محمد قوچانی: وحدت ملی ایران در خطر است
خواندنی ها
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - عصر ایران /متن پیش رو در عصر ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
امروز وحدت ملی ایران در خطر است و هیچ جریانی در اکثریت نیست. ما حداقل به چهار اقلیت اصلاح طلب، اصولگرا، بنیادگرا و انحلالطلب تقسیم شدهایم که هیچ یک قدرت اداره کشور بدون دیگری را نداریم و این تنها نقطه وفاق ماست.
محمد قوچانی رییس کمیتۀ سیاسی حزب کارگزاران سازندگی ایران همچنان در ذهن مخاطبان رسانهها با عنوان روزنامهنگار شناخته میشود و یادآور سال های رونق مطبوعات است ( و البته کماکان نیز در "آگاهینو" روزنامه نگاری میکند) و به خاطر همان خاطرات و تصویر غالب اگرچه اکنون 48 ساله است اما بعضاً با همان تعبیر "روزنامهنگارجوان" از او یاد میکنند!
سخنان او در پنل اول همایش " گفتوگوی ملی دربارۀ وفاق ملی" که روز پنجشنبه 20 دی 1403در محل کتابخانۀ ملی (سالن قلم) برگزار شد اگرچه با عنوان چهرۀ سیاسی بود اما حسوحال همان قوچانیِ روزنامهنگار را دارد و حاوی نکات قابل تأمل و صریحی است و عینا نقل میکنیم اگرچه میدانیم در برخی موارد همچون نفی صریح فدرالیسم چالش برانگیز است:
1. جای سه کرسی در این گفتوگوی ملی خالی است:
اول: اپوزیسیون بیرون نظام یا همان تحریمیها که به هر دلیل رای ندادند.
دوم: اپوزیسیون درون حاکمیت یا جبهه پایداری که به سعید جلیلی رأی دادند.
سوم: نمایندگان جنبش زن که از سال 1401 به یکی از ارکان جنبش اجتماعی در ایران بدل شدند و پیروزی امروز مدیون زنان این سرزمین است.
نباید میز ما این قدر مردانه میشد و نیز فقط شامل رای دهندگان.
به هر حال همه ما رأی دادهایم و جای آن 50 درصد که رای ندادند ، در اینجا خالی است.
2. ما اینجا دربارۀ وفاق " ملی " حرف میزنیم و نه فقط وفاق. معیار وفاق باید " ایران" باشد و نه هیچ چیز دیگر. وفاق میان "حاکمیت و دولت" در انتخابات به پیروزی دکتر مسعود پزشکیان منتهی شد و وفاق میان" دولت و مجلس" به رای اعتماد کابینه انجامید. اما وفاق ملی حتی به معنای وفاق میان " اصلاح طلبان و اصولگرایان" نیست؛ به معنای وفاق میان " ملت و دولت "است که متأسفانه از سال 1400 به شکافی عمیق دچار شده است.
بدون دولت ، ملت وجود دارد مثل 900 سال از سقوط ساسانیان تا ظهور صفویان که دولت متمرکز در ایران وجود نداشت اما ملت ایران وجود داشت حتی در قالب یک سند ادبی چون شاهنامۀ فردوسی که ورقه هویت ملی ایران است. اما بدون ملت ، دولتی در کار نیست.
3. امروز وحدت ملی ایران در خطر است و هیچ جریانی در اکثریت نیست. ما حداقل به چهار اقلیت اصلاح طلب، اصولگرا، بنیادگرا و انحلالطلب تقسیم شدهایم که هیچ یک قدرت اداره کشور بدون دیگری را نداریم و این تنها نقطه وفاق ماست.
وفاق ملی اینجا نوعی توفیق اجباری است. چون ما قدرت حذف یکدیگر را نداریم. هم اصلاحطلبان گاهی با عباراتی نادرست میل به حذف رقیب داشتند و هم اصولگرایان تقریباً عمدتا چنین ارادهای داشتند. بنیادگرایان و انحلال طلبان که اساس شان بر حذف است. این مسأله در مورد زن و مرد، مرز و مرکز ، فقیر و مرفه، چپ و راست و ...وجود دارد و باید حل شود . ریاست جمهوری یک آذربایجانی برای ما یک فرصت است . آذربایجان همواره خاستگاه وحدت ملی ایران بوده است.
4. وفاق ملی، ملت شدن دوباره ملت است. نه ایدئولوژی که استراتژی حل منازعه است. اینجاست که باید با رئیس جمهور محترم که از مثالهای علوم پزشکی استفاده میکنند درباب علوم انسانی حرف بزنیم. در باب اخلاق انسان و تمایزات او با بدن. تفاوت روح و جسم. منافع و ارزشها با رگ و خون.
همانطور که رئیس جمهور گفت وفاق برای پایان دادن به دعواست. ما دعوا نداریم. ما باید کاری کنیم که حوادث سال 1388 چه در حاکمیت چه در مخالفان و منتقدان تکرار نشود. به جای طرح اندیشههای ناپخته ای مانند فدرالیسم باید همه اقوام و احزاب و افکار و افراد به شهروند بدل شوند. باید به جای امت به ملت - دولت بازگردیم.
همۀ راه حلها را باید در احیای دو نهاد ملیت و انتخابات بجوییم. آنچه ایران را از سوریهای شدن نجات داد دوم خرداد بود، نه به عنوان یک روز که به عنوان یک روزگار؛ یک عصر که روزی خاتمی، روزی روحانی و روزی پزشکیان با وجود پیشبینی ناپذیری و در کمال غافلگیری برنده انتخابات شدند. با رای ملت و پذیرش رای ملت توسط حاکمیت. ما در محتوا وفاق نمیکنیم در روش وفاق میکنیم. و این یعنی دموکراسی. به همین علت ما به دوم خرداد افتخار میکنیم.
5.ملت و دولت ما به همین ترتیب از 9 ناترازی رنج میبرد: 1. تورم 2. بحران انرژی 3. کار و اشتغال و گزینش اداری 4. تحریم 5. [اجبار در نوع] حجاب و سبک زندگی 6. حکومت روحانیت [به نظر میرسد مراد گوینده تلقی غالب باشد] 7. محور مقاومت و مذاکره 8. دسترسی به اطلاعات و فیلترینگ 9. انتخابات. برای حل این 9 بحران ما به وفاق ملی نیاز داریم. دولت پزشکیان تاکنون در مهار جنگ، تأسیس دولت فراگیر، گام اول رفع فیلترینگ و مدیریت منازعه بر حجاب گام های بلندی برداشته است. اما تا تحریم ها حل نشود و ناترازی های انرژی بر طرف نشود بحران حل نمیشود.
6. وظیفه ما به عنوان جریانهای سیاسی این است که برای حل این منازعات اول از همه برای اصلاح قانون احزاب تلاش کنیم تا حداکثر چهار حزب ملی اصلاح طلب و اصولگرا و ...در وشور ایجاد شود و نه بیشتر که آنارشیسم است و نه یک حزب که دیکتاتوری است،
برای تأسیس و اصلاح نظام حزبی قانون انتخابات را تغییر دهیم و انتخابات را حزبی و تناسبی و برنامه محور کنیم و سرانجام در پایان با یک وفاق ملی با اصلاح قانون اساسی بر اساس خود قانون اساسی با حفط اصول جمهوریت و اسلامیت و ملیت ، یک " alt="ایرانیان جهان" width="100%" />
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1326720/