فشارهای غیرقانونی خود را علیه ایران افزایش دهند، اینکه تهران بخواهد به سمت کسب سلاحهای اتمی برود، عملا حرکت به سمت گزینهای خواهند بود که ایران به صورت فعالانه آن را انتخاب نکرده بلکه شرایط ایجاد شده، ایران را به سمت آن هدایت کرده است. این همان نکتهای است که مدتی قبل کمال خرازی رئیس شورای راهبردی روابط خارجی ایران هم در موضع گیری به آن اشاره داشته است.
آنچه مسلم است این موضوع میباشد که تهران فاصله کمی تا دستیابی به تسلیحات اتمی دارد. با این حال، عامدانه به دنبال کسب این تسلیحات نیست. موضوعی که رافائل گروسی دبیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز اخیرا به آن اشاره داشته است. به هر حال، ایران نیز مانند هر کشور دیگری درجهان نسبت به منافع و امنیت ملی خود حساس است و در این رابطه هیچ مماشاتی را در دستورکار ندارد.
برخی منابع صهیونیستی در مورد تحولات مرتبط با جنگ غزه به این نکته اشاره داشتهاند که ارتش رژیم اشغالگر قدس تا سال 2025 در نوار غزه باقی خواهد ماند. تحلیل شما در این رابطه چیست؟
صهیونیستها با طرح مواضعی از این دست به دنبال قدرتنمایی هستند با این حال، خودشان هم به خوبی میدانند که هر روز ماندن آنها در نوار غزه میتواند تلفات سنگین و سنگینتری را برایشان به ارمغان آورد. اکنون به وضوح مشاهده میکنیم که در بخشهای مختلف نوار غزه، نظامیان اسرائیلی تلفات میدهند و اخبار آنها نیز به صورت قطره چکانی و البته سانسور شده در رسانهها منتشر میشود. فراموش نکنیم که قبل از آغاز جنگ غزه، دولت بایدن به نتانیاهو هشدار داد که ورود آن به این منطقه میتواند به معنای تکرار اشتباهی باشد که دولت آمریکا در مورد عراق و افغانستان انجام داد.
این بدان معناست که بایدن پیشبینی کرده بود که اسرائیل در یک باتلاق بزرگ گرفتار میشود. حال در صحنه واقعیت دقیقا همین اتفاق برای ارتش اسرائیل افتاده و سبب شده تا بسیاری از مقامهای ارتش اسرائیل نظیر بنی گانتس وزیر جنگ سابق اسرائیل به صراحت اذعان کنند که اسرائیل هیچ طرح و نقشه مشخصی را در مورد روند مدیریت جنگ غزه ندارد و نمیداند میخواهد در آینده چه کند. از این منظر هرچه صهیونیستها بیشتر در نوار غزه بمانند، تلفات سنگینتری خواهند داد و حضور آنها در نوار غزه از موضع قدرت نخواهد بود.
انتهای پیام/
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1275814/