شکست استراتژی افزایش جمعیت
خواندنی ها
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
عدم موفقیت قانون جوانی جمعیت
اسکندر مومنی، وزیر کشور گفته قانون جوانی جمعیت موفق نبوده و آمار موالید کاهش جدی داشته است. او گفته که «بخشهای مختلف و کارشناسان و وزارت بهداشت بارها اعلام کردهاند که این روند کشور را با بحرانی جدی در آینده روبهرو میکند». به گفته او: «اقدامات تاکنون موفق نبوده و اگر موفق بود قطعاً این روند کاهشی باید جایی متوقف میشد». وزیر کشور تاکید کرده که «باید تلاش بیشتری کنیم و آسیبشناسی شود، این موضع بخشی نیست و مربوط به همه کشور است و باید این باور ایجاد شود که این روند و کاهش شتابان جمعیت، بحران جدی برای کشور است».
روز یکشنبه نیز، محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت نسبت به این موضوع هشدار داد. او گفت که «نرخ باروری درحال حاضر از 2.01 در سال 95 به 1.66 رسیده است و اگر این رقم به 1.1 برسد، در چاله و چاه جمعیتی گرفتار خواهیم شد». به گفته او: «طبق بررسیها، در سال 1403 برای اولین بار در تاریخ، میزان ولادت در ایران به زیر یک میلیون نفر خواهد رسید که این موضوع بسیار نگرانکننده است».
ظفرقندی تاکید کرده که «اگر قبول داریم که کاهش جمعیت یک بحران ملی است، باید بدانیم که این مساله نیازمند عزم ملی است. رویکرد ما در افزایش جمعیت باید علمی باشد، زیرا با شعار و اقداماتی که در سطح جهان تجربه نشدهاند، به نتیجه نخواهیم رسید. باید رویکردهای فرهنگی و اقتصادی دستگاهها تغییر کند و همه مسئولان به وظایف خود عمل کنند تا موج فرهنگی برای جوانی جمعیت ایجاد شود».
آمارهای سازمان ثبتاحوال نشان میدهد میزان موالید در دهه 90 ، از سال 96 سیر نزولی داشته، به طوری که از آن تاریخ تا آذرماه 1402، هر سال حدود 110 هزار نفر از تعداد نوزادان به دنیا آمده کم شده است. همچنین از سال 95 درصد رشد موالید منفی شده است.
حدود دو سال از تصویب طرح حمایت از خانواده و جوانی جمعیت میگذرد و برخی از کارشناسان میگویند که هنوز نتایج این طرح پرمناقشه روشن نیست؛ طرحی که با بودجه زیادی به تصویب رسید و هدفش توقف سیر نزولی آمارهای فرزندآوری در ایران بود. نگرانی از کاهش آمارهای زادوولد و فرزندآوری، نزدیک به دو دهه پیش سیاستهای جمعیتی ایران را بهشدت تغییر داد تا فرصتهای جمعیتی از دست نرود.
تصمیم به تغییر در سیاستهای جمعیتی در ایران از اواسط دهه 80 آغاز شد و اولین سیاستهایی که بر افزایش نرخ جمعیت در ایران تاکید میکنند، در دولت نهم به تصویب رسید. قرار بود این سیاستهای تشویقی، نرخ زادوولد را افزایش دهد، اما بررسی آمارهای ولادت یک دهه اخیر نتایج مثبتی را نشان نمیدهد. در این گزارش آمارهای ولادت یک دهه اخیر همگام با تصویب برخی از مهمترین سیاستهای کلان جمعیتی در بازه زمانی 1384 تا 1400 بررسی شد تا کمی این روند شفافتر شود.
براساس اعلام سازمان ثبتاحوال، تعداد ولادت در سال 90، یک میلیون و 382 هزار و 8 نفر، در سال 91 یک میلیون و 421 هزار و 535 نفر، در سال 92، یک میلیون و 471 هزار و 699 نفر، در سال 93 یک میلیون و 534 هزار و 234 نفر، در سال 94 یک میلیون و 570 هزار و 96 نفر، در سال 95 یک میلیون و 527 هزار و 933 نفر بوده است که حکایت از سیر صعودی میزان فرزندآوری دارد.
در این میان اما از سال 96 سیر نزولی میزان موالید اتفاق افتاد. به طوری که در سال 96 یک میلیون و 487 هزار و 740 تولد، در سال 97 یک میلیون و 366 هزار و 373 نفر، در سال 98 یک میلیون و 196 هزار و 17 نفر، سال 99 یک میلیون و 114 هزار و 90 نفر، سال 1400 یک میلیون و 116 هزار و 190 نفر، سال 1401 یک میلیون و 75 هزار و 224 نفر و تا 9ماهه سال 1402 یک میلیون و 57 هزار و 948 مورد تولد در کشور ثبت شد.
آن طور که آمارها نشان میدهد، از نیمه دهه 90 با اینکه سیاستهای افزایش جمعیت با بودجههای کلان تدوین شده بود، اما اثرگذاری روی تعداد موالید نداشت، بنابراین تنها با تکیه بر همین آمارها هم میتوان نتیجه برنامههای افزایش جمعیتی را شاهد بود.
