سرمقاله اطلاعات/ آیا فرصت آزمون و خطا هست؟
خواندنی ها
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - اطلاعات / «آیا فرصت آزمون و خطا هست؟» عنوان یادداشت روز در روزنامه اطلاعات به قلم سید مسعود رضوی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
مدتهاست بحث مهمی درباب علل جدایی مردم و حاکمیت یا شکاف دولت-ملت مطرح شدهاست. بسیاری از سیاستگران و صاحبنظران ایران کوشیدهاند راهی برای پرکردن این شکاف خطرناک بیابند؛ ماجرایی که از یک سو حاکمیت را از پشتیبانی ملت محروم میکند و از سوی دیگر بیگانگان و بیگانهپرستان را امیدوار میکند. برای فهمیدن ابعاد خطرناک این افتراق، کافیست بدانیم که دولت و قشون، بخش قدرتمندی از کل حاکمیت هستند. بدون همراهی و همراهی اکثریت قاطع مردم، قاطعیت و قدرت دولت در دیپلماسی و قشون در امنیت، تزلزلی چشمگیر خواهدیافت. در دهه شصت، حضور بیدریغ مردم، هر شکاف و افتراقی را به حاشیه میراند و در بحبوحه جنگ هشت ساله و کمبودهای وحشتناک، ضمانتی بیهمتا برای جمهوریت نظام و حضور مستمر ملت، نقشهها و مطامع تجاوزگران و دشمنان خبیث را نقش بر آب میکرد. امام خمینی میزان را رأی ملت و مردم را ولینعمت انقلاب میخواند و در مقابل عناصر فاسد و مقدسنما، هیچ انعطافی نشان نمیداد. اینگونه مردم هم با جان و مال و حضور مداوم، از نهال جمهوری نوپای اسلامی ایران حمایت کرده و ریشههایش را در اعماق جامعه مستحکم ساختند.
بهنظر میرسد بزرگترین مانع وحدت میان مردم و حاکمیت، ضعف دولتها و ناتوانی سیستم مدیریت کلان و عالی در مجموعه نظام است که طی سنوات و دههها، تمایلی به حضور اکثریت و جلب رضایت اجتماعی نشان ندادهاست. در مقابل، با سهلانگاری در باب مشکلات عظیم اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی و حتی روانی، جامعه را به سمت و سویی سوق داد که علاوه بر اعتراضات علنی و جمعی، شوق و شور حضور در انتخابات هم از میان رفت و حضور مردم بهمثابه یکی از پایههای محکم جمهوری اسلامی، دستخوش تزلزل و خموشی شد و بهرغم تلاش طاقتفرسای دلسوزان و دانایان، به زحمت و بسیار کم بازیابی شد.
بررسی بوروکراسی متزلزل و مدیریت معیوب در دهههای اخیر، نشان میدهد که در زیرساختهای حیاتی کشور ناترازی و فرسودگی عظیمی رخ دادهاست؛ همچنان که در فرهنگ و هنر و مناسبات اجتماعی و اخلاقی هم پسرفت و انحطاط غیر قابل انکار است. هم در ظواهر حیات و هم در اعماق جامعه، نگرانی و مشکلات بسیار انباشته شدهاست. امیدهای بزرگ و تعادل و ثبات و شکوفایی را چگونه به ایران و ایرانی بازگردانیم؟ مدعیانی که شادکام و شادخوار شعار سر میدهند، هنوز نمیدانند که این کاروان به مقصدی که در خیالات و آرزوهای ایشان است هرگز روان نخواهد شد و بار منافع حقیر آنان را به دوش نخواهد گرفت. رنج مردم گنج بادآورده نیست. با این طریقت معیوب، ارزش پول ملی سرکوب شده و توجیهات سخیف نیز اعتماد ملت را ضعیف کردهاست.
سخن دراز شد. در خبرها خواندیم که بهرغم دستور رهبری به مجمع تشخیص مصلحت برای بررسی الحاق به FATF و تأکید دولت بر رفع موانع پولی و بانکی کشور، باز هم پای برخی نهادهای غیر اقتصادی به میان و معاونان وزارت اطلاعات در تأیید وضع موجود دلایل آورده و پای فشردهاند. اقتصاد مالی و پولی در تخصص وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی و کارشناسان هردو نهاد است، نباید با برخوردهای سیاسی و امنیتی و جناحی، از منظر تقابل با منافع ملی ارزیابی و تأیید یا تکذیب شود. بزرگان عالم، کار را به اهل میسپارند و اهلیت در چنین مواضعی با متخصصان است و بس. سالهاست نهادها از حیطه و محیط مسئولیت خویش فراتر رفته و کار بازرگان و صنعتگر و بانکدار و ورزشکار و هنرمند و سیاستگر را دچار وقف و ابطال کردهاند. آیا باز هم فرصت آزمون و خطا هست؟
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1353474/