استدلالهای سست غربگرایان علیه گسترش روابط روسیه و ایران
آسیا و اقیانوسیه
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - باید توجه داشت دورانی که ایران تحت سیطره غرب بوده است، رهاورد بسیاری برای غرب داشته ، بنابر این ایران در طول تاریخ، هرگاه که ملت اراده کرده استقلال خود را رقم بزند، با مشت آهنین غرب جدی مواجه شده که آخرین مورد آن هم، کودتای سال 1332 بود. در دوران رضاخان، بهدلیل دیکتاتوری حاکم، ملت اطلاعات دقیقی در مورد شرایط کشور نداشت.
با این حال، پس از ورود روسها به صحنه سیاسی ایران، کنترل انگلیسیها بر اوضاع کاهش یافت و فرصتی برای تنفس فراهم شد. این شرایط به ملت امکان داد تا از وضعیت کشور آگاهی بیشتری پیدا کنند. ملت ایران خواهان ملیشدن صنعت نفت بهعنوان یک خواسته حداقلی بودند اما انگلیسیها هرگز تحقق این امر را برنتافتند و آمریکاییها را برای کودتا علیه ایران دعوت کردند. این کودتا متأسفانه صورت گرفت. دلیل توسل به گزینه کودتا این بود که تحریم و فشار شدید اقتصادی، دزدی دریایی نفت ایران و سایر اقدامات انگلیس، نتوانست ملت ایران را به زانو درآورد و ملت ایران توانست نفت خود را اداره کند و حتی منابع جدیدی از نفت به دست آورد که این توانمندی علمی و هوشمندی ایرانیها بسیار قابل تأمل بود. به همین دلیل، کودتا علیه ملت ایران رقم خورد و اینبار انگلیسیها به همراه آمریکاییها و اسرائیلیها بر ایران تسلط پیدا کردند و غارت منابع ملت ایران مجددا آغاز شد. راه دیگری برای ملت ایران باقی نمانده بود جز انقلاب سراسری سال 57 که به سلطهگری بر ایران پایان داد. این موضوع برای آمریکاییها قابل تحمل نبوده و هنوز هم نیست. آنها با یک فشار حداکثری بهزعم خودشان در تلاشند تا ما را در برابر هژمونی خود به چنین خواستهای برسانند. یکی از مسائلی که میتواند این مطالبه آمریکاییها را خنثی کند، این است که ما به همه امکاناتی توجه کنیم که در جهان امروز پیشروی ماست. طبیعتا، ما برای شکستن تحریمها، باید همه امکانات موجود در سطح جهان را مورد بررسی جدی قرار دهیم. یکی از این امکانات، گسترش روابط با کشورهایی مثل هند، چین و روسیه و به طور خاص چین و هند که آنها نیز به نوعی تحت تحریم آمریکا هستند. با این کشورها میتوانیم روابطی را دنبال کنیم که بتواند غرب را وادار به برداشتن تحریمها کند. اگر ما در این زمینه هوشمندانه عمل کنیم، غرب وادار به برداشتن تحریمها خواهد شد. منتها، یک فضاسازی سنگینی صورت میگیرد تا ما نتوانیم از سایر امکانات در سطح جهان استفاده کنیم،بهویژه فضاسازیهایی که مثلا ما رامتهم به فروختن ایران به چین میکند.این فضاسازیها که عمدتا توسط جریانات غربگرا صورت میگیرد، باهدف جلوگیری ازاستقلال ایران انجام میشود.درنهضت ملیشدن نفت هم، عدهای که به ظاهر ایرانی بودند اما در مسیر تحقیر ملت ایران حرکت میکردند. مثلا رزمآرا در مجلس فریاد زد که ملت ایران عرضه اداره نفت خود را ندارد و باید حتما انگلیس را بپذیرد. این فقط رزمآرا نبود، بلکه بسیاری از وابستگان سازمانی و تشکیلاتی غرب نیز همین هدف را دنبال میکردند. امروز نیز جریان غربگرا در ایران، با فضاسازیهای سنگین مانع از استفاده ما از ظرفیتهای هند، روسیه، چین و حتی برخی کشورهای آفریقایی وآسیایی برای دورزدن تحریمها و خنثیکردن اراده باطل آمریکاییها میشود. این جریان مدعی است ما نباید روابط با مسکو را گسترش دهیم، چراکه در تاریخ، مسکو مانند انگلیسیها بوده و کارهای ضد ملی علیه ما انجام داده؛ این دلایل در شرایط امروزی اصلا وارد نیست. از آن زمان تاکنون، سه بار تغییر حاکمیت در روسیه صورت گرفته است. نظام روسیه معکوس شده است. ابتدا نظام سرمایهداری تزاری بود که عمدتا ذهنیت تاریخی ملت ایران نسبت به روسیه به این دوران برمیگردد. سپس، نظام سوسیالیستی روی کار آمد که آن هم ساقط شد و الان یک نظام کاملا متفاوت جدیدی بهوجود آمد. بنابراین، این استدلال سستی است که بگوییم که باید از روسیه کنونی بهدلیل سابقه روسیه تزاری برای خنثیکردن فشارهای آمریکا استفاده نکنیم، چون روسیه بدتر از آمریکاست. روسیهای که ما با آن مشکل جدی داشتیم، روسیه تزاری بود که بخشهایی از خاک ایران را جدا کرد. نکته دیگر این است که در حال حاضر بسیاری از کشورها، حتی کشورهای تحت سلطه غرب، با چین قراردادهای بلندمدت منعقد کرده و پکن سرمایهگذاریهای کلانی در این کشورها انجام میدهند. عربستان سعودی، بهعنوان متحد غرب، در حال انجام این کار است. حتی اسرائیل نیز از قراردادهایی که ما با چین و روسیه میبندیم استفاده میکند. بنابراین، این موضوع باید مورد توجه قرار گیرد. جریانی با جوسازی و فضاسازی، نمیخواهد ملت ایران قدرت مانور داشته باشد تا از این طریق غرب را وادار به برداشتن تحریمهای بسیار ظالمانه و غیرانسانی کند که بهگفته خود آمریکاییها، تاکنون علیه هیچ ملتی وضع نشده است.
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1330149/