از میان تمام این قوانین اما قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، یکی از مهمترین سیاستهای جمعیتی ایران در دو دهه اخیر است که همان موقع منتقدانی جدی داشت و در نهایت آبانماه سال 1400 تصویب شد. کارشناسان زیادی به بندهایی مانند حذف غربالگری و موارد جرمانگاریشده در آن انتقاد کردند. بار مالی طرح، یکی دیگر از دلایل انتقاد به آن بود که از سوی برخی نمایندگان مجلس مطرح میشد.
این طرح حامی و موافق کم نداشت و تاکید آنها بر نیاز کشور به افزایش جمعیت بود. موافقان، به آمارهای فعلی زادوولد اشاره کرده و معتقد بودند که این طرح مشوقهای اقتصادی و مالی برای فرزندآوری دارد. علاوه بر این، مشوقهایی هم برای مادران شاغل، مرخصی زایمان، مرخصی شیردهی مادران و ایجاد مهدکودک در سازمانها در نظر گرفته شد.
آمار بالای مرگومیر در ایران
با وجود تمام برنامههایی که در دو دهه گذشته برای تغییر نرخ فرزندآوری در کشور انجام شده، این روند اما همچنان سیر نزولی دارد؛ شهلا کاظمیپور، معاون سابق مرکز مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه، جمعیتشناس و استاد دانشگاه اما در گفتوگو با «سازندگی»معتقد است که موضوع کاهش جمعیت کاملاً یک موضوع فرهنگی است و ارتباطی به مولفههای اقتصادی ندارد. او میگوید: نرخ رشد جمعیت در سال 1420 به صفر خواهد رسید و بعد منفی خواهد شد. به گفته او افزایش مرگومیر یکی از دلایل مهم نرخ موالید در کشور است. زمانی مرگومیر یک جامعه به حداقل ممکن میرسد که مرگومیرها فقط به دلیل کهولت و سالخوردگی باشد. زمانی که مرگومیرها در جامعهای به دلیل سوانح، تصادفات، مرگومیر اطفال و نوزادان و ناشی از بیماریهای صعبالعلاج یا واگیر رخ دهد، یعنی هنوز مرگومیر به حداقل ممکن نرسیده و میتواند از این میزان کمتر باشد. یکی از نکاتی که در ایران مطرح است این است که هنوز نتوانستهایم مرگومیر را به حداقل ممکن برسانیم.
او ادامه میدهد: سالها بود آمار فوت در ایران را در سازمان ثبتاحوال مورد بررسی قرار میدادم و رقم آن حدود 360 هزار تا 370 هزار نفر بود و این درحالی است که آمار فوت در ایران در سال گذشته معادل 418 هزار نفر بوده است؛ البته ممکن است این آمار به دلیل مرگومیرهای ناشی از کرونا باشد.
او اضافه میکند: از طرفی دیگر، موالید در ایران همچون کشورهای دیگر کاهش یافته است؛ در اوایل انقلاب سالانه 2 میلیون کودک متولد میشدند و این رقم به مرور به یک میلیون و 600 هزار نفر در سال و حتی یک میلیون و 200 هزار نفر کاهش یافت، اما آمارهای سال 1401 نشان میدهد موالید معادل یک میلیون و 75 هزار نفر بوده است. درحال حاضر رشد طبیعی جمعیت ایران را از 8 در هزار یا 0.8 درصد نیز کمتر عنوان میکند و میگوید که رشد طبیعی جمعیت ایران، درحال حرکت به سمت صفر است. زمانی که دو نرخ موالید و مرگومیر به یکدیگر برسند رشد جمعیت صفر خواهد شد. پیشبینیها حکایت از این دارد که در سال 1420 و شاید زودتر نرخ رشد جمعیت صفر شود.
او با ارجح دانستن مسائل فرهنگی بر مسائل اقتصادی و چهار متغیر شامل «موالید» و «مهاجرپذیری» (اثر مثبت)، «مرگومیر» و «مهاجرفرستی» (اثر منفی) در رشد جمعیت هر کشور تاکید میکند: اگر دولتمردان بخواهند سیاستی در این زمینه اتخاذ کنند تا رشد جمعیت ایران به صفر و منفی نرسد، باید برای هر چهار عامل برنامهریزی شود. اگر فقط بر روی موالید تمرکز کنیم، زمانی که مرگومیر رها شده باشد و زیربناها اصلاح نشده باشد، مرگومیر اطفال، جوانان و نوجوانان و مرگومیرهای ناشی از تصادفات افزایش مییابد. در صورتی که در حالت خوشبینانه باروری افزایش یابد و به زیربناهای کشور همچون وضعیت جادهها، آلودگیهای زیستمحیطی و امکانات بهداشتی پرداخته نشود، مرگومیر افزایش مییابد. همچنین اگر به مسائل فرهنگی و تقویت علمی دانشگاهها نپردازیم مهاجرفرستی افزایش مییابد.
البته کاظمیپور همزمان در پاسخ به سوالی درباره پرداخت تسهیلات فرزندآوری و تاثیر آن در اقناع کردن افکار عمومی برای فرزندآوری، میگوید: زمانی که تصمیم میگیرند وام بدهند، رقم وام بسیار زیاد است اما زمانی که اجرا میشود، به خاطر تورم رقم وام ناچیز خواهد بود و با توجه به هزینههای پوشک و شیرخشک و نگهداری کودک، این وام مبلغی نیست که زوجین به خاطر آن ترغیب به فرزندآوری شوند.
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1305592